قرار بود در آبان امسال به مناسبت تولد پیامبر اسلام بیش از ۱۰۰ نفر از زندانیان سیاسی و عقیدتی با حکم عفو «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی از زندانهای سراسر ایران آزاد شوند. «غلامحسین اسماعیلی»، سخنگوی قوه قضاییه پشت دوربینها رفت و رسانهها پر شد از اظهارات او که میگفت با پیشنهاد «ابراهیم رئیسی»، رییس قوه قضاییه، قرار است ۱۵۷ محکوم امنیتی در لیست افرادی قرار گیرند که توسط رهبر جمهوری اسلامی عفو شدهاند.
مانور رسانهای در مورد این خبر چنان گسترده بود که امید به دل بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی راه پیدا کرد. حتی گفته شد ۵۰ نفر از معترضان آبان ۱۳۹۸ آزاد خواهند شد. اما نه آنها آزاد شدند و نه بسیاری دیگر که قرار بود به حکم عفو، از حبس رها شوند.
در این میان اما دو زندانی محکوم به حبس ابد که اینبار هم به آنها وعده عفو و آزادی داده شده بود، سرخورده از وعدههای پوشالی، باز هم به سلولهای خود بازگشتند؛ «عمر فقیهپور» و «خالد فریدونی».
***
عمر فقیهپور شهریور ۱۳۷۹ در مهاباد دستگیر شد. او متهم به عضویت در «حزب دمکرات کردستان ایران» است. خالد فریدونی هم در شهریور همان سال در مهاباد با اتهامی مشابه دستگیر شد. هر دو این زندانیان با اتهام «محاربه»، ابتدا به اعدام محکوم شده بودند و بعد حکم آنها به حبس ابد تغییر پیدا کرد. هر دو ۲۰ سال میشود که حتی یک روز هم به مرخصی نرفتهاند. آنها ابتدا در مهاباد زندانی بودند، بعد برای ۱۰ سال به زندان «رجاییشهر» منتقل شدند و حالا در زندان ارومیه به سر میبرند. هر دو در ۱۰ سال حبس در زندان رجاییشهر، هیچ ملاقات نداشتند.
این اولینبار نیست که به آنها وعده داده میشود که از زندان رها خواهند شد. هر بار که بحث عفو به میان میآید، از ماموران امنیتی تا زندانبانها به گوش آنها میخوانند که نامشان در لیست عفوشدهها قرار دارد. هر بار خودشان و خانوادههایشان امیدوار میشوند و در نهایت باز هم مثل اینبار، سرخورده از وعدههای پوشالی، به ابدیتی میاندیشند که قرار است تن و روحشان را اسیر نگه دارد.
درخواست اعاده دادرسی این دو زندانی حبس ابدی رد شده است و تنها راهی که میتواند از سلولهایشان به آزادی ختم شود، گرفتن حکم عفو از خامنهای است.
۲۰ سال زندگی در زندان یک طرف و امیدهای واهی به آزادی در طرف دیگر، شکنجهای مضاعف است که میتواند زندگی روزمره آنها را که محکوم هستند به حکم حبس ابد خو بگیرند، تحت تاثیر خود قرار دهد. جدای از آنکه فشارهای روحی نداشتن امید به رهایی میتواند مشکلات مختلفی بر روانشان داشته باشد، زندگی در زندان، آنهم زندانهای جمهوری اسلامی و به ویژه در شهرستانها، جسمشان را نیز تحلیل برده است.
«بهمن احمدیامویی»، روزنامهنگار که برای دو سال و نیم در زندان رجاییشهر با این دو زندانی، همبند بوده است، به «ایرانوایر» میگوید در آخرین تماسی که بین آنها برقرار شده، افسردگی و ناامیدی در صدایشان موج میزده است و گلایه داشتهاند که چرا هر سال به آنها امید رهایی میدهند: «چند روز پیش با من تماس گرفتند. صدایشان به شدت غمگین بود. میگفتند اگر نمیخواهند ما را عفو کنند، چرا هر سال میگویند نام ما در لیست عفو قرار دارد؟ خب ما که زندگیمان را میکردیم. به گفته خودشان، با این کار حتی توان تحمل روزمرگی زندان را هم ندارند. آنها آدمهایی به شدت آسیبپذیر هستند. وقتی زندانی ملاقات، کمک مالی و حمایت خانواده را نداشته باشد، آسیبپذیر میشود. وقتی ۲۰ سال بدون مرخصی در زندان باشید، آسیبپذیر میشوید. وقتی خانواده جایی را برای مراجعه و پیگیری ندارد و کسی نیست دست شما را بگیرد، آسیبپذیر میشوید. سیستم قضایی هم فراموشتان میکند. دستگاه قضایی موظف است هر چند سال یکبار پروندهها را بازبینی کند تا بلکه زندانی را مستحق عفو بداند یا مقدار حکمش را کم کند. اما در این سیستم قضایی کاری از پیش نمیرود. تمامی این مسایل آنها را آسیبپذیر میکند.»
به گفته امویی، در دو ماه اخیر هم که دادن عفو توسط دستگاه قضایی مطرح شد، از اداره اطلاعات تا زندان و دادستانی، از این دو زندانی تعهدات مختلف گرفته بودند تا آزادشان کنند. حتی از خانوادههایشان مدارک هویتی مثل کارت ملی و فتوکپی شناسنامه آنها را دریافت کرده و به خود و خانوادههایشان گفته بودند نام این دو زندانی در لیست عفوشدهها قرار دارد. اما هیچ اتفاقی نیفتاد.
در کشورهای مختلف، طبق قوانین دستگاه قضایی، عدد سالهای حبس به طور مشخص ذکر شده است؛ گاهی ۲۰ و گاهی ۳۰ سال. اما در دستگاه قضایی ایران این تخمین، ابد است؛ یعنی تا وقتی که زندانی زنده است، مگر به عفو رهبر جمهوری اسلامی ایران.
این روزنامهنگار و همبندی سابق عمر فقیهپور و خالد فریدونی در روایتهایش با تاکید میگوید که این دو زندانی نیاز شدید به مراقبت دارند: «مراقبت هم یعنی آزادی آنها و بازگشت به آغوش خانوادههایشان. وقتی انسانی ۲۰ سال در زندان باشد، افراد درجه یک خانواده هم مستاصل میشوند. آزادی این افراد هیچ خطری برای جمهوری اسلامی ندارد. آنها وقتی آزاد شوند، باید سالها زمان صرف کنند تا با تغییرات جامعه و روحیات مردم همراه شوند. نه فقط این دو نفر بلکه زندانیان بسیار دیگری هم هستند که در سیستم قضایی ایران و همچنین برای نهادهای مختلف حقوق بشری فراموش شدهاند.»
عمر فقیهپور وقتی دستگیر شد، دختری یکساله داشت که حالا دو دهه از عمرش میگذرد. به خانواده خالد فریدونی گفته بودند که او عفو شده است. در پرونده قضایی که برای آنها تشکیل شده است، حمل سلاح وجود دارد و از نظر حقوقی، هیچ امیدی به تغییر در حکمشان موجود نیست. آنها پس از ۲۰ سال حبس، همچنان «محارب» خوانده میشوند؛ دو زندانی حبس ابدی که در زندان کارگری یا قلاببافی میکنند تا هزینه زنده ماندن خود را تامین کنند. آنها به گفته همبندیهای سابق خود، دو فرد ساکت و دوستداشتنی هستند که با گروههای سیاسی ارتباطی ندارند و حتی تمایلی به برقراری این ارتباط هم نشان ندادهاند و شبانهروزشان بین دیوارها و میلهها، در کارگری خلاصه میشود.
با وجود این، سه سال میشود که هر سال زندانبانها آنها و خانوادههایشان را به آزادی امیدوار میکنند اما پس از اعلام لیست عفوشدهها، به حال خود رهایشان میسازند.
در این میان، این سوی دیوارها، مقامات دستگاه قضایی بر طبل بخشندگی ریاست آن میکوبند و سخنگوی همان دستگاه، دم از رهایی زندانیان میزند. رسانههای تابع جمهوری اسلامی هم مدام از «تغییر» مینویسند. اما آن سوی دیوار، زندانیانی هستند که ابدیت برایشان در همان سلولی خلاصه میشود که هر سال با وعدههای رهایی، به خلاصی میاندیشند؛ شکنجهای مضاعف که امید بر هر تغییری را بسته است.
مطالب مرتبط:
۱۹ سال زندان بدون یک روز مرخصی؛ روزگار سخت دو زندانی کُرد
بهمن احمدی امویی: هیچوقت قادر به فراموش کردن همبندیهایم نیستم
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر