«شیخ محمدعثمان سراجالدین نقشبندی ثانی»، مرشد طریقت نقشبندی از سلسله اهل تصوف در کردستان، به باور مریدانش دارای نورانیت شریعت نبوی بود.
شیخ عثمان، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن١٣٥٧ به ارتباط با اداره ساواک متهم شد. او و پیروانش همچنین با اتهام تشکیل «سپاه رزگاری-رهایی» با هدف مقابله با دولت انقلابی تحت نام «فرقه نقشبندیه» سرکوب شدند و «خانقاه دورووه» در نزدیکی مریوان بهعنوان مرکز ذکر اهل طریقت و تصوف مصادره شد.
«ایرانوایر»، در یک گفتوگوی اختصاصی با «شیخ محسن مفتی»، عالم طریقت نقشبندی، کاردار و وکیل تامالاختیار شیخ عثمان تا پیش از درگذشت او و خطیب مسجد «مولانا خالد نقشبندی» در شهر اربیل، غیر از پرداختن به اتهامات فوق، درباره طریقت نقشبندی و اهل تصوف و همچنین مذاکره مقامات ارشد جمهوری اسلامی با شیخ عثمان برای جلب رضایت و بازگشت او به ایران پرسیده است.
***
«شیخ محمدعثمان سراجالدین نقشبندی ثانی» (١٣٧۵-١٢٧٤) که در کردستان عراق به «شیخ عثمان بیاره» و در کردستان ایران به «شیخ عثمان دورووه» مشهور است، از سادات نعیمی و فرزند ارشد «شیخ علاءالدین عثمانی» بیاره از توابع استان حلبچه در کردستان عراق است.
شیخ عثمان در روستای «صفیآباد» از توابع شهرستان جوانرود، از سلاله طیبه مشایخ نقشبندی اورامان، متولد شد.
وی پس از بازگشت پدرش به بیاره از همان دوران کودکی وارد مدارس علوم دینی شد و به همراه برادرش، «مولانا خالد»، مدراج علمی را طی نمود و غیر از اینکه به سلک مریدان پدرش پیوست و طی طریق عرفان و سلوک معنوی را آغاز کرد، به کسب علوم و معارف از جمله ادبیات، فقه، تفسیر، حدیث، کلام و اصول پرداخت.
شیخ عثمان پس از اتمام تحصیل در علوم دینی و دستیابی به مقام عالیه عرفانی، اجازه ارشاد مستقل را از دست پدرش دریافت کرد و پس از وفات و مطابق وصیت پدر، در مقام ولیعهد و مرشد طریقت نقشبندی، مریدان با وی بیعت کردند.
شیخ عثمان را پیروانش از اولیاء کُمَّل و اقطاب طریقت و جامع طرائق عالیه نقشبندی و قادریه میشناسند.
شیخ عثمان بعد از کودتای «عبدالکریم قاسم» به سال ١٩٥٨ و سقوط پادشاهی عراق، به روستای دورووه در کردستان ایران مهاجرت و مدتی پس از انقلاب ایران را ترک کرد و حدود یک دهه در عراق زندگی کرد. اما سرانجام در سال ١٩٩٢ به ترکیه رفت و به دلیل محبوبیت در میان بسیاری از مسلمانان ترکیه تا سال ١٣٧٥، که دار فانی را وداع گفت، در این کشور ماند و ترکیه را به یکی از برزگترین پایگاههای طریقت نقشبندی و اهل تصوف تبدیل کرد.
اسلام و باور طریقت نقشبندی
شیخ محسن مفتی در گفتوگو با «ایرانوایر» در مورد طریقت نقشبندی گفت: «الگوی عالی و نمونه حسنه صوفیان و اهل طریقت، پیغمبر اسلام حضرت رسول اکرم است. صوفی با سلوک خویش از سنت و سیره ایشان پیروی میکند. در طریقت نقشبندی، رسول اکرم محل امید، مرجع رجا، شافع و وسیله پشتیبان و حامی مسلمانان در سختیها و ناامیدیها و رهبر جهاد با نفس اماره است.»
وی همچنین اشاره کرد که صوفیان به عالم غیب ایمان دارند و بر دریافت معنوی و تلقی روحانی اعتماد و اتکا میکنند: «نزد اهل طریقت والاترین و گواراترین ادب، قرآن است، چون ادبیات قرآن نفحهای از نفحات انس و بارقهای از پویشهای شعور و نفسی است که روح را لذت و طرب میبخشد و نفس را به جایگاه مطمئنه برمیکشد.»
این روحانی باور دارد که تصوف (عفاف و زهد و یا صفا و صفوت) و طریقت از منظر مرشد و علمای اهل طریقت، نافله و اضافهای بر عبادات و انس روحی و لذت قلبی و زیادتی نیکو است. بنابراین، اهل طریقت و تصوف دیدگاه خاصی نسبت به اخلاق داشته و خصوصیات ویژهای برای خود تعریف میکنند که ناشی از شریعت غراء است. مانند خشوع، شکر، قناعت، تهذیب نفس، حیا، سماحت و غیره که جملگی از تجلیات و صفات ذات محمدی است
به گفته این عالم اهل تصوف، معارف اسلامی و حق تبلیغ و رساندن آن به امتهای پس از خود به وسیله علما، فقها و عرفا ادا خواهد شد و آنان ستونهای امت اسلامی و شریان حیاتی اسلام بوده و سلامتی، صفا و ماندگاری آن به عهده مرشدان است: «آنان واسطه میان مردم و حاکمان بوده و همواره در خدمت خلقالله کوشیدهاند.»
به گفته شیخ محسن، مرشد طریقت از سوی مردم انتخاب نمیشود؛ بلکه خداوند او را برمیگزیند: «مرشد راستین، نایب رسول اکرم است. بنابراین، چون از سوی پروردگار به حضرت شیخ امر نشد، ایشان هم ولیعهدی معرفی نکرد و به عنوان مرشد آخرالزمان با وی بیعت میشود.»
همچنین اشاره کرد که مریدان طریقت نقشبندی و اهل تصوف در بسیاری از کشورها حضور دارند. از کانادا و آلمان گرفته تا کشورهای عربی، ترکیه، پاکستان، هندوستان، قزاقستان، ازبکستان، عراق و ایران: «دستکم ١٢ میلیون نفر از مریدان طریقت نقشبندی در بیست کشور جهان زندگی و فعالیت میکنند. به عنوان مثال، شمار مریدان طریقت در کردستان ایران از مرز یک میلیون نفر تجاوز کرده است. در سطح ایران هم میتوان به منطقه ترکمنصحرا اشاره کرد که حدود ١٥٠٠ نفر مرید طریقت در این بخش زندگی و فعالیت میکنند.»
جمهوری اسلامی و سرکوب طریقت نقشبندی
شیخ محسن در ادامه، ضمن اشاره به روابط پرتنش جمهوری اسلامی با مرشد، علما و پیروان طریقت نقشبندی و اهل تصوف در ایران بعد از انقلاب گفت که مسئله صرفا تنش، سرکوب و خشونتورزی جمهوری اسلامی یا هر رژیم دیگری نیست.
وی معتقد است که اگر اساس هر دولت، حزب و یا سازمانی سیاسی با شریعت اسلام گره خورده باشد، بالطبع میانه خوبی با طریقت نقشبندی و اهل تصوف خواهد داشت. اما در جمهوری اسلامی ایران عکس این مسئله صادق است: «جمهوری اسلامی بعد از انقلاب و با اتهامات واهی و بیاساس، غیر از مصادره خانقاه بیاره به عنوان مرکز علوم دینی و معارف اسلامی طریقت نقشبندی و اهل تصوف، به مرشد، امامان، روحانیان و مریدان طریقت توهین و بیاحترامی کردند و با شدیدترین شکل ممکن آنها را سرکوب کرده و آزار دادهاند. از این منظر، اتهام و افترا به قطب طریقت به عنوان یکی از اصحاب پیامبر به معنی قطع ارتباط با این رژیم سیاسی است.»
شیخ محسن مفتی با رد اتهام جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ارتباط مرشد طریقت نقشبندی و برخی از یارانش با دولت بعث عراق و همچنین با اداره ساواک بعد از انقلاب١٣٥٧، گفت: «اگر ارتباط با دولت بعث از حیث دینی مشروع میبود، این ارتباط در راستای تضمین مصالح مردم و امت اسلامی صورت میگرفت. اما حضرت شیخ در خلال مدتی که در بغداد اقامت داشتند، علیرغم تلاش بسیار مقامات ارشد حکومت بعث، هیچگاه ارتباطی شکل نگرفت و حتی از عراق هم هجرت کردند؛ خانه کوچک حضرت شیخ عثمان در بغداد استیجاری بود. از سویی دیگر، جمهوری اسلامی مرشد و مریدان طریقت و اهل تصوف را به ارتباط مخفیانه با ساواک متهم کرد؛ بدون این که سندی دال بر ارتباط با ساواک و یا دریافت کمکهای مالی از حکومت بعث عراق وجود داشته باشد.»
شیخ محسن به تلاش چندین باره جمهوری اسلامی ایران برای مذاکره با شیخ عثمان در ترکیه و جلب رضایت وی برای بازگشت به ایران اشاره کرد و گفت: «اگرچه جمهوری اسلامی حضرت شیخ عثمان را دشمن خود میدانست، اما به دلیل نفوذ و جایگاه روزافزون اجتماعی وی در میان پیروانش در ایران، به ویژه در کردستان، دستکم چهار بار در اوایل دهه ۱۳۷۰ از طریق گروهی مرکب از مقامات ارشد جمهوری اسلامی از جمله نماینده رییسجمهوری وقت و معاونت استانداری استان کردستان، به دیدار شیخ عثمان در استانبول آمدند و از حضرت شیخ خواستند که به ایران بازگردند. اما چون به حسن نیت جمهوری اسلامی ظنین بودند، هربار تقاضای آنها را رد کردند.»
به گفته شیخ محسن، آخرین بار در سال ١٣٧٣ یک گروه دیگر از مقامات ارشد ایران با همان درخواست قبلی دوباره به دیدار شیخ عثمان آمدند: «اما حضرت شیخ در انتهای گفتههای خود خطاب به رییس گروه مذاکرهکننده گفتند: «اگر شما حسن نیت داشتید "خانقاه دوروه و محمودآباد مریوان" را مصادره نمیکردید.»
این روحانی اهل سنت به نظر شیخ عثمان بعد از مذاکره با مقامات ارشد ایران اشاره کرد و از قول وی به ایرانوایر گفت: «در کشوری که مزار اجداد ما تخریب و به ملت ما ظلم میشود، زندگی نخواهم کرد؛ حتی حاضر نیستم پیکرِ بیجان من نیز به این کشور برگردانده شود.»
شیخ محسن مفتی در انتهای گفتوگو از شایعهپراکنی جدید مقامات ایران و طرح دوباره بازگرداندن مقبره شیخ عثمان از ترکیه به ایران اشاره کرد و گفت: «حدود دو هفته پیش دور جدیدی از شایعات پیرامون طرح بازگرداندن مقبره حضرت شیخ از ترکیه به بیاره از سوی برخی مقامات نزدیک به استانداری استان کردستان آغاز شده است.»
کاردار پیشین شیخ عثمان معتقد است که مقامات جمهوری اسلامی آگاهانه این شایعات و اخبار کذب را در دورههای مختلف منتشر میکنند تا غیر از تحریف افکار عمومی، خطای فاحش تاریخی خود طی چهل سال گذشته را در قبال مرشد، علما و مریدان طریقت نقشبندی و اهل تصوف، لاپوشانی کنند: «هدف جمهوری اسلامی هم در جریان مذاکره برای بازگشت حضرت شیخ به ایران در دهه ۱۳۷۰ و هم طرح انتقال مقبره ایشان به ایران در انتهای دهه ۱۳۹۰، تبلیغاتِ صرف و تحریفِ همیشگی افکار عمومی است.»
مطالب مرتبط:
عزالدین حسینی؛ روحانی اهل سنت که خمینی آرامش کردستان را از او خواست
شیخ عزالدین حسینی؛ روحانی اهل سنت که از قیام دهقانان حمایت
ناصر سبحانی، عالم اهل سنت؛ از رویای حکومت اسلامی تا اعدام
نگرانی نهادهای امنیتی از افزایش جمعیت اهل سنت در ایران
طلافروشان مندایی از تبعیض میگویند: متهم میشویم و امکان دفاع نداریم
وبینار حق زندگی و مجازات مرگ از دیدگاه ادیان
۴۰ سال بازداشت، اعدام و ترور روحانیون اهل سنت؛ از مفتیزاده تا کوهی
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر