از ۲۰ تا ۲۹ فروردین برای آنها که جنبش «من هم» (Me Too) ایران را دنبال میکنند یا کسانی که طرفدار «محسن نامجو»، آهنگساز و خواننده هستند؛ مثل ماراتونی نفسگیر در دنیای خشونت علیه زنان بود. ماجرایی که ۸ ماه پیش در شبکههای مجازی در جریان جنبش «من هم» ایران عنوان شده بود، اما در آن هیاهوی افشاگریها، کمرنگ باقی ماند؛ اتهام آزارجنسی از سوی محسن نامجو یا همان هنرمندی که نیویورکتایمز در سال ۲۰۰۷ او را «باب دیلن ایران» خواند و این عنوان بر او ماندگار شد. انتشار یک فایل صوتی ۱۷ دقیقهای، به میخی میماند که خود نامجو بر تابوت زندگی هنریاش کوبید.
چه گذشت که «باب دیلن ایران» تبدیل به آزارگر جنسی قلدرمآبی شد که «رابعه موحد»، روانشناس ساکن ایران او را یک فرد «نابالغ» و «خودشیفته» برآورد میکند؟
***
«با کمال تواضع عرض میکنم؛ یک ساعت نفس کشیدن من برابر با شش ماه از زندگی هر کدام از شماها است.»
این جمله «محسن نامجو» است؛ پس از گسترده شدن اتهامهای آزارگری و آزارجنسیاش در شبکههای اجتماعی. اظهارنظری که در لابهلای ۱۷ دقیقه اظهارات ضد زن، همجنسگراستیز، تحقیر آواز زنان و زیر سوال بردن آسیبدیدهها و آزاردیدگان آزارجنسی و تجاوز که در جنبش «من هم» سکوت خود را شکستند، بیان شد؛ اظهاراتی که روانشناس آن را برآمده از همان فرهنگی میداند که زنان ایرانی علیه آن به پاخاستهاند.
اما اتهامهای آزارگری از کی آغاز شد و چرا دوباره به شکل گستردهتر، در کلابهاوس و دیگر شبکههای اجتماعی، نامجو را به آنجا کشاند که برخی او را «عصاره فرهنگ قلدرمآب مردسالار ایران» توصیف کنند.
از افشاگری تا انکار
۶شهریور۱۳۹۹ در جریان اوج گرفتن جنبش «من هم» میان ایرانیها اکانت ناشناس «ماهی» برای اولین بار پرده از ماجرایی برداشت که به گواه بسیاری از روزنامهنگاران، هنرمندان و بسیاری از نزدیکان این خواننده از همان زمان در جریان قرار داشتند. مسالهای که بعدتر توسط محسن نامجو انکار شد؛ اما در همان فایل صوتی ۱۷ دقیقهای، بدون آنکه بخواهد، پذیرفت که آزارجنسی رسانده است. اگرچه به گفته «ماهی» پلیس و وکیل مشاور او، اتهام نامجو را در رده «اقدام به تجاوز»، «تعرض جنسی» و «تهاجم جنسی» قرار دادند: «این شخص نامحترم [نامجو] شبی به بهانه مست بودن و اینکه تا محل اقامتش نمیتواند رانندگی کند، بهواسطه تعارف و سخاوت دوستم، منزل دوستم ماند و به من که چند روزی آنجا بودم و میهمان، در حالی که خواب بودم، حمله کرد.» راوی در ادامه به اعمال زور و تهدیدهای کلامی توسط خواننده معروف میپردازد.
۷شهریور۱۳۹۹ «پانیدا» خواننده ایرانی در برنامه لایو اینستاگرام در گفتوگو با «فرآواز» دیگر زن خواننده ایرانی روایت کرد که چطور از سوی نامجو مورد آزار و تعرض جنسی قرار گرفته است: «این آدم بیمقدمه به سمت من آمد، [با حرکت بدنش حملهوری را نشان میدهد] باور نمیکردم. هولش دادم. شاید فکر میکرد، معروف است و هرکاری میخواهد میتواند بکند.»
تعدادی از روزنامهنگاران و هنرمندان روایتهای «ماهی» و «پانیدا» را در شبکههای اجتماعی تایید کردند؛ اما آن موج «من هم» چنان خروشان بود که از هنرمند تا جامعهشناس، نویسنده و شاعر را با خود برد و ماهی و پانیدا صدایشان در آن خروش، شنیده نشد و به جای آن انکار محسن نامجو، سندی شد برای تبرئه این خواننده. نامجو ۸شهریور۱۳۹۹ گفته بود: «این شایعات را قویا رد میکنم. این اتهامات چندین سال قبل وارد شده بود که همان وقت هم رد کرده بودم.»
هشت ماه بعد؛ ماراتن نفسگیر افشای حقیقت
نامجو شاید خیال نمیکرد که با گذشت ۸ ماه دوباره اتهامهایش مطرح شود؛ اما اینبار آزاردیدههای بیشتری علیه قلدریها و آزارجنسی از سوی او شهادت دادند.
بیستم فروردین برنامهای تحت عنوان «ریپلای» از شبکه MBC Persia پخش شد که مهمان آن محسن نامجو بود. او در این برنامه هم آواز خواند و هم مقابل گفت: «من همیشه سعی میکنم طناز باشم و جلب توجه کنم. [...] در عینحال آدم خشمگین و تلخی هستم نسبت به این جهان. [...] آدمی بیسلاح و بازنده در این جهان مثل بنده، مثل آرتیست بنشیند و نگاه کند که همه این کثافتها رخ میدهد و کاری هم از دستت برنمیآید و خجالت میکشی به خودت جلوی آینه نگاه کنی و بگی ملودی میسازم. [...] خوشا به حال آدمهایی که دلشان خوش است یک کار عملی میکنند.»
این ویدیو در شبکههای اجتماعی توجهها را به سمت محسن نامجو برد و توانست در میان شماری، همدردی عمومی ایجاد کند. اما این همدردی عمومی خشم هم به همراه داشت؛ خشم آسیبدیدههای جنسی نامجو؛ سکوت با صداهای بیشتری شکست.
۲۳ فروردین «بشری دستورنژاد» مدل و بازیگر، با انتشار پستی در اینستاگرام خود عنوان کرد که مورد «خشونت جنسی» از سوی محسن نامجو قرار گرفته است. بشری نوشت که نامجو از او عذرخواهی کرده بود؛ اما بعد از دیدن ویدیوی انکار این مساله توسط او «الگوی استفاده از قدرت» برایش تداعی شد. این بازیگر که در سال ۲۰۱۴ در فیلمی با نامجو همکاری داشت، به روایت ماهی اشاره کرد که از همان زمان از زبان نزدیکان وی شنیده است.
۲۴ فروردین، پتیشنی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که خواسته آن «توقف حضور محسن نامجو در رسانههای جمعی تا رفع اتهامات تعرض جنسی از او» عنوان شده است. تصویر این پتیشن، محسن نامجو را در برنامه «ریپلای» تلویزیون MBC Persia نشان میدهد.
همان شب، یعنی ۲۴ فروردین در کلاب هاوس اتاقی تشکیل شد که در آن به اتهامات آزارجنسی نامجو پرداختند و «فرآواز» و «پانیدا» صحبت کردند. آنها به همراه گروهی از شرکتکنندگان «آرش سبحانی» مجری برنامه «ریپلای» را درباره چرایی حضور فردی متهم به آزارجنسی در برنامهاش، مورد خطاب قرار دادند و خواسته پتیشن را به او یادآور شدند؛ اما آرش سبحانی با خواسته آنها موافقت نکرد.
۲۵ فروردین، اما اوج پیگیریهای زنان آسیبدیده بود. اتاقی با نام «محسن نامجو از تهمت تا حقیقت» در کلاب هاوس شکل گرفت و پانیدا، بشری و «لونا شاد» تهیهکننده و تراپیست خانوادگی که پیشتر مجری تلویزیون بود، تجربه آزار و تعرض جنسی را که از سوی محسن نامجو به آنها اعمال شده بود، روایت کردند. لونا گفت که او نیز بهمانند همان الگوی آزارگری که بشری از سوی نامجو متحمل شده، برای چندین بار از سوی نامجو آزار دیده است. او نیز روایت «ماهی» را تایید کرد. پانیدا روایت خود را از تعرض دوباره بیان کرد و بشری نیز اینبار در جمعی بیش از هزار نفر، در حالیکه بغضش به گریه نشست، به جزییات پرداخت؛ دعوت به هتل و زمینهسازی برای همراهی او به مکانی که با هم تنها باشند. بشری این دعوتها را نپذیرفت و بعد از آن با نامجو در یک فیلم همکار شد و بارها از سوی او مورد تحقیر، قلدری و آزارهای رفتاری و کلامی قرار گرفت: «شب باز هم پیغام داد که شام بیرون برویم. اما جواب ندادم. فردای فیلمبرداری جلوی همه با من دعوا و فحاشی کرد که "کسی در دهان تو نزده و تو هیچکس نیستی" و با قلدری گفت "تو فکر کردی حرفهایت به گوش ما نمیرسد."»
۲۶ فروردین ویدیوی بخشی از این جلسه با روایت بشری و لونا در یوتیوب منتشر شد و به دیگر شبکههای اجتماعی رسید. در همان روز اتاق دیگری با عنوان مشابه در کلاب هاوس تشکیل شد که برخی از هنرمندان مثل «شادی امینی»، «شبنم طلوعی» و «کیمیا قربانی» در آن صحبت کردند. و پس از آن افراد دیگری به تایید یا نقد اظهارات آسیبدیدهها و همچنین رفتار محسن نامجو پرداختند.
از همین مرحله از وقایع، طرفداران محسن نامجو در شبکههای اجتماعی حمایت خود را از این خواننده شدت دادند. آنها در پیامهای خصوصی و عمومی به برخی کنشگران و هنرمندان با نقش جنبش «من هم» به دنبال مدرک حقوقی برای اثبات محکومیت نامجو هستند و حمایت از آسیبدیدهها را محکوم میکنند یا در آن تردید وارد میدارند. همچنین به نظر میرسد بسیاری از آنها که با اتهامزنی به آسیبدیدهها، روزنامهنگاران و کنشگران این عرصه که روایتهای آزاردیدگان را بازنشر کردند یا نامجو را زیر سوال بردند، سعی در ساکت کردن این حرکت دارند. گروهی نیز بر این مساله تاکید دارند که هنر از هنرمند جداست و این افشاگریها با انگیزه «حذف نامجو» اتفاق افتاده است؛ یعنی همان عبارتی که این خواننده در دفاع از خود به جای پاسخگویی و عذرخواهی اصولی بیان کرده است. حامیان نامجو از قشرهای مختلفی هستند که در میان آنها روزنامهنگار، هنرمند و فعالان حقوق بشر نیز دیده میشوند.
معذرتخواهی یا شوک ۱۷ دقیقهای
۲۷ فروردین، همزمان که در کلاب هاوس همچنان بحث پیرامون محسن نامجو جریان داشت، ویدیویی در کانالهای مجازی این خواننده منتشر شد که در آن از آسیبدیدهها عذرخواهی کرد: «بنده محسن نامجو به خاطر هر رفتار و گفتاری که در سالهای گذشته نسبت به شما اشتباه یا آزارنده بوده، صمیمانه خالصانه و متواضعانه عذرخواهی میکنم؛ هم از شما هم خانواده نجیب و محترمتان و هم دوستان مشترک دلجویی میکنم.»
انتشار این ویدیو با واکنش منفی و مثبت مواجه شد؛ آنهایی که این اقدام را گامی رو به جلو در جنبش «من هم» ایرانی ارزیابی میکردند و بسیاری که آن را فاقد اصول عذرخواهی میدانستند.
در سالهای اخیر که جنبش «من هم» جهانی شده است، مقالات و تحقیقات بسیاری درباره چگونگی عذرخواهی منتشر شده است. طبق این تحقیقات، عذرخواهی وقتی میتواند موثر باشد و به آسیبدیدهها کمک کند که دقیق و روشن به واقعه بپردازد و اگر آسیبدیدهای با هویت واقعی خود افشاگری کرده است، نام او و آنچه بر او گذشته، ذکر شود و متهم ابراز شرمندگی و ندامت کند. در واقع رفتار، آسیبها و مجازات ذکر شود و آزارگر مجازات و درمان را بپذیرد. در تمام جریان جهانی «من هم» تنها مورد این عذرخواهی و پذیرفتن آزار از سوی آزارگر توسط «لوئيس سیکی» کمدین است. او در واکنش به اتهامها با ذکر نام پنج زنی که حقیقت آزار را فاش کرده بودند، روایت آنها را تایید کرد و به ذکر واقعه بر هر کدام پرداخت، آسیبی را که وارد کرده بود بیان کرد و از تکتک آنها عذرخواست و توضیح داد که برای افزایش آگاهیاش و درمان اقدام کرده است.
پیام عذرخواهی محسن نامجو هیچکدام از این اصول را نداشت. هنوز ۲۴ ساعت از انتشار ویدیو او نگذشته بود که فایل صوتی ۱۷ دقیقهای منتشر شد. صحبتهایی تکاندهنده که بعدتر در گفتوگو با بیبیسی فارسی تصریح کرد: «مردم در خانه حرفهایی میزنند که ممکن است دنیا منفجر شود. [...] کسانیکه این فایل را پخش کردهاند، قطعا به فکر جنبش زنان نیستند. [...] این اولین بار باشد که یک مرد سلبریتی در عرصه عمومی عذرخواهی میکند. از زنان عذرخواهی کردهام و از این کار پشیمان نیستم.»
روانشناس: نامجو نابالغ است و رشد نیافته
«رابعه موحد» روانشناس ساکن ایران است که در حوزه روانکاوی خشونتدیدههای جنسی مراجعین بسیاری در حوزههای مختلف از جمله خانوادگی تا هنری دارد. او در گفتوگو با «ایران وایر» تاکید کرد که اظهارات نامجو «معذرتخواهی نیست» و «در علم روانشناسی مرحلههای مختلفی دارد. اولین مرحله نادم و پشیمان بودن است. فردی که پشیمان است، میداند که خطا کرده. مرحله بعدی که بسیار حائز اهمیت است، مرحلهای از رشد بشر را نشان میدهد؛ یعنی پذیرفتن مسئولیت و مجازات. برای همین مجنون و کودک را از تنبیه معاف میکنند؛ چون آنها آنقدر بالغ نیستند که بفهمند چه کردهاند. هر معذرتخواهی را نمیتوان پذیرفت. اول توضیح میدهیم که چه کردهایم و چرا. دلیل انجام باید بیان شود و بعد دلایل پشیمانی را بیان میکنیم که این مرحله بسیار مهم است. طرف مقابل باید متوجه شود که شما پشیمان شدهاید. این مرحله بخشی از بخشش را به همراه میآورد. مرحله بعدی پذیرفتن تنبیه است که اعتمادسازی متقابل به همراه دارد.»
به نظر رابعه موحد اظهارات محسن نامجو در آن فایل ۱۷ دقیقهای بیانگر شخصیت «نابالغ» او است که به جای پذیرش اشتباه «یکی به در و یکی به دیوار» میزند و از سوی دیگر طوری برخورد میکند که با گفتن معذرتخواهی حتی میخواهد آزاردیده را مجبور به سکوت کند.
اشاره این روانشناس به بخشی از صحبتهای نامجو است که ضمن دروغ خواندن روایتهای ماهی، میگوید: «شب را در آن خانه خوابیدم و صبحش رفتم. آگاه بودم که در مستی زیادهروی کردهام و تکست زدم و معذرتخواهی کردم. قبول نکردند.» این خواننده در بخشی دیگر از اظهاراتش میگوید: «ماجرایی اگر برای یک آدم پیش آمده به خودش و آن مورد ربط دارد. سکوت میکند چون حرمت و خانواده دارد. قضیه سادهتر از این حرفها بوده در حد شوخی لفظی و نیشگون.» نامجو حتی فراتر میرود و میگوید در آمریکا میان آسیبدیده و آزارگر پولی رد و بدل شد و بالاخره آزاردیدهها راضی شدند «ولی در ایران [جنبش من هم] سردرگم است و هیچکس نمیداند چه میخواهد.»
آنچه زنان میخواهند: «آزارگر باید تا آخر عمر دغدغه داشته باشد»
نامجو به آیدین آغداشلو هم اشاره میکند که سیزده زن در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز او را به سوءاستفادههای جنسی در طول ۳۰ سال متهم کردند. این حقیقتگوییها با روایت آزار استاد هنر به «سارا امتعلی» روزنامهنگار آغاز شد. نامجو در این فایل صوتی میگوید: «موضوع شده حقگیری شاگردان از استاد نقاش. میایستیم که هرکجا استاد نقاش نمایشگاه گذاشت بدون سند و مدرک... یا موزیسین تا آخر عمرش دغدغه داشته باشد که هر بار فعالیت هنری میکند یک سری بریزند سرش. نتیجه این کار چیست؟ اگر من حذف شوم چه حقی از زنان احقاق میشود؟ اگر من کنسرت ندهم؟»
پاسخ این سوالها را رابعه موحد میدهد: «بله، آزارگران بایستی تا آخر عمر دغدغه داشته باشند. ما معتقدیم که راهی جز این برای تنبیه و محدود کردن مردان متجاوز وجود ندارد. این جنبش برای این است که ذهنها را در هم بشکنیم و بگوییم "نه یعنی نه" و زن برای تجاوز و آزار شما نیست. تا ما این ذهنهای سنگی را نشکنیم، دختران جرات نمیکنند، شکایت کنند و از عهده پروسه حقوقی برآیند. ما دقیقا میخواهیم اگر آن استاد نقاشی نمایشگاه گذاشت، دو نفر هم بگویند او همان متجاوز است. غیر از این راهی برای تامین امنیت زنان در جهان نداریم. استاد نقاش اگر برایش مهم است که دیگر حرکتی از او زیرسبیلی رد نمیشود، مجبور است شلوارش را محکم ببندد و بخش غریزی اولیه رشدنیافته بدون تفکر خود را کنترل کند. در فرهنگ ما مردان اینگونه تربیت شدهاند که هر وقت خواستند شلوارشان را پایین بکشند. قرنها به زنها گفتند دامنت را پاک نگه دار، نگاهت را کنترل کن. آقایان حالا شما مراقب رفتارتان باشید تا افشاگری علیه شما اتفاق نیافتد.»
«نو مینز هزار تا چیز»
این روانشناس به بخش دیگری از اظهارات نامجو میپردازد. وقتی نامجو به صراحت میگوید که شعار «نه یعنی نه» واقعیت ندارد؛ بلکه «نه یعنی هرچیزی...» و از رابطه جنسیاش با یک دوست فارغالتحصیل رشته فلسفه مثال میآورد که در پی موج اخیر اتهامات آزارجنسی به او، همان شعار جهانی را به وی گوشزد کرده بود: «گفتم فلانی خودت یادت هست شبی که با هم بودیم تا ۵ صبح نو مینز نو [نه یعنی نه] بود و بعدش شد یس [بله] و ۹ صبح گفتم بگذار بروم کار دارم و به تو برخورده بود و من را از میزان ترشح هورمونهایت بیچاره کردی؟»
موحد با اشاره به این بخش میگوید: «این اظهارات نشان میدهد که او با کسی که همخواب شده هم بلد نیست با حرمت صحبت کند و برای آن همخوابگی هم ارزش قائل نیست. او میگوید ساعتها برای گرفتن جواب مثبت اصرار کرد. همین هم آزار است. اصلا شاید آن زن به خاطر جایگاه هنری ایشان در رودربایستی قرار گرفته که قرار دادن افراد در این موقعیت هم آزارگری به حساب میآید. اما با توجه به مجموعه افشاگریها و رویکردش به زنان در این فایلها و آن معذرتخواهی بیمحتوا، نشان میدهد که او یک الگوی رفتاری دارد و از همان طریق با زنان وارد رابطه میشود تا یکی دو شب را با آنها بگذراند. به نظر من این آقا یک آزارگر است و آزارگری با خودشیفتگی ارتباط تنگاتنگ دارد. او فکر میکند از زنان برتر است و هر زنی دلش میخواهد با او بخوابد. از نظر ما روانشناسان این افراد نمیتوانند سالم فکر کنند و موقعیت خود را بسنجند و نمیتوانند از منظر دیگران به موقعیت بنگرند؛ آنها افراد ناسالمی از نظر روانی هستند.»
نامجو در این فایل صوتی خود را از تمامی زنان عرصه خوانندگی برتر میداند و نظر کارشناسانه هم میدهد که همه زنان خواننده ایرانی نسل جوان «فالش» میخوانند. این اظهارنظر واکنش بسیاری از زنان آوازخوان را در شبکههای اجتماعی برانگیخت و آنها با آوازهای خود به او پاسخ دادند. او مشخصا «فرآواز» و کمپینهای او را در راستای «حق آواز» و اقداماتش در قبال افشای آزارگریهای خود، مورد تحقیر و توهین قرار میدهد. نامجو در بخشی دیگر از صحبتهایش زنان لزبین را هدف قرار میدهد و وجه همجنسگراستیزیاش بروز میکند که «تنها راهی که میتواند توجه جلب کند، این است که بگوید لزبین است. چون میداند اگر بگوید استریت است... یک چیزهایی خدا داده و آنقدر جذابیت او از حد متوسط کمتر است که هیچ چیز آن را جبران نکرده است.»
«عذرخواهی او برآمده از فرهنگ شارلاتانیزم است»
رابعه موحد توضیح میدهد: «نوعی که این آقا در آن فایل صحبت کرده است، بیانگر شخصیتی بیسواد، ناآگاه و مردسالار است که فکر میکند زن کالایی است که هر وقت فرصت داشتی، میتوانی دستی به او برسانی. برای همین هم از نظر او زن نباید حقیقت را فاش کند؛ چون آبروی خودش و خانوادهاش میرود. او در لابهلای حرفهایش میگوید آبروی شما با افشای حقیقت میرود. چطور فردی که سالها در غرب زندگی کرده است، از آبروی آزاردیده حرف میزند و به جنبش فمینیستی اعتقاد ندارد و فکر نمیکند جامعه بایستی علیه ظلم بلند شود؟ میگوید من با کی طرف هستم و به بقیه چه ارتباطی دارد. مساله را فردی میکند و جامعه را در قبال این ظلم نادیده میگیرد. این فرد قدرت تعقل ندارد و چنان در خود گرفتار است که دنیا را نمیبیند.»
نامجو در آن ۱۷ دقیقه سه بار تکرار میکند که «من با کی طرفم؟» و صحبتهای خود را با افزایش فالوئرهایش و زیر سوال بردن جنبش «من هم» آغاز میکند: «شلوغبازی [است] حتی یکی از پیشکسوتان عرصه حقوق زنان توییت نزده. بیشتر ترجیح دادهاند سکوت کنند؛ چون فضا دست آدمهای روانی و شلوغکن افتاده. هرکسی وقار و پاکدامنی را دوست دارد تا در عرصه عمومی به او توهین نشود. [...] چطور از یک جنبش یک سال میگذرد، اما اسم یک آدم حسابی در آن نمیبینم؟»
رابعه موحد با اشاره به این بخش از صحبتهای نامجو میگوید: «آدم درست و حسابی از نظر ایشان کیست؟ او برای نپذیرفتن مسئولیتش مدام دیگران را تحقیر میکند و در واکنش به انتشار این فایل صوتی هم اقدامات صورتگرفته را به نفع جنبش زنان نمیداند. ایشان با چه جایگاهی و چه تخصصی چنین نظری میدهد؟ با اسم سلبریتی به خودش حق میدهد که در مورد جنبش زنان و افرادی که در آن فعالیت میکنند، نظر کارشناسانه بدهد. آنچه او به آن مینازد، مذکر بودنش است که انگار میتواند مثل یک معلم از بالا به شاگردانش نمره دهد که کدامیکی آدم حسابی هستند. تمام این موارد نشان میدهد که حرفهای او عذرخواهی نیست؛ بلکه یک قالب تهی است که ظاهر آن کلمه عذرخواهی است، اما آن را از مفهوم و معنا و ارزش عذرخواهی تهی کرده و در آن سرزنش و توهین ریخته است؛ این نوع رفتار برآمده از فرهنگ مردسالار شارلاتانیزم است. او با چند جمله اول ذهن شنونده را فریب میدهد و بسیار ماهرانه آن را از مفهوم خالی میکند و بعد گزینهها را طوری میچیند که آن مفهوم اصلی را نمیدهد.»
«اغراق در روایتهای آزار» و «تهدید به خودکشی از سوی آزارگر»
بسیاری معتقدند که در جریانهای افشاگری آزارهای جنسی و تجاوز ممکن است دروغ پیش آید یا سوءاستفادههای شخصی شکل بگیرد. رابعه موحد معتقد است که ممکن است افرادی اغراق کنند، اما «کدام جنبش، حرکت و انقلابی همیشه از اول کاملا ویرایش شده است که مو لای درز آن نرود؟ در هر اقدام تودهای سوءاستفادههایی هم هست؛ اما سکوت در مقابل آن هم مثل جمهوری اسلامی است که میگوید صدایتان در نیاید تا آمریکا خوشحال نشود. من معتقدم که باید زنان را تشویق کنیم تا بیشتر در اینباره حرف بزنند تا قباحت در خصوص آزار و تجاوز جنسی از بین برود. از سوی دیگر باید به اقدامهای عملی برسیم.»
او به آزاردیدهها هم میپردازد که سالهاست مراجعهکنندگان او هستند و مثال میآورد از زنانی که بعد از ۳۰ سالگی، نزد او حقیقت آزار و تجاوز را روایت کردهاند و گاه برخی از آنها در جلسه مشاوره روانشناسی، برای اولین بار حتی نزد خودشان آن حقیقت را بیان میکنند. به تشخیص رابعه موحد، افراد آزاردیده معیارهای سلامت روان را ندارند؛ نه آنکه مجنون شده باشند؛ اما مثل کسانی میمانند که پایشان شکسته است، اما به آنها میگوییم بدو تا به تو نمره دهیم در حالیکه آن فرد نمیتواند دونده باشد و بدود: «وقتی شما مورد آزارجنسی و تجاوز قرار گرفتید، بخشی از سلامت روانتان را از دست میدهید. مجنون نمیشوید؛ اما بخشی از امنیت و عزت نفس و باور مثبت به خود از بین میرود که نیاز به درمان و بازسازی دارد تا آزاردیده بتواند کار غلط دیگری را از هویت خود جدا کند و خودش را تنبیه نکند. این پروسه طولانی است.»
آزارگر بایستی تاوان آزارگریاش را بپردازد. چراکه به تجربه و تحلیل رابعه موحد، عدم پرداخت این تاوان و ادامه فعالیت آزارگر، به آزاردیده احساس ضعف میدهد. کسی که بالغ نیست، فکر میکند که در سکوت آزاردیدهها فضایش امن است و به کار خود هم ادامه میدهد؛ پس میتواند به آزارگریها و تجاوزهایش ادامه دهد و در جایگاه قدرت شغلی خود باقی بماند. این مساله شکنجه بیشتری برای آزاردیدهها محسوب میشود. آنها در هراس به دام افتادن دیگرانی هستند که قرار است آزار ببینند یا مورد تجاوز قرار بگیرند.
بسیاری هم در افشاگریها نگران اقدام به خودکشی آزارگر هستند. رابعه موحد میگوید که عقل و روان سالم بایستی بتواند برای انجام هر کاری در کوتاهمدت ارزیابی از تاوان و تبعات اقدامش داشته باشد؛ چه غذا خوردن و چه تجاوز و چه دزدی. وقتی افراد با ارزیابی عواقب اقدام خود، تبعات آن را میپذیرند؛ آزادند که هرچه میخواهند انجام بدهند، اما «نمیشود من تصمیم بگیرم، کاری را که میخواهم انجام بدهم، نتوانم با ارزیابی تبعات منفی جلوی خود را بگیرم؛ اما تاوانش را افراد دیگر بپردازند. انسانی که نمیداند و نمیتواند عواقب اقدامش را ارزیابی کند، سلامت روانی ندارد.»
فایل ۱۷ دقیقهای چه زمانی ضبط شده است؟
بیبیسی فارسی نوشته است که این فایل صوتی پیش از ویدیوی «عذرخواهی» محسن نامجو ضبط شده است؛ این مساله را برخی نزدیکان نامجو هم به «ایران وایر» گفتهاند. گروهی میگویند که این فایل مربوط به آگوست سال پیش و اولین افشاگریها برمیگردد و گروهی دیگر میگویند مربوط به اواخر ماه مارس است. برخی هم معتقدند که در همین روزهای اخیر ضبط شده است.
اما در این فایل صوتی کدهایی وجود دارد که نشان میدهد این فایل که فایلی خصوصی برای شخص یا اشخاصی است که برای نامجو «امن» به حساب میآیند، در جریان همین ماراتن نفسگیر چند روز ماه آوریل و اتاقهای بحث درباره او بیان شده است.
در این فایل محسن نامجو به «اتاقهایی» اشاره میکند که افراد مختلف در آن درباره او صحبت میکنند. طبیعتا در آگوست پارسال و اولین افشاگریها، کلاب هاوس وجود نداشت. از سوی دیگر او به حضور «شادی امینی» و فردی اشاره میکند که در «انتقامگیری» از «دوست پسر سابقش» در کلاب هاوس صحبت کردهاند. حضور این افراد به همان شبهای ۲۵ و ۲۶ فروردین و پس از حضور نامجو در برنامه آرش سبحانی برمیگردد که یکی در نکوهش آزارجنسی و سوءاستفادههای احتمالی از جریان «من هم» صحبت کرد و دیگری از آزاردیدهها است.
در ۲۹ اسفند هم، اتاقی در کلاب هاوس ایجاد شد که به روایتهای پیشین آزارهای نامجو پرداخت؛ اما افشاگری تازهای در آن اتفاق نیفتاد و روایت آزارهای جدید از ۲۳ فروردین به بعد منتشر شد.
اگرچه تاریخ ضبط این فایل صوتی مشخص نیست؛ اما او در این فایل هرآنچه را پیشتر انکار کرده بود، پذیرفته است و از سوی دیگر، اظهاراتی دارد که به قول خودش در واکنش به نشر آن «حرفهای در خانه» محسوب میشود. اظهاراتی که ممکن است از سوی بسیاری در فرهنگ مردسالارانه در گپهای محفلی و خصوصی هم بیان شود؛ اما این مساله او را نه از اتهامات آزارگری مبرا میکند و نه میتواند بیانگر تغییری نهادینه در وی و دوری از فرهنگ مردسالار باشد.
بسیاری انتظار داشتند که محسن نامجو متفاوت از دیگر متهمان با اتهاماتاش برخورد کند؛ شاید چون باب دیلن ایرانی را در خانه ندیده بودند. اگرچه او در آن فایل صوتی گفته بود: «رفاقت بالاتر از حقیقت است.» اما به گفته برخی از دوستانش، بسیاری از آنها پس از انتشار این فایل صوتی از او دوری کردهاند و به عنوان نمونه «کامبیز حسینی» بازیگر و روزنامهنگار و همچنین «شبنم طلوعی» بازیگر و تهیهکننده با نوشتن توییتهایی از اظهارات پیشین عذرخواهی کردهاند یا او را کنار گذاشتهاند.
در تمامی جنبش «من هم» در جهان پیشرفته، پس از افشای آنهمه روایت آزار جنسی و تجاوز و اعمال قدرت، یک نفر به دقت مسئولیت رفتارش را پذیرفت، در جنبش «من هم» ایرانِ جهان سوم، محسن نامجو تا الان، خود را به نمادی از «مردسالاری قلدرمآب» تبدیل کرده است.
او ۲۹ فروردین در جدیدترین واکنشی که از خود بروز داد، در صفحه اینستاگرامش یک بیت شعر منتشر کرد که «جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه؛ چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند» و باز هم از پذیرفتن مسئولیت آخرین اظهاراتش در آن ۱۷ دقیقه سر باز زد.
مطالب مرتبط:
روایت نیویورک تایمز از هاروی واینستین ایرانی
واکنشها به فروش اثر آیدین آغداشلو؛ اگر او یک زن بود چه اتفاقی میافتاد؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر