«محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی روز یکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹ در گفتوگو با «لطفالله نجفیزاده»، خبرنگار شبکه «طلوعنیوز» افغانستان مدعی شد: «مجلس خبرگان رهبری شبیه کالج الکترال در امریکا، هر دو با رای غیرمستقیم مردم، رهبر و رییس جمهوری را انتخاب میکنند.»
مجلس خبرگان رهبری رهبر جمهوری اسلامی را برمیگزیند و «کالج انتخاباتی» یا مجمع برگزینندگان ایالات متحده امریکا (Electoral College) رییس جمهوری امریکا را انتخاب میکند.
ظریف در مصاحبهای با تلویزیون طلوعنیوز افغانستان گفته است: «در جمهوری اسلامی حتی مقام ولایت فقیه توسط خبرگان منتخب از سوی مردم انتخاب میشود. ما هیچ سمتی غیر انتخابی و هیچ سمتی دایمی در جمهوری اسلامی نداریم. رهبر طبق قانون اساسی هم توسط مجلس خبرگان رهبری انتخاب میشود، هم میتواند توسط مجلس خبرگان برکنار شود.»
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به مجری که انتخاب رهبر با رای مردم را رد کرد، گفت «رای مستقیم مردم؟ مگر در امریکا، رای الکترال کالج، رای مستقیم مردم است؟»
آیا سمت دایمالعمر نداریم؟
ظریف در همین چند جمله گفته است هیچ سمت دایمی در جمهوری اسلامی وجود ندارد در حالی که رهبری «علی خامنهای» همچون «روحالله خمینی»، مادامالعمر است مگر اینکه خود بخواهد از سمتش کنارهگیری کند. بسیاری دیگر از سمتها در جمهوری اسلامی عنوان مادامالعمر ندارند اما در عمل تا پایان عمر افراد در اختیار آنها است؛ به طور مثال، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام تا آخر عمر «اکبر هاشمی رفسنجانی»، در اختیار او بود و «احمد جنتی»، دبیر شورای نگهبان محدودیتی برای ماندن در این سمت تا پایان عمر ندارد.
شکلگیری و کارکرد مجلس خبرگان رهبری و کالج الکترال
اما ادعایی که محور این گزارش قرار دارد، نکته ظریف در مقایسه مجلس خبرگان رهبری و کالج انتخاباتی است که به زعم ظریف، هر دو بالاترین مقام کشورهای ایران و امریکا را با رای غیرمستقیم مردم انتخاب میکنند. اما آیا این دو در یک تراز هستند؟
مجلس خبرگان رهبری در جمهوری اسلامی ایران مطابق اصل ۱۰۷ «قانون اساسی»، مسوول انتخاب رهبر است و بر روی کاغذ اختیار نظارت بر عملکرد و عزل او را هم دارد. این مجلس دارای ۸۸ کرسی است که در اختیار فقهایی قرار دارند که صلاحیت نامزدی آنها در انتخابات از سوی شورای نگهبان تایید شده و سپس افرادی که این شورا تشخیص داده است، به رای مستقیم مردم گذاشته میشوند.
شورای نگهبان ۱۲ عضو دارد که نیمی از آنها «فقیه» هستند و مستقیم از سوی رهبر منصوب میشوند و نیم دیگر از سوی رییس قوه قضاییه که وی هم منصوب رهبر است، به مجلس شورای اسلامی معرفی میشوند تا نمایندگان از میان افراد معرفی شده، شش نفر را به صورت متناوب انتخاب کنند و به عضویت شورای نگهبان درآورند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی خود از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت شده و سپس توانستهاند در انتخابات شرکت کنند.
به این ترتیب، نمایندگان مجلس خبرگان اعضای دستچین شده شورای نگهبان هستند که این شورا در نظر و عمل، بازوی نظارتی و اجرایی رهبر در برگزاری انتخابات است. به بیان دیگر، مجلس خبرگان از میان افرادی تشکیل شده است که با یک واسطه، انتخاب رهبر هستند و انتخابات آن ویژگی یک انتخابات آزاد را ندارد بلکه در مرحله نهایی شکلگیری این مجلس، انتخاب اعضای آن که قبلا به صورت غیرمستقیم توسط رهبر برگزیده شدهاند، به شکل صوری به انتخاب عمومی شهروندان سپرده میشود.
این مجلس با چنین ویژگی در انتخاب اعضا، باید رهبر بعدی جمهوری اسلامی را انتخاب کند و قانونا اختیار دارد که عملکرد رهبر فعلی را بررسی و در صورت صلاحدید، وی را از این سمت عزل کند. اکبر هاشمی رفسنجانی در دوره کوتاهی که در اواخر دهه ۱۳۸۰ به ریاست این مجلس رسیده بود، از امکان نظارت خبرگان نه بر شخص رهبر بلکه بر نهادهای تحت امر او گفته بود اما در مدت سه و سال نیم که رییس مجلس خبرگان بود، در اعمال این نظارت ناکام ماند و این ناکامی را با افکار عمومی در میان گذاشت.
مجلس خبرگان رهبری پس از مرگ رهبر فعلی باید جانشین او را انتخاب کند اما روند انتخاب این جانشینی با تعیین نامزدهایی در دو کمیسیون آن آغاز میشود که اسامی این نامزدها حتی برای دیگر نمایندگان مجلس خبرگان تا روز رای گیری محرمانه است.
از زمان تاسیس مجلس خبرگان که چهار دهه از آن میگذرد، این مجلس تاکنون صرفا یک بار رهبر جمهوری اسلامی را انتخاب کرده است.
انتخاب علی خامنهای به عنوان دومین رهبر جمهوری اسلامی در خرداد ۱۳۶۸ در حالی رخ داد که مطابق قانون اساسی، رهبر میبایست از میان مراجع تقلید انتخاب میشد در حالی که خامنهای مرجع تقلید نبود. چند هفته پس از این انتخاب، قانون اساسی ایران تغییر کرد و شرط مرجعیت از آن حذف شد و رهبری خامنهای بار دیگر به رایگیری گذاشته شد. اما مجلس خبرگان رهبری در اولین و تنها انتخاب خود تا این تاریخ دست به عملی غیرقانونی زد؛ به بیان دیگر، مجلسی که انتخاب اعضای آن به صورت غیر دموکراتیک انجام میشود، در تنها ماموریتی که تاکنون داشته، در مغایرت با قانون اساسی عمل کرده و نتوانسته است وظیفه نظارتی بر رهبر را هم انجام دهد و جز تمجید و تعریف از مقام مافوق، به مسوولیت قانونی خود عمل کند.
اما کالج انتخاباتی یا مجمع برگزینندگان ایالات متحده امریکا متشکل از ۵۳۸ رای است که این تعداد، مجموع آرای الکترال ۵۰ ایالت است. هر ایالت بنابر میزان جمعیت خود در این کالج سهم دارد؛ یعنی ایالتهایی با جمعیت کمتر سهم کمتری هم در تعیین نهایی رییس جمهوری امریکا دارند و ایالتهای پرجمعیتتر نقش تعیینکنندهتری مییابند؛ به طور مثال، ایالت کالیفرنیا که ایالت پرجمعیتی است، ۵۵ رای در کالج الکترال دارد اما ایالت کم جمعیت وایومینگ فقط دارای سه رای در کالج الکترال است. هر نامزدی که در هر ایالت بیش از ۵۰ درصد رایها را بیاورد، تمامی آرای مجمع برگزینندگان یا کالج الکترال آن ایالات را هم به دست آورده است.
رییس جمهوری برگزیده امریکا فردی است که در نهایت دست کم ۲۷۰ رای از مجموع ۵۳۸ رای مجمع برگزینندگان را کسب کرده باشد. مجمع برگزینندگان محصول اعمال نفوذ هیچ شخص و فردی نیست و انتخاب آن بر اساس سلیقه اعضای آن انجام نمی شود و نتیجه آن چیزی جز جمعبندی آرای شهروندان امریکایی نیست. به بیان دیگر، کالج انتخاباتی یا مجمع برگزینندگان ایالات متحده امریکا مجلس نمایندگانی نیست که بر اساس سلیقه شخصی یا به صورت دستوری نفر اول کشور را انتخاب کند.
آیا مجلس خبرگان و مجمع برگزینندگان مشابه یکدیگر هستند؟
ظریف به طور تلویحی گفته است که مجلس خبرگان رهبری در جمهوری اسلامی و کالج انتخاباتی یا مجمع برگزینندگان در ایالات متحده هر دو به صورت غیرمستقیم نفر اول کشور را انتخاب میکنند که بر اساس توضیحاتی که داده شد، برداشتی کاملا غلط است.
مجلس خبرگان نمایندگانی هستند که به طور غیرمستقیم از سوی رهبر جمهوری اسلامی وارد این مجلس شدهاند و قرار است از میان افرادی که گروه محدودی در این مجلس پیشنهاد میکنند، رهبر بعدی جمهوری اسلامی را انتخاب کنند.
نفر اول کشور بر خلاف گفتههای ظریف، محصول انتخاب غیرمستقیم شهروندان ایرانی نیست بلکه نتیجه یک انتصاب از پیش تعیین شده است که با ظاهر بسیار ضعیف دموکراتیک، تلاش شده است حاصل رای غیرمستقیم شهروندان در انتخاب رهبر مادامالعمر جمهوری اسلامی جا زده شود. بر خلاف این مجلس، کالج انتخاباتی یا مجمع برگزینندگان ایالات متحده یک ساختار شفاف انتخاباتی است که بازتاب رای مردم امریکا است وهیچ عامل دیگری نتیجه آن را رقم نمیزند و نفر اول کشور را تعیین نمیکند.
جمعبندی
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی روز یکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹ در گفتوگو با لطفالله نجفیزاده، خبرنگار شبکه طلوعنیوز افغانستان مدعی شد: «مجلس خبرگان رهبری شبیه کالج الکترال در امریکا، هر دو با رای غیرمستقیم مردم، رهبر و رییس جمهوری را انتخاب میکنند.»
او همچنین مدعی است در ایران مقام غیرانتخابی و دایمی نداریم.
مجموعه بررسیهای «ایرانوایر»، ادعاهای محمدجواد ظریف درباره نبود مقام مادامالعمر در جمهوری اسلامی و گفته او درباره شباهت مجلس خبرگان و کالج الکترال را تایید نمیکند. نحوه تشکیل و انتخاب رهبر در مجلس خبرگان رهبری هیچ شباهتی به کالج الکترال امریکا ندارد و این مقایسه درست نیست.
بنابراین، «ایرانوایر» به ادعای محمدجواد ظریف که مجلس خبرگان رهبری را مثل کالج الکترال امریکا، مسوول انتخاب غیرمستقیم نفر اول در ایران خوانده بود، نشان «گمراه کننده» میدهد.
گمراه کننده: موردی که ممکن است از واقعیاتی خاص در اظهارات استفاده شود تا ادعای نادرست یا غیر قابل اثبات دیگری را القا کند.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره روششناسی راستیآزمایی در «ایرانوایر»، اینجا کلیک کنید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر