آبان ۱۳۹۸ یکی از خونبارترین اعتراضهای خیابانی در تاریخ معاصر ایران است. «سازمان عفو بینالملل» مشخصات ۳۰۴ جانباخته را منتشر کرده است. «خبرگزاری فرانسه» ۷۵۰ تصویر و ویدیوی تیراندازی نیروهای امنیتی را بررسی کرده و «خبرگزاری رویترز» به نقل از منابع آگاه تعداد قربانیان وقایع آبان ۱۳۹۸ را ۱۵۰۰ نفر اعلام کرده است. منابع رسمی جمهوری اسلامی نیز کشته شدن ۲۰۰ تا ۲۲۵ نفر را به طور تلویحی تایید کردهاند.
حتی کمترین این اعداد چند برابر بیشتر از آمار کشتهشدگان ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و آمار مورد استناد منابع مورد تایید جمهوری اسلامی از جانباختگان ۱۵خرداد۱۳۴۲ است که خونبارترین اعتراضهای خیابانی پیش از انقلاب محسوب میشوند.
آتش اعتراضهای آبان ۱۳۹۸ با افزایش قیمت بنزین شعلهور شد. در آن زمان مسئولان جمهوری اسلامی اعلام کردند افزایش قیمت بنزین تصمیمی ناگزیر بوده است، اما این «تصمیم ناگزیر» چه دستاورد اقتصادیای برای دولت داشت.
***
وزیر نفت سه ماه بعد از افزایش قیمت بنزین و وقایع آبان ماه اعلام کرد که گران شدن بنزین باعث شده است مصرف بنزین حدود ۲۰ میلیون لیتر در روز کاهش پیدا کند. حتی اگر فرض کنیم دولت همه این بنزین مازاد را صادر کرده باشد و به قیمت متوسط ۳۰ سنت فروخته باشد، در تمام یک سال گذشته کل عایدی دولت از صادرات بنزین کمتر از ۲ میلیارد دلار بوده است. البته با وجود کاهش قیمت بنزین بعد از همهگیری ویروس کرونا و تحریمهای ایالات متحده، چنین چیزی محقق نشده است.
در اوایل سال ۱۳۹۹ قیمت جهانی بنزین در روزهایی حتی تا ۱۰ سنت (۴۲ سنت به ازای هر بشکه) سقوط کرد. در آن مقطع مردم ایران حتی با احتساب دلار آزاد، بنزین سهمیهای را گرانتر از قیمت جهانی خریداری میکردند. قیمت جهانی البته بعدا افزایش داشت، اما تحریمها باعث میشود که ایران مجبور شود به سختی و با قیمت پایینتر برای بنزین خود مشتری غیررسمی پیدا کند.
فرض محال را در نظر بگیریم و تصور کنیم که در یک سال گذشته دولت کل کاهش مصرف را صادر کرده و ۲ میلیارد دلار به درآمدهای ارزی خود اضافه کرده باشد. با این حساب کل عایدی ارزی دولت ایران از آن همه هیاهو کمتر از ۵ درصد کل صادرات نفتی کشور و حدود ۲ درصد کل درآمد ارزی کشور در شرایط عادی بوده است.
طبق قانون بودجه ۹۹ «شرکت تولید و پخش فراوردههای نفتی» باید ۸۹ هزار میلیارد تومان درآمد حاصل از صادرات بنزین را به حساب منابع یارانهها واریز میکرد. حتی با احتساب میانگین دلار ۲۰ هزار تومانی، باز هم کل عواید صادرات بنزین به ۴۰ هزار میلیارد تومان هم نمیرسد. یعنی نصف اهداف بودجه هم محقق نشده است، چه برسد به آن که افزایش قیمت بنزین تحولی در درآمدهای صادراتی ایجاد کرده باشد.
بنزین و یارانهای که فراموش شد
اما در حساب و کتاب فروش داخلی هم عایدی مالی دولت آن قدری نبود که تصور میشد. در همان روز ۲۴ آبان وزیر نفت پیشبینی کرد با احتساب میزان مصرف بنزین سهیمهای و آزاد، بعد از افزایش قیمتها، هر لیتر بنزین به طور متوسط حدود دو برابر بیشتر از بنزین تکنرخی هزار تومانی به فروش برود. با این حساب باید دید میزان عرضه و فروش بنزین در یک سال گذشته چه تغییری کرده است؟
طبق آمار رسمی میزان مصرف بنزین در یک سال گذشته حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است. یعنی اگر فرض کنیم دولت پیش از آبان ۱۳۹۸، ۱۰۰ میلیون لیتر به قیمت هزار تومان میفروخته و پس از آبان ماه روزانه ۷۰ میلیون لیتر را به قیمت متوسط ۲ هزار تومان فروخته است، کل عایدی دولت از افزایش قیمت بنزین روزانه ۴۰ میلیارد تومان بوده که در طول یک سال به ۱۵ هزار میلیارد تومان هم نرسیده است، در حالی که پیشبینی شده بود درآمد دولت از طریق افزایش قیمت بنزین دست کم ۳۴ هزار میلیارد تومان باشد.
از این بدتر کاهش مصرف بنزین منابع یارانهها را هم با مشکل مواجه کرد. طبق قانون بودجه ۹۹ گمان میرفت دولت از فروش داخلی بنزین حدود ۷۷ هزار میلیارد تومان درآمد داشته باشد، در حالی که حساب و کتاب نشان میدهد کل فروش داخلی بنزین امسال بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان نباشد. این یک کسری بودجه تمامعیار برای دولتی است که گمان میکرد بتواند از طریق افزایش قیمت بنزین، منابع یارانهها را تا حدی افزایش دهد که بتواند به بیش از ۱۷ میلیون خانوار «یارانه بنزین» بدهد.
آن اوایل صحبت از آن بود که دولت قرار است کل عواید بنزین را به اسم «یارانه بنزین» به مردم برگرداند. قرار بود به ۷ دهک اول درآمدی، بسته به تعداد افراد خانواده، بین ۵۵ هزار تومان تا ۲۰۵ هزار تومان یارانه بنزین پرداخت شود. بعد از آن همه وقایع خونبار نهتنها خبری از یارانه بنزین نشد، بلکه بحران کسری بودجه یارانهها به مراتب شدیدتر از آن چیزی شد که پیش از آن در آن قرار داشت.
نفرین بنزین
آبان تلخ ۱۳۹۸ یک سرفصل ماندگار در تاریخ معاصر سیاسی ایران خواهد بود، اما آنچه رخ داد از منظر اقتصادی نیز عبرتآموز است. واقعهای خونبار که نتیجهای جز از دست رفتن جان صدها معترض نداشت.
برخی گمان میکردند اصلاح قیمت فرآوردههای سوختی کلید حل بنبست مالی دولت و حل و فصل معضلاتی مانند قاچاق سوخت است.
آنچه در عمل رخ داد «اصلاح قیمتها» یا «برنامهریزی برای حل و فصل پایدار مشکلات اقتصادی ایران» نبود، بلکه اجرای سادهانگارانه طرحی بود که طراحان تکبعدی آن نه آشنایی چندانی با اصلاحات اقتصادی دارند و نه درک واقعبینانهای از شرایط شکننده جامعه. آبان ۱۳۹۸ نهتنها گرهی از اقتصاد بحرانزده دولتی در ایران باز نکرد، بلکه بحران را در جمهوری اسلامی ایران وارد مرحلهای تازه کرد.
مطالب مرتبط:
از بنزین تا غذا؛ چرا سیاست سرکوب جواب نمیدهد؟
گزارش مردمی از آغاز دور جدید گرانیها در خراسان
بیکار بود، اعتراض کرد، جوابش گلوله بود؛ روایتی از پایان زندگی یکی از قربانیان اعتراضات
۴ روز سرکوب در ایران؛ درباره جانباختگان اعتراضات چه میدانیم؟
عفو بینالملل: ۱۰۶ نفر در اعتراضهای ایران کشته شدند
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر