«محمد ربیعی» یکی از روحانیون سنی بود که در دوران قتلهای زنجیرهای در اواسط دهه ۱۳۷۰ شمسی کشته شد. پرونده او از نگاه همسر و خانوادهاش همچنان باز است و آنان کماکان خواستار مشخصشدن چگونگی قتل و محاکمه قاتلان او هستند.
«ایرانوایر»، در یک گفتوگوی اختصاصی با خانواده ماموستا محمد ربیعی و همچنین برخی از یاران و نزدیکانش به زندگی و چگونگی قتل این روحانی اهل سنت در دوران قتلهای زنجیرهایِ اواسط دهه هفتاد شمسی پرداخته است.
«عایشه مفاخری»، همسر ماموستا، میگوید جسد تکهپاره را به آنها نشان دادند و گفتند با سکته قلبی درگذشت. نیروهای امنیتی فرزند ارشد او را وادار کردند که در تلویزیون، «طبیعی» بودن مرگ پدرش را تایید کند.
***
«ملامحمد ربیعی»، (١٣٧٥-١٣١١)، که بیشتر به ماموستا یا علامه ربیعی معروف است، فرزند «ملاعبدالحکیم» و از نوادگان «ملامحمود ربیعی»، روحانی برجسته و متقی اهل سنت، در روستای «دراسپ» منطقه دیواندره از توابع استان کردستان تولد یافت.
وی بعد از اتمام تحصیلات عالیه در مدارس علوم دینی و دریافت اجازه فتوا در اوایل دهه چهل شمسی، در سال ١٣٥٧ بهعنوان خطیب و امام جمعه «مسجد جامع امام شافعی» استان کرمانشاه برگزیده شد و تا زمانی که در قید حیات بود، بهعنوان گوینده، عالم دینی و نویسنده با صداوسیمای کرمانشاه هم همکاری کرد.
ماموستا علاوه بر خطابت، از قاریان معروف قرآن و نویسنده دستکم ٣٠ جلد کتاب با عناوین گوناگون از تفاسیر دینی و تفسیر احکام شریعت گرفته تا رمان و شعر به هر سه زبان فارسی، عربی و کردی است.
علامه ملامحمد ربیعی، ١٢آذر١٣٧٥ در دوران قتلهای زنجیرهای به طرز مشکوکی در کرمانشاه به قتل رسید و هیچ کدام از نهادهای امنیتی کشور از جمله وزارت اطلاعات مسئولیت قتل او را به عهده نگرفتند.
کنفرانس وحدت اسلامی، سریال امام علی و قتل ماموستا
«عایشه مفاخری»، همسر ماموستا ربیعی، در گفتوگو با ایرانوایر با اشاره به رویکرد دگراندیشانه مذهبی و مواضع متفاوت سیاسی، بازتاب این تفاوتها در خطبههای ماموستا ربیعی را هم دلیل جذابیت مردمی و هم حساسیت نهادهای امنیتی در استان کرمانشاه میداند. او معتقد است که اگرچه ماموستا ربیعی همیشه زیر نظر بود؛ اما به دلیل محبوبیت و نفوذی که در میان مردم منطقه داشت، از سوی نهادهای امنیتی «تحمل» میشد.
او میگوید: «ماموستا علاوه بر دفاع از فقرا و مستضعفان بر حقوق سیاسی و مسائل تاریخی کردها و اهل سنت تاکید داشت و بهعنوان یکی از خدمتگزاران مردم منطقه همیشه از حقوق زندانیان سیاسی و متهمانی که به اعدام محکوم شده بودند، دفاع و به شیوه عملی تلاش میکرد تا حقوقشان از سوی حکومت و دستگاه قضایی ضایع نشود.»
به گفته همسر ماموستا حساسیتها و فشار اداره اطلاعات کرمانشاه بعد از ارائه سخنرانی انتقادی ماموستا در «کنفرانس وحدت اسلامی» در تهران برمیگردد که ماموستا هم جزء میهمانان ویژه آن بود.
«فاضل ولیان»، فعال سیاسی ساکن سوئیس و از یاران ماموستا ربیعی، ماجرای دعوت ماموستا به کنفرانس «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» را اینگونه برای ایرانوایر بازگفت: «مدتی قبل از قتل ماموستا هیئتی مرکب از مقامات امنیتی و حکومتی به ریاست «عباس واعظ طبسی»، عضو «مجلس خبرگان رهبری» و «مجمع تشخیص مصلحت نظام» به مسجد امام شافعی نزد ماموستا آمدند. ماموستا میدانست که برای دعوت از او آمدهاند؛ اما توجهی نکرد و مستقیم رفت پای منبر و ارائه خطبه. ماموستا بعد از اتمام خطبه به زبان کردی، ضمن خوشامدگویی از میهمانان و کسب اجازه از حضار، حدود پانزده دقیقه به زبان فارسی، با لحنی انتقادی، از تضییق حقوق شهروندان اهل سنت و دیگر اقلیتها سخن گفت.
به گفته عایشه مفاخری، بعد از این سخنرانی، فشار نهادهای امنیتی با تمرکز و شدت هرچه بیشتر آغاز شد. هر پانزده روز یکبار او را به اطلاعات کرمانشاه فرامیخواندند، یا او را به خارج از شهر میبردند و یا به منزل میآمدند.
این در حالی است که پخش سریال امام علی و تحقیر مسلمانان اهل سنت در کرمانشاه در این روزها موجی از واکنشهای را در میان اهل سنت در کرمانشاه به دنبال داشت. مردم از ماموستا خواستند که در اعتراض به پخش سریال امام علی و تبعیضها و توهینها نسبت به اهل سنت در دانشگاهها و مدارس سکوت نکند.
عایشه مفاخری میگوید که در اواخر آبانماه ماموستا در همین رابطه نامهای اعتراضی خطاب به اداره اطلاعات و مدیر کل آموزش و پرورش استان ارسال کرد و خوستار ممانعت و جلوگیری از پخش این سریال شد.
به گفته همسر ماموستا ربیعی، صبح روز ١٢آذر شخصی به نام «دانشی» که خود را مسئول امور اهل سنت اداره اطلاعات کرمانشاه معرفی میکرد، تلفنی با ماموستا تماس گرفت و در رابطه با نامه اعتراضی بهطور مفصل با او صحبت کرد؛ ماموستا حوالی ظهر از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت؛ «روز بعد و قبل از مراسم تشیع پیکر ماموستا، در غسالخانه مینآباد جسد تکهپاره او را دیدم. سینهاش را شکافته بودند. از گوشها و بینیاش خون جاری و زانو و پاهایش کبود شده بود. جای تزریق دو آمپول روی ران و گردناش مشخص و واضح بود.»
بگویید به مرگ طبیعی درگذشت
خبر مرگ ماموستا کرمانشاه را در آتش خشم هوادارنش فروبرد و نیروهای امنیتی و گارد ویژه نیروی انتظامی، بلافاصله برای پراکنده کردن معترضان وارد عمل شدند و هلکوپتر هم بر فراز شهر در حال گشتزنی بود: «اعترضات به قدری شدت یافت که نیروهای امنیتی فرزند ارشد ماموستا را وادار کردند که در تلویزیون استان، طبیعی بودن مرگ پدرش بر اثر سکته قلبی را تایید کند. حتی شمار قابل توجهی از ملاهای منطقه با امضای یک تومار مرگ ماموستا ربیعی بر اثر سکته قلبی را تایید کردند.»
به گفته فاضل ولیان در جریان واکنشهای خشمآلود مردم نسبت به قتل ماموستا ربیعی دستکم ٢٦٠٠ نفر بازداشت و حدود ٢٣ نفر نیز کشته شدند: «معترضان کل فاصله میدان جوانشیر تا گورستان مینآباد را که حدود ١٠ تا ١٥ کیلومتر است، پر کرده بودند؛ جایی برای سوزن انداختن نبود.»
«اردلان بهروزی»، عضو «جامعه کردهای یارسانی» و ساکن آمریکا، هم که جزء معترضان بوده به ایرانوایر گفت که تعدادی از معترضان که در جریان اعتراضات بازداشت و یا کشته شدند، اهل تشیع و پیروان آیین یارسان بودند: «چون ماموستا ربیعی نه این که اختلافی با پیروان آیین یارسان نداشت، حتی به آنها توهین هم نکرده بود. بنابراین، اعتراض وسیعی که صورت گرفت، ناشی از رفتارها و ارتباط صیمیمانه و دوستانهای بود که ماموستا با جامعه متنوع و متکثر کرمانشاه داشت.»
گفتنی است که «ذکرالله احمدی»، نماینده سابق در «مجلس خبرگان رهبری» و رییس پیشین «دادگستری استان کرمانشاه» روز چله به همراه برخی از مقامات محلی به منزل همسر ماموستا رفته و از او خواستهاند که مرگ ماموستا بر اثر سکته قلبی را تایید و امضا کند: «١٥٠ هزار تومان پول آورده بودند و خواستند که مرگ همسرم را مطابق سناریویی که طراحی کرده بودند، تایید و امضا کنم. به آنها گفتم ما گدا نیستیم و در سایه عزت و احترام و شرفمان زندگی کردهایم، نه در سایه پول. شما همسر من را کشته و باید مجازات شوید. آنها را با فحش و فضیحت از خانه بیرون کردم.»
قتل میانهروها و تقویت جهادیون
اردلان بهروزی اما قتل ماموستا را کاملا سیاسی میداند و معتقد است که اگر جایگاه اجتماعی مسجد امام شافعی را با «مسجد محمد رسول الله» در منطقه «دولتآباد» کرمانشاه مقایسه شود؛ تفاوت این دو مسجد اهل سنت از حیث ایجاد همبستگی اجتماعی و تقویت توازن فرهنگی و مذهبی در میان طیفهای گوناگون اجتماعی در کرمانشاه عیان خواهد شد.
به گفته بهروزی، «مسجد محمد رسولالله به یکی از مراکز عمده تولید، پرورش و اشاعه آشکار وهابیگری، سلفیگری و تندروهای جهادی طرفدار داعش و القاعده تبدیل گشته و نهادهای امنیتی نیز فضا را برای رشد آنها مهیا ساختهاند.»
به گفته او حتی خطیب و ماموستاهایی که به این مسجد رفتوآمد دارند، نه تنها افرادی مثل ماموستا ربیعی را نمیپسندند؛ بلکه او و افرادی چون او را کافرکیش و دیدگاهشان را عین کفر میدانند.
اردلان بهروزی در ادامه با اشاره به ساختار متکثر کرمانشاه از حیث مذهبی معتقد است که ماموستا ربیعی تحت تاثیر همین فضا و شناختی که از بافت اجتماعی و تاریخی مردم منطقه و شهر کرمانشاه داشت، توانست جایگاه خود را در میان مردم، بهویژه در میان اقلیتهای مذهبی آن تحکیم کند و در راستای همکاری، تعاون، انسجام و همبستگی اجتماعی عمل کند.
او باور دارد که کرمانشاه اگرچه به لحاظ مذهبی متکثر و متنوع است، اما فضای بروز تفرقه و ایجاد شکاف مذهبی را ممکن نمیکند؛ چون زمینههای ایجاد نفاق و فتنه در سوختوساز شکلگیری تاریخی کرمانشاه از میان رفته است: «هرچند رژیم جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته از این طریق تلاش کرده که این شکافهای مذهبی را برجسته سازد و زمینه را برای تنش میان اقلیت و ایجاد شکاف مذهبی و فرهنگی فراهم کند؛ اما هر بار ناکام مانده است.»
فاضل ولیان نیز دیدگاه نواندیشانه مذهبی ماموستا ربیعی را در ایجاد همبستگی و انسجام اجتماعی کرمانشاه موثر میداند و معتقد است که غیر از ملاهای سنتی و وابسته به حکومت، نهادهای امنیتی نیز از این منظر وجود ماموستا ربیعی را برنمیتافتند و او را بهعنوان «عنصری مزاحم و مانع» نمیپسندیدند: «ازدحام مردم در خطبههای ماموستا قابل توصیف نیست. غیر از افراد عادی حضور بسیاری از دانشجویان دانشگاههای رازی، ادبیات و علوم کشاورزی کرمانشاه و دیگر شهرهای اطراف در خطبههای ماموستا ربیعی حاکی از اهمیت و جذابیت دیدگاه اجتماعی او نسبت به دین و مسائل واقعی مردم بود. شماری از آنها اصلا کرد نبودند و یا اعتقادی به مذهب نداشتند؛ اما به دلیل جذابیت خطابههای ماموستا به مسجد میآمدند.»
اردلان بهروزی حذف ماموستا ربیعی و تضعیف دیدگاههای نواندیشانه مذهبی و رشد سریع تندروهای جهادی در کرمانشاه را اتفاقی نمیداند. از نظر او جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته تلاش کرده که با حفظ شکاف میان اقلیتهای مذهبی در کرمانشاه یکی را علیه دیگری بسیج کند و عرصه را بیش از پیش برای اقلیتهای نامطلوب از نظر خودش تنگتر کند: «جمهوری اسلامی از طریق میدان دادن به عناصر و عقاید تندرو جهادی علاوه بر جریحهدار کردن احساسات و باور متفاوت مذهبی مردم این استان، موفق شده باعث شود بسیاری از بهاییها و یهودیها این منطقه را ترک کنند.»
مطالب مرتبط:
زندگی شیخ عثمان نقشبندی؛ جمهوری اسلامی با مرشد نقشبندیه چه کرد؟
عزالدین حسینی؛ روحانی اهل سنت که خمینی آرامش کردستان را از او خواست
شیخ عزالدین حسینی؛ روحانی اهل سنت که از قیام دهقانان حمایت
ناصر سبحانی، عالم اهل سنت؛ از رویای حکومت اسلامی تا اعدام
نگرانی نهادهای امنیتی از افزایش جمعیت اهل سنت در ایران
طلافروشان مندایی از تبعیض میگویند: متهم میشویم و امکان دفاع نداریم
وبینار حق زندگی و مجازات مرگ از دیدگاه ادیان
۴۰ سال بازداشت، اعدام و ترور روحانیون اهل سنت؛ از مفتیزاده تا کوهی
احضار بهاییان به زندان بیرجند با وجود شیوع ویروس کرونا
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر