نسیم مولوی، شهروند خبرنگار، تهران
«نیروهای پروژهای، قراردادی، حقالزحمهای یا برنامهای»؛ اینها عنوانهای کارمندان غیررسمی سازمانها و وزارتخانههای دولتی در ایران است که بسته به سازمان و یا وزارتخانه مذکور عنوان و امتیازات و مزایای آنها با هم فرق میکند. البته وجه مشترک تمامی آنها این است که هیچ گاه موقعیتی برابر با نیروهای رسمی پیدا نمیکنند؛ حتی با کار چند برابر و حتی با تخصص بسیار بالاتر. از طرف دیگر نیروی رسمی در ارگانهای دولتی و وزارتخانهها و سازمانها سالها است که دیگر استخدام نمیشود؛ مگر در موارد خاص با توصیه و رانت از طرف آنهایی که دستی در سفره انقلاب دارند. از اول انقلاب هم مهمترین شرط استخدام رسمی برای کارکنان دولت، مجاب کردن مامور گزینش سازمان مذکور به پایبندی فرد به نظام بوده است و تخصص و تعهد کاری و... در درجه بعدی قرار داشته است. از مهمترین تفاوتهای کارمندان رسمی و غیررسمی در ادارات دولتی، بحث بیمه درمانی و افزایش حقوق و پاداش و سنوات است و گاهی این تفاوتها آنقدر زیاد است که تصور همکار بودن این دو گروه در یک سازمان، در ذهن نمیگنجد. این گزارش گفتوگویی با چند کارمند غیررسمی درباره وضعیت بیمه درمانی و مزایایی است که هیچگاه به آنها تعلق نمیگیرد.
***
«هومن» نیروی برنامهای سازمان صداوسیما است و به عنوان نیروی هماهنگی در تلویزیون مشغول به کار است. او در مورد بیمه تامین اجتماعی خود میگوید: «تا زمانی که دفترچه بیمه نیاز به مهر تمدید داشت، سازمان با پرداختهای حداقلی به بیمه و در زمانهای دور، حداکثر اعتبار ممکن برای دفترچه ما را به مدت سه ماه مقدور میکرد که بعد از کلی پیگیری دلیل این موضوع، متوجه شدیم با توجه به اینکه ما نیروی رسمی نیستیم و بر اساس تعداد برنامههایی که کار میکنیم، برآورد دریافت میکنیم. سازمان حاضر نیست حق بیمه ما را برای شش ماه یا یک سال پرداخت کند و بعد هر ماه درصد مربوط به کارمندان را از برآوردمان کم کند؛ از ترس اینکه روزی ما دیگر سرکار نیاییم یا فوت بشویم و کسی نباشد که چند ماه، حق بیمه ما را پرداخت کند. دراین شرایط اکثر مواقع دفترچه بیمه ما اعتبار نداشت و با اینکه ما هم مثل همه کارمندان هر ماه حق بیمه پرداخت میکردیم، بیشتر اوقات ما یک ویزیت و داروی سرماخوردگی ساده را هم آزاد حساب میکردیم؛ در حالی که اعتبار دفترچه بیمه کارمندان رسمی پنج ساله است. تا اینکه یک سالی هست که به لطف کرونا، دیگری نیازی به تمدید دفترچه بیمه نیست و با شماره ملی، میتوانیم از بیمه تامین اجتماعی استفاده کنیم و نیازی به التماس به سازمان برای تمدید دفترچه بیمه نداریم.»
اواخر سال گذشته رییس سازمان تامین اجتماعی خبر داد که از اسفند سال ۱۳۹۹ تمامی افراد تحت پوشش این سازمان میتوانند با ارائه کارت ملی، شناسنامه و یا جلد دفترچه درمانی در اختیار خود از خدمات تشخیصی و درمانی مورد تعهد سازمان برخوردار شوند و در زمان مراجعه به پزشک و موسسات تشخیصی و درمانی الزامی به ارائه دفترچه درمانی از سوی بیمار نیست.
هومن در ادامه صحبتهایش این طور میگوید: «شاید خیلیها فکر کنند، آخر دفترچه تامین اجتماعی اصلا چه ارزشی دارد و چقدر در بیماریها و مشکلات برای کنترل هزینهها کمک حال است که اعتبار داشتن یا نداشتنش، آنقدر اهمیت داشته باشد! اما نکته ماجرا اینجا است که حس توهین و نادیده گرفته شدن بدترین احساس دنیا است. یک لحظه فکر کن، تمام سال حق بیمه پرداخت میکنی و در اکثر مواقع امکان استفاده از دفترچهات را نداری و دستت هم به جایی بند نیست.»
در بیشتر اوقات برای کارمندان غیررسمی و حقالزحمهای حتی برگهای به عنوان قرارداد وجود ندارد که روزی بتوانند نسبت به حق و حقوقشان ادعایی داشته باشند و کوچکترین مسئولیتی نسبت به آنها برای سازمان مذکور ایجاد شود. در چند سال اخیر اگر قراردادی هم بسته شده است، توسط شرکتهای خصوصی است که از طرف سازمان یا نهاد مذکور معرفی میشوند و این قرارداد بسته شده است که درهر صورت هیچگونه ارتباط حقوق و قانونی بین سازمان یا ارگان مربوطه و شخص ایجاد نشود.
شرکتهایی که طرف قرارداد با کارمندان غیررسمی ارگانهای دولتی هستند، معمولا توسط مدیران رده بالا بازنشسته سازمانها و یا فرزندان آنها اداره میشوند و نکته جالب اینجا است که درآمدهای آنچنانی این شرکتها و هزینههای دفتر و کارمندان آنها، نه از محل بودجه سازمان، وزارتخانه یا ارگان مذکور، بلکه از دریافتی کارمندان غیررسمی تامین میشود و پس از کسر این هزینهها برآورد به حساب این کارمندان واریز میگردد. یعنی با پیدا شدن سر و کله شرکتهای خصوصی به عنوان طرف قرارداد کارمندان غیررسمی ارگانهای دولتی، نه تنها دریافتی آنها به میزان قابل توجهی کمتر از قبل میشود؛ بلکه امید به قوت گرفتن رابطه استخدامی با سازمان یا ارگان محل کارشان، برای همیشه از بین میرود.
«میترا» لیسانس آیتی دارد و در یکی از شرکتهای زیرمجموعه یک بانک دولتی پنج سالی است که به صورت پروژهای مشغول به کار است. او در مورد افزایش حقوقش در این سالها میگوید: «راستش دو سال اول یک افزایش حقوق کمی داشتیم که دل خوشکُنک بود؛ اما از سال سوم هر سال یک بخش از حقوقمان کم شد و علت این کار هم کمبود بودجه و خطر تعدیل نیرو عنوان شد.»
او مکثی میکند و در ادامه میگوید: «باورتان میشود با تورم حداقل پنجاه درصد در سال، مبلغ دریافتی من از سه سال پیش کمتر است. استعفا نمیدهم؛ چون میدانم که اگر استعفا بدهم، حداقل شش ماه بیکاری دارم و بعد از شش ماه هم معلوم نیست محل کار بعدی جای بهتری باشد. بیمه تامین اجتماعی و بیمه تکمیلی دارم و بابت این دوتا هم حدود پانصد و پنجاه هزار تومان در ماه از حقوقم کم میشود.» میترا در پایان حرفهایش میگوید: «سالی یک بار به گزینش شرکت میروم و چند تا تذکر راجع به خندیدن و آرایش نکردن و اندازه مانتوم میدهند و داخل برگه مینویسند؛ مشروط یک ساله. اگر ترسهایم دست از سرم بردارند، باید یک روز قید همه چیز را بزنم و برای همیشه از این شرکت و از این کشور بروم. اینجا هرروز بیشتر کار میکنیم، اما هر روز فقیر و فقیرتر میشویم.»
«سبحان» بازیگر تئاتر و کارمند غیررسمی وزارت ارشاد است و در اداره تئاتر مشغول به کار است. او در مورد وضعیت بیمه درمانی و تکمیلی خود میگوید: «هر سال حوالی برج دو (اردیبهشتماه) اعلام میکنند که در حال بستن قرارداد با یکی از شرکتهای بیمه تکمیلی برای کارمندان غیررسمی هستیم و بعد از پذیرهنویسی و کلی کاغذبازی، اواسط برج پنج (مردادماه) اعلام میکنند که قرارداد با شرکت بیمه بسته شد و تا اردیبهشت سال آینده اعتبار دارد؛ یعنی همین اول کار، سه ماه حق بیمه پرداخت میکنیم؛ در صورتی که بیمهای نداریم. پارسال خانمم باردار بود و زمان زایمانش اواخر اردیبهشت بود. در حالی که بیمه ما تا یک اردیبهشت اعتبار داشت. این موضوع را به کارمند دفتر بیمه گفتم و او هم گفت اوایل اردیبهشت بیا اینجا و من برایت نامهای تنظیم میکنم که پس از تایید ادارهتان، کار بیمه سال آیندهات ظرف چند روز انجام شود و موقع زایمان خانمت مشکلی از جهت بیمه نداشته باشی. اوایل اردیبهشت چند روزی رفتم و هر بار من را سر دواندند. تا در نهایت نامه را به من دادند و من برای تایید و مهر نامه به ادارهمان مراجعه کردم. اما این نامه هیچوقت مهر نشد و پس از چند روز دوندگی گفتند شما نیروی غیررسمی هستی و اصلا معلوم نیست برای سال جدید ما با شرکت بیمه برای نیروهای غیررسمی قراردادی داشته باشیم یا خیر؟» سبحان حال آن روزهایش را به خوبی به یاد دارد: «دنیا روی سرم خراب شد؛ خواستم به صورت شخصی خانمم را بیمه کنم که گفتند این کار ممکن نیست، باید حتما از طرف سازمان یا نهادی این کار انجام شود. کلی پیگیری کردم تا در نهایت متوجه شدم یک شرکت بیمه تکمیلی هست که اشخاص را به صورت مستقل بیمه میکند و نیازی به عضو اداره یا ارگانی بودن ندارد که آن شرکت هم گفت به دلیل شرایط بارداری همسرتان الان امکان استفاده از خدمات شرکت ما وجود ندارد. هزینه زایمان همسرم ۱۲ میلیون تومان شد؛ در صورتی که حق بیمه تکمیلی از حقوقم کم میشد، اما من نمیتوانستم از مزایای بیمه استفاده کنم و با هزینه آزاد پسرم به دنیا آمد؛ چون من کارمند غیررسمی بودم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر