محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران، بار دیگر نامهنگاریهای معروف خود را از سر گرفته و در طول یک هفته اخیر به روسای جمهوری آمریکا، روسیه و ایران نامه نوشته است.
با اینکه این نامهها به ظاهر مضامین و اهدافی جدا از یکدیگر دارد، اما به نظر میرسد همگی با نگاهی به سوی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نوشته شده است.
در نامه محمود احمدینژاد به حسن روحانی، از اینکه تجمع اخیر هوادارانش در نزدیک خانه او با محدودیتهایی روبهرو شد به شدت انتقاد شده است.
در تجمع هواداران احمدینژاد چه گذشت؟
از حدود ده روز پیش از سالگرد انقلاب، هواداران احمدینژاد در شبکههای اجتماعی فراخوانهای گستردهای را برای تجمع ۲۲ بهمن منتشر میکردند.
در این فراخوانها، که به ویژه در کانالهای «دولت بهار» و «مهر فردا» در تلگرام و اینستاگرام و توییتر منتشر میشد، از هواداران خواسته شده بود که روز ۲۲ بهمن، همزمان با تظاهرات حکومتی، در «میدان ۷۲ نارمک» و در نزدیکی خانه احمدینژاد تجمع کنند.
بر اساس تصاویری که از این تجمع منتشر شد، ماموران انتظامی حضوری پرشمار در محل داشتند و تجمعکنندگان که شمار آنها حدود دویست تا سیصد نفر تخمین زده میشود ناچار شدند تجمع خود را کمی دورتر و در «میدان ۷۱ نارمک» برگزار کنند.
برخی شعارنوشتههایی که شرکتکنندگان در دست داشتند از این قرار بود: «فقر و فساد و تبعیض، احمدینژاد به پا خیز»، «مشارکت حداکثری، با احمدی»، «حضور احمدینژاد یک مطالبه ملی است» و «ایران تو را میخواند».
همچنین در تصاویر دیده میشود که هواداران احمدینژاد پرچم اسرائیل را به آتش کشیدهاند.
این تجمع ساعتی بعد به درخواست امیر احمدینژاد، برادر رئیس جمهور پیشین، خاتمه یافت.
مضمون نامه احمدینژاد چیست؟
نامه ۶۷۳ کلمهای احمدینژاد به روحانی با اشاره به اینکه فراخوان به این گردهمایی «به صورت خودجوش و بدون نظر اینجانب» بوده است اشاره میکند: «از صبح روز ۲۲ بهمن انبوه مامورین، با کمک لباس شخصیها، از فاصله دور کل محدوده میدان ۷۲ را به محاصره درآورده و با نصب موانع، راه را بر عبور و مرور مردم بستند. آنها با تهدید و ارعاب و بعضا ضرب و شتم، مردم بیگناه را که با عشق به آرمانهای انقلاب در تلاش برای حضور در مراسم بودند از نزدیک شدن به محدوده منع کرده و یا متفرق میکردند. شدت برخورد به حدی بود که برخی از جانبازان حاضر در پشت موانع دچار مشکل تنفسی شدند.»
احمدینژاد در نامهاش نوشته است از یک روز قبل «با تشکیل یک ستاد در وزارت کشور»، ماموران امنیتی با تماس با ترتیبدهندگان این تجمع «آنان را تهدید به برخورد کرده و به طور جدی از انجام و حضور در آن مراسم برحذر داشته بودند».
دو نکته مهم در نامه احمدینژاد
رئیس جمهور پیشین ایران ضمن انتقاد از بر هم خوردن تجمع هوادارانش، به دو نکته در نامهاش اشاره کرده است: سرکوب آبان ۹۸ و مسئولیت رئیس جمهور در قبال سرکوبها.
کشتار آبان ۹۸ بنابر برآورد رویترز ۱۵۰۰ کشته برجای گذاشت و پس از آن نیز با احکام اعدام و زندانهای سنگین دستگیرشدگان ادامه یافت. با این حال مقامهای جمهوری اسلامی به این کشتار کمتر اشاره میکنند و عبارت «سرکوب مردم در آبان ۹۸» از زبان مقامی در اندازه رئیس جمهور پیشین بیسابقه است.
احمدینژاد در بخشی از نامهاش نوشته است: «اگر همین جدیتی که برای متهم کردن و سرکوب مردم در مقاطع مختلف از جمله آبان ۹۸ و سپس تلاش برای توجیه اقدامات خلاف به کار میرود در تدبیر عالمانه و اداره بهتر ومردمیتر کشور و حل مشکلات به کار رود آیا وضع کشور چنین است که مقامات رسمی جسارت حضور در بین مردم را نداشته باشند؟»
احمدینژاد پیش از این نیز چندین بار از عدم حضور حسن روحانی در بین مردم انتقاد کرده و گفته بود «فوقش دو نفر فحش میدهند».
نکته مهم دیگر در نامه احمدینژاد اشاره او به مسئولیت رئیس جمهور است: «چنانچه این اقدامات با دستور و نظر جنابعالی نبوده است و یا اینکه شما با این اقدامات مخالفید، مردم انتظار دارند ضمن برخورد قاطع با عوامل این حادثه، نتیجه را به اطلاع عموم برسانید.»
او در بخشهای نخستین این نامه نیز به «ضرورت، اهمیت و اطلاق آزادی» اشاره کرده است.
اما موضوع اینجاست که دوران هشت ساله ریاست جمهوری او بیشترین محدودیتها و سرکوبها نصیب جنبشهای مدنی، از جمله جنبش دانشجویان، فعالان حقوق زنان و اقلیتهای دینی شد و کشتار اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ نیز در دوره ریاست جمهوری او روی داد. او در نامهاش گفته است اگر سرکوب به دستور رئیس جمهور نباشد او باید قاطعانه در برابر آن بایستد.
برخی تحلیلگران و ناظران سیاسی، از جمله عباس عبدی، روزنامهنگار و فعال سیاسی، این بخش از نامه احمدینژاد را برجسته کردهاند. تحلیلی که البته بلافاصله با واکنش پسر احمدینژاد روبهرو شد.
هدف از نوشتن این نامه چیست؟
محمود احمدینژاد حدود یک هفته پیش نامهای مفصل به جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، نوشت.
یک روز پیش از سالگرد انقلاب و البته همزمان با انتشار خبرها از ناکامی محمدباقر قالیباف برای دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، احمدینژاد نامه دیگری به پوتین نوشت.
نامه احمدینژاد به روحانی نیز دومین نامهاش در هفتههای اخیر بود. او دهم دیماه در نامهای به روحانی نوشته بود جنگ نزدیک است و او باید کاری بکند.
او علاوه بر این نامهنگاریها، در ماههای اخیر بیش از گذشته با منابع مختلف مصاحبه کرده و خود را به سرخط خبرها آورده است.
این حضور پررنگتر در رسانهها حکایت از خیز او برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دارد و شعارهای هواداران او در روز ۲۲ بهمن نیز جملگی دعوت او به حضور در انتخابات بود.
انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم قرار است ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ برگزار شود.
احتمال بازگشت احمدینژاد؟
احمدینژاد از ۱۲ مرداد ۹۲ که دفتر ریاست جمهوری در میدان پاستور را به حسن روحانی تحویل داد، همواره در سودای بازگشت به قدرت یا حضور در حلقه اصلی قدرت بوده است.
تلاش او در این سالها برای حفظ و گسترش شبکه سیاسی خود و همچنین فعالسازی هوادارانش با همین هدف صورت گرفته است.
فشار بر نزدیکان او که سرانجام به بازداشت برخی از آنان، از جمله اسفندیار رحیممشایی و حمید بقایی، ظاهرا او را در این مسیر سرسختتر کرده است.
در یکی از موارد عجیب در جمهوری اسلامی، علی خامنهای چند ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، بدون آنکه نامی از احمدینژاد ببرد گفت «به صلاح نمیداند» که او نامزد ریاست جمهوری شود. یک روز بعد، احمدینژاد در نامهای به خامنهای نوشت دستور او را میپذیرد و نامزد نخواهد شد. با وجود این، او در ۲۳ فروردین ۹۶ برای نامزدی در انتخابات به وزارت کشور رفت و ثبتنام کرد اما شورای نگهبان صلاحیت او را رد کرد.
اکنون آرایش سیاسی جمهوری اسلامی را نمیتوان بدون افراد مرتبط با احمدینژاد در نظر گرفت. برخی نمایندگان مجلس همچنان به او تمایل دارند و جناحهای تندروتر در جمهوری اسلامی نیز او را کاملا از یاد نبردهاند.
بازیگر اصلی در این میان، یعنی سپاه پاسداران، هم با اینکه ظاهرا مخالف بازگشت اوست اما همچنان به دنبال چهرهای شبیه اوست.
یک روزنامهنگار هوادار جمهوری اسلامی در توییتی نوشت تجمع اخیر هواداران احمدینژاد و نامه او به روحانی «آغاز رهبری» او بر «شورشهای خیابانی» است چرا که «او مایل است در بحرانهای پیش رو، هوادارانش را به خیابان بکشد و تنها رهبر شورشها باشد.»
با این حال یک پژوهشگر مخالف جمهوری اسلامی در توییتی نوشت شگفتی اصلاحطلبان از سودای احمدینژاد برای بازگشت عجیب است زیرا «موسوی سال۶۸ در پایان دولتش بدنام بود؛ سال۸۸ به عنوان ناجی آمد»، «رفسنجانی سال۷۶ در پایان دولتش منفور بود؛ سال۸۴ و ۹۴ در انتخابات به عنوان ناجی آمد» و احمدینژاد سال۹۲ منفور بود؛ اما سال۱۴۰۰ دوباره میآید.»
مطالب مرتبط:
اعتراض احمدینژاد به ضرب و شتم هوادارانش در روز ۲۲ بهمن
نامه احمدینژاد به روحانی: جنگ برنامهریزی شده و قریبالوقوع است
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر