انتخابات ریاست جمهوری در ایران دو دهه است که اثری ویرانگر بر پرونده اتمی جمهوری اسلامی داشته است. در اظهاراتی کاملا بیسابقه از سوی یک رییس جمهوری ایران، «حسن روحانی» امروز چهارشنبه ۲۷ اسفند گفته اقلیتی در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ در جمهوری اسلامی مانع برداشته شدن تحریمهای امریکا میشوند و آنها را به «خیانت علیه مردم» متهم کرده است.
***
حسن روحانی امروز در شرایطی سنگاندازی در راه رفع تحریمهای امریکا علیه ایران را با انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مرتبط دانسته است که تنها دو روز پیش از این، «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه در یک سخنرانی برای کنفرانسی اروپایی هشدار داده بود با رسیدن موسم انتخابات در ایران، دولت مستقر نخواهد توانست کار چندانی پیش ببرد و این وضعیت تا اواخر سال میلادی، یعنی چند ماه اول استقرار دولت جدید ادامه خواهد داشت.
هشدار ظریف دیرهنگام بود. اظهارات روحانی در آخرین جلسه کابینهاش در سال ۱۳۹۹ روشن کرده که این وضعیت عملا آغاز شده و پرونده اتمی بار دیگر درگیر انتخابات ریاست جمهوری است که در این دوره و تا به اینجا بسیار بیرمق و سرد به نظر میرسد.
اولین بار که پرونده اتمی جمهوری اسلامی دستخوش تلاطم انتخاباتی شد، سال ۱۳۸۴بود. در حالی که مذاکره کننده گان اتمی در دولت «محمد خاتمی» به دنبال راهی برای جلوگیری از ارسال پرونده به شورای امنیت و در عین حال رعایت خط قرمز آیتالله «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی، یعنی غنی سازی اورانیوم بودند، فضای انتخاباتی کنترل امور را از دست مقامهای جمهوری اسلامی خارج میکرد.
ایران غنیسازی اورانیوم را در آن زمان تعلیق کرده و برخی از تاسیسات اتمی را به طور موقت تعطیل کرده بود اما به نوشته «حسین موسویان»، عضو گروه مذاکره کننده اتمی در کتاب «روایت بحران هستهای ایران»، آیتالله خامنهای روز ششم اردیبهشت آن سال، چند روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری، به حسن روحانی» دستور داده بود تا فعالیتهای تبدیل اورانیوم در اصفهان از سر گرفته شوند.
روحانی در کتاب خود به نام «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» نوشته که مخالف این تصمیم بوده و به خامنهای توصیه کرده مدتی اجرای آن به تاخیر بیفتد تا مذاکرات با سه کشور اروپایی به جایی برسد اما رهبر جمهوری اسلامی بر تصمیم خود اصرار داشته است.
موسویان در روایت خود از این بحران گفته است: «من در بهار ۸۴ غیررسمی به پایتختهای اروپایی سفر کردم. برلین اولین توقفگاه من بود. در آنجا با "مایکل شفر"، همتای آلمانی خود در یک پیتزا فروشی در برلین سر میز ناهار ملاقات کردم. به او گفتم فارغ از نتیجه انتخابات ایران، تاسیسات تبدیل اورانیوم را راهاندازی خواهیم کرد و بعد از آن فعالیت غنیسازی در نطنز از سر گرفته خواهد شد چون مقام معظم رهبری چنین تصمیمی گرفته و دستورات لازم آن را داده است.»
موسویان در ادامه سفر به پاریس، به لندن هم رفته و مقامهای سه کشور اروپایی را قانع کرده بود که ایران بسته پیشنهادی تازهای برای رفع بحران بدهد. در بازگشت به تهران، روحانی به او خبر داد که آیتالله خامنهای با سه شرط با ادامه مذاکرات موافق است؛ اینکه توافق پیش از انتخابات ریاست جمهوری انجام شود و طی آن هم ایران از سههزار ماشین غنیسازی اورانیوم کمتر نداشته باشد و مذاکرات هم طولانی نشوند.
شرایط آیتالله خامنهای غیرقابل تحقق بودند. چند هفته بعد، «محمود احمدینژاد» به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد. در فاصله انتخاب تا شروع به کار احمدینژاد، مطابق خواسته خامنهای، تاسیسات تبدیل اورانیوم در اصفهان راهاندازی شدند. با این کار، اروپا مذاکره با ایران را متوقف کرد. موضوع به شورای حکام آژانس رفت و شورا بار دیگر خواستار تعلیق شد و به ایران مهلت داد.
در این فاصله، احمدینژاد کار خود را آغاز کرده و فضای کشور متاثر از شعارهای او برای شروع غنیسازی اورانیوم بود. به روایت موسویان، برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی به جز قوه قضاییه و نهادهای امنیتی، مجلس شورای اسلامی و دولت به طور همزمان همگی در اختیار اصولگرایان و همراستا با سیاستهای رهبری قرار داشتند.
مجلس تصویب کرده بود که اگر پرونده به شورای امنیت ارجاع شود، همکاری با آژانس، از جمله پروتکل الحاقی که به گفته موسویان، آیتالله خامنهای از آن دل خوشی نداشت، متوقف شود.
با ارسال پرونده به شورا، مصوبه مجلس فورا به اجرا گذاشته شد، همکاری ایران هم با آژانس کاهش یافت و دورهای از بحران پدید آمد که تا انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به طور مدام تشدید میشد.
نوروز همان سال، چند ماه پیش از انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری ایران، «باراک اوباما» نامهای محرمانه از طریق سفارت سوییس، حافظ منافع ایالات متحده در تهران برای آیتالله خامنهای فرستاد. اختلاف نظر زیادی درباره این نامه که پیش از انتخابات فرستاده شده بود، در ایران وجود داشت.
اوباما نامه احمدینژاد در تبریک انتخابش را بیپاسخ گذاشته و مستقیما به خامنهای پیشنهاد کرده بود که برای حل تمامی مسایل میان دو کشور آمادگی دارد. دو هفته پس از ارسال، آیتالله خامنهای هم پاسخ سری به نامه اوباما داد که بعدها بخشهایی از آن در روزنامه «نیویورکتایمز» افشا شد. اوباما نامه دومی در اردیبهشت ۱۳۸۸ فرستاد که آیتالله خامنهای آن را بیپاسخ گذاشت.
در کتاب روایت بحران هستهای ایران آمده است که این روش برای کاخ سفید شگفتآور و ناراحت کننده بود: «اما باید دو نکته را در نظر داشت؛ اول اینکه طبیعی است که مقام معظم رهبری تا پایان انتخابات صبر کنند و سپس پاسخ نامه دوم را بدهند چون انتخاب مسوولانی که در مذاکرات رسمی باشند، به ترکیب دولتی بعدی منوط بود.»
در خاطرات موسویان آمده است گروهی از تحلیلگران داخلی نظرشان این بود که منتظر شدن آیتالله خامنهای برای فرستادن پاسخ اوباما، «خطرناک» است و با موقعیتی که وی دارد، ارتباط گرفتن با رهبر مهم است.
آنها بر این باور بودند که این انتظار باعث میشود بدون توجه به اینکه چه کسی رییس جمهوری میشود، تعامل امریکا با ایران ادامه پیدا کند و پس از پیروزی احتمالی احمدینژاد، جواب دادن نشانه ضعف تلقی میشود.
آیتالله خامنهای در سخنرانیهای بعدی خود نشان داد که ارسال نامه اوباما در زمان انتخابات ریاست جمهوری را ناشیانه تلقی کرده است و سپس حمایت بسیار خفیف و با اکراه وی از «جنبش سبز» را هم به حساب بی صداقتی رییس جمهوری امریکا گذاشت.
تلاش اوباما همزمان با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران نتیجه برعکس داد و با رویکرد تلخ و سرد آیتالله خامنهای و افشای نامه اوباما به او در اولین نماز جمعهای که پس از انتخابات اقامه کرد، موضوع را برای ماهها مسکوت گذاشت. خامنهای در نماز جمعه تهران جانب احمدینژاد را گرفت و خطاب به اوباما گفت: «نمیتوانید دم از دوستی بزنید اما همزمان توطئه کنید و به جمهوری اسلامی ضربه بزنید.»
اوباما اواخر سال ۱۳۹۰، دو سال پس از ناکامی اولیهاش در نزدیک شدن به آیتالله خامنهای، تلاش جدیدی شروع کرد و از طریق عمان به جمهوری اسلامی پیام داد که آماده دست برداشتن از مخالفت با غنیسازی اورانیوم در ایران و رفع کردن تحریمها است که آن زمان به شکل بیسابقهای شدت گرفته بود؛ به نحوی که جمهوری اسلامی حقوق کارکنان خارج از کشور خود را مجبور شده بود به صورت نقد و در کیف دستی برای آنها ارسال کند. بانکها و موسسههای مالی بینالمللی هم از همکاری با ایران خودداری میکردند. سه ماه طول کشید تا جمهوری اسلامی پاسخ بدهد.
تهیه مقدمات داخلی در ایران آنقدر طول کشید که انتخابات ریاست جمهوری در امریکا آغاز و ادامه مذاکرات متوقف شد. تا پیروزی مجدد اوباما، نزدیک به دو سال دیگر زمان از دست رفته بود. ایران دوباره گروهی از دیپلماتها را که در سطح معاونان وزارت امور خارجه بودند، برای مذاکره با مقامهای امریکایی به عمان فرستاد. دو نفر اصلی این مذاکرات، «جیک سالیوان» و «ویلیام برنز» بودند که اولی اینک در دولت جو بایدن، «مشاور امنیت ملی» و دومی «رییس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا» (سیا) است.
مذاکرات عمان میان ایران و ایالات متحده با سرعت باورنکردنی پیش میرفت. کار به ارسال پیام کتبی اوباما برای آیتالله خامنهای در پذیرش حق ایران در غنیسازی اورانیوم رسید. این نامه را «سلطان قابوس»، پادشاه وقت عمان برای مقامهای ایرانی فرستاد. بهار ۱۳۹۲ بود و هیات مذاکره کننده جمهوری اسلامی آماده ادامه گفتوگو بر اساس وعده کتبی اوباما میشدند. «علیاکبر صالحی»، وزیر وقت امور خارجه ایران نوشته است: «از دفتر حضرت آقا تماس گرفتند و گفتند فعلا برای جلسه بعدی عجله نکنید و بگذارید دولت بعدی کار را پیش ببرد. به امریکاییها گفتیم ما هم در حال حاضر در آستانه انتخابات هستیم و ادامه مذاکرات را به بعد از انتخابات موکول میکنیم.»
صالحی در خاطرات خود گفته است حسن روحانی، پیروز انتخابات سال ۱۳۹۲ که همزمان نماینده خامنهای در شورای عالی امنیت ملی بود، وقتی از ماهها مذاکرات مخفی با امریکا در عمان مطلع شد و پیشرفت مذاکرات را شنید، آن را باور نمیکرد.
مذاکرات با امریکا برای رفع تحریمها در دولت روحانی در شهریور آن سال آغاز شد و دو سال طول کشید و به سال آخر ریاست جمهوری اوباما رسید. توافق هستهای که از سال ۱۳۸۲جمهوری اسلامی به دنبال آن بود، به دست آمده بود اما به طور کامل فقط در چند ماه باقی مانده دوره اوباما اجرا شد و چند ماه پس از روی کار آمدن «دونالد ترامپ»، از آن خارج شد و دوباره تحریمهای بیسابقهتری علیه جمهوری اسلامی اعمال کرد.
حالا چند هفتهای است که جو بایدن رییس جمهوری جدید امریکا شده است و بر اساس وعدههای انتخاباتی او، دولت روحانی انتظار دارد امریکا تحریمها را بردارد و دوباره به توافق برجام بازگردد. اما مساله انتخابات ریاست جمهوری ایران دوباره سربرآورده است.
ظریف گفته خبردار شده است که علاقهمندان به نامزدی در انتخابات به امریکاییها پیام میدهند تا پس از انتخابات و پیروزی آنها صبر کنند و تحریمها را برندارند. روحانی هم گفته است «اقلیتی» که رفتار آنها «خیانت به مردم» است، مانع برداشته شدن تحریمها هستند.
مشخص نیست دقیقا این اقلیت خیانتکاری که روحانی میگوید، چه کسانی هستند که چنین قدرت فوقالعادهای دارند. احتمالا اشاره بسیار سنگین او به شخص آیتالله خامنهای نیست. گرچه وی شروطی برای رفع تحریمها گذاشته که تا به اینجا، بنبستی بزرگ آفریده و مطابق رویه قدیمی خود، مانع تماس و تصمیمگیری مهم و اثربخشی از طرف دولت فعلی درباره این پرونده شده است.
روحانی در کتاب امنیت ملی و دیپلماسی، انتخابات را یکی از مسایل پرونده اتمی ذکر کرده و به طور نمونه، انتخابات سال ۱۳۸۴ را این گونه شرح داده است: «متاسفانه مساله هستهای و نحوه حل و فصل آن به شدت به موضوعات سیاسی و مبارزات انتخاباتی و تعاملات جناحی ایران گره خورده بود. بسیاری از اعضای جناح راست و بسیاری از اعضای جناح چپ شاید منافع جناحی خود را در آن میدیدند که موضوع هستهای همچنان ادامه داشته باشد تا از طریق آن شعارهای عوامپسند، به آنها فرصتی برای جلب آرا و تضعیف حریفان بدهد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر