مردم اعتماد خود را به رسانهها از دست میدهند وقتی احساس میکنند که رسانهای بیش از آن که در پی اطلاعرسانی باشد، در حال ارتقای منافع سیاستمداران و کمپانیهای اقتصادی-تجاری است. «اعتماد» و «اعتمادسازی» یک اصل در روابط عمومی است. تضییع کردن اعتماد مخاطب، آنهم توسط رسانههای حکومتی، نه تنها باعث بیشتر شدن شکاف بین دولت-ملت میشود بلکه سبب خواهد شد رشد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تحت تاثیر بیاعتمادی عمومی در حوزه سیاسی، از حرکت باز ایستد. از این حیث، توجه به جلب اعتماد مخاطب، یک استراتژی کلیدی در حکومتهای توسعهگراست.
«جامجم آنلاین»، وابسته به سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی، درست همزمان با ثبتنام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، در روز ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ با انتشار یک موشنگرافی با عنوان «رکوردهای تاریخی دولت روحانی»، مزین به عکسی از «حسن روحانی» و «اسحاق جهانگیری»، برخی از شاخصهایی که به روشنی کارآمدی دولت را نشانه رفتهاند، میکوشد با ارایه تصویری سیاه از دولت، فضای انتخاباتی را به نفع جریان سیاسی مخالف دولت آرایش کند.
نگارنده در این گزارش نه از منظر دفاع از دولت و شخص اسحاق جهانگیری بلکه از منظر «سواد رسانهای» میکوشد با تحلیل این خبر نشان دهد چهگونه رسانه میتواند اعتماد مخاطب را قربانی منافع قدرت سازد.
اول: بیاعتنایی به اصل بیطرفی در رسانه
جامجم آنلاین در این مطلب، ۱۰ شاخصی که به نظر تهیه کننده آن میتواند پاشنه آشیل دولت روحانی باشد را به این شرح لیست کرده و آنها را رکوردهای تاریخی دولت روحانی نامیده است:
- رکوردشکنی نقدینگی با افزایش سه هزار میلیارد
- رکوردشکنی تورمی بالای ۳۰ درصد طی سه سال متوالی
- رکوردشکنی فقر با گرانی ۱۰ برابری کالاها
- رکوردشکنی رشد منفی اقتصادی با رشد منفی اقتصادی در ۱۲ فصل
- رکوردشکنی در گرانی مسکن با رشد شش هزار و ۹۰ درصدی قیمت مسکن
- رکوردشکنی در خودرو با افزایش هشت برابری قیمتها
- رکوردشکنی جهش نرخ ارز با رسیدن قیمت دلار به ۳۰ هزار تومان
- رکوردشکنی در شاخص فلاکت با رسیدن به شاخص ۲۶ درصدی در ۲۵ سال
- رکوردشکنی کاهش نرخ رشد جمعیت با رسیدن به نرخ رشد ۰.۶درصدی
- رکوردشکنی در طلاق با ثبت رکورد ۱۷۵ هزار جدایی در سال
آیا مخاطب حق دارد از خود بپرسد آیا دولت روحانی هیچ رکورد موفقیتآمیزی ثبت نکرده است؟ آیا در دولت روحانی تورم یک رقمی رقم نخورد؟ اصل بیطرفی در رسانه حکم میکرد که در تهیه رکوردهای دولت، حداقل برای جلب اعتماد مخاطب هم که شده، یک اقدام مثبت را به رکوردهایی که به نظر نشانه بیلیاقتی و ضعف دولت است، اشاره میکرد. ولی گزارشگر به تکلیف یا به دلیل نداشتن سواد رسانهای، تنها دست روی شاخصهایی گذاشته است که به نظرش میتواند امید مردم را نسبت به این دولت و جریان حامی آن ساقط کند.
دوم: ادعاهای بیمنبع
گزارشگر جامجم در هیچ کجای این موشنگرافی، هیچ منبعی معرفی نمیکند. اعلام منبع گزارش در کار رسانهای، یک اصل کلیدی است که اعتماد مخاطب را میسازد. بسیاری از این ادعاها میتوانند نادرست، نیمه درست و یا درست باشند. مخاطب چهگونه باید به چنین گزارشی اعتماد کند وقتی هیچ منبعی برای این ادعاها ارایه نمیشود؟
سوم: نشاندن عکس جهانگیری کنار روحانی و هدف گرفتن منافع انتخاباتی
درست است که معاون اول نقش مهمی در هر دولتی دارد ولی هیچگاه در ایران مرسوم نبوده است که کسی در بررسی عملکرد دولت، معاون اول را نشانه رود. معمولا اسم روسای جمهوری روی دولتها است و کسی سراغی از معاون اول نمیگیرد. پس چنین گزارشی یک پیام مشخص دارد و آن اینکه هدف اتفاقا معاون اول است، نه رییس جمهوری. انتشار چنین گزارشی در روزی که احتمال اعلام رسمی کاندیداتوری جهانگیری میرود، نشان میدهد که این موشنگرافی برای این روز خاص و برای تامین منافع سیاسی گروهی خاص تهیه شده است. وگرنه نه عمر دولت روحانی به پایان رسیده و نه هفته دولت است که بررسی عملکرد دولت، عملی مرسوم تلقی شود. برخورد جانبدارانه در این گزارش برای مخاطب، عیان است؛ به ویژه این که رسانه منتشر کننده این گزارش، جامجم است که موضع سیاسی آن روشن است و جهتگیری آن برای مخاطبان پنهان نیست.
این گزارش را میتوان مصداق «دیس اینفورمیشن» دانست؛ گزارشی که به صورت آگاهانه برای گمراه کردن مخاطب تدوین شده است. گزارشی که چند شاخص مشخص با آمار و اطلاعاتی که بعضا نادرست بودن آنها روشن است( و یا اساسا ارتباط مستقیمی با عملکرد دولت ندارند، مثل آمار طلاق،) تنها نتیجهای که دربر دارد، کاهش اعتماد عمومی نه تنها به رسانهای که از بودجه دولتی ارتزاق میکند بلکه بیاعتمادی به کل نظام سیاسی است که کارنامه روسای جمهوری آن جز ویرانی نیست.
قطعا مخاطبان با داشتن سواد رسانهای و درک آنچه در این رسانهها میگذرد، نمیتوانند مساله اعتمادی که هر روز بیشتر از روز قبل زایل میشود را حل و خسارت آن را کم کنند ولی رسانهها با دانستن این حقیقت که اعتماد عمومی میتواند فردایی بهتر رقم زند و از قدرت امیدآفرینی مطلع باشند، از انتشار اطلاعاتی که از درستی آن اطمینان ندارند، خودداری میکنند. رسانهها حتی برای تغییر نظام سیاسی باید اعتماد مردم و امیدشان به آینده را افزایش دهند و از انتشار اطلاعات نادرست خودداری کنند چراکه چنین عملی در بلندمدت اثر معکوس دارد.
رسانههای حکومتی، از جمله جامجم، با مطالب جانبدارانه و ترجیح منافع سیاسی جریانی خاص بر منافع ملی و عمومی، بیاعتنا به اعتمادی که از دست میرود، در خدمت صاحبان قدرت قرار دارند و نمیتوان انتظار تغییر رویکرد آنی از آنها داشت. ولی شهروندان و کاربران شبکههای اجتماعی میتوانند در انتشار اخبار، اول نسبت به درستی اطلاعات اطمینان حاصل کنند. این مهم زمانی محقق میشود که بدانیم داشتن تردید به درستی اطلاعات، مهمترین گام برای پیشگیری از بازنشر «دیس» و «میس» اینفورمیشن است.
مطالب مرتبط:
اگر نمیدانید «خبر جعلی» چیست، فقط این خبر را بخوانید
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر