چهار سال پیش وقتی کارزار انتخاباتی «حسن روحانی»، سازِ ریاست بر دولت دوازدهم را کوک میکرد، در مناظرههای انتخاباتی صحبت از آن بود که دولت روحانی تحولی بزرگ در بازار اشتغال ایران به وجود آورده است. ایجاد دو میلیون شغل خالص طی چهار سال؛ در حالی که در دوره ۸ ساله «احمدینژاد» آمار اشتغال خالص چیزی نزدیک صفر بود.
حالا چهار سال از هیاهوی انتخابات ۱۳۹۶ گذشته است و بازخوانی آمارهای رسمی نشان میدهد در فاصله سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ نهتنها شغلی ایجاد نشده؛ بلکه بیش از ۸۵۰ هزار نفر از بازار کار خارج شده و بیش از ۱۵۵ هزار شغل خالص از دست رفته است.
***
طبق گزارش نیروی کار مرکز آمار در سال ۱۳۹۶، کل جمعیت فعال ۲۶ میلیون و ۵۸۸ هزار و ۸۱۹ نفر و تعداد شاغلان در این سال ۲۳ میلیون و ۳۷۸ هزار و ۶۱۳ نفر شمارش شده است. در حالی که تحلیل و محاسبه دادههای گزارشهای فصلی سال ۹۹ نشان میدهد که جمعیت فعال در آخرین سال دولت روحانی به ۲۵ میلیون و ۷۳۷ هزار نفر و جمعیت شاغل به ۲۳ میلیون و ۲۶۳ هزار نفر کاهش پیدا کرده است.
سال |
جمعیت فعال |
جمعیت شاغل |
۱۳۹۹ |
۲۵,۷۳۷,۱۳۳ |
۲۳,۲۶۳,۰۴۷ |
۱۳۹۶ |
۲۶,۵۸۸,۸۱۹ |
۲۳,۳۷۸,۶۱۳ |
خالص |
منفی ۸۵۱,۶۸۷ |
منفی ۱۱۵,۵۶۶ |
این همه در حالی است که این مدت چیزی در حدود ۴ میلیون نفر به جمعیت ایران اضافه شده است که دستکم باید یک میلیون نفرشان جذب بازار کار میشدند تا شرایط نانآوری مشابه چهار سال پیش باشد؛ اما نهتنها این اتفاق رخ نداده، بلکه جمعیت فعال اقتصادی بیش از ۸۵۰ هزار نفر و جمعیت شاغل بیش از ۱۱۵ هزار نفر کمتر شده است.
خلاصهای از وضعیت اشتغال در سال ۱۳۹۹
کارنامه اقتصادی دولت دوم روحانی در تمام چهار سال مطلقا شکستخورده است؛ اما در این میان وضعیت سال ۱۳۹۹ به دلیل همزمانی کرونا و تحریم و تشدید بحران اقتصادی در ایران به مراتب وخیمتر از سالهای پیشین است.
میانگیری آمارهای فصلی اشتغال نشان میدهد، در سال ۱۳۹۹ نزدیک یک میلیون و ۴۳۰ هزار نفر از جمعیت فعال از بازار کار خارج شدهاند و بیش از یک میلیون و ۱۰ هزار نفر شغلشان را از دست دادهاند.
زنان بزرگترین قربانی بحران اقتصادی ایران
در این میان زنان بیش از مردان آسیب دیدهاند. حدود دو سوم شغلهای از دست رفته در سال ۱۳۹۹مربوط به زنان است. سهم زنان از کاهش یک میلیون و ۴۳۰ هزار نفری جمعیت فعال بیش از ۹۰۲ هزار نفر است. کل جمعیت یک میلیون و ۱۰ هزار شغل از دست رفته، ۶۶۳ هزار زن و کمتر از ۳۴۸ هزار مرد کارشان را از دست دادهاند.
این ارقام به نسبت جمعیت شکننده زنان شاغل بسیار زیاد است. حتی در شرایط عادی هم ایران یکی از بزرگترین کانونهای بحران اشتغال زنان در سراسر دنیا است. کشوری که در ردهبندی نرخ مشارکت اقتصادی زنان رتبه پنجم از آخر جدول را در اختیار دارد و با فاصله کمی بالاتر از «گینه بیسائو»، «یمن»، «عراق»، «اردن» و «الجزایر» قرار گرفته است.
در چنین شرایطی که جمعیت فعال اقتصادی زنان به ۴ میلیون و ۳۳۶ هزار زن و کل جمعیت شاغل زنان به کمتر از ۳ میلیون و ۶۵۸ هزار نفر میرسد، از دست رفتن ۶۶۳ هزار شغل و خروج ۹۰۲ هزار زن از بازار کار یک فاجعه تمامعیار است.
به عبارتی، نزدیک یک پنجم ظرفیت ناچیز اشتغال زنان در مدت یک سال از دست رفته و شرایط شکننده زنان ایرانی شکنندهتر از پیش شده است.
پس معنای بیکاری تکرقمی چیست؟
در یکی، دو روز گذشته برخی رسانههای ایران در گزارشهای خود مدعی کاهش نرخ بیکاری و یک رقمی شدن آن در سال ۱۳۹۹ شدهاند. در گزارش آخر مرکز آمار نوشته شده است که «نرخ بيكاری افراد ١٥ ساله و به نسبت زمستان سال قبل حدود یک درصد کمتر شده و به ۷ .۹ درصد رسیده است». حتی محاسبه دادهها نشان میدهد جمعیت بیکار در سال ۱۳۹۹ به نسبت سال ۱۳۹۸ حدود ۴۲۰ هزار نفر کمتر شده است. چگونه ممکن است در حالی که جمعیت شاغل ایرانی بیش از یک میلیون نفر کم شده، جمعیت بیکار و نرخ بیکاری کاهش پیدا کند؟
جواب در نحوه محاسبه بیکاری است. بر اساس استاندارد آماری، نرخ بیکاری حاصل تقسیم جمعیت بیکار به کل جمعیت فعال و آماده به کار است. بنابراین وقتی میزان کاهش مخرج (جمعیت فعال) بیشتر از صورت (جمعیت بیکار) باشد، طبیعی است که حاصل تقسیم (نرخ بیکاری) کمتر میشود.
جمعیت فعال جمعیت بالای ۱۵ سالی است که در زمان آمارگیری اعلام کرده که آماده کار و فعالیت اقتصادی است. برخی از این افراد شغل تماموقت یا نیمهوقت پیدا میکنند و جزء جمعیت شاغل به حساب میآیند. بقیه هم که بخت یارشان نبوده و بهرغم آمادگی تلاششان برای پیدا کردن کار به نتیجه نمیرسند، جمعیت بیکار محسوب میشوند.
کل همه اینها با هم، کمتر از ۴۰ درصد کل جمعیت ۱۵ سال به بالای کشور را تشکیل میدهند؛ ۶۰ درصد بقیه افرادیاند که به دلایل مختلف آماده کار و فعالیت اقتصادی نیستند. افراد محصل، خانهدار، بازنشسته و ... کسانی هستند که به دلایل دیگر، خارج از بازار کار و فعالیت اقتصادی قرار میگیرند.
تشدید بحران اقتصادی در خروج افراد از دایره فعالیت اقتصادی نقشی موثر دارد. وقتی اقتصاد یک کشور رونق دارد و جریان تولید در بخشهای مختلف برقرار است، طبیعی است که میل به مشارکت افزایش پیدا میکند؛ اما وقتی که اقتصاد ایران در رکود ۳ ساله (۹۷ تا ۹۹) یک پنجم ارزش خود را از دست میدهد، طبیعی است که فضا و ظرفیت فعالیت اقتصادی از دست میرود. گروه زیادی ناامید از پیدا کردن کار قید دنبال کار گشتن را میزنند و گروهی دیگر ناگزیر به ورود به عرصه فعالیتهای غیررسمی و غیرمولد میشوند.
آیا چشماندازی از بهبود شرایط در سال ۱۴۰۰ وجود دارد؟
نتایج آمارگیری مرکز آمار در زمستان ۱۳۹۹ نشان میدهد، اوضاع در فصل آخر سال به نسبت پاییز و تابستان و بهار کمی بهتر شده است، شاید اگر بحران کرونا فروکش کند، وضعیت در سال آینده کمی تعدیل شود؛ اما هنوز نشانهای از فروکش کردن بحران کرونا دیده نمیشود. ایران، بهرغم شرایط بحرانی همچنان یکی از پایینترین نرخهای واکسیناسیون را در سراسر دنیا دارد و معلوم نیست در ماههای آینده اوضاع به چه سمت و سویی رود.
از سوی دیگر هیچ چشمانداز پایداری از بهبود شرایط اقتصادی و خروج از رکود دیده نمیشود. معلوم نیست بحرانهای بینالمللی به کجا برسد؟ هنوز نشانه روشنی از کاهش بحران سیاست خارجی و سیاست داخلی دیده نمیشود.
با وجود این متغیرها ترسیم چشمانداز روشن از وضعیت اشتغال ایران در ۱۴۰۰ تقریبا غیرممکن است.
مطالب مرتبط:
آمار اشتغال تابستان ۹۸؛ آیا بیکاری در ایران کاهش یافته است؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر