دانیال دایان
فقر، بیکاری و ناامیدی از داشتن آیندهای روشن برای افراد و خانوادهها باعث شده است که بازار فروش کلیه در شهرهای مختلف افغانستان رونق بگیرد. به نظر میرسد «هرات» به عنوان شهر فرهنگی افغانستان، حالا یکی از رکورددارهای فروش کلیه است؛ زنان، مردان و کودکانی که برای زنده ماندن و زندگی کردن، کلیههای خود را میفروشند و بعد حتی نمیتوانند به فعالیتهای سابق برگردند. در این میان آنچه پابهپای رونق این بازار تشدید میشود، ناامنی، هراس، مرگ و مهاجرت است که دامان مردمان افغانستان را در دهههای متوالی رها نکرده است.
***
در استان «هرات» بیشترین کلیههایی که به فروش میرسد، اعضای بدن خانوادههای آواره از جنگ است که از دیگر شهرها و شهرستانهای افغانستان به غرب این کشور کوچ کردهاند. آوارگان داخلی که نه شغلی دارند و نه آیندهای. آنها کلیههای خود را میفروشند تا لقمه نانی به دست آورند و برخیشان هم تمامی درآمدشان از کلیهها را خرج سفر قاچاقی به ایران و اروپا میکنند.
بیمارستان «کمپلکس لقمان حکیم» در استان هرات، نخستین جراحی پیوند کلیه را در اوایل سال ۱۳۹۵ با موفقیت انجام داد و بعد از این اتفاق، شهرتش فزونی یافت. حتی گفته میشود که از دیگر کشورها هم برای انجام عمل پیوند کلیه به این بیمارستان مراجعه میشود. در نزدیک بیمارستانهای دیگر مثل «حوزوی هرات» هم میتوان پیامهایی مبنی بر فروش کلیه به در و دیوار مشاهده کرد؛ شماره تلفنهایی که روی تکهای کاغذ نوشته و بر دیوارها نصب شدهاند. پزشکان میگویند در افغانستان کلیه ارزان است و هر کلیه در بازار بین چهار تا شش هزار دلار امریکا به فروش میرسد.
مسوولان بیمارستان کمپلکس لقمان حکیم در پاسخ سوالات «ایرانوایر»، دست داشتن در بازار فروش کلیه را رد کردند و گفتند نمیتوانند آماری از پیوند کلیه به شهروندان افغانستانی مقیم خارج از کشور یا شهروندان غیرافغانستانی ارایه دهند.
از سوی دیگر، به شهادت برخی شهروندان افغانستانی و همچنین «قیوم»، کدخدای روستای «سهشنبهبازار» شهرستان «انجیل» هرات در گفتوگو با «ایرانوایر»، تلاشی سازمانیافته از سوی برخی داروخانهها برای ترغیب افراد تهیدست جامعه افغانستان در فروش کلیه وجود دارد. در عینحال، گروهی از افغانستانیها به شکل سازمانیافته برای جذب شهروندان افغانستانی به این اقدام، به خانههای آنها مراجعه میکنند؛ افرادی که به آنها «دلالان گرده» گفته میشود.
در هفتههای اخیر انتشار گزارشهای مختلف پیرامون فروش کلیه در شهرهای افغانستان، واکنشهای بسیاری در پی داشت. «نیلوفر جلالی کوفی»، نماینده استان «قندوز» در نشست عمومی پارلمان این کشور در واکنش، به صراحت حکومت افغانستان را در این امر مقصر دانست: «در حالیکه مردم به دلیل فقر، عضو بدنشان را میفروشند، حکومت به فکر آنها نیست.»
مقامهای افغانستانی هم گفتهاند که مردم میتوانند مسوولان بیمارستانها و مراکز بهداشتی را که در خرید و فروش کلیه دخیل هستند، به نهادهای قضایی معرفی کنند.
«سیدوحید قتالی»، استاندار هرات خواستار تشکیل هیاتی مشترک از مسوولان بهداشتی، قضایی، امنیت ملی، اداره مهاجران و نماینده شورای طبی شده است تا به ادعای تشکیلات سازمانیافته و فریب مردم برای فروش کلیههایشان اقدام شود.
قتالی تاکید دارد که بازار فروش کلیه بر اثر فقر و بیکاری، واقعیتی گریزناپذیر است که به دلیل فشارهای اقتصادی به جامعه افغانستان تحمیل شده است اما نباید مافیای بهداشت عمومی از فقر مردم سوءاستفاده کند.»
«عبدالغنی» ساکن هرات است. او و سه برادرش کلیههای خود را در ازای بدهی مالی و فقر فزاینده خانوادگی فروختهاند. آنها سه بار تلاش کردهاند که غیرقانونی به ایران بروند اما هر بار بعد از رسیدن به تهران، شناسایی و به افغانستان برگردانده شدهاند. دلیل فروش کلیههایشان، پرداخت بدهی مالی به قاچاقبران بوده است. عبدالغنی در ازای هر بار رفتن به ایران، به قاچاقبر ۴۰۰ دلار پرداخته است.
او هم مثل بسیاری دیگر از افغانستانیها، کلیهاش را در بیمارستان کمپلکس لقمان حکیم به قیمت چهار هزار دلار فروخت تا بلکه بتواند پس از پرداخت بدهی به قاچاقبر، زندگی دیگری برای خود دست و پا کند. تمام آن پول مصرف شد و او همچنان در فقر به سر میبرد: «از وقتی کلیهام را فروختهام، کمردرد میشوم و نمیتوانم پیادهروی کنم. در فصل سرما مدام سرما میخورم و نمیتوانم در محیطهای سرد کار کنم. الان دیگر نمیتوانم به کارهای سخت مشغول شوم. فقط تمیزکاری میکنم و اگر در هرات کسی نیاز به تمیزکاری نداشته باشد، بیشتر وقتها بیکار هستم.»
«نثار احمد» ۱۸ ساله است. او هم به خاطر فشارهای اقتصادی و تامین معیشت خانوادهاش یکی از کلیههایش را به قیمت پنج هزار دلار فروخته است. این جوان برای «ایرانوایر» از نگرانیهایش گفت که تبلیغات در جهت ترغیب مردم، میتواند بسیاری دیگر را به سمت این جراحی پزشکی بکشاند؛ مثل خانواده خودش: «از قومهای نزدیک ما ۲۰ نفر کلیههایشان را فروختهاند و شماری دیگر هم میخواهند همین کار را انجام دهند تا از گرسنگی تلف نشوند. من هم نباید به آن قیمت ناچیز کلیهام را میفروختم. این وظیفه حکومت افغانستان است که جلوی افراد سودجو را بگیرد تا با این قیمتهای ناچیز، کلیهها به فروش نرسند.»
نثار احمد میخواست با فروش کلیهاش، مقدمات مراسم ازدواج خود را فراهم سازد. اما او هم مثل عبدالغنی، در مدتی کوتاه تمامی آن چند هزار دلار را مصرف کرد و دستانش خالی ماند.
برخی دیگر از شهروندان استان هرات نیز به خبرنگار «ایرانوایر» توضیح دادهاند که تبلیغ برای ترغیب مردم شهرهای مختلف این منطقه ادامه دارد. بسیاری گول چند هزار دلار را میخورند و برخی آرزوی مهاجرت دارند. در هر صورت اما با فروش کلیه، نه تضمینی برای رسیدن به رویای مهاجرت وجود دارد و نه حتی چشماندازی در خود افغانستان. آنچه در شهرهای مختلف پیشی گرفته است، ناامنی، فقر، بیکاری و حالا فروش اعضای بدن است؛ آنهم برای مردمانی که بیش از نیم قرن است در جنگ به سر میبرند.
شما هم میتوانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسئولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کردهاند و یا مرتکب خلاف شدهاند شکایت دارید، لطفاً شکایتهای خود را با بخش حقوقی ایران وایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: info@iranwire.com
مطالب مرتبط:
افزایش بیماران کلیوی و گرمتر شدن بازار خرید و فروش کلیه
آگهیهای فروش کلیه در تهران؛ حراج جان بر دیوار
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر