تهران- شبنم راستگو، شهروندخبرنگار
بهمن و اسفند، ماههای نزدیک به عید نوروز، تب برگزاری «شو روم» یا گالریهای خانگی داغ میشود. سال گذشته شیوع ویروس کرونا کاسبی گالریهای خانگی را مثل بسیاری دیگر از کسبه کساد کرد. امسال اما بسیاری از آنها کارشان را آغاز کردهاند. البته همگی تاکید میکنند که پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنند. گالریهای خانگی همه یک شکل نیستند. در سالهای اخیر مثل همه چیزهایی که یک ورژن «لاکچری» دارند، گالریهای خانگی هم عقب نماندهاند و نمایشگاههای خانگی لوکس کنار شوهای خانگی قدیمی خودنمایی میکنند.
***
ظروف چینی نقاشی شده، کارد و چنگال و شمعدانهای نقره، زیر بشقابیها و دستمالهای پرنقش و نگاری که با دست گلدوزی و نقاشی شدهاند را روی یک میز ناهارخوری کندهکاری شده چیدهاند. روی هر صندلی، کوسن کوچکی که کار پتهدوزی دارد، قرار گرفته است و با پردههای قسمت ناهارخوری و کاغذ دیواری ست شدهاند. اینجا پنتهاوس یکی از برجهای لاکچری خیابان «ولنجک» تهران است. میهمانی در کار نیست، تمام وسایل روی میز فروشی هستند. البته قیمتها معادل ریالی ندارند و تمام اتیکتها به دلار نوشته شدهاند.
برگزاری گالری یا شو رومهای خانگی در سالهای اخیر تبدیل به پدیده رایجی شدهاند. اما در همین گالریهای خانگی هم فاصله طبقاتی به خوبی دیده میشود. سال گذشته شیوع ویروس کرونا برگزاری بسیاری از گالریهای خانگی که بهمن و اسفندماه به خاطر نزدیک شدن به عید نوروز بازار خوبی دارند را با مشکل روبهرو کرد اما امسال بسیاری از آنها برنامههای خود را با تعیین وقت قبلی و استفاده دایم از مواد ضدعفونی کننده، حضور با ماسک و عدم پس گرفتن اجناس فروخته شده یا به قول خودشان، رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار میکنند.
«گالری دکوراسیون داخلی و لوازم لوکس منزل» که همیشه در یک برج لاکچری برگزار میشود، یکی از همان گالریها است. میهمانها همگی تلفنی دعوت شدهاند اما باید برای روزهای تعیین شده هم وقت قبلی بگیرند. خانمی که تلفن را جواب میدهد، میگوید: «ما وقتها را با فاصله تعیین میکنیم تا بین رفتن میهمان قبلی و آمدن میهمان بعدی بتوانیم محیط را ضدعفونی کنیم.»
خانم «ک» که برگزار کننده این شو روم خانگی است، همسر یکی از برجسازان معروف شمال تهران است و هر سال این گالری را در یکی از آخرین برجهای لوکسی که شوهرش ساخت آن را به اتمام رسانده است، برگزار میکند. او با یک تیر دو نشان میزند؛ هم برج جدید را به مدعوین نشان میدهد و هم وسایل و تزیینات داخلی را.
یک ماسک دو لایه، ژل ضدعفونی کننده دست، دستکش و یک روکش کفش در یک بستهبندی در ظروف کریستال تزیین شده با گل روی دو پایه بزرگ جلوی در قرار دارند. خانمی که مسوول پذیرایی و راهنمایی میهمانان است، با فاصله میایستد و از آنها میخواهد از ماسک، دستکش و روکش داخل بسته استفاده کنند و بعد وارد گالری شوند. داخل شو روم انواع و اقسام وسایل خانه ودکوراسیون داخلی دیده میشود؛ از پرده و حوله و ملحفه تا انواع پارکت و کاغذ دیواری و کابینت. هر اتاق به یک شکل دیده شده و فضا شبیه عکسهای ژورنالهای خارجی است اما اجازه عکاسی نمیدهند. قیمت اجناس به دلار نوشته شده است. یک پرده حریر با گلهای برجسته روی پنجره یکی از اتاقها قرار گرفته است. پنجره شش متری است. قیمتی که روی پرده خورده، سههزار دلار است. البته وسایل ارزانتر هم دیده میشود؛ مثل زیر بشقابیهای حصیری ۳۰ دلاری یا حولههای تنی ۸۰ دلاری و ملحفههای ۳۰۰ دلاری.
خانمی که مسوول راهنمایی و نشان دادن بخشهای مختلف گالری است، میگوید: «اگر دلار همراهتان نیست، مشکلی ندارد، خانم ک سریع با یک صرافی معتبر تماس میگیرد، قیمت دلار را میپرسد و شما میتوانید معادل ریالی آن را بپردازید.»
همه شو رومها یا گالریهای خانگی البته لوکس و آنچنانی نیستند. تاریخچه پیدایش این فرانید به دهه ۷۰ خورشیدی برمیگردد. گالریهای خانگی از همان وقت اغلب توسط خانمها اداره میشدند؛ خانمهایی که از قشم، کیش و آستارا جنس برای فروش میآوردند و خیلیهایشان هنوز هم فعال هستند.
«حمید»، اقتصاددان ساکن تهران میگوید: «فکر اقتصادی خانمها بسیار فعال است و چون به راحتی با یکدیگر وارد تعامل میشوند، راحتتر با هم معامله میکنند. بسیاری از آنها گاهی آپارتمانی را شراکتی اجاره میکنند و به این ترتیب در هزینهها صرفه جویی میشود.»
«سهیلا» یکی از آن افراد است. او آپارتمانی دو خوابه در غرب تهران اجاره کرده و یکی از اتاقهایش را به دوست خیاطش اجاره داده است. میگوید: «خب اینطوری هم از کرایهام کم شده است، هم وقتی یکی از مشتریها به کوتاه کردن پایین شلوار و یا مانتو احتیاج دارد، خیاط داریم؛ هم کار او راه میافتد، هم چیزی گیر دوست خیاطم میآید.»
او هفت سال است که از قشم و کیش تا آستارا و باکو سفر میکند و اجناس مختلفی برای فروش میآورد؛ از کفش و لباس و کیف تا وسایل آشپزخانه و لوازم آرایشی و بهداشتی.
سهیلا اجناس خود را قسطی هم میفروشد: «همه مشتریهای من یا آشنای خودم هستند یا با واسطه آشنا شدهاند. من به همه اقساط میدهم و یک دفتر حساب و کتاب دارم. فرقی هم نمیکند قیمت جنس چهقدر باشد، یک تیشرت ۵۰ هزار تومانی را هم کسی قسطی بخواهد، میدهم و میگویم در دو قسط پرداخت کند. تا الان نشده است کسی قسط خود را نپردازد. اگر هم فراموش کنند، با یک تلفن پول واریز میشود. چون همه آشنا هستند و این خرید و معامله بر پایه شناخت شکل میگیرد. مردم اینطوری راضی هستند. پول من هم خیر و برکت میگیرد.»
حمید میگوید در سالهای اخیر تب برگزاری گالری در بین کسبه قدیمی هم بالا گرفته است: «مثلا من چند جواهر فروشی معروف میشناسم که در حالی که مغازههایشان باز است، چند سال اخیر دو تا پنجشنبه جمعه در ماه اسفند شو روم خانگی برگزار و تلفنی مشتریان قدیمی و دایمی خود را دعوت میکنند. میگویند اجناس در این شو روم تخفیف ویژه دارند برای این که به اجناسی که در این گالری خانگی فروخته شود، مالیاتی تعلق نمیگیرد. از سوی دیگر، یک بازی تبلیغاتی است؛ یعنی آنها ادعا میکنند در این شو روم فقط مشتریهای ویژه دعوت میشوند و اجناس فقط در اینجا تخفیف دارند و با این روش مشتریان را برای خرید وسوسه میکنند.»
او به شو رومها یا گالریهای لاکچری هم اشاره میکند و میگوید: «این افراد هم بدون پرداخت مالیات، سود کلانی به جیب میزنند و هیچ نهادی هم روی قیمتهای آنها نظارت ندارد و سود کلانی به جیب میزنند.»
«سمیه» دختر جوانی است که در یکی از شو رومهای خانگی در منطقه «شهرک غرب» تهران کار میکند. میگوید: «مدیر مزون ما یک آپارتمان سه خوابه را اجاره کرده است. مانتو و کفش و پوتین میفروشد. یکی از اتاقها، یک حیاط خلوت بزرگ دارد. حیاط خلوت را چمن مصنوعی کرده، گل و گلدان و میز و صندلی لهستانی چیده و داخل اتاق هم فرش و پشتی سنتی گذاشته است. چای و قلیان و قهوه هم برای خانمهایی که برای خرید میآیند، سرو میشود. در قسمت حیاط خلوت، سیگار هم میتوانند بکشند.»
میخندد و میگوید: «اسمش را گذاشتهایم کافی شاپ. خیلی از خانمها با دوستانشان میآیند، هم خرید میکنند و هم یک ساعتی را مینشینند، چای میخورند و حرف میزنند. خدایی انعام خوبی هم میدهند. به نظرم مدیرمان ایده خوبی اجرا کرده است
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر