سمیه صفاری، شهروند خبرنگار ، تهران
ساختمانی دو طبقه با آجرهای بهمنی، پنجرههای چوبی و پردههای گلدار، همراه با درِ آبی فیروزهای و گلدانهای شمعدانی پشت پنجره، تصویر کمتر دیده شدهای از معماری و تزیین خانههای امروز تهران است. وجود خانهای با این ویژگیها در کوچه شاهد، خیابان وصال شیرازی، ناگزیر توجه هر رهگذری را به خود جلب می کند. این جا خانه-موزه خیمهشببازی ایران است.
***
خانه-موزه خیمهشببازی ایران در ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ به وسیله «ستاره اسکندری»، «شهرزاد مبرهن» و «سیاوش ستاری» در قالب یک نهاد خصوصی راهاندازی شده است. در طبقه پایین این ساختمان، کافه «مانا» قرار دارد که پاتوق هنرمندان و علاقهمندان به بازدید از خانه-موزه خیمهشببازی ایران است.
سهیل ۳۴ ساله از مشتریهای کافه مانا است. او در مورد خانه-موزه اینطور میگوید: «من ادبیات نمایشی خواندهام و عاشق فضاهای اینچنینی هستم. البته مثل بیشتر آدمهای دیگر، شغلم مرتبط با رشته تحصیلیام نیست. من هم در روزهای تعطیل و اوقات فراغتم معمولا به جاهای اینچنینی سر میزنم و برای کل هفته انرژی میگیرم.»
سهیل معتقد است که برپاکنندگان این خانه-موزه، کار بزرگی کردهاند و هنر خیمهشببازی را که سابقهاش به قرن پنجم و ششم هجری و آثار «خیام» و «نظامی» برمیگردد و متاسفانه در دهه اخیر در حال از بین رفتن بود، بهوسیله این خانه-موزه احیا کردهاند. او در این زمینه اینطور توضیح میدهد: «اگر سری به طبقه بالا بزنید در قسمت کلاسهای اموزشی میبینید که علاقمندان به این هنر توسط اساتید درحال آموزش هستند. در حالی که از نیمه دهه هفتاد به این ور، شاید خیلی از بچهها، بهجز اشارهای کوتاه در کتابهای درسی هیچ تصویر دیگری از خیمهشببازی نداشتند. ولی حالا با آغاز این حرکت، یکی از میراثهای ناملموس ایرانی که دارای شهرت جهانی است، حفظ میشود و چهبسا به شکل کاملتر و خلاقانهتری به نسلهای بعدی منتقل میشود.»
«میترا»، مادر رها، هنرجوی خیمهشببازی است. او در مورد آشنایی با این مرکز اینطور میگوید: «ما در همین خیابان زندگی میکنیم و من و همسرم به هنرهای نمایشی و تئاتر و سینما خیلی علاقهمند هستیم و اولین باری که به اینجا آمدیم دیدن این عروسکها وتمرین نمایش خیمهشببازی، برای ما بسیار خاطرهانگیز و برای رها هم خیلی جذاب بود.» میترا جذابیت دیداری و شنیداری معروفترین شخصیت عروسکی در خیمهشببازی ایرانی، یعنی «مبارک»، غلامِ بارگاه «سلیم خان» و صدای سوتکی او را بسیار بیشتر از طنزهای یکبار مصرف تلویزیون و شوخیهای مبتذل فضای مجازی میداند و در این زمینه میگوید: «هیچکس منکر توانمندیهای نسل جدید نیست و نمیخواهد باشد؛ اما میل به راحتطلبی و شاید حضور پررنگ تکنولوژی در زندگی امروز، خیلی وقتها اصالت را در زمینههای مختلف کم رنگ کرده است. وقتی سر کلاسها با دخترم مینشینم و میبینم اساتید، تنها با دو یا چهار تکه نخ متصل به پسایی و تکه چوبی میان دستان عروسکگردان و سوتی در دهانشان قادر به خلق چه جاذبههایی هستند، بابت کمرنگ شدن این هنر و هنرهایی از این دست در جامعه واقعا تاسف میخورم.»
یکی از اساتید هنرهای نمایشی در مورد خانه-موزه خیمهشببازی ایران میگوید: «ما امانتدار انتقال هنرهای بومی و اصیل سرزمینمان به نسلهای بعدی و اشاعه آن در سراسر دنیا هستیم؛ ولی متاسفانه با اهمال و ریزبینی مسئولین خیلی از هنرهای قدیمی و با اصالت در حال کمرنگ شدن و از بین رفتن است. امیدوارم با فعالیت خانه خیمهشببازی ایران، این هنر از گزند نادیده گرفته شدن و به دست تاریخ سپرده شدن در امان بماند.»
او دلیل کمرنگ شدن خیمهشببازی در ایران را تیغ گزینشهای سیاسی و اجتماعی از بعد از «دوره قاجار» به این طرف میداند و میگوید: «شجاعت و شوخطبعی مبارک، این پسرک سرخپوش، صدای مردم ستمدیده جامعه بود و همین مساله پررنگترین دلیل استقبال مردم از هنر خیمهشببازی بود. در همان روزگار قدیم، حتی گاهی خیمهگردان بساطش را در روزهای عادی سر کوچه و خیابان و بازار و میدان پهن میکرد و نمایشی از بداهه راه میانداخت و با توجه به شرایط و اتفاقات روز، به شاه و وزیر و اعیان میتاخت وبا کمک پا خیمهایها، ملت را سیر میخنداند.»
«ترانه» دانشجوی سال آخر سینما است و پایان نامهاش را با موضوع خیمهشببازی در دوران معاصر انتخاب کرده است و در این مورد میگوید: «برای پایاننامهام تحقیقات زیادی انجام دادم وجالبترین نکتهای که دریافت کردم این بود که فلسفه وجود صفیر یا همان سوتکی که بهوسیله آن صحبت عروسکها به گوش میرسد؛ این بوده است که در هنر خیمهشببازی معمولا انتقادات تند سیاسی و اجتماعی از زبان عروسکها مطرح میشده است و بیان شاد و طنزآور و گاه غیرواضح عروسکها با این سوتک، تابآوری این نقدها را برای مسئولان وقت قابلتحملتر میکرده است. حتی گاهی آنقدر انتقادها تند بوده است که پاخیمهای، مرشد و بابا صحبتهای عروسک را، به صورت تلطیفشده و با سانسور برای تماشاچیان بازگو میکرده است.» او معتقد است که پررنگترین دلیل حذف و کمرنگ شدن این هنردر دوران معاصر همین مساله بوده است و الان هم نمایشهایی که درخانه-موزه خیمهشببازی تمرین میشود و به هنرجویان آموزش داده میشود، نسخه ساده از نمایشهای قدیمی همچون «بارگاه سلیم خان» و «عروسی فرخ خان» است.
ترانه در پایان صحبتهایش در مورد خیمهشببازی اینطور میگوید: «هنری با این میزان از قدمت در هر دوره تاریخی، بسته به میزان انتقادپذیری مسئولان حکومت دستخوش تغییراتی شد. در دهه چهل تا اواخر دهه پنجاه با چند درجه تنزل به مراسمی در شب عروسی و سور به دنیا آمدن بچهها و میهمانیها تبدیل شد و به مرور زمان همان جایگاه را هم از دست داد.
وجود خانه خیمهشببازی ایران نعمت بزرگی برای حفظ و ارتقای این هنر دیرینه است و این مجموعه با تمام توان از طریق گردآوری اسناد و آثار مربوطه، مستندنگاری و نگهداری آثار، کمک به پژوهشگران و آموزش خیمهشببازی به هنرجویان سعی در زنده نگهداشتن این هنردارد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر