خبر تلف شدن گورخر آفریقایی در باغ وحش «صفادشت» در روزهای اخیر مورد توجه فعالان حقوق حیوانات قرار گرفته است. هفته گذشته سه گورخر آفریقایی از هلند با هدف تولیدمثل این گونه جانوری در ایران به کشور آورده شده بود اما تنها یک هفته پس از ورود آنها، خبرها از تلف شدن گورخر نر حکایت دارند.
مدیریت باغ وحش صفادشت ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ دربارهٔ مرگ گورخر آفریقایی بلافاصله پس از ورود به ایران توضیحاتی داد و علت مرگ این حیوان را سوء مدیریت مسوولان گمرک بازرگان عنوان کرد.
او گفت: «بررسی تیم دامپزشکی باغ وحش مشخص کرد که علت مرگ، استرس بیش از حد و ایجاد عفونت داخلی حین انتقال و وقفه بدون دلیل در گمرک بازرگان بوده است.»
ویدیوی دلخراش انتقال گورخرها به باغوحش که اولین بار توسط «کاوه مدنی»، فعال محیطزیست در شبکههای اجتماعی منتشر شد، نشان میداد که در زمان انتقال، پای چپ حیوان شکسته و شدت شکستگی چنان زیاد است که گورخر امکان خروج از جوی آب را ندارد. مأموران مسوول حمل گورخرها اما به جای کمک کردن، شروع به کتک زدن حیوان میکنند تا به زور گورخر زخمی را از جوی بیرون بکشند!
این نخستین بار نیست که حیوانات خریداری شده برای باغوحشهای ایران در بدو ورود یا اندکی پس از حضور در محل استقرارشان، دچار مشکلات متعدد شده و تلف میشوند. آبان ۱۳۹۷، در پروسه انتقال ۱۰ گورخر از «توران» شاهرود به پارک ملی «کویر» در گرمسار، پنج گورخر کشته شدند.
سازمان محیط زیست اعلام کرد علت مرگ این گورخرها، ناآشنایی کارکنان به روش انتقال حیوانات و بیتجربه بودن آنها بوده است.
«ایرانوایر» در این گزارش به همین بهانه در گفتوگو با یک فعال حقوق حیوانات ساکن ایران، به این موضوع پرداخته است که چرا سرنوشت حیوانهایی که در باغوحشهای کشور نگهداری میشوند، چنین تلخ است؟
***
اگر به ویدیوی انتقال سه گورهخر آفریقایی با دقت نگاه کنید، متوجه میشوید افرادی که باید آنها را حمل و منتقل کنند، به وضوح تخصصی در این زمینه ندارند، رفتارشان آزارگرانه است و از حیوانات ترسیدهاند. مسوولان انتقال گورخرها چنان نابلد هستند که اصلا نیازی نیست درباره این ویدیو توضیح بیشتری اضافه شود.
«سعید»، یکی از فعالان حقوق حیوانات و محیطزیست ساکن ایران که ترجیح میدهد در گفتوگو با «ایرانوایر» از نام مستعار استفاده کند، میگوید: «در این ویدیو کاملا مشخص است که پای یکی از حیوانها شکسته است و نمیتواند از جوی آب بیرون بیاید اما مسوولان انتقال به جای کمک، میخواهند حیوان را با زور و شلاق بیرون بکشند. خانه از پایبست ویران است. همه اینها به سازمان محیطزیست برمیگردد وگرنه این اولین بار نیست که در باغوحش صفادشت چنین اتفاقی میافتد. چرا باید دوباره و چندباره این اتفاقها تکرار شوند؟»
او میگوید سازمان محیطزیست ایران مجوز احداث باغوحش، واردات حیوانات حیات وحش و نگهداری از آنها را صادر میکند بدون اینکه برای این کار قوانین و پروتکل خاصی در دستور کار داشته باشد: «مقصر همه این ماجراها، سازمان محیطزیست است. هیچ هدفگذاری برای وجود باغ وحش و نگهداری نیست. هیچکدام از باغوحشهای موجود در ایران استانداردها و پروتکلهای مورد نیاز برای نگهداری حیوانات را ندارند. نه از نظر فضا و نه خوراک و نه رسیدگی و مراقبت که حتما باید توسط افراد آموزش دیده انجام شود. هیچ استانداردی رعایت نمیشود. خیلی از افرادی که در ماجرای تجارت حیوانات نقش دارند و از آن حمایت میکنند، تلاش دارند وجود باغوحش را برای تحقیقات زیستی ارزشمند مثبت جلوه بدهند اما واقعیت این است که باغوحشها شکنجهگاه و گاهی قتلگاه حیوانات هستند.»
باغ وحش صفا دشت و ماجراهایش
موسس و صاحب باغوحش صفادشت در واکنش به اعتراضات فعالان حقوق حیوانات، در ادبیاتی عجیب و بدون پذیرفتن مسوولیت، استوریهایی را منتشر کرد و خطاب به منتقدان خود گفت: «پول حیوانات را شما ندادید، از بیتالمال هم نخریدم. من برای شما بیلیاقتها خریدم.»
او همچنین ادعا کرد طبیعت ایران مهم است که به وسیله منتقدان به واردات حیوانات حیات وحش دارد نابود میشود.
سعید درمورد چگونگی راهاندازی باغوحش صفادشت میگوید: «صاحب این باغوحش یک حیاط شخصی داشت. یکی از قاچاقچیان حیات وحش یک ببر ماده را از اسپانیا به ایران آورد و همزمان به چندین نفر فروخت و مدتها متواری بود تا اینکه صاحب این باغوحش با همکاری دامپزشکی و محیطزیست موفق شد این ببر را به حیاط شخصی خود ببرد. بعد از آن یک توله شیر ماده را هم از شخص دیگری خرید و آنها را در خانهاش نگه میداشت. کم کم اعتراض همسایهها بلند شد که از این وضعیت میترسیدند. با خبری شدن این ماجرا، او محل باغوحش صفادشت را در ملارد گرفت و مجوز احداث باغوحش خصوصی را هم از سازمان محیطزیست دریافت کرد. از آن پس با یکی دو فرد شناخته شده که همه میدانند اقدام به قاچاق قانونی میکنند-چون مجوز را سازمان محیطزیست به آنها داده است- همکاری میکند.»
به گفته این فعال حقوق حیوانات، ماجرای باغوحشها در ایران یک «تراژدی تمام عیار» است: «در میان فعالان حقوق حیوانات، باغ وحش "انبار حیوانات" نامیده میشود و حیوان کالایی است که صرفا سوددهی آن مدنظر قرار دارد. هیچ هدفگذاری از سوی سازمان محیط زیست انجام نشده است. صرفا تفریح و سرگرمی و سودآوری مدنظر است و بس. ظاهر باغوحشها کاملا نشان میدهند که هدفی جز سودآوری و تفریح در میان نیست. آزادی حیوانات سلب میشود و در همه باغوحشها شرایط نگهداری از حیوانات اسفبار است.»
باغ وحش خوب، باغوحش تعطیل است
سعید با تاکید بر اینکه به باغ وحشها به چشم یک بنگاه اقتصادی نگاه میشود، میگوید: «شما ادبیات مسوول باغوحش صفادشت را دیدید. نگهداری از حیوانات حیات وحش با هر منظوری که اتفاق بیفتد، یک علم است و این علم تقریبا در هیچ رشتهای در دامپزشکی و نه در جانورشناسی در ایران تدریس نمیشود. در نتیجه این علم به صورت تحقیقی در ایران وجود ندارد. هیچ تخصص و مهارتی هم برای دستاندرکاران واردات حیوانات وحشی و باغوحشداران آموزش داده نمیشود. صرفا یک سری افراد هستند که با پول اینکار را میکنند. در همین باغوحش صفادشت، این چندمین بار است که تلف شدن حیوانات اتفاق میافتد. زرافهای که پیشتر آوردند، تلف شد. آهوهای ایرانی را جابهجا کردند، همه تلف شدند و باز هم این اتفاق تکرار شده است چون قانون مدون و دستورالعملی برای کنترل کیفیت و نظارت بر اجرا نیست. به همین دلیل ایشان فکر میکند چون خودش یکسال قبل پول داده و حیوان وارد کرده است، پس تلف شدنش هم به کسی ارتباط ندارد.»
بحث باغ وحشها و چالشهای مرتبط با آن موضوعی است که مانند بسیاری از موارد مشابه در تمام کشورهای دنیا جریان دارد. مسایلی از قبیل آزمایش روی حیوانات، تجارت و قاچاق آنها هم در همین حوزه قرار میگیرند. این موضوعات از بحثهای دامنهداری هستند. ممکن است هرگز توافقی هم بر سر آنها حاصل نشود اما فعالان حقوق حیوانات تلاش میکنند معضلاتی که نگهداری حیوانات حیات وحش در باغوحشها برای آنها به وجود میآورند را پررنگ کنند. در مقابل هم افرادی هستند که با آنها مخالفند و آنها هم تبلیغات خودشان را دارند.
یکی از واکنشبرانگیزترین تبلیغات در این مورد، استفاده از حیوانات غیر اهلی در «دراکولا»، سریال جدید «مهران مدیری» رخ داد؛ سریالی که در نخستین قسمت آن، گونههای مختلف و نادر حیات وحش، از جمله قوی سیاه، زرافه و توله ببر دیده و موجب شد تا برخی کاربران فضای مجازی و فعالان حقوق حیوانات به آن واکنش نشان بدهند.
بعضی ازاین منتقدان این سریال نسبت به ترویج قاچاق حیات وحش در آن ابراز نگرانی کردند و گفتند که نبود این حیوانات تاثیری بر ماهیت داستانی سریال نداشت و لزومی به استفاده از آنها نبود. عدهای هم نسبت به لنگیدن توله ببر حاضر در این سریال ابراز نگرانی کردند.
فعالان محیط زیست و حقوق حیوانات بحث حیوانات حیات وحش و باغوحشها را در ایران با یک تفاوت اساسی از کشورهای پیشرفته جهان مجزا میکنند. سعید در تشریح این تفاوت میگوید: «ما در ایران قاچاق قانونی داریم. سازمان محیط زیست برای واردات بیضابطه این حیوانات مجوز قانونی به افراد میدهد. از سوی دیگر، چشمانداز و هدفگذاری یک مرکز نگهداری حیوانات باید بر فرهنگسازی، آموزش، تولید علم و حفظ حیات وحش باشد. اولین چیزی که مثلا اتحادیه باغوحشهای اروپا برای عضویت از شما میخواهد، ارایه این هدفگذاری و چشمانداز است. در ایران اصلا چنین چیزی وجود ندارد. صرفا چون یک نفر خوشش میآید حیوان وحشی نگه دارد، باغوحش میزند و از بغل آن اگر پولی هم درآمد که چه بهتر.»
این فعال محیط زیست با انتقاد از مغفول ماندن بحث حقوق حیوانات در ایران و نگاه فانتزی به آن میگوید: «خیلی اتفاق افتاده است در مورد مسایل مرتبط با حیوانات مردم میگویند در ایران حقوق بشر هم رعایت نمیشود، چه رسد به حقوق حیوانات. من اصلا نمیخواهم وارد این بحث مقایسه بشوم اما میخواهم این موضوع را مطرح کنم که هنگامی که صحبت از حقوق حیوانات میشود، صرفا به این دلیل است که واقعا حقوق این موجودات تضییع میشود و آزادی آنها مورد بیتوجهی قرار میگیرد. باید این واقعیت را پذیرفت که احترام به حقوق حیوانات صرفا یک انتخاب نیست، برای زیست پایدار بشر روی کره زمین باید به آن باور داشت و احترام گذاشت.»
مطالب مرتبط:
اعتراض به کشتار و فروش گوزن اروپایی در باغ وحش ارم
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر