دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی تجربهای به درازای عمر این نظام دارد. این ماشین با جنگ ایران و عراق به منظور بسیج مردم برای مشارکت در جنگ تقویت شد و از آن پس، روز به روز وسعت یافت.
بسیاری از رسانهها در جمهوری اسلامی ماشین پروپاگاندا هستند نه رسانه؛ زیرا رسانه اساسا رویکرد ایدئولوژیک ندارد. دستگاههای پروپاگاندای جمهوری اسلامی، از شبکههای مختلف ماهوارهای تا منابر نماز جمعه، نهادهای موسوم به «آموزشی و پژوهشی»، اعزام مبلغان و تربیت کارشناسان در موسساتی مانند «جامعة المصطفی العالمیه» که کارکرد درونمرزی و برونمرزی دارند، در این سلسله یادداشتها بررسی میشوند.
این یادداشت به تریبونهای نماز جمعه اختصاص دارد.
***
در هر نظام سیاسی رسانههایی وظیفه اطلاعرسانی را بر عهده دارند. در نظامهای دموکراتیک، غیر از رسانه رسمی و دولتی، رسانههای دیگر حوزه واگویه کردن سیاستهای رسمی دولت نیستند. در چنین نظامهای سیاسی، بسیار دیده شده است که رسانهای در مقابل سیاست رسمی دولت ایستاده و بابت آن نیز توبیخ نشده است. اما در نظامهای استبدادی ماجرا به شکلی دیگر است.
از رسانههای دولتی گرفته تا رسانههای غیردولتی، از نظام آموزشی گرفته تا ابزار هنر و نهاد دین، همه در راستای اهداف نظام به کار گرفته میشوند؛ موضوعی که از آن میتوان به عنوان «ماشین پروپاگاندا» نام برد. دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی نیز عینا از این قبیل است.
تردیدی نیست که دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی، ساخت و ساختار گسترده و در عین حال پیچیدهای دارد. ماشین پروپاگاندای جمهوری اسلامی منحصر به رسانههای سمعی، بصری و مکتوب نیست. برای مثال نهاد دین و هر آنچه پیرامون آن است (از قبیل حوزههای تربیت طلاب، مساجد، آیینهای مذهبی و...) همگی ذیل دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی قرار میگیرند.
به بیان دیگر، در نظامهای دموکراتیک اولا رسانه نقش مستقل از دولت دارد و ثانیا نظام آموزشی، هنر و نهاد دین قرار نیست در راستای اهداف دولت کار کنند. در مقابل، در نظام استبدادی جمهوری اسلامی، نه رسانه آزاد است و نه نهادهای آموزشی، هنری و دینی میتوانند مستقل از حاکمیت زیست کنند. با این توصیف، آنچه در یک نظام استبدادی مانند جمهوری اسلامی وجود دارد، ماشین پروپاگانداست.
پروپاگاندا چیست و اهداف آن چیست؟
پروپاگاندا (Propaganda) را نباید «تبلیغ» معنا کرد. پروپاگاندا در سادهترین تعریف «جهت دادن» به اذهان عمومی با استفاده از تکنیکهای ویژه (از قبیل مغلطه، بزرگنمایی، کوچکنمایی، دروغ بزرگ، بمباران خبری، برچسب زدن، کلیگویی، هراسافکنی و...) است. از این رو، پروپاگاندا را شاید بتوان «بوق تبلیغاتی» معنی کرد که هدف آن، ایجاد نوعی اطاعت کورکورانه در مردم است، نه اطلاعرسانی غیرجانبدارانه.
با این توصیف، در این نوع از تبلیغ، اطلاعرسانیِ بیطرفانه وجود ندارد. برعکس، هدف جهت دادن به اذهان عموم مردم به منظور نفوذ بر آنها است. به بیان دیگر، پروپاگاندا عبارت است از «بسیج افکار عمومی» برای منظوری که دولت استبدادی به دنبال آن است؛ چه درست باشد و چه نادرست. در این روش از تبلیغ، واقعیتها بهطور گزینشی بیان و بازنمایی میشوند. بنابراین، پروپاگاندا شکلی از تبلیغ نیست که در آن اقناع مخاطب هدف باشد.
در روش اقناعی حق پرسشگری و تشکیک، حقی شناخته برای مخاطب است، در حالی که در روش پروپاگاندا، شکل دادن به ذهن مخاطب آنگونه که دولت میخواهد، هدف است. این یعنی مخاطب باید آنگونه ببیند و بیاندیشد که دولت میخواهد. نمونه بارز چنین حکومتی را میتوان دستگاه تبلیغاتی آلمان هیتلری و اتحاد جماهیر شوروی دانست.
جمهوری اسلامی و عنصر تبلیغات
جمهوری اسلامی برایند انقلاب اسلامی است. دو عنصر پیشران انقلاب اسلامی تا پیش از پیروزی انقلاب عبارت بودند از روحانیت و بازار. با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی، عنصر سومی به عنوان پیشران نظام تازهتاسیس افزوده شد: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
در مثلث یادشده، روحانیت در قاعده قرار دارد و ابزار سرمایه (بازار) و قوه قهریه (سپاه) دو بازوی آن هستند.
روحانیت و امر تبلیغ
روحانیان شیعه ایران پیش از انقلاب، نه تنها با مفهوم «تبلیغ» ناآشنا نبودند، بلکه مهارتی بسیار در امر تبلیغ دینی داشتند. آنها برداشت خود از اسلام را حتی تا عمق روستاها میبردند. آنها از این مهارت برای ارتباط برقرار کردن با عامه مردم و همچنین نفوذ در آنها استفاده میکردند. از چنین پدیدهای در فرهنگ کلیسا با نام میسیونری (Missionary) نام برده میشود.
میسیونر یا مبلغ مذهبی عضوی از یک گروه مذهبی است که به مناطق مختلف اعزام میشود تا موجبات گرویدن غیرمسیحیان به مسیحت را فراهم آورد. روحانیت شیعه نیز که در دولت پهلوی نهادی مستقل از دولت بود و در نتیجه منبع درآمدی جز جیب مردم نداشت، با ارتزاق از راه تبلیغ دین، به ویژه ایام سوگواری در ماههای محرم و صفر، با پدیده تبلیغ به خوبی آشنا بود و از این طریق کسب درآمد میکرد. گو این که بیشتر آنها امر تبلیغ را در شهرها و روستاهای کشور پی میگرفتند. اندک روحانیانی نیز بودند که تبلیغ را در خارج از کشور انجام میداند. دو نمونه آنان «محمد بهشتی»، عضو شورای انقلاب، و «محمد خاتمی»، رئیسجمهور پیشین، هستند که در «مرکز اسلامی هامبورگ» از پیش از انقلاب به ترویج و تبلیغ پرداختند.
نماز جمعه: تریبون پروپاگاندا
به شرحی که گفته شد، روحانیت شیعه از گذشته، از فن سخنوری (خطابه) به خوبی بهره میبرده است و میبرد. با این توضیح، هنگامی که روحانیت شیعه قدرت سیاسی را در ایران در دست گرفت، از کارکرد سخنوری به خوبی آگاه بود و آن را به عنوان ابزاری تاثیرگذار در دست داشت. جالب این که با تاسیس دانشگاه بینالمللی المصطفی (جامعة المصطفىٰ العالمية) که از سرتاسر جهان دانشجو (طلبه) میپذیرد، روش سخنوری و خطابه به عنوان یک ماده درسی به طلاب خارجی تدریس میشود (درباره دانشگاه المصطفی در یادداشت جداگانهای به تفصیل بحث خواهد شد.)
به روایت آیتالله «منتظری»، انتصاب «علی خامنهای» به عنوان امام جمعه تهران صرفا به دلیل توانایی او در فن سخنوری بود، وگرنه او سابقه چندان درخشانی در مبارزات پیش از انقلاب نداشت و از این رو، او عضو شورای انقلاب نبود. این قدرت سخنوری او بود که موجبات ترقی او تا رهبری جمهوری اسلامی را در کنار پیوندی که با نظامیان برقرار کرد، فراهم آورد. از این مثال میتوان دریافت که روحانیت شیعه و ابزار تبلیغ دینی به ویژه از طریق سخنوری ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند.
بی دلیل نبود که آیتالله «خمینی» تنها چند ماه پس از استقرار جمهوری اسلامی فرمان برپایی نخستین نماز جمعه را در ۵مرداد۱۳۵۸ در تهران داد. پس از تهران، برپایی نماز جمعه در تک تک شهرهای کوچک و بزرگ در دستور کار نظام نوپا قرار گرفت، تا آنجا که اینک «ستادهای نماز جمعه کشور» به عنوان بخشی از دستگاه عریض و طویل رهبری زیر نظر علی خامنهای کار میکنند. او تک تک امامان جمعه را منصوب میکند.
برای مثال تنها در سطح استان تهران، نماز جمعه در ۴۰ شهرستان برپا میشود. تعدد و تکثر نمازهای جمعه را که هر هفته در سراسر ایران برپا میشود که آمار آن را میتوان در وبسایت «ستادهای نماز جمعه کشور» یافت. بر اساس این دادهها، در۷۸۰ نقطه كشور هر هفته نماز جمعه برپا میشود. از این رو، ستاد مزبور تاسیس شد تا رسیدگی و سامان دادن به این تعداد بسیار رویداد هفتگی را در سراسر کشور سامان دهد. این خود گویاست که امامان جمعه هر هفته با به کار بستن ابزار سخنوری، تلاش دارند رابطه مستقیمی بین مردم و حاکمیت برقرار کنند. این در حالی است که «شورای سیاستگذاری ائمه جمعه» هر هفته تا پیش از اقامه نماز جمعه، چارچوب مواضعی را که امامان جمعه باید در نماز جمعه به مردم بگویند، به آنها ابلاغ میکند.
«ستادهای نماز جمعه کشور» و «شورای سیاستگذاری ائمه جمعه» دو بازوی پروپاگاندای دفتر رهبری هستند، با این تفاوت که اولی مدیریت برگزاری نمازهای جمعه را و دومی مدیریت گزینش امامان جمعه و سامان دادن به سخنرانیهای آنها را در نمازهای جمعه تدارک میبیند. اخیرا (۱۳۹۶) رهبر جمهوری اسلامی با انتصاب روحانی جوانی به نام «محمد جواد حاجعلیاکبری» مبادرت به جوانگرایی در امامان جمعه کشور کرده است. او خود از سوی علی خامنهای به عنوان یکی از چندین امام جمعه موقت تهران برگزیده شده است (ستاد و شورای مزبور غیر از «مرکز رسیدگی به امور مساجد» است.)
ستاد نماز جمعه کشور
«ستاد نماز جمعه کشور» در اسفند ۱۳۷۱ به حکم علی خامنهای تاسیس شد. دبیرخانه این شورا جنب «بیت رهبری» قرار دارد. تا پیش از آن، هیچ نهادی به عنوان نهاد سیاستگذاری امامان جمعه وجود نداشت. از اینرو، گاه یک امام جمعه به دلخواه خود سخنی بر زبان میآورد که موضع نظام تلقی میشد. اما پس از تاسیس این شورا، نماز جمعه را میتوان تریبون رسمی نظام جمهوری اسلامی دانست. در سند انتشاریافته در سایت این شورا چنین آمده است که: «تریبون نماز جمعه صرفا منعکسکننده مواضع رهبری و حاکمیت نظام اسلامی محسوب میشود.» این سند همچنین تصریح دارد که وظیفه شورا «حفظ و تقویت گفتمان انقلاب اسلامی، اصل و ارکان نظام جمهوری اسلامی» است. این سند، وظیفه شورا را صیانت از «حریم ولایت» دانسته و آن را رکن رکین انقلاب اسلامی توصیف نموده است. همچنین این شورا وظیفه خود را تبیین «عمق استراتژیک نظام جمهوری اسلامی در منطقه و جهان» دانسته است. با چنین توضیحاتی، بسی روشن است که نماز جمعه در نظام جمهوری اسلامی یکی از ارکان مقوم این نظام سیاسی است و نه صرفا یک عبادت. به عبارت دیگر، نظام جمهوری اسلامی با نامیدن این تریبون سیاسی به عنوان «نماز»، عبادت مردم را سویه سیاسی از نوع آنچه خود میپسندد، میدهد.
با توجه به وظیفه مهمی که رهبر به این شورا واگذار کرده است، جای شگفتی نیست که چرا هیچ گزارش دقیقی از هزینههای جاری دفاتر امامان جمعه و حقوق ماهانهای که آنها دریافت میکنند، در دسترس نیست. تنها چیزی که میدانیم این است که این ستاد دارای ردیفی خاص در بودجه سالانه کشور است و سالانه مبالغ هنگفتی به آن تعلق میگیرد. برای نمونه، بودجه این ستاد در سال ۱۳۹۷ رقمی نزدیک به ۴۰۰ میلیارد ریال بود. اما صرفنظر از این بودجه، امامان جمعه معمولا نقش مهمی در اقتصاد شهرستان یا استان خود ایفا میکنند. گاه به طور جسته و گریخته اخباری از دست داشتن یک امام جمعه در معاملات کلان به بیرون درز میکند. اما از این گذشته، چرخش مالی ستاد نماز جمعه و درآمد امامان جمعه همواره یکی از رازهای مسکوت است.
در طول این سالهای دراز هرگز دیده نشده است که امام جمعهای صدای معترض باشد، جز در دو مورد؛ یکی هنگامی که «سید جلالالدین طاهری»، امام جمعه اصفهان، در تیر ماه ۱۳۸۸ در اعتراض به انتخاب مجدد «احمدینژاد» صدای معترضان شد و از مقام خود کنارهگیری کرد. مثال دیگر، «اکبر هاشمی رفسنجانی» بود که به دلیل سخنانش پس از انتخابات جنجالی ریاستجمهوری ۱۳۸۸، همراه با صدای معترضان شد و پس از آن برای همیشه از اقامه نماز جمعه تهران محروم شد و سرانجام به طرز مشکوکی درگذشت.
سویه سیاسی نماز جمعه، برتر از سویه عبادی
به شرحی که گفته شد، چنین گسترهای از برپایی منظم نمازهای جمعه در پیش از انقلاب در ایران وجود نداشت. در پیش از انقلاب گهگاه یکی دو تن از روحانیان سرشناس در اندازه محدود، نماز جمعه را در گوشهای از شهر با تعداد اندکی نمازگزار برگزار میکردند. مهم این است که آن نماز جمعهها مطلقا سویه سیاسی نداشتند.
اما پس از استقرار نظام دینی جمهوری اسلامی، از همان آغاز توجه ویژهای به موضوع نماز جمعه شد تا آنجا که یک به یک نماز جمعه در شمار زیادی از شهرها برگزار شد و دو نهاد«ستادهای نماز جمعه کشور» و «شورای سیاستگذاری ائمه جمعه» با دستور رهبر جمهوری اسلامی برای سامان دادن به نمازهای جمعه کشور تاسیس شدند. این دو نهاد از بودجه دولتی اداره میشوند و هر دو زیر نظر مستقیم رهبر هستند تا با سامان دادن به نمازهای جمعه، بلندگویی برای پروپاگاندای نظام، اما به نام عبادتی به اسم «نماز» باشند.
به عبارت دیگر، در این رویداد هفتگی گسترده، «سویه عبادی» آن، چندان که «سویه سیاسی» آن مورد نظر رهبر است، مد نظر نیست. نماز جمعه بلندگوی پروپاگاندای نظام است، نه یک گردهمایی دینی برای پرستش خدا.
با چنین منظوری، نه تنها ۷۸۰ نماز جمعه هر هفته در گوشه گوشه کشور برپا میشود، بلکه بسیار از آنها پخش مستقیم رادیویی میشوند و خبرهای آنها در رسانههای رسمی کشور بازپخش میشوند که همگی در خدمت پروپاگاندای نظام هستند؛ پروپاگاندایی که گوشه چشمی نیز به بازتاب خارجی سخنان اظهارشده در این منابر دارد.
مطالب مرتبط:
فعالان صنفی میگویند: رتبهبندی معلمان پروپاگاندا و نمایش تبلیغاتی است
همزمانی دستگیری بهاییان بهارستان با درخواست برخورد با آنها در نماز جمعه
دو سال شرکت در نماز جمعه؛ مجازات یک دانشجوی بازداشتی دی ماه
روزنامه دولت: برداشت غلط، جایگاه نماز جمعه را عرصه حمله به ایران کرد
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر