سولماز ساکت، شهروند خبرنگار، تهران
عمارتی قدیمی و بازسازی شده با حیاطی بزرگ و حوضی باصفا، میزهایی کوچک و بزرگ در جایجای حیاط که در زیر هر میز سیستم گرمایشی کوچکی قرار داده شده است و گرمای آن زمستان را دلنشینتر میکند. اینجا «عمارت شمسا» در خیابان کارگر شمالی است. یک عمارت فرهنگی که غیر از کافه روباز و مفرحش، کتابخانه، کتابفروشی و مکانی برای برگزاری کارگاههای هنری دارد. عمارت شمسا به دلیل شیوع گسترده کرونا چند وقتی تعطیل بود و حالا بیست روزی میشود که کارش را از سر گرفته است.
***
میز و صندلیهای کافه در حیاط عمارت قدیمی چیده شده، آشپزخانه و کتابخانه و کتابفروشی جزء اندرونیهای این عمارت است. میزهای مثل سایر کافههایی که اخیرا در عمارتهای قدیمی پا گرفتهاند، به نام شاعران و ترانهسرایان مزین شده است. میزی که پشت آن مینشینم، مزین به نام «حسین منزوی»، شاعر و ترانهسرای نام آشنا و معاصر است. روی میز با نقش و نگارهای کاشیهای ایرانی تزیین شده است و همه این المانهای نوستالژیک در یک حیاط قدیمی حال و هوای خوبی میسازد. مشتریهای کافه میتوانند از کتابهای کتابخانه بهطور رایگان استفاده کنند. اما به قول «ثمین» که از مشتریهای دائمی کافه است، کتابهای کافه موردپسند همه سلیقهها نیست. او میگوید: «راستش سبک کتابهایشان را دوست ندارم. یک خودسانسوری محسوس در انتخاب کتابها وجود دارد و اصلا جامع نیست. در حالی که کتابخانه عمومی باید برای سلیقه آدمهای مختلف کتاب داشته باشد، کتابهای اینجا بیشتر تم ملی-مذهبی دارد و فکر نمیکنم با ذائقه مخاطب اندک کتابخوان، همخوانی آنچنانی داشته باشد. به همین دلیل، با خودم کتابم را می آورم.» ثمین، سی و دو ساله است و لیسانس نقاشیاش را در خارج از ایران گرفته و یک سالی است که بازگشته است: « خانه پدری ما حوالی همین جا است . فعلا شغل ثابتی ندارم و در پیادهرویهای عصرانه با اینجا آشنا شدم و الان چند وقتی است که بعد از پیادهروی اگر اینجا باز باشد، میآیم یک فنجان قهوه میخورم و کتاب میخوانم. برخورد عوامل کافه و فضای اینجا خیلی دلنشین است. در کل حال آدم را خوب میکند؛ مخصوصا برای من که چند وقتی از ایران دور بودم، دو تا ویژگی منحصربهفرد دارد؛ اولی قهوه فوقالعاده و دومی معماری بینظیری که خیلی سال بود ندیده بودم.»
یکی از کارمندان این کافه در توضیح قدمت این بنا میگوید: «گفته میشود این عمارت متعلق به خاندان ملکمدنی از چشمپزشکان دوران قاجار و پهلوی بوده است و در سال هزار و دویست و هشتاد به سفارش اردشیرخان ملکمدنی به دست معماران قاجار پیریزی میشود.»
«سروناز» یکی دیگر از مشتریهای دائمی این کافه میگوید: «کافه در تعریف من جایی نیست که چای و کیک و قهوه و بستنی دارد؛ جایی است که حال آدم خوب میشود و فکر میکنم برای دیگران هم همین باشد. آن حوض زیبای وسط کافه، حوضی است که من را یاد گنجشکک اشیمشی و حوض نقاشیاش میاندازد. یاد فیلم «گوزنها» و رفاقت «سید» و «قدرت» و کلی تصویر و خاطره دوستداشتی میاندازد.» یکی از سختیهای دوران کرونا برای سروناز که اینجا را تبدیل به پاتوق دائمی کرده، بسته شدن همین کافه بوده است: «من به صورت فعال از برنامههای این کافه استقبال میکنم. مثلا برنامه شب یلدای پارسال کافه عالی بود. همه حیاط را کرسی گذاشته بودند. آنقدر برنامههای باحال در این حیاط مصفا اجرا شد که شب یلدای امسال که همهجا تعطیل بود، من فقط عکسهای کافه را نگاه کردم. موضوع دیگر اینکه اینجا فقط کافه نیست. من چند باری در کارگاهها و ورکشاپهایی که اینجا برگزار شده شرکت کردم و بسیار یاد گرفتم. گویندگان رادیو، بازیگران، دوبلورها، بچههایی که پادکست ضبط میکنند، اینجا کارگاه دایر میکنند و بسیار یاد میدهند.»
کارگاه طبقه دوم عمارت قرار دارد. یک اتاق بزرگ با صندلیهایی شبیه کلاس درس. یکی از کارکنان میگوید: «گروههای مختلف هنری و فرهنگی برای برگزاری ورکشاپ میتوانند کارگاه را اجاره کنند.»
«امیررضا» فارغالتحصیل سینما است و فیلمهای تبلیغاتی صنعتی میسازد. او یکی از برگزارکنندگان ورکشاپ در عمارت شمسا بوده است:«بسیار زیبا است و من یک ورکشاپ سهروزه در این عمارت با دوستانم برگزار کردم که بسیار به ما خوش گذشت و فضای این مجموعه بسیار مناسب برای کارگاههای هنری مخصوصا فیلمسازی است.» او مکثی میکند و میگوید:« در فیلمسازی تبلیغاتی صنعتی یا تجاری جذابیت بصری آنچه به تصویر کشیده میشود، پررنگترین المان در موفقیت فیلم تبلیغاتی است و بالطبع چون کارگاه ما راجع به این موضوع است، در این فضا بهتر میتوانیم مفهوم را منتقل کنیم؛ چون این عمارت و احوال آن، استفاده درست از اشیا و چیدمان دلنشین و گرم آنها، سرعت انتقال مفهوم را در کلاس راحتتر میکند.»
«رزا» با دوستانش دورههای گویندگی گذراندهاند و در فضای مجازی پادکست تولید میکنند و مخاطبان زیادی هم دارند. رزا در مورد عمارت شمسا میگوید: «ما پادکست فرهنگی و هنری تولید میکنیم و هفتهای یک اپیزود میسازیم که عموما راجع به سینما، تئاتر و یا موسیقی است و خدا را شکر مخاطبان را هم پیدا کردیم. چند وقت پیش برای سنجش میزان مخاطبمان، کارگاه عمارت شمس را کلا رزرو کردیم و بخشهایی از اپیزود آخر را به صورت لایو اجرا کردیم و در فضای مجازی برای این برنامه بلیتفروشی کردیم. مراسم بینظیری بود و خیلی از طرفدارانمان آمده بودند.»
تنها اتاق مربوط به کافه که در قسمت اندرونی عمارت قرار دارد، معمولا خالی است. با این که هوا سرد است؛ اما مشتریان کافه شمسا ترجیح میدهند داخل حیاط و کنار حوض بنشینند، پتوهای نازک کافه را روی دوش بیاندازند و چای و قهوه داغ سفارش دهند. یکی از کارمندان کافه درباره اتاق اندرونی میگوید: «اینجا بیشتر برای مراسم است. یعنی وقتی عدهای تولد دارند و میخواهند کنار هم بنشینند فضای داخل را انتخاب میکنند؛ اما خب مشتریها در کل حیاط را ترجیح میدهند دلشان میخواهد پای حوض نقاشی بنشینند و صدای باد را بشنوند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر