نیلوفر رستمی، ناتاشا اشمیت
مستند «نسرین» ساخته «جف کافمن»، نویسنده و کارگردان آمریکایی، درباره زندگی و مبارزات «نسرین ستوده»، حقوقدان و فعال سرشناس حقوق بشر در ایران است. این فیلم از پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹ (۳ مارچ ۲۰۲۱) به مدت ده روز، به صورت آنلاین در دسترس کاربران سایت «ایرانوایر» قرار میگیرد. این مستند بلند روایتی است دست اول از زندگی شخصی و حرفهای این حقوقدان و حکایتی است کوتاه از آنچه نسرین ستوده در راستای دفاع از حقوق بشر انجام میدهد. مخاطبان ایران وایر این فیلم را در آمریکا، کانادا و مکزیک نمیتوانند ببینند. ایرانوایر با جف کافمن، کارگردان مستند نسرین، گفتوگو کرده است.
***
فیلم با پایین رفتن دکمه آسانسور و تصویر نسرین ستوده شروع میشود. میگوید برای پیگیری پرونده دختر بچهای که از سوی پدرش مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرد، دارد به دادگاه میرود. او سوار ماشینش میشود و در طول راه در کوچه و خیابانهای تهران با ما درباره این پرونده حرف میزند. از همین نقطه تا انتها کارگردان آمریکایی فیلم طی یک ساعت و ۲۴ دقیقه تلاش کرده است تا دورههای مختلف شغلی نسرین ستوده و تا حدی زندگی خصوصیاش را برای ما به نمایش بگذارد.
نسرین مستند بلندی درباره نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر، است که به تازگی به دلیل ابتلا به ویروس کرونا از زندان قرچک به مرخصی درمانی آمده است. به گفته جف کافمن، کارگردان، ساخت این مستند چهار سال طول کشیده است.
جف کافمن، نویسنده و کارگردان آمریکایی، تا کنون فیلمهای دیگری نیز درباره ایران ساخته است؛ «مبارزه جنبش فمینیستی در ایران»، «آزادی شان و جاش»، «آموزش زیر آتش»، «هر حرکتی از زندگی»، «۴۰ میلیون: مبارزه برای حقوق زنان در ایران» از جمله این فیلمها هستند.
این کارگردان آمریکایی درباره این که به چه دلیل و انگیزهای سراغ این موضوع رفته است به ایرانوایر میگوید: «من چندین فیلم درباره ایران طی سالهای گذشته ساختهام. یکی از فیلمهایی که درباره ایران ساختم، با کمک سازمان عفو بینالملل درباره جامعه بهاییان ایران در سال ۲۰۱۱ بود که یکی از قهرمانهای فیلم هم نسرین ستوده بود. بعدتر ما با نسرین تماس گرفتیم و پرسیدیم که آیا مایل است از او و زندگیاش فیلم بسازیم. فکر میکنم یکی از دلایلی که او پذیرفت این بود که ما گفتیم میخواهیم از طریق نسرین با گروه دیگری از فعالان جامعه مدنی ایران آشنا شویم. همچنین او بسیار باور داشت که هنر میتواند ابزاری برای پیشرفت جامعه باشد و از این طریق فرهنگ ایران را درست به جهان معرفی کند.»
کافمن در ادامه میگوید: «وقتی شما ساختن فیلم را شروع میکنید، نمیدانید نقطه نهایی فیلمتان کجا خواهد بود. اما یکی از اهداف اولیه من این بود که میخواستم مردم و فرهنگ ایران را به کسانی که نمیشناسند یا به اشتباه میشناسند معرفی کنم. ما اکنون خوشحالیم که از طریق نسرین توانستهایم قسمتهایی از زندگی نامعلوم مردم ایران را نشان دهیم.»
«مارسیا اس. رز»، تهیهکننده فیلم، نیز همسر کافمن است. کافمن میگوید: «در هر قدمی از ساخت این فیلم با او بوده است و با هم زندگی کرده و فیلم ساختهاند.»
تعدادی از چهرههای فعال در حوزه حقوق بشر در ایران نیز جزو تهیهکنندگان اصلی این فیلم هستند؛ کسانی مانند «هادی قائمی»، مدیر «کمپین حقوق بشر در ایران»، و «جیسون رضاییان»، روزنامهنگار و زندانی سابق.
بخش بزرگی از عکسها و ویدیوهای نسرین، خانوادهاش و اتفاقات ایران توسط افرادی گرفته شده است که در ابتدای مستند از آنها به عنوان «فیلمبرداران گمنامی که جان خود را برای گرفتن تصاویر این فیلم به خطر انداختند» یاد میشود.
جف کافمن در پاسخ به این سوال که چهطور افرادی را که برایش عکس و تصویر میگرفتهاند، راهنمایی میکرده است، به ایرانوایر میگوید: «اول از همه بگویم که من نمیتوانستم به ایران بروم چون تا کنون چندین فیلم دیگر درباره موضوعات حقوق بشری ایران ساختهام. من عاشق رفتن به ایرانم و اگر امکانش را مییافتم دلم میخواست با گروه بزرگی از عوامل فیلمسازی برای تهیه فیلم از نسرین بروم. اما به هر حال در این شرایط با تعدادی از فیلمسازان بااستعداد در ایران آشنا شدیم که هم میتوانستند تصاویر و عکسهای خوبی بگیرند و هم شناسههای دیگر ایران را از طریق تصویر و ویدیو به ما نشان بدهند. دلم میخواهد اینجا بگویم "عالیه مطلبزاده"، عکاسی که عکس نسرین را دستبند به دست جلوی دادگاه انقلاب گرفته بود، یک ماه پیش برای اجرای حکم به زندان رفت. خوب است که از او هم یادی بکنیم.»
بخش دیگر فیلم را نیز مصاحبههایی با «شیرین عبادی»، وکیل و برنده جایزه صلح نوبل، «تقی رحمانی»، نویسنده و زندانی سابق، و «منصوره رضایی »، فعال حقوق زنان، را تشکیل میدهد.
فیلم به موضوعات مختلفی مانند «کمپین یک میلیون امضا»، حجاب اجباری، «دختران خیابان انقلاب» و وکالت نسرین در پرونده «نرگس حسینی»، یکی از دختران خیابان انقلاب، اعتراضات به حکم اعدام، وکالت پرونده شیرین عبادی، اعتراضات خیابانی ۱۳۸۸، دو دوره زندان رفتن نسرین و تحصن در مقابل کانون وکلا برای بازپس گرفتن پروانه وکالتش میپردازد. در کنار اینها سعی میکند نگاهی به زندگی خصوصی او در کنار همسر و فرزندانش نیز داشته باشد.
در ابتدای فیلم گفته میشود نسرین ستوده کارمند بانک بوده و گاهی نیز مقالاتی در حوزه حقوق زنان و حقوق بشر برای روزنامهها مینوشته است.
شیرین عبادی در بخشی از فیلم میگوید: «من اولین باری که نسرین را دیدم خبرنگار بود و با من مصاحبه میکرد. من در آن زمان رئیس انجمن دفاع از حقوق کودکان بودم. بعد از پایان مصاحبه بهش گفتم چرا پروانه وکالتت را نمیگیری؟ دو، سه سال بعد وکیل شد.»
در بخشی از فیلم «رضا خندان» میگوید که آنها در نشریه «دریچه» با یکدیگر آشنا شدهاند، در آن زمان آقای خندان گرافیست بوده است و نسرین ستوده خبرنگار حقالتحریر. رضا خندان در مقابل دوربین با همان لحن آرام همیشگی خود میگوید: «راستش خیلی سخت بود که احساسم را بهش بگم. یک روز رفتیم کوه سمت گلابدره... دل به دریا زدم و بهش گفتم.»
عکسهایی از عروسی آنها بخشی از این مستند است؛ عکسهایی که به نظر میرسد تا کنون به شکل عمومی منتشر نشدهاند. رضا خندان میگوید تمام عکس و فیلمهای روز عروسی از بین رفتهاند و فقط همین چند تا عکس باقی ماندهاند. آنها در تاریخ ۱۵مهر۱۳۷۴ با هم عقد کردند.
جف کافمن در این گفت و گو میگوید که هدفش از ساخت فیلم، صدور بیانیه نیست و بیشتر میخواهد آدمهای داستان خودشان حرفشان را بزنند: «در این فیلم هم ما نمیخواستیم نسرین یک قدیس معرفی شود، چون این نهتنها راه خوبی برای داستان گفتن نیست بلکه هیچ کمکی هم به آدمها نمیکند که با تماشای فیلمی جهان خود را تغییر دهند. شما باید بدانید او چه کسی است و چه کارهایی کرده است و عشقش چیست تا شناخت بهتری نسبت به شخصیت او پیدا کنید. حالا درباره نسرین که اکنون دومین باری است که به زندان رفته است، متوجه میشوید که چهقدر مبارزه کرده و ازخودگذشتگی داشته است، ولی به همان مقدار هم عشق به همسر و فرزندانش را حس میکنید.»
«آن کوری»، روزنامهنگار «شبکه انبیسی» در سال ۱۳۸۸، وقتی به ایران میآید دیداری نیز با نسرین ستوده دارد. او نه تنها به دفتر نسرین برای مصاحبه میرود، بلکه به منزلش نیز برای پذیرایی دعوت میشود. در جایی آن کوری میگوید طی یک هفتهای که در ایران بوده است هرگز زنی در زمان گفتوگو با او روسریاش را از سرش برنداشته است؛ جز نسرین ستوده.
آن کوری در فیلم میگوید نسرین کسی بود که زیر بار حرف زور نمیرفت.
خانم ستوده در این مستند با اشاره به موهایش رو به دوربین میگوید: «وقتی شما میتونید این نیم متر رو سر ما بکنید، همه کار دیگه رو میتونید بکنید.»
کافمن میگوید همسرش که تهیهکننده فیلم نیز است، رضا خندان را «مارتین» صدا میکند: «همسرم رضا خندان را مارتین صدا میکرد، چون رضا هم شبیه مارتین، همسر "روث بیدر گینزبرگ (Ruth Bader Ginsburg)" است. مارتین شجاع، باهوش و همیشه حمایتکننده روث بود. رضا هم مثل اوست و بسیار شخصیت جالب و عمیقی دارد. میخواستیم کسانی که در خارج از ایران هستند، رضا خندان را بهتر بشناسند.»
«روث بیدر گینزبرگ» قاضی دیوان عالی ایالات متحده آمریکا بود که در شهریور ۱۳۹۹ درگذشت.
جف کافمن درباره مراحل تدوین فیلم نیز میگوید: «من بارها و بارها تصاویر و ویدیوهای ارسالی را دیدهام. گاهی دیدنشان بسیار هیجانانگیز میشد و میگفتم وای خدا این تصویر را ببین. میدانید در مرحله تدوین فیلم بارها و بارها به چهرهها خیره خواهید شد و در آن لحظه متوجه شدم کسانی در این فیلم هستند که واقعا کشورشان را دوست دارند و مایلند برای پیشرفت کشورشان از همه چیز بگذرند.»
این کارگردان در پاسخ به این سوال که دوست دارد مخاطبانش چه نکتهای را دریافت کنند، میگوید: «نسرین و رضا همیشه میگویند آنها آدمهای معمولی هستند که سعی میکنند کارهای کوچکی را انجام دهند که به نظر من فوقالعاده است. پس اولین درس این است که از آنها یاد بگیریم و تلاش کنیم یک چیز متفاوت به زندگی خودمان اضافه کنیم و برای حقوق زنان و حقوق بشر در هر کشوری که هستیم تلاش کنیم. امیدوارم همانقدر که از طریق نسرین، رضا و افراد جذاب دیگر در این فیلم شناخت بهتری از ایران پیدا میکنیم، همان قدر هم شهروندان کشورهای دیگر پیام فیلم را بگیرند و برای رسیدن به حقوق بشر در کشور خودشان تلاش کنند.»
جف کافمن که از منتقدان سیاست فعلی آمریکاست، در بخشی از حرفهایش میگوید: «امیدوارم دیدن این فیلم در میان آمریکاییها هم تاثیر داشته باشد. من میخواهم بگویم خیلی مهم است که در آمریکا هم صداهای بیشتری دوباره شنیده شوند. همیشه صداهای ضعیفی برای دموکراسی بودهاند، ولی امیدوارم که مردم اینجا صدایشان بیشتر شود.»
پس از این که ساخت فیلم نسرین تمام شد، اتفاقات تازهای برای نسرین افتاد، او در زندان در اعتراض به وضعیت خود و دیگر زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زد، «مهراوه»، دخترش، به دادسرای انقلاب احضار شد و خودش نیز به «زندان قرچک» منتقل شد و در آنجا مبتلا به کووید-۱۹ شد.
جف کافمن درباره این اتفاقات که پس از پایان فیلمبرداریاش افتادهاند، میگوید: «واقعیت این است که ما واقعا قلبمان شکست که ایشان بازداشت شد. ما بسیار ترسیدیم وقتی اعتصاب کرد. ما نگران بودیم که او خواهد مرد. اما این که یک زن کمجثه و ظریف در یکی از بدترین زندانهای جهان توانست راهی را بیابد تا صدایش را از همان جا به جهان برساند، واقعا فوقالعاده است.»
کارگردان نسرین ادامه داد: «ما باید توجه جهان را به شرایط نسرین و افراد دیگری که در شرایط مشابه او در زندان هستند و زندگیشان در خطر است جلب کنیم. ما امیدواریم که مقامات ایران بالاخره درهای زندانها را باز کنند و بگذارند زندانیان عقیدتی و سیاسی به پیش خانوادههایشان برگردند.»
این کارگردان درباره این که واکنش ایرانیان لسآنجلس آمریکا پس از تماشای این فیلم چه بوده است، گفت: «ما مفتخریم که هم در زمان تولید و هم پس از ساخت فیلم توانستیم آن را برایشان به اشتراک بگذاریم و از راهنماییهایشان استفاده کنیم. چیزی که من و مارسیا را بیشتر از همه در این جریان تحت تاثیر قرار داد این بود که جمعیت زیادی از ایرانیان لسآنجلس که در تبعید به سر میبرند و میدانند نمیتوانند هرگز به ایران بازگردند، با دیدن فیلم، با دیدن شهرشان که پس از سالها تغییر کرده است، تحت تاثیر قرار گرفتند.»
جف کافمن در پاسخ به این که میخواهد مخاطبان ایرانی و غیرایرانی او چه چیزی از فیلم دریابند، گفت: «هر تماشاگری حتما نتیجه خودش را از فیلم میگیرد. واقعیت این است که در این کشور (آمریکا) غیرمنصفانه و با اهداف خاص سیاسی تصویری اشتباه از ایران و اسلام میدهند که توهینآمیز است. در ایران هم این اتفاق میافتد که تصویری غیرواقعی از اروپا و آمریکا به مردم داده میشود. من بیشتر از هر چیزی میخواهم با این فیلم یک تصویر جدید از ایران و مردمش نشان دهم. ما وقتی اشتراکات بیشتری داشته باشیم، راحتتر میتوانیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم.»
این کارگردان در ادامه حرفهایش میگوید: «اما یک چیز دیگر را هم دوست دارم. این که یکی از مقامات ایرانی بگوید این فیلمساز باید به ایران بیاید و با خود این آدمها صحبت کند. من واقعا دوست دارم به ایران بروم.»
او در پاسخ به این که اگر دولت ایران به او اجازه سفر بدهد، واقعا در این شرایط به ایران سفر میکند، میگوید: «راستش ایران پیشینه بدی در این باره دارد. اول دعوت میکند و بعد بازداشت. فکر میکنم اگر این اتفاق بیفتد همسرم بسیار ناراحت شود. بنابراین، تا مطمئن نشوم نخواهم رفتم.»
در انتهای فیلم صدای نسرین را میشنویم. از زندان با خانهاش تماس گرفته است. نیما، پسرش، میگوید که بابا دارد برایشان کباب تابهای درست میکند و دیگر مدتی است غذا از بیرون سفارش نمیدهند.
در لابهلای این مکالمه بارها صدایی صحبتهایشان را قطع میکند؛ صدای ضبط شدهای با این مضمون: «مخاطب گرامی این تماس توسط زندانی بازداشتگاه اوین میباشد.»
نسرین به نیما میگوید تلفن را به پدرش بدهد. نسرین میگوید رضا جان من دو هفتهای است که سمت راست بدنم تیر میکشد. او میخواهد که برایش وقت سونوگرافی بگیرند. مکالمه اینجا تمام میشود.
در صحنه بعد رضا خندان رو به دوربین میگوید امروز حکم نسرین ابلاغ شده است و او بر اساس این حکم مجموعا به ۳۸ سال زندان و ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شده است.
کافمن در انتهای مصاحبهاش میگوید امیدوار است هم مقامات آمریکا و هم مقامات ایران فیلمش را ببینند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر