آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، روز ۸تیر۱۳۵۸ در جمع مهندسان وزارت کشاورزی مدعی شد: «شاه به اسم پیشرفت و تمدن بزرگ، اقتصاد ایران را برهم زد، جلوی رشد دانشگاهها را گرفت و ایران را وابسته به اجانب کرد.» آیتالله خمینی در این دیدار می گوید: «شاه با اسم پیشرفت، با اسم تمدن بزرگ و دروازه تمدن بزرگ، همهچیز ایران را به باد داد و نگذاشت حتی دانشگاه آن طوری که باید رشد بکند ... و اقتصاد ما را بهکلی به هم زد، و همهچیز ایران را وابسته به اجانب کرد. اینکه مردم قیام کردند، برای اینکه همه چیزشان به باد رفت و خسته شدند مردم. از این جهت، قیام کردند و این نهضت را بهپاداشتند و این دستها را بریدند و قطع کردند از کشورشان. و حالا هم نه این است که به مقصد رسیدند، مقصد این است که یک حکومت عدل [ایجاد شود]، یک حکومت که وابسته به هیچ جناحی نباشد، یک کشوری که هیچ یک از جناحها نتوانند در آن دخالت بکنند، یک کشور اسلامی که مبنی بر احکام اسلام باشد، که احکام اسلام همهاش عدالت است، یک همچو آرزویی هست و اگر چنانچه بگذارند این دستهای پلید وابسته به خارجیها، این کار انجام میگیرد.»
آیا «محمدرضا پهلوی»، مانع رشد دانشگاهها، برهمزننده اقتصاد و عامل تسلط اجانب بر کشور بود؟ ایران در دوره پهلوی وابستگی بیشتری به اجانب داشت یا در جمهوری اسلامی؟ آیا جمهوری اسلامی منجر به حکومت عدل شد؟ آیا جمهوری اسلامی عدالت را در ایران مستقر کرد؟ «ایران وایر» در این گزارش نگاهی دارد به ادعای رهبر اول جمهوری اسلامی در دوره پهلوی و پس از آن.
اقتصاد ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی
احتمالا نگاهی به عکسهای بازمانده از دوران پهلوی و مقایسه آن با زندگی امروز ایرانیان (طبقه متوسط) نشان میدهد که مردم امروزه امکانات بسیار بیشتری به نسبت دوران پهلوی دارند، ولی آیا اقتصاد ایران توسط پهلوی بههم خورده بود و در نظام جمهوری اسلامی دوباره احیاء شد؟ اطلاعات دقیقی از شاخصهای اقتصادی پیش از انقلاب در دسترس نیست، لذا نمیتوان به همه شاخصها از جمله شاخص بیکاری، فقر، اختلاف طبقاتی و ... مراجعه کرد، اما اطلاعات برخی شاخصها موجود است؛ از جمله شاخص تولید ناخالص داخلی که مهمترین شاخص اقتصادی در نشان دادن میزان پیشرفت یک اقتصاد است.
- نرخ رشد تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، مجموع ارزش کالاها و خدماتی است که در یک سال تولید و بر جمعیت کشور تقسیم میشود. عدد حاصله نشان میدهد که بهازای هر نفر در سال، یک کشور، چه میزانی ثروت تولید کرده است.
براساس گزارش بانک جهانی، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در دهه ۱۹۵۰-۱۹۶۰ در پایینترین حد خود قرار داشته است؛ ولی با اقدامات محمدرضا پهلوی، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در سال ۱۹۷۶ یعنی حدود یک سال پیش از انقلاب به بالاترین حد خود رسیده و سپس با پیروزی انقلاب سقوط چشمگیری داشته است.
نمودار زیر نشان میدهد که محمدرضا پهلوی و رهبران جمهوری اسلامی، چه تاثیری بر تولید ناخالص داخلی داشتهاند:
براساس این نمودار به طور میانگین، تولید ناخالص داخلی به ازای هر ایرانی در سال ۱۹۶۲ معادل ۳هزار و ۴۲۴ دلار بوده است، محمدرضا پهلوی این عدد را در سال ۱۹۷۶ به رقم ۱۰هزار و ۲۶۱ دلار میرساند. عددی که بالاترین نرخ تولید ناخالص داخلی ایرانیان در طول تاریخ بوده است. پس از آن تولید ناخالص داخلی به یکباره سقوط میکند و در سال ۲۰۱۹ به عدد ۵هزار و ۹۲۲ دلار میرسد. بالاترین نرخ تولید ناخالص داخلی بعد از پیروزی انقلاب مربوط به سال ۲۰۱۷ است که رقم ۶هزار و ۹۴۸ دلار را ثبت کرده است.
«فریدون خاوند» اقتصاددان سال ۱۳۹۷ در مقالهای در رادیو فردا مینویسد: «ایران در فاصله سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۵ خورشیدی، یک «دوره طلایی» را در تاریخ معاصر اقتصادی خود تجربه کرد. طی این ۱۵ سال، میانگین نرخ رشد سالانه کشور بالای ۱۰ درصد نوسان میکرد. حجم کل اقتصاد ایران، طی این دوران، نزدیک به پنج برابر شد. در عوض طی ۴۰ سال گذشته میانگین نرخ رشد سالانه اقتصادی ایران تنها حدود دو درصد بوده است. با توجه به نرخ رشد جمعیت ایران در دوره بعد از انقلاب، میانگین نرخ رشد سرانه ایران در ۴۰ سال گذشته بین صفر درصد تا نیم درصد ارزیابی میشود. در میان عوامل اصلی در جا زدن نرخ رشد در ایران باید از نبود فضای مساعد برای کسبوکار، ضعف شدید سرمایهگذاری، سطح بسیار نازل بهرهوری و تنش دائمی در فضای منطقهای و جهانی کشور نام برد.»
- قدرت خرید مردم
مقایسه قدرت خرید مردم نشان می دهد که وضع اقتصادی مردم پیش و پس از انقلاب چگونه بوده است. حداقل دستمزد در سال ۱۳۵۷، ماهیانه ۱۷۰۰ تومان بوده است، این رقم در سال ۱۳۹۹ به عدد ۱ میلیون و ۸۳۵ هزار تومان افزایش یافت. ولی آیا افزایش حداقل دستمزد، با افزایش قدرت خرید هم همراه است؟
بررسیها نشان میدهد در سال ۱۳۵۷ حداقل حقوق معادل بود با ۲۴۲ دلار (روزانه ۸ دلار) اما حداقل دستمزد در سال ۱۳۹۹ برابر است با ۷۳ دلار ( به قیمت ۲۵ هزار تومان) یعنی معادل روزی ۲.۴ دلار. با این دستمزد یک کارگر در سال ۱۳۵۷ قادر بود با حقوق یک ماه، یک متر آپارتمان در تهران خریداری کند؛ حال آنکه همان کارگر در سال ۱۳۹۹ با حداقل دستمزد برای خرید یک متر آپارتمان باید متوسط متری ۲۷ میلیون تومان پرداخت کند یعنی معادل ۱۴.۷ ماه حقوق خود را برای خرید یک متر آپارتمان هزینه کند.
در مابقی اقلام از جمله مواد غذایی و پوشاک نیز اوضاع به همین شکل است. اعداد و ارقامی که از بالا بودن نرخ تورم پس از انقلاب حکایت دارد. نرخی که در بیشتر این سالها دو رقمی و حتی گاهی به بالای ۴۰ درصد هم رسیده است.
رشد دانشگاهها در ایران
اگر به لحاظ کمی وضعیت دانشگاههای ایران امروز را با سال ۱۳۵۷ مقایسه کنیم، طبیعتا اختلاف بسیار زیاد است، هم به لحاظ تعداد دانشگاه، هم تعداد دانشجو و هم تعداد استاد. در غلبه داشتن کمیت بر کیفیت همین فکت کافی است که ایران بهرغم تعداد فارغالتحصیلان بالا و تعداد مقالات منتشرشده و تعدد دانشگاهها، در شاخص سرمایه نیروی انسانی وضعیتی بهتر از رتبه ۱۰۴ در دنیا ندارد. یعنی وضعیت نیروی انسانی ایران از کشورهای همسایه و منطقه نیز بسیار پایینتر است؛ به طوریکه ایران براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد پس از اسرائیل، امارات، قطر، ترکیه، عربستان، اردن، کویت و مصر در منطقه رتبه نهم را داراست.
حال با این اوصاف میتوان آمار کمی دانشگاهها و دانشجویان، پس از انقلاب را نشانه مانعتراشی محمدرضا پهلوی در برابر رشد دانشگاهها دانست؟ قطعا پاسخ منفی است.
آنها که این روزها به لحاظ کمی به وضعیت دانشگاهها مینگرند، لازم است بر چند واقعیت مهم که دستاورد قابل توجه دوران پهلوی است، توجه کنند:
- دانشگاه به معنای امروزی اساسا در دوره پهلوی بنیان گذاشته شد، ما پیش از پهلویها، دانشگاه متشکل نداشتیم. دانشگاه تهران بهعنوان اولین دانشگاه ایران در سال ۱۳۰۵ یعنی یک سال پس از سلطنت رضا شاه در ایران کلید خورد. طبیعتا سالها طول کشید که فارغالتحصیلان ایرانی توانستند به درجه استادی دست یابند و امکان توسعه دانشگاهها را فراهم آورند.
- محمدرضا پهلوی برای ارتقاء کیفی دانشگاههای ایران، روابط گستردهای با بهترین دانشگاههای آمریکایی ایجاد و بنیان معتبرترین دانشگاههای ایران از جمله دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر)، دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه شیراز، دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه بوعلی سینا همدان را گذاشت.
- عمده اعتبار علمی ایران مدیون دانشگاههایی است که در دوره محمدرضا پهلوی و پدرش رضا شاه در ایران بنا شد، دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف یا همان دانشگاه آریامهر سرآمد آنان است.
- رشد ناگهانی جمعیت پس از انقلاب، نیاز به توسعه کمی دانشگاهها را ایجاد کرد، حال آنکه پیش از انقلاب تمرکز بر رشد کیفی دانشگاهها بود.
- انقلاب فرهنگی که به تعطیلی چند ساله دانشگاهها و اخراجی دستهجمعی اساتید و بسیاری از دانشجویان منجر شد، نه در نظام پهلوی، بلکه به ابتکار جمهوری اسلامی انجام شد. اتفاقی که در سالهای بعد با ستارهدار کردن دانشجویان و اخراج اساتید و ممنوعیت ورود بهاییان به دانشگاهها، دنبال شد.
آیا حکومت پهلوی وابسته و نظام جمهوری اسلامی مستقل است؟
بررسی میزان وابستگی نظام پهلوی به غرب و آمریکا و میزان وابستگی جمهوری اسلامی به شرق از جمله چین و روسیه، موضوع بحثی است که به طور مستقل قابل مطالعه و فکتچک است؛ اما اگر به طور کلی بخواهیم به این مساله بپردازیم، ذکر چند نکته مهم است:
- نظام پهلوی (رضا شاه و پسرش محمد رضا) سنگ بنای توسعه و مدرنیزاسیون در ایران را گذاشت و طبیعی است ۸۰ سال پیش وقتی کشوری میخواست در مسیر توسعه گام بردارد، باید خود را به غرب، بهعنوان نماد توسعه یافتگی و مجهز به تکنولوژی روز دنیا نزدیک میکرد. نظام پهلوی نیز دقیقا همین کار را کرد و با اتکا به دانش، تکنولوژی، تخصص و تجربه کشورهای غربی از جمله آمریکا، دانشگاهها، صنعت، راه آهن، بیمارستانها و مراکز تحقیقاتی را بنیان گذاشت. سروسامان دادن به ارتش مدرن و مجهز، تشکیل سازمان برنامه و بودجه و سامان دادن به بروکراسی اداری و توسعه منابع انسانی، بدون جلب همکاری کشورهای توسعهیافته و قدرتمند غربی، برای کشوری چون ایران ممکن نبود.
- با گذر زمان، رفته رفته شاه، کوشید در قامت قدرتی منطقهای، از میزان وابستگی خود به غرب و آمریکا بکاهد و منطقه را بینیاز از حضور خارجی کند. تلاش برای بنیان نهادن اوپک، افزایش قیمت نفت و کمک به کشورهای منطقه، دولت ایران را در موقعیتی خاص قرار داده بود.
- تعامل و دوستی با دنیا و همکاری نزدیک با قدرت های جهانی، موقعیت ایران را در جامعه جهانی ارتقاء داده بود.
جمهوری اسلامی اما برخلاف نظام پهلوی با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» پایههای قدرت خود را بنا نهاد و با اتخاذ سیاست استکبارستیزی و حمایت از جریانهای انقلابی در جهان اسلام، سعی کرد چهرهای مستقل از خود ثبت کند، اما نتیجه چه شد؟
- قدرت منطقهای ایران به شدت دچار افول شد. دوستان منطقهای به دشمنان ایران تبدیل شدند.
- موقعیت و جایگاه ایران در نظام بینالملل به شدت سقوط کرد و ایرانی که با پاسپورتی معتبر، جایگاهی ویژه در دنیا داشت به کشوری منزوی تبدیل شد.
- تحریمهای بینالمللی و تحریمهای یکجانبه آمریکا، موتور توسعهاش را از کار انداخت و سرعت توسعهاش به شدت کند شد.
- فشارهای گسترده اقتصادی، جمهوری اسلامی را ناگزیر به نزدیکی به شرق (روسیه و چین) کرد ولی این نزدیکی تنها ایران را به واردکننده محصولات بیکیفیت چینی و همکاری نظامی با روسیه کرد، بدون آنکه آنها کمکی به توسعه و پیشرفت ایران کنند.
یعنی حتی اگر فرض بگیریم، جمهوری اسلامی در مقایسه با نظام پهلوی وابستگی کمتری به سایر کشورها دارد، ولی از این واقعیت نمیتوانیم چشمپوشی کنیم که جمهوری اسلامی، ایران را از قدرتی منطقهای، پرنفوذ در جامعه جهانی با پاسپورتی معتبر و شتابان در مسیر توسعه، به کشوری منزوی، عقبمانده، محتاج روسیه و چین، محروم از تکنولوژی روز دنیا، محروم از همکاری بانکی و مالی با جامعه جهانی و محروم از فروش آزادانه نفت و صنایع نظامی و پتروشیمی و ... کرده، که عواقبی چون فقر، محرومیت و فلاکت در پی داشته است.
آیا حکومت عدل در ایران پس از انقلاب ایجاد شد؟
توزیع عادلانه قدرت و ثروت، رعایت حقوق اقلیتها، حاکمیت قانون، حاکمیت اراده ملی بر سرنوشت خویش، شفافیت و چرخش آزاد اطلاعات، اصل برائت، مسئولیتپذیری و پاسخگویی، اصول و معیارهای حکومت عدل و مبتنی بر عدالت است. آیا هیچ یک از این اصول در جمهوری اسلامی رعایت میشود؟ «ایران وایر» پیشتر در مقالهای با عنوان «آیا در ایران دموکراسی و حاکمیت ملی برقرار است؟» به راستیآزمایی ادعای «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران که مدعی شده بود «در ایران دموکراسی و حاکمیت ملی برقرار است و انتخابات، تشریفات نیست» پرداخته و به آن نشانِ «حقیقت ندارد»، داده بود. در این مقاله ما بسیاری از این اصول را که مبنای تحقق عدالت در جامعه است، بررسی کردیم. پیش از این «علی خامنهای» رهبر ایران نیز در سال ۲۰۱۸ اعتراف کرد که جمهوری اسلامی در تحقق عدالت عقب مانده است و باید از مردم عذرخواهی کند. او ۴۰ سال پس از استقرار جمهوری اسلامی وعده داد که «با همت مسئولان و مردم در این زمینه پیشرفت حاصل شود»؛ وعدهای که تکرار سرابی بود که رهبر اول جمهوری اسلامی ۴۰ سال پیش ترسیم کرده بود.
جمع بندی
آیتالله روحالله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی، روز ۸تیر۱۳۵۸ مدعی شد: «شاه به اسم پیشرفت و تمدن بزرگ، اقتصاد ایران را برهم زد، جلوی رشد دانشگاهها را گرفت و ایران را وابسته به اجانب کرد.» آیتالله خمینی در این دیدار میگوید: «شاه با اسم پیشرفت، با اسم تمدن بزرگ و دروازه تمدن بزرگ، همه چیز ایران را به باد داد و نگذاشت حتی دانشگاه آن طوری که باید رشد بکند ... و اقتصاد ما را بهکلی به هم زد، و همه چیز ایران را وابسته به اجانب کرد. اینکه مردم قیام کردند، برای اینکه همه چیزشان به باد رفت، و خسته شدند مردم. ... مقصد این است که یک حکومت عدل [ایجاد شود]، یک حکومت که وابسته به هیچ جناحی نباشد، یک کشوری که هیچ یک از جناحها نتوانند در آن دخالت بکنند، یک کشور اسلامی که مبنی بر احکام اسلام باشد، که همهاش عدالت است، یک همچو آرزویی هست و اگر چنانچه بگذارند این دستهای پلید وابسته به خارجیها، این کار انجام میگیرد.»
«ایران وایر» این ادعای رهبر اول جمهوری اسلامی و وعده او برای تشکیل حکومتی مبتنی بر عدالت را بررسی کرد. فکتهای موجود نشان میدهد که بالاترین رشد اقتصادی در ایران در دوره پهلوی اتفاق افتاد؛ نرخ رشد تولید ناخالص داخلی که در آغاز حکومت محمدرضا پهلوی در پایینترین حد بود، در سال ۱۳۵۷ به بالاترین حد خود رسیده بود ولی با پیروزی انقلاب مجدد سقوط کرد.
محمدرضا پهلوی نه تنها مانع رشد دانشگاهها نبود بلکه بهترین و معتبرترین دانشگاههای ایران از جمله دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه شیراز، دانشگاه فردوسی مشهد و بوعلی سینا همدان جملگی در دوره پهلوی بنیان گذاشته شدند.
رضا شاه و پسرش محمدرضا، سنگ بنای توسعه در ایران را بنا نهادند و طبیعی بود که برای مدرنیزاسیون ایران، خود را به قدرتهای روز دنیا نزدیک تا دانش، تکنولوژی، تخصص و تجربه آنها را به ایران بیاورند. استراتژی نظام پهلوی در سیاست خارجی، مبتنی بر تبدیل ایران به قدرتی منطقهای و تمدنی بزرگ بود، از این حیث تعامل سازنده با دنیا، ایفای نقش در نهادهای بینالمللی و منطقهای حکم میکرد، همکاریهای دو جانبه ایران با دول خارجی توسعه یابد. از این رو اگر نظام پهلوی به نسبت نظام جمهوری اسلامی، وابستگی بیشتری به غرب داشت اما در عوض با سرعت قابل قبولی در مسیر توسعه قرار داشت و قدرت منطقهای شناخته شدهای بود و ایرانیان از مزایای پاسپورتی معتبر برخوردار بودند.
جمهوری اسلامی نه تنها سرعت توسعه را کند کرد، بلکه در افزایش کیفیت دانشگاهها چندان موفق نبود و با سیاست خارجی خصمانه، بساط انزوای ایران را مهیا کرد و هرگز موفق به استقرار عدالت نشد؛ به طوری که رهبر جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۸ مجبور به عذرخواهی به دلیل کوتاهی در عدالتورزی شد.
براین اساس، «ایران وایر» هم ادعای بنیانگذار انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه ««شاه به اسم پیشرفت و تمدن بزرگ، اقتصاد ایران را برهم زد، جلوی رشد دانشگاهها را گرفت و ایران را وابسته به اجانب کرد» نشانِ «دروغ پینوکیو» میدهد. مجموع برآوردها نشان میدهد وعده روحالله خمینی در خصوص استقرار حکومتی مبتنی بر عدالت سرابی بیش نبود.
دروغ پینوکیو: اظهاراتی که عدم صحت آنها قبلا ثابت شده یا بر اساس تحقیقات و مدارک موجود کذب از کار درآمدهاند یا به عبارتی یک دروغ عیان است.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره روششناسی راستیآزمایی در ایرانوایر اینجا کلیک کنید.
مطالب مرتبط:
وعدههای پوشالی یا دروغهای مردم فریب «امام راحل»
دروغ پینوکیوی آقای سخنگو: قوه قضاییه تحت امر رئیسی هیچ شبکهای را فیلتر نکرده است
ادعاهای واهی؛ دروغ بزرگ ایرج مسجدی
معادله چند مجهولی واکسن کرونا، بیل گیتس و کاهش ۱۵ درصدی جمعیت جهان
حسن روحانی: عملکرد اقتصادی ایران در دوره شیوع ویروس کرونا از آلمان بهتر بود
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر