ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه، روز ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ در کشور عراق و در ملاقات با هوشیار زیباری، فرستاده ویژه مسعود بارزانی رئیس سابق اقلیم کردستان عراق، مدعی شد: «جمهوری اسلامی ایران خواهان امنیت و آسایش کردستان و اتحاد و انسجام همه گروههای کُرد است».
او در این دیدار اظهار داشت: «آنچه ما به عنوان جمهوری اسلامی میخواهیم اتحاد و انسجام همه گروههای کرد است و هرگونه اختلاف و تفرقه بین گروههای کُرد، مضر و زمینهساز حضور دشمنان در منطقه است». رئیس دستگاه قضا تصریح کرد: «امنیت و آسایش کردستان امنیت و آسایش ماست و احساس ما به مردم عزیز اقلیم کردستان مثل مردم خودمان است و همواره به سعادت گروههای کُرد میاندیشیم و برای آنها آرزوی بالندگی و بهروزی داریم».
آیا جمهوری اسلامی در طول ۴۲ سال گذشته دنبال امنیت و آسایش کردستان بوده است؟ آیا جمهوری اسلامی برای اتحاد و انسجام گروههای کرد قدمی برداشته است؟ ایرانوایر در درستیسنجی ادعای ابراهیم رئیسی مروری دارد بر ۴۲ سال رابطه جمهوری اسلامی و کردستان.
اگرچه روی سخن ابراهیم رئیسی، اقلیم کردستان عراق و رابطه جمهوری اسلامی با آنهاست ولی برای درک درست این رابطه، باید ابتدا شناختی دقیق به دست آورد از آنچه در این چهار دهه بر کردستان ایران رفت.
مروری بر آنچه بر کردستان طی این ۴۲ سال گذشت
پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ فضایی را برای طرح دوباره مساله کرد و خواست خودمختاری احزاب کرد در کردستان ایران فراهم آورد؛ اما بیاعتنایی حکومت انقلابی از یک سو و تاکید کردها بر مطالبات تاریخی خود از سویی دیگر، تنشها را بین مرکز و کردستان افزایش داد.
تحریم رفراندم جمهوری اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۸ از سوی کردها و گسترش سریع نفوذ احزاب کرد در کردستان و بخشهای کردنشین آذربایجان غربی به تنشها افزود و در نهایت منجر به فرمان حمله «روحالله خمینی» در ٢٨مردادماه ۱۳۵۸ به پاوه و سراسری شدن جنگ در کردستان شد و جنگ رسمی حکومت انقلابی در مرکز با کردستان که از مدتی پیش عملا آغاز شده بود وارد مرحله جدیدی از لحاظ نظامی شد.
اگرچه این جنگ سه ماه بعد با دستور آتشبس آیتالله خمینی و پذیرش آن توسط رهبران کرد متوقف و مذاکرات از سرگرفته شد ولی در نهایت به دلیل بیحاصل ماندن مذاکرات، درگیریهای نظامی از سر گرفته و در این مرحله، نیروهای مسلح حکومت با شدیدترین وجه ممکن در برابر نیروهای مسلح کرد ایستادند و آنها را مجبور به ترک خاک کردستان کردند. به طوری که پس از مدتی تمام کردستان در کنترل دولت و ارتش قرار گرفت و نیروهای کردی که موفق به فرار شده بودند، تلاشهایشان را از داخل خاک کردستان عراق ادامه دادند ولی دیگر هیچگاه امکان بازیابی قدرت در خاک ایران را بدست نیاوردند.
به این ترتیب میتوان گفت نزاع میان گروههای سیاسی کرد و نظام جمهوری اسلامی از همان ماههای اولیه پیروزی انقلاب شروع شد و هیچگاه پایان نیافت. هرچند با سرکوب گسترده حکومت، سالهاست آتشبس حاکم شده ولی جمهوری اسلامی نه تنها در داخل خاک ایران اجازه فعالیت به فعالان کرد نداد، بلکه خارج از خاک ایران نیز از تعقیب، ترور و قتل آنها دست نکشید.
ترور عبدالرحمن قاسملو، صدیق کمانگر و صادق شرفکندی از رهبران کرد در اروپا و همچنین دیگر ترورهای برونمرزی منظم مخالفان در مناطق عمقی خاک اقلیم کردستان عراق بین سالهای ١٣٧٠ تا ١٣٧٦ ظن قوی دست داشتن ایران در این ترورها، نشان می دهد که نظام جمهوری اسلامی هیچگاه سر آشتی با کردستان نداشته است.
عبدالرحمن قاسملو، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران، روز ۲۲تیرماه ۱۳۶۸ در پایتخت اتریش هنگامی که جهت حل مساله ملی کُرد از طریق مسالمتآمیز با نمایندگانی از سوی جمهوری اسلامی در حال مذاکره بود، هدف ترور قرار گرفت و کشته شد.
صادق شرفکندی، دیگر دبیرکل حزب دمکرات، نیز در روز ۲۶شهریور ۱۳۷۱ هنگامی که در رستوران «میکونوس» شهر برلین با اپوزیسیون حکومت اسلامی ایران نشستی برگزار کرده بود، هدف توطئه تروریستی قرار گرفت و کشته شد.
همچنین ترور صدیق کمانگر، از رهبران کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، در شهریورماه ۱۳۶۸ در اقلیم کردستان به جمهوری اسلامی نسبت داده شد.
هرچند جمهوری اسلامی هیچگاه مسئولیت این ترورها را نپذیرفت ولی نگاهی به فهرست اعدامها، تحصنها، اعتصابات و تجمعات اعتراضی در کردستان در طول ۴۲ سال گذشته نشان میدهد که کردستان همواره ناآرام و در جنب و جوش اعتراضی بوده و هیچ عملی در راستای اتحاد احزاب کرد از جمهوری اسلامی مشاهده نشده است.
ضمن اینکه از ۱۰ فروردین ۱۳۵۸، یعنی از فراخوان ماموستا شیخ عزالدین حسینی و احزاب شناختهشده کردستان به تحریم همهپرسی نظام جمهوری اسلامی، تا دستگیریهای اخیر (بهمن ۱۳۹۹) در کردستان، جملگی نشانی میدهد که کردستان هیچگاه در آسایش نبوده و در یک نزاع دائمی با جمهوری اسلامی بوده است.
ممنوعیت فعالیت حزبی و اعلام جرم علیه فعالان احزاب کرد
طبق «قانون احزاب»، مصوب سال ۱۳۶۰، مجوز فعالیت حزبی تنها به افرادی داده می شود که وفادار به خط مشی کلی نظامجمهوری اسلامی ایران باشند و هدفشان شناختن و شناساندن اسلام، امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ و گسترش انقلاب اسلامی باشد. اقلیتهای دینی نیز تنها در حیطه امور دینی و فرهنگی خود اجازه فعالیت تشکیلاتی دارند.
بنابر این، اساسا جمهوری اسلامی فعالیت حزبی احزاب کرد را به رسمیت نمیشناسد؛ چرا که عموما منتقد جمهوری اسلامی و برخی از آنها مخالف جمهوری اسلامی هستند. همچنین کردها غالبا به علت گرایش به اهل تسنن، اقلیت مذهبی به شمار میآیند و حتی در صورت اثبات وفاداری به خط مشی جمهوری اسلامی، باز نمیتوانند حزب سیاسی داشته باشند.
از سوی دیگر رویه قضایی حاکم بر جمهوری اسلامی طی ۴۲ سال اخیر نیز نشان داده که همکاری با احزاب کرد در جمهوری اسلامی جرم تلقی میشود و مجازات زندان در پی دارد.
سازمان عفو بینالملل در گزارشی که در سال ۲۰۰۸ منتشر کرد، از زندانی شدن بیش از ۳۰۰ نفر به خاطر اتهام یا محکومیتهای مربوط به حمایت از گروههای سیاسی کرد در ایران خبر داد و نوشت: «طبق اعلام حدكا (حزب دمکرات کردستان ایران)، دست كم ۲۰۰ نفر محکومیت زندان بین شش ماه تا ۲۰ سال را میگذرانند.
محرومیت و فقر کردها
ابراهیم رئیسی مدعی است جمهوری اسلامی همواره خواهان آسایش کردستان بوده است؛ ولی نگاهی به مصائب و مشکلات کردستان ایران نشان میدهد که غلبه نگاه امنیتی سبب شده تا کردستان در ردیف فقیرترین و محرومترین استانهای کشور قرار گیرد.
ایرانوایر پیشتر در پروفایل استان کردستان به بررسی شاخصهای توسعه در این استان پرداخته است. از جمله اینکه اگر شاخص فلاکت را (حاصل ضرب نرخ بیکاری و تورم) معیار دقیقی برای اندازهگیری بحران معیشتی بدانیم، کردستان در سال ۹۷ جزو سه استان بحرانی ایران قرار میگیرد.
دادههای زیر به درک تصویری روشن از کردستان کمک میکند:
- کردستان با حدود ۱۵ درصد نرخ بیکاری، هفتمین نرخ بالا در این زمینه را در ایران دارد. بنابر گزارشها، در مرکز استان بین ۴۰ تا ۵۰ درصد مشاغل غیررسمیاند. به همین دلیل شغلی چون کولبری در این استان رواج دارد.
- بر اساس آمار ارائهشده از سوی مرکز آمار ایران، در بین استانهای دارای کارگاههای صنعتی ۱۰ نفره و بیشتر، کردستان در رده شش استان آخر جدول واقع شده است.
- سهم کردستان از تولید ناخالص داخلی در سال ۹۴ معادل ۰.۹۸ درصد بود این استان در رتبه ۲۶ کشوری قرار می ګیرد.
- میانگین درآمد خانوار شهری در کردستان در سال ۹۶ اندکی از دو میلیون تومان در ماه بیشتر بود و این استان در رتبه ۳۰ کشوری قرار داشت.
- مردم کردستان باید ۳۷.۲ درصد از درآمد خود را صرف غذا کنند و از این حیث در رتبه ۲ کشوری قرار دارند. از منظر نرخ تورم نیز در رتبه دوم کشوری جای می گیرند.
- از هر یکصدهزار نفر کرد در سال ۹۶ تعداد ۲۲۷ نفر به جرایم مواد مخدر در زندان بودهاند که خود نشان از محرومیت استان دارد.
بنابر این وقتی جمهوری اسلامی طی ۴۲ سال گذشته با شهروندان خود اینگونه برخورد کرده است چگونه میتواند مدعی امنیت و آسایش کردستان عراق باشد؟
رابطه جمهوری اسلامی با احزاب کرد عراق
جمهوری اسلامی برخلاف دشمنی آشکار با احزاب کرد ایرانی، در ظاهر تلاش کرده رابطهای دوستانه با احزاب کرد عراقی ایجاد کند. دلیل این دوستی بیش از آنکه خیرخواهی برای کردستان عراق باشد در دو موضوع عمده دیگر است:
۱- وجود دشمن مشترک (زمانی صدام حسین و از چندی پیش داعش). این موضوع را ناظم دباغ، نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران، نیز در گفتگو با خبرگزاری تسنیم تایید کرده است.
۲- پیشگیری از نفوذ بیشتر اسرائیل در کردستان عراق و دسترسی به سوریه و لبنان از طریق اقلیم کردستان. از همین رو جمهوری اسلامی همواره از جلال طالبانی و مسعود بارزانی، دو رهبر کرد عراق، حمایت ویژه کرد. هر چند با مرگ صدام و تلاش بارزانی برای استقلال اقلیم کردستان، اختلاف نظر میان دو طرف نمایان شد.
به هر روی این رابطه مدتهاست دیگر چندان دوستانه نیست و حتی محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، اقلیم کردستان را به دست داشتن در اعتراضات خونین دیماه ۹۶ متهم کرد و گفت اعتراضها در ایران عملیاتی است که طراحی آن «چند ماه پیش در اربیل» انجام گرفت و جلسهای با حضور «یک مقام سازمان سیآیای، رئیس دفتر پسر صدام، برادرزن صدام، نمایندهای از عربستان و نماینده سازمان مجاهدین خلق» بودند. این اتهام عجیب با واکنش نیچروان بارزانی، نخست وزیر اقلیم کردستان عراق، مواجه شد که آن را خندهدار خواند.
جمهوری اسلامی و ترور مخالفان در منطقه اقلیم کردستان
بررسیها نشان میدهد که جمهوری اسلامی نه تنها ضامن امنیت کردستان عراق نبوده بلکه بی توجه به مناسبات بینالمللی، از هر فرصتی برای ترور مخالفان خود در این منطقه استفاده کرده است.
ایرانوایر پیش از این به بررسی ترورهای جمهوری اسلامی در خاک کردستان عراق پرداخته است. در بین ترورهای برونمرزی جمهوری اسلامی برای حذف مخالفانش، بیشترین تعداد در اقلیم کردستان عراق روی داده است: با ٢٩۵ کشته و ١٢١ مجروح جدی و نقص عضو. این ترورها به طور منظم از اوایل دهه ١٣٧٠ شمسی آغاز شد و در سالهای ١٣٧٢ تا ١٣٧۶ به اوج رسید.
«جعفر امینزاده»، عضو سابق کمیته مرکزی کومله، به ایرانوایر گفت: با شنیدن اعترافات عاملان ترور عثمان فرمان و عثمان کیانی، رهبران حزب کومله، «به جزییات دقیقتری دست یافتیم که نشان میدهد معاونت اطلاعات قرارگاه حمزه که فرماندهی آن در ارومیه است چگونه مخالفان را شناسایی میکند، و چه روشهایی برای جمعآوری اطلاعات و سازماندهی نیروها به کار میگیرد.»
او میگوید: «از طریق همین اعترافات متوجه شدیم که معاونت اطلاعات در قرارگاه حمزه گروهی با عنوان «راپهرین» (گروه انقلاب) به ریاست فردی به نام «کمال ماوتی» سازماندهی کرده است تا مخالفان را بعد از شناسایی ترور کنند.»
حمله موشکی سپاه پاسداران به مناطقی در خاک کردستان عراق به منظور قتل عام و کشتار کردهای مخالف جمهوری اسلامی، طی سالهای اخیر بارها تکرار شده و حتی سپاه پاسداران از اعلام رسمی آن ابایی نداشته است.
آنچه روشن است اینکه ایران در طول ۴۲ سال گذشته به کردستان عراق به عنوان گذرگاهی برای دسترسی به سوریه و لبنان استفاده کرده و در اتخاذ سیاستهای خود در این منطقه بر منافع خود متمرکز بوده است.
بنابر این میتوان به این نکته اشاره کرد که موضع ایران در قبال کردهای ایرانی با کردهای غیرایرانی یکسان نبوده است.
حقی اویغور، نایب رئیس مرکز مطالعات ایرانی آنکارا، در بررسی رابطه ایران با کردها مینویسد: «حکومت مرکزی ایران به رغم مبارزه با جنبشهای جداییطلبانه کردی در سده اخیر و نیز به رغم مواجهه جدی با تهدید جداییخواهانه آنان، از به کار بردن این کارت بر علیه کشورهای همسایه به ویژه در دورههایی که احساس قدرت کرده خودداری نکرده است.»
جمعبندی
ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه، روز ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ در کشور عراق و در ملاقات با هوشیار زیباری، فرستاده ویژه مسعود بارزانی رئیس سابق اقلیم کردستان عراق، مدعی شد: «جمهوری اسلامی ایران خواهان امنیت و آسایش کردستان و اتحاد و انسجام همه گروههای کرد است». روی سخن ابراهیم رئیسی البته اقلیم کردستان عراق و رابطه جمهوری اسلامی با آنها بود.
ولی ایرانوایر برای پاسخ به این پرسش که آیا جمهوری اسلامی در طول ۴۲ سال گذشته دنبال امنیت و آسایش کردستان بوده و برای اتحاد و انسجام گروههای کرد قدمی برداشته است پس از بررسیهایی مشروح بالا، اعلام میکند:
- رابطه جمهوری اسلامی با فعالان کردستان ایران همواره در طول ۴۲ سال گذشته خشونتآمیز بوده است. رابطهای که از ابتدا با درگیری مسلحانه آغاز شد و با ترور، دستگیری و حبس ادامه یافت.
- جمهوری اسلامی هیچگاه احزاب کرد را به رسمیت نشناخت و نه تنها طبق قانون به آنها امکان فعالیت حزبی نمیدهد، بلکه حمایت از احزاب کرد نیز عنوانی مجرمانه دارد و تاکنون دهها و صدها نفر با این اتهام به زندان محکوم شدهاند.
- سیاست جمهوری اسلامی در طول ۴۲ سال گذشته حمایت اقتصادی و توسعهای از کردستان نبوده است؛ به همین دلیل استان کردستان در ردیف محرومترین استانهای ایران قرار دارد.
- رابطه ایران و احزاب کرد اقلیم کردستان عراق را باید در دو مرحله پیش و پس از سقوط صدام ارزیابی کرد. صدام به عنوان دشمن مشترک احزاب کردستان عراق و نظام جمهوری اسلامی زمینهساز اتحاد آنها شده بود، ولی با سرنگونی حکومت او و تلاش مسعود بارزانی برای اعلام استقلال کردستان عراق، روابط ایران و کردستان عراق غیردوستانه شد.
- جمهوری اسلامی همواره در طول سالهای گذشته به ترور مخالفان در خاک کردستان عراق مشغول و در مقاطعی نسبت به حملات موشکی به کردستان اقدام کرده است.
- جمهوری اسلامی رسما با استقلال کردستان عراق مخالفت کرد و در جریان ناآرامی های کرکوک و حملات شبه نظامیان حشد الشعبی به کردها، متهم به حمایت از این گروه شبه نظامی بود.
از این رو میتوان گفت هیچ شواهدی برای این ادعای ابراهیم رئیسی که می گوید: «جمهوری اسلامی ایران خواهان امنیت و آسایش کردستان و اتحاد و انسجام همه گروههای کرد است» وجود ندارد و به آن نشان «حقیقت ندارد» میدهد.
حقیقت ندارد: اظهار دروغ درباره یک واقعه مشخص تازه یا چیزی است که قبلا عدم صحت آن اثبات نشده است؛ با استفاده از واقعیات و مدارک موجود.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره روششناسی راستیآزمایی در ایرانوایر اینجا کلیک کنید.
مطالب مرتبط:
مرگهای خاموش؛ کارگران ایرانی در اقلیم کردستان عراق چه میکنند؟
جمهوری اسلامی چگونه مخالفان خود را در اقلیم کردستان عراق ترور میکند؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر