یک شهروندخبرنگار با ارسال تصاویری از کوچه «مهران» تهران که بورس فروش لباس و آیینه و شمعدان، وسایل سفره عقد و خرید عروسی است، نوشته است: «مشاغل شماره۲ طبق اعلام ستاد مقابله با کرونا به مدت دو هفته تعطیل بودند و قرار است از شنبه باز شوند. برخی مغازهداران در روزهای پنجشنبه و جمعه ۱۶ و ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ به پیشواز شروع کار رفتند.»
او این تصاویر را در دو روز پایانی تعطیلات ثبت کرده و با چند فروشنده در این باره صحبت کرده است.
یکی از فروشندگان لباس خواب و زیر زنانه میگوید: «راستش کاسبی نیست اما در خانه پوسیدیم. آمدهایم خاک مغازه و اجناس را بگیریم که به امید خدا شنبه بازکنیم اما چند تا مشتری هم آمدند و خرید جزیی کردند.»
فروشنده آیینه و شمعدان فروشی هم همین حرفها را میزند و میگوید: «همیشه در ماه رمضان، بعد از رد شدن ایام شب قدر، کاسبی ما خوب است چون برخی خانوادهها ماه رمضان را به جز روزهای شهادت، ماه خوبی برای خرید عروسی میدانند؛ مخصوصا روزهای منتهی به عید فطر. آمدهایم آب و جارو کنیم.»
آه بلندی میکشد و میگوید: «خدا شر این ویروس لعنتی را از سر همه ما کم کند تا به زندگی عادی برگردیم. پارسال که همهاش ضرر بود، امسال هم در این دو ماه همهاش تعطیل بودیم.»
مرد مسنی که صاحب مغازه پارچه فروشی است، میگوید: «خانم! هر سال عید فطر میگفتیم برهکُشان است. همه میآمدند چادر عروس، پارچه شب و لباس عروس میخریدند و میگفتند خوش یمن است عید خرید کنیم اما حالا اصلا رسم عروسی ورافتاده و شده است زمانه عزاداری. مشتریهایمان دنبال تترون و متقال مشکی میگردند. کار ما اما پارچههای مجلسی است؛ پولکدوزی و سرمهدوزی. یک سال است همه این پارچههای زیبا خاک خوردهاند. مردم حال عروسی گرفتن و جشن گرفتن ندارند. هر چه هست، عزا است که بر سر ما ریختهاند. خدا باعث و بانی آن را لعنت کند.»
نفسی تازه میکند و میگوید: «شبهای قدر دعا کردم خدا شر این ویروس کرونا و این بدتر از ویروسها را از سر این مملکت کم کند!»
جوان دیگری که مشغول مرتب کردن وسایل تزیینی داخل مغازه است، میگوید: «داریم قفسهها را مرتب میکنیم. خدا کند واکسن بیاید و این وضعیت تعطیلیها تمام شود. تعطیل هم که نمیکنند. با این وضعیت ویروس، دست و دلمان میلرزد سر کار بیاییم. اکثر کشورها میگویند وضعیت شیوع کرونا را کنترل کردهاند اما ما جزو معدود کشورهایی هستیم که مدام برمیگردیم سر پله اول. الان هم که میگویند از هند ویروس وارد کردهاند.»
بعد خنده تلخی میکند و میگوید: «واردات دیگری که نمی توانند داشته باشند، فکر میکنند همین ویروس غنیمت است! خدا ریشهشان را خشک کند.»
در مغازه خود کلاه تزیینی عروس، گلهای پارچهای، تزیینات لباس و سفره عقد میفروشند. میگوید: «درایام کرونا وقتهایی که باز بودیم، بیشترین فروشمان مربوط به فروش ماسک عروس و داماد بود. عروسی درست و حسابی که برگزار نشد، اغلب میرفتند محضر در جمعهای پنج شش نفره عقد میکردند. میآمدند یک ماسک میخریدند، ۱۰۰ یا ۱۵۰ تومان میدادند.»
چند ثانیه سکوت میکند و حرفش را از سر میگیرد: «وضعیت ادامه پیدا کند، اگر کرونا ما را نکشد، گرسنگی حتما همه را میکشد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر