شهریار احمدی، شهروند خبرنگار، خرمشهر
اینجا خرمشهر است؛ محمره، شهر خون و قیام، شهر مصیبت و جنگ ناتمام! اینجا انگار که زمان لابهلای دندانههای سوم خرداد ۱۳۶۱ گیر افتاده باشد. خرمشهر بعد از ۵۷۶ روز، از اشغال نیروهای ارتش عراق آزاد شد؛ اما ۳۷ سال دیگر به اسارت رفت. آزادسازان دیروز، غاصبان امروزند. اینجا خرمشهر است؛ شهر نخلهای شهید، نخلهای سر بریده، شهر همیشه سوگوار. داغدار خرمیاش، مردمانش و صدای آژیر و ترکش و خمپاره زیر آجر به آجر این ویرانهها مدفون است. زخمهای خانهها بوی خون میدهد، بوی باروت! اینجا جنگ تمام نخواهد شد.
***
اینجا کوی آریا است، در محلهای جنگزده و در جنگ مانده. بیشتر خانههای این منطقه (اگر خانهای مانده باشد)، به شکل تصرفی در اختیار عدهای قرار دارد که اکثرا بیخانمان یا بیسرپرست هستند. در این محل خریدوفروش انواع مواد مخدر به راحتی انجام میگیرد و انگار که محل در تصرف این افراد باشد.
انبوه زبالههای رها شده در ویرانههای ۳۷ ساله اوضاع اسفناکی را به وجود آورده است. بیتوجهی مسئولین به این خطه از خوزستان قهرمان، به طول تمام این سالها، رنج جنگ را به مردمانش دوچندان کرده است. کاش اینبار واقعا خدا خرمشهر را آزاد کند.
قدم زدن در کوچه پس کوچههای خرمشهر انسان را به شوک فرو میبرد. در بسیاری از محلات، هیچ نشانی از حیات و زندگی دیده نمیشود. انگار که از زمان جنگ و اشغال خرمشهر تا به حال، حتی یک آجر هم روی آجر گذاشته نگذاشتهاند. آثار خمپارهها روی دیوار همچنان ماندگار مانده و مردمی در این خرابهها زندگی میکنند که حتی به آب آشامیدنی سالم و سرویس بهداشتی هم دسترسی ندارند و میان تلّی از خاک روزگار را میگذرانند.
زنی همراه با دو کودکش آنجا زندگی میکنند. کودک بزرگ او که ۱۶ساله است، درس و مدرسه را رها کرده تا برای مادر و خواهرش نانی دربیاورد. این خانم میگوید: «هیچی نداریم. کسی ما را آدم حساب نمیکند. باور کن اگر این دو تا بچه نبودند تابهحال قطعا خودم را میکشتم. پدر نامردشان رفت دنبال مواد مخدر و من را با دو بچه ول کرد. خب چه کنم؟ کمیته امداد ماهی ۲۰۰ هزار تومان به ما میدهد که فقط هزینه نان یک ماهمان است. در خرابههای کناری هم اوضاع همین است. البته آنجا نروید بهتر است، چون امکان دارد دوربین و موبایلتان را به زور بگیرند از شما. اکثر مردم خرمشهر گرسنهاند. اینجا خود جهنم است.»
معضل بيكاری و گسترش بیعدالتی در بهكارگيری نيروهای بومی برای فرصتهای جديد شغلی، به اصلیترین كابوس و دغدغه فكری جوانان خرمشهر تبديل شده است. بهطوری كه با وجود راهاندازی «منطقه آزاد اروند» و دادن وعدههای بیشمار و آرمانی به مردم در خصوص افزايش فرصتهای شغلی و بهبود وضعيت معيشتی، به دليل ادامه روند بیعدالتی در بهكارگيری نيروها بهويژه در سازمان منطقه آزاد اروند، مردم خرمشهر دیگر اميد چندانی به بهبود وضعيت اشتغال ندارند.
از یک سو افزایش شدید اعتیاد در میان جوانهای خرمشهری و از طرف دیگر افزایش تنفروشی زنان و دختران در این شهر و شهرهای اطراف، باعث شده تا طی سالهای اخیر خرمشهریهای زیادی به فکر مهاجرت بیفتند و به پایتخت ایران یا شهرهای صنعتی در مرکز ایران کوچ کنند.
حدود ۱۰ سال پیش «مصطفی مطورزاده» نماینده وقت مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی هشدار داده بود که میزان نرخ بیکاری در این شهر دو برابر میانگین کشوری است. هشداری که به هیچ عنوان جدی گرفته نشد تا طی ۱۰ سال اخیر اوضاع به مراتب بدتر از گذشته شود.
مطالب مرتبط:
کوت عبدالله، شهر زبالهها؛ هیچ نهادی مسئولیت نمیپذیرد
مدرسه کانکسی، معلم معتاد و دانشاموزانی که کتک میخورند
از هرکول بدون سر تا تکیه نمگرفته؛ وضعیت آثار باستانی در کرمانشاه
در حاشیه «شهر بدون گدا»؛ نیمی از مردم تبریز در حاشیه شهر سکونت دارند
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر