تهران- سعید بخشایش، شهروندخبرنگار
معمولا وسط هفته و در طول روز بسیار شلوغ است و تنها چیزی که میتواند از کیفیت تماشای این همه تصاویز لذتبخش و نوستالژیک کم کند، صدای موتورسیکلتها است. البته فقط صدایشان اذیت نمیکند، کافی است یک لحظه حواس شما نباشد تا از پشت سر یا روبهرو و چپ و راست فرمان موتورسیکلتی در پهلویتان فرو رود. اما با این همه، دیدن سنگفرش خیابان، درختان بینظیر و شکل مغازهها و سبک قدیمی آنها بسیار جذاب و هیجانانگیز است. اینجا «بازارچه شاپور» تهران است.
***
بازارچه شاپور که به «بازارچه قوامالدوله» نیز معروف است، از خیابان «وحدت اسلامی» یا همان سهراه شاپور آغاز میشود و به سمت محله «سنگلج» ادامه پیدا میکند. بازارچه، محلی است و ساکنان سنگلج برای تامین مایحتاج روزانه خود معمولا به این بازارچه میآیند. آنقدر حال و هوای خوبی دارد که خیلی از مردم از نقاط مختلف شهر برای خرید و اقناع حس نوستالژیک خود نیز به بازارچه شاپور سر میزنند.
«سهراب» از ساکنان محله سنگلج است و خانوادهاش بیش از ۵۰ سال است در این منطقه زندگی میکنند. او در مورد بازارچه شاپور میگوید: «بوی زندگی میدهد و هنوز هم وقتی برای خرید به بازارچه میروم، حالم خوب میشود. البته اینجا هم مثل هر جای دیگری در این دنیا، حس و حال قدیم خود را ندارد؛ هر چند که بازسازی و مرمت خیلی اساسی در این بازارچه انجام نشده و تقریبا شکل قدیم خودش را حفظ کرده است.
سهراب ادامه میدهد: «زمانی که "محمدباقر قالیباف" شهردار تهران بود، بازارچه شاپور و بعضی از مسیرهای مرتبط با آن را سنگفرش کردند. اما به این کاری نداشتند که وقتی مسیری سنگفرش میشود که مسیر عبور موتورسیکلتها و ماشینها بوده است، باید برای آن مسیر جایگزین تعیین شود. این اتفاق نیفتاد و موتورها و ماشینها از روی سنگفرشعبور میکنند و متاسفانه سنگفرش خیابان در خیلی جاها آسیب دیده و شکسته است.»
او در پایان صحبتهایش میگوید: «این بازارچه در تاریخ دوم بهمن ماه سال ۱۳۸۲ به عنوان یکی از آثار ملی به ثبت رسیده است. کاش شهرداری، میراث فرهنگی و ارگانهای مرتبط یک مقدار بیشتر درگیر ارزش آثار ملی و حفظ و نگهداری آنها باشند.»
قسمت اصلی این بازارچه در اواسط دوره قاجاریه شکل گرفته ولی طی زمان، بخشهایی از آن حذف شده است. بانی بازارچه، «شاپور قوامالدوله»، از اشخاص بانفوذ و متمول دوره قاجار بوده است. بازار به طور کامل به سبک ایرانی و معماری دوره قاجار بنا شده است.
البته بازارچه شاپور در معماری هم تفاوتهای ظریفی با دیگر آثار همدوره خود دارد. تزیینات این بنا مربوط به چند نوع آجر تراشدار است که بیش از همه در نمای غربی به چشم میخورد. انواع آجرچینی و آجرکاری طاقها و همچنین تکرار چند قوس جناغی یکنواخت، زیبایی و هماهنگی خاصی به مجموعه داده است.
«مونا» تورلیدر است و در این چند ماه با توجه به شیوع کرونا و تعطیلی موزهها، کار و بارش کساد شده است. او در مورد بازارچه شاپور این طور میگوید: «اول از همه که باید بگویم عاشق آن هستم و وقتی باران میبارد، یکی از جاهایی که دلم برای قدم زدن در آن لک میزند، همین بازارچه شاپور است. دوم اینکه یک مشکل اساسی دارم با شهرداری که اسم این بازارچه را که همه، حتی توریستهای خارجی به اسم بازارچه شاپور یا بازارچه قوامالدوله میشناسند، به "بازارچه طرخانی" تغییر داده است. آخر این کارها یعنی چه؟ اصالت محلهها و خاطرات مردم و حافظه آنها یک اسم را پذیرفتهاند. مثلا اسم این بازارچه شاپور باشد، خطری مملکت را تهدید میکند؟»
مونا میگوید اگر میخواهید بعد از کرونا، یک تهرانگردی جذاب داشته باشید و حالتان خوب شود، اول از «چهارراه سپه» (خانه موزه دکتر «مقدم») شروع کنید و بعد به «موزه ایران باستان»، «موزه قوام»، «میدان مشق» و «موزه ملک» سری بزنید. میافزاید: «حسابی که حظ بصری بردید و گرسنه شدید، آبگوشت "بزباش" را در "تیمچه اکبریان"، در محله عودلاجان نوش جان کنید. بعد از ناهار، تماشای کاخ زیبای "گلستان" بینظیر است. اما پیشنهاد فوقالعاده من برای کامل شدن این تهرانگردی یک روزه، تماشای بازارچه شاپور و بازدید از "کلیسای سورپ گئورگ" است.»
کلیسای سورپ گئورگ داخل بازارچه شاپور قرار دارد. این کلیسا با آجر بنا و از داخل کاملا با گچ پوشانده شده است. به علت نبودن فضای کافی در سمت غرب کلیسا، برج ناقوس سه طبقهای در جنوب آن ساختهاند و بر روی دیوارهای خارجی کلیسا و برج ناقوس، سنگهای قبر متعددی به چشم میخورد.
«همایون» علاقهمند به پژوهش در حوزه ادیان مختلف است و یک بار در کریسمس به کلیسای سورپ گئورگ رفته است. او در این زمینه میگوید: «فضا برایم جدید و آرام بود و همه چیز بوی نویی میداد. به رسم ادب وقتی وارد شدم، کریسمس را تبریک گفتم و همه با لبخند قشنگی جوابم را دادند. بعد هم به منظور پذیرایی، یک فنجان قهوه با شیرینیهای مخصوص خودشان برایم آوردند. وقتی از آنها اجازه عکاسی خواستم، همه پیرمردها و پیرزنها با کمال میل استقبال کردند و با فیگورهای مختلف جلوی دوربینم نشستند. »
از دیگر زیباییهای بازارچه شاپور، اجناس داخل مغازهها است. خواروبار فروشی عدس و لپه و دیگر حبوبات را داخل گونی، جلوی در چیده و سرتاسهای فلزی قدیمی هم داخل گونیها قرار داده است. یک شیرینی فروش با ۵۰ سال سابقه، شیرینیهای «زبان» و «پاپیونی» را داخل ویترینش که همچنان در آن مهتابیهای سبز کار شدهاند، چیده است که شما را یکباره به دهههای ۶۰ و ۷۰ تهران پرت میکند. بوی نان تازه «تافتون» هم در کل بازارچه پیچیده است و حال وهوای نوستالژیک را بیشتر میکند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر