تهران - آتوسا ایرانمهر، شهروندخبرنگار
مرحله گروهی رقابتهای لیگ برتر فوتبال زنان به پایان رسید؛ رقابتهایی که در شرایط همهگیری کرونا، با اصرار باشگاهها و دختران فوتبالیست، با کمترین میزان توجه، رسیدگی، امکانات و حتی پروتکلهای بهداشتی آغاز شد. این موضوع اما تنها مصیبت فوتبال زنان در ماههای اخیر نبود، گزارش زیر روایتی است از تمام تلخیها و سختیهایی که فوتبال زنان در ماههای اخیر از سر گذرانده است.
***
جمعه هفتم آذر ۱۳۹۹، سیزدهمین دوره لیگ برتر فوتبال زنان با وجود گمانهزنیهایی مبنی بر عدم برگزاری آن در شرایط همهگیری کرونا، رسما آغاز شد.
بازیهای لیگ یک هم با اعلام سازمان لیگ برگزار نشد. هر سال قبل از آغاز لیگ برتر، لیگ یک بهصورت مجتمع انجام میشد و در پایان، دو تیم قهرمان و نایب قهرمان جای دو تیم سقوط کننده از لیگ برتر را میگرفتند. اما سیاست تبعیضآمیز فدراسیون فوتبال این بار فقط گریبان تیمهای لیگ یک زنان را گرفت.
تعداد تیمهای متقاضی کم بود اما برای گرفتن سهمیه لیگ برتر انگیزه داشتند. با این حال، چون برگزاری لیگ در شرایط کرونا هزینه و مشکلات خاص خود را داشت، سازمان لیگ حاضر نبود این زحمت را برای زنان متقبل شود.
به یاد بیاوریم بعد از دعوای جنجالی لیگ زنان در ورزشگاه فولاد شهر، «مهدی تاج»، رییس سابق فدراسیون فوتبال تهدید به تعطیلی فوتبال زنان کرد. برای فدراسیون فوتبال، تهدید، تعلیق و تعطیل کردن فوتبال زنان، اولین و دمدستترین انتخاب ممکن است.
پس از اعلام تاریخ شروع بازیها، اتفاقات نادری در نقل و انتقالات این فصل رخ داد؛ برخی از بازیکنان با چند پیشنهاد روبهرو شدند، ملی پوشان در چند تیم پخش شدند و حتی رکورد مبلغ قرارداد جابهجا شد.
قراردادی که سنتشکنی کرد
مهمترین اتفاقات در کردستان رخ داد؛ حاشیههایی که در فوتبال زنان کمسابقه بودند. سر منشا این حاشیهها، چهره جنجالی فوتبال زنان است؛ «زهرا قنبری».
زهرا قنبری، ملیپوش سابق تیم «شهرداری بم» در نقل و انتقالات، با «وچان» کردستان به توافق رسید. او اصالتا کُرد است و به گفته خودش، قصد داشت دِین خود را به کُرد زبانان ادا کند.
مبلغ قرارداد این بازیکن اما سروصدای زیادی به پا کرد. سقف قرارداد درفوتبال زنان تا فصل پیش به ۱۵۰ میلیون هم نمیرسید؛ مبلغی که تنها چند بازیکن آنرا دریافت میکردند. یک نشریه کُرد زبان به نام «پاله وان» در یک مقاله پرده از مبلغ قرارداد زهرا قنبری برداشت؛ مبلغی که رکورد نقل و انتقالات در فوتبال زنان محسوب میشود. این نشریه مدعی شد مدیران وچان ۳۰۰ میلیون تومان بابت قرارداد این بازیکن و ۱۰۰ میلیون تومان بابت رهن منزل او متقبل شدهاند.
این فاشگویی رسانه کُرد زبان، واکنش سایر بازیکنان وچان را هم به همراه داشت. این اختلاف زمانی که قنبری درخواست بازوبند کاپیتانی را از باشگاه کرد، به اوج خود رسید. پیش از این، بازوبند را «سرشین کمانگر»، مدافع با سابقه وچان میبست و در پاسخ به درخواست بازوبند کاپیتانی گفت: «به هر کس جز او بازوبند را میدهم.»
در نهایت باشگاه طرف زهرا قنبری را گرفت تا پنج بازیکن وچان به دلیل این اختلافات، قرارداد خود را فسخ کردند؛ «زهرا خواجوی»، سرشین کمانگر، «منا حمودی»، «مرضیه نیکخواه» و «فاطمه اردستانی».
موضوع جدایی، «سمیه شهبازی»، سرمربی وچان بود. با رفتن او، «فاطمه صادقی»، بازیکن پیشکسوت این تیم به عنوان سرمربی معرفی شد که کمی عجیب بود. تیمی که برای قهرمانی بسته میشود، نیاز به یک سرمربی با تجربه دارد.
اما انتصاب «اسماعیل زنگینژاد»، یک چهره جوان به عنوان مدیر فنی (با مبلغ ۲۰۰ میلیون)، دلایل تصمیمات مدیران این تیم را روشن کرد؛ داستانی که در گذشته بارها برای فوتبال و فوتسال زنان رخ داده بود، انتصاب مردان با نام مدیر فنی و استفاده از آنها به عنوان سرمربی. زیرا مردان در بخش زنان اجازه نشستن روی نیمکت در حین بازی را ندارند.
«سپاهان» و «ذوب آهن»، دو تیم اصفهانی هم در نقل و انتقالات، بازیکنان خوبی جذب کردند. در مهمترین اتفاق، طلایی پوشان اصفهانی «مهناز امیرشقاقی»، مربی ردههای ملی را روی نیمکت تیم نشاندند و جواب این اعتماد را هم گرفتند. ذوبآهنیها هم زهرا خواجوی، رکورد دار «کلین شیت» ایران را به خدمت گرفتند و در پایان نیم فصل اول صاحب بهترین خط دفاعی لیگ شدند. اما در حالی که تیمهای متمول مشغول جذب بازیکنان و آماده سازی برای حضور در لیگ بودند، زنان جنوبی دست و پا می زدند که تیمشان در لیگ بماند.
«آویسا» خوزستان و «سینا» بوشهر، تیمهای انتهای جدول با بیمهری مسوولان ورزشی استان خود روبهرو شدند.
خوزستانیها میگفتند به دلیل شرایط سخت تیمداری در زمان کرونا و تحمیل هزینههای اضافی، احتمالا نمیتوانند تیمداری کنند. البته سابقه این تیم نشان میدهد که هر سال قبل از شروع لیگ، با این معضل روبهرو هستند و به همین دلیل اکثر استعدادهای این استانها ترجیح میدهند در شهرهای دیگر بازی کنند. در نهایت خوزستان از حضور در لیگ انصراف داد.
در بوشهر هم هیات فوتبال قصد داشت امتیاز تیم را واگذار کند اما با تلاش رسانهها و بازیکنان، امتیاز در بوشهر ماند.
تیمهای جنوب، ستارههایی که خاموش میشوند
لیگ برتر فوتبال زنان در دو گروه آغاز شد. در گروه اول، شهرداری بم، سپاهان اصفهان، نماینده البرز، ذوبآهن اصفهان و «همیاری» آذربایجان غربی حضور داشتند. آویسا خوزستان از این گروه انصراف داد. گروه یک با وجود سه تیم مدعی سپاهان، بم و ذوب آهن، به «گروه مرگ» شهرت یافت. در نهایت این رقابت سخت در هفته آخر شهرداری بم و سپاهان به مرحله نهایی صعود کردند.
در گروه دوم، تیمهای وچان کردستان، «شهرداری» سیرجان، «پالایش گاز» ایلام، «ملوان» بندرانزلی، «قشقایی» شیراز و «سارگل» بوشهر حضور داشتند.
وچان کردستان و شهرداری سیرجان کار سختی نداشتند. شهرداری سیرجان بدون شکست، با یک تساوی و دو هفته مانده به پایان دور مقدماتی، اولین تیم راه یافته به دور نهایی شد. وچانیها هم یک هفته مانده به پایان، جشن صعود گرفتند.
در این گروه، وضعیت قشقایی شیراز به شدت تاسف برانگیز بود؛ تیمی که سه بار در طول فصل دو رقمی شد و درپایان هفته دهم ۷۱ گل دریافت کرد.
این تیم از امکانات اولیه هم محروم بود. بازیکنان آن بدون زمین تمرین، خوابگاه و حتی بدون قرارداد مالی در پارکهای شیراز تمرین میکردند؛ شرایطی که در هیچ جای دنیا در یک لیگ سطح اول دیده نمیشود. نتیجه آن، ۱۰ شکست، صفر پیروزی از ۱۰ هفته مسابقات و پایین آمدن کیفیت لیگ شد.
با وجود همه این تلخیها، لیگ زنان یکی از جذابترین فصول خود را طی میکند. حالا در دور نهایی، غولهای فوتبال زنان ایران برای کسب عنوان قهرمانی میجنگند؛ به دور از نگاه تلوزیون، رسانهها و مردم.
مشکلات داوران لیگ سیزدهم؛ بخش اول پروتکلهای بهداشتی
مهمترین مساله درباره داوران که در لیگ سیزدهم با آن مواجه بودند، دیگر عدم دریافت دستمزد یا لباس نبود، این بار جان آنها در خطر بود. مسوولان کمیته داوران در کلاس پیش فصل به طور عمومی اعلام کرده بودند که فقط یک بار از داوران تست گرفته میشود و هزینه آن را هم ابتدا خود داوران باید متقبل شوند و فدراسیون فوتبال در زمان پرداخت حقالزحمهها، با آنها تسویه میکند. اما تستهای بعدی را داوران خود باید تقبل یا از هیات فوتبال استان خود درخواست کنند.
با وجود چنین مشکلاتی، اکثر داوران این تست را انجام ندادند. هزینه هر یک تست کرونا برابر با دستمزد چهار یا پنج بار قضاوت یک داور وسط است.
از این رو، داوران و کمک داوران لیگ برتری بدون انجام تستهای کرونا، وارد مسابقات لیگ برتر شدند که این مساله در مرحله نهایی خطرات زیادی را در پی دارد. در شرایطی که فوتبالیستها و اعضای تیمهای لیگ برتری موظف بودند هر ۱۰ روز یک بار تست کرونا بدهند، این یک تناقض آشکار در رعایت پروتکلها بود.
نکته قابل توجه اینکه مسوولان مرکز پزشکی فدراسیون فوتبال (ایفمارک) هم از این موضوع باخبر بودند اما هیچ تلاشی برای انجام تست داوران نکردند.
هزینههای رفت و آمد
از آنجا که فدراسیون فقط برای داوران پروازی، آن هم به تعداد محدود بلیت تهیه میکند، بسیاری از داوران مجبور شدند زمینی سفر کنند و حتی هزینه رفت و آمد را خودشان بپردازند. در خوشبینانهترین حالت، دستمزدها در پایان فصل پرداخت میشوند. از این رو، بسیاری از داوران مجبور به قرض کردن میشوند.
دستمزد داوران
دستمزد داوران زن این فصل با افزایش ۴۰ درصدی، به ۱۸۰ تومان رسیده است.
با یک حساب سرانگشتی متوجه میشویم کل دستمزد یک داور وسط در فوتبال زنان که بیشتر از کمکهایش میگیرد، حتی اگر همه هفتهها ابلاغ داشته باشد، به علاوه حق ماموریت، در نهایت سه تا چهار میلیون تومان خواهد شد؛ کمتر از یک جفت کفش مورد نیاز برای تمرین!
تفاوت دستمزد زنان و مردان داور در ایران یک به ۱۰ است و جالب اینجا است که همین دستمزدهای کم را هم با مکافات دریافت میکنند؛ اتفاقی که سال گذشته «هدایت ممبینی» در داوری زنان ایجاد کرد؛ محرومیت به دلیل اعتراض به عدم دریافت دستمزدها!
این روند با رفتنش تمام نشده است و مسوول چیدمان لیگ زنان، «فاطمه فهیمی» آن را ادامه میدهد.
از فصل پیش و به دلیل محرومیت داوران باتجربه، تعداد زیادی داور بیتجربه به لیگ تزریق شد و حالا با کوچکترین اعتراضی، آن داوران جایگزین با تجربهها میشوند.
مطالب مرتبط:
داستان ممنوعیت تماشای فوتبال زنان برای مردان؛ برابری به روش جمهوری اسلامی
از ووشو تا فوتبال زنان به روایت تصویر
زنان کاندیدای نایب رئیسی فدراسیون فوتبال؛ از بلوف بزرگ تا کارنامه درخشان
زنان در انتخابات فدراسیون فوتبال؛ پول نمیدهیم اما رایتان را میخواهیم
پول فیفا برای زنان ایران؛ فدراسیون فوتبال بازهم ناپدیدش میکند؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر