۱۲مهر۱۳۸۱، «احمد محمود»، نویسنده نامآشنای ایرانی، پس از سالها مبارزه با بیماری ریوی در «بیمارستان مهراد» درگذشت. ۱۸ سال بعد، درست در سالگرد درگذشت او، خبری در خبرگزاریها منتشر شد که اهالی فرهنگ و قلم را به واکنش واداشت: خانه احمد محمود توسط اعضای خانوادهاش به فروش رسید.
احمد محمود فعالیت ادبی خود را با نگارش داستان در مجلههای تهران آغاز کرد و پس از آن موفق به انتشار آثاری شامل «دریا هنوز آرام است»، مجموعه داستان «بیهودگی»، «زائری زیر باران»، مجموعه «پسرک بومی و غریبهها»، «همسایهها»، رمان «داستان یک شهر»، رمان «زمین سوخته»، مجموعه داستانهای «دیدار»، «قصه آشنا»، «از مسافر تا تبخال»، رمان سه جلدی «مدار صفر درجه» و «درخت انجیر معابد» شد.
این گزارش نگاهی دارد به خبر حراج خانه احمد محمود و مشاهیر دیگری که هر یک بخشی از تاریخ و فرهنگ معاصر ایران بودند.
***
«ما بیکار نمینشینیم. حتما باید برای ممانعت از این اقدام کاری کرد. با دوستان فعال فرهنگی در اهواز باید جمع شویم و نگذاریم چوب حراج بر سر فرهنگ و هنر خوزستان بزنند. شما به عکس این خانه نگاه که میکنید هزار خاطره زنده میشود. یک روزی یکی از بهترین نویسندگان این مرز و بوم در این ایوان و این حیاط و این اتاقها قدم زده، فکر کرده، طرح و پلن برای داستانهایش ریخته، نوشته و دور ریخته و بازنویسی کرده تا ما "همسایهها" را بخوانیم. درخت انجیر معابد را، سرزمین سوخته را بشناسیم.»
این بخشی از گفتههای یکی از فعالان فرهنگی شهر اهواز به «ایرانوایر» در واکنش به انتشار خبر اقدام خانواده احمد محمود به فروش خانه این نویسنده است که روز شنبه همزمان با سالروز درگذشت او در «خبرگزاری ایرنا» منتشر شد. فعالان قلم و فرهنگ خوزستان بسیار از این اتفاق غمگین هستند و معتقدند ارزش معنوی این اثر با هیچ چیز قابل قیاس نیست و حیف است فضایی که میتواند برای آیندگان این دیار یادآور یک نویسنده ملی باشد، اینگونه از خاطرها پاک شود.
خانه پدری احمد محمود در بافت قدیمی و تاریخی شهر اهواز و در منطقه سیمتری واقع شده است. منطقهای که پتانسیل و شرایط خوبی برای راهاندازی یک موزه برای کمک به گردشگری این شهر را داراست و خانه احمد محمود میتوانست محل مناسبی برای چنین اقدامی باشد.
به گفته «سیامک اعطا»، فرزند احمد محمود، این خانه متعلق به پدربزرگ اوست و سالها در مراحل انحصار وراثت بوده و حالا با اتمام مراحل نسبت به فروش آن اقدام شده است.
«مجتبی گهستونی»، از فعالان فرهنگی شناختهشده شهر اهواز، در گفتگو با خبرگزاری ایرنا درباره ساختمان این خانه میگوید: «پیش از این بارها و بارها بر ثبت و حفاظت از خانه احمد محمود تاکید شده بود، اما شاهد کوتاهی نهادهای متولی و ثبت نشدن این اثر در فهرست آثار ملی هستیم.»
این فعال فرهنگی بر این باور است که خانه احمد محمود میتوانست به موزه مشاهیر شهر اهواز تبدیل شود: «اتاق احمد محمود در انتهای حیاط و زیر طاق در سمت راست واقع شده است. احمد محمود در این خانه مثل همه خواهران و برادران در کنار مادر و پدر زندگی میکرد. در کتابهای وی شخصیتها و مکانهای زیادی مثل مسافرخانه شکوفه به شکل واقعی وجود دارد.»
چرا خانه احمد محمود ثبت ملی نشد؟
«احمدرضا حسینی بروجنی»، معاون اداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان، در پاسخ به این انتقاد که چرا نهادهای مسئول نسبت به ثبت ملی این ملک اقدامات لازم را بهعمل نیاوردهاند، میگوید: «پرونده ثبت ملی برای این اثر چند سال پیش تشکیل شد، اما به نتیجه نرسید. از این رو قرار شد اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان آن را خریداری و تبدیل به خانه مشاهیر کند تا به واسطه فعالیت فرهنگی میراث فرهنگی وارد عمل شود و آن را به عنوان خانه مشاهیر در فهرست آثار ملی ثبت کند که در این زمینه نیز هیچ اتفاقی نیفتاد.»
احمدرضا حسینی بروجنی همچنین گفته است خانه احمد محمود قدمت کافی برای قرار گرفتن در رده آثار تاریخی را ندارد: «قدمت این بنا به دوران پهلوی دوم برمیگردد و ارزش تاریخی ندارد، اما چون در محدوده مصوب بافت تاریخی اهواز است، چنانچه مالک جدید قصد تبدیل آن به احسن یا تخریب آن را دارد، باید از میراث فرهنگی مجوز دریافت کند.»
یکی از فعالان فرهنگی شهر اهواز به ایرانوایر میگوید: «من نمیدانم مسئولان اداره کل میراث فرهنگی با کدامیک از اعضای خانواده احمد محمود صحبت کردهاند و نتوانستهاند آنها را برای این کار قانع کنند. ما چند سال قبل در این باره با فرزند ایشان صحبت کردیم و ایشان خیلی هم مایل بود و استقبال کرد.»
سیامک اعطا، فرزند احمد محمود، نیز در تایید گفتههای فعالان فرهنگی و رد آنچه مقامات میراث فرهنگی بر آن اصرار دارند، گفته است: «بارها از برخی ارگانهای فرهنگی پیگیر ثبت این خانه به عنوان خانه مشاهیر بودم، اما هیچ کدام کاری نکردند. الآن خانه برخی مشاهیر مانند محمود دولتآبادی، شاملو و... به عنوان خانه مشاهیر پلاک زدهاند، اما این اتفاق برای منزل احمد محمود رخ ندادهاست. در هر صورت امیدوارم این خانه به دست کسی بیفتد که آن را بازسازی و به محیطی فرهنگی تبدیل کند، البته خودم نیز سعی میکنم این مسئله را پیگیری کنم.»
خانههای اهالی فرهنگ که قدر ندیدند
این نخستین بار نیست که خانه یکی از اهالی فرهنگ و هنر در ایران حراج میشود و آب هم از آب تکان نمیخورد.
فروردین ماه ۱۳۹۸ «خبرگزاری ایسنا» از تخریب خانه مادری «هوشنگ ابتهاج» در رشت خبر داد.
هوشنگ ابتهاج یک سال پیش از آن و در سال ۱۳۹۷ گفته بود، اگر چه آدمهایی که روزگاری در این خانه زندگی میکردند، برایش اهمیت داشتند اما در عین حال تاکید داشت که این خانه حیف است و یادگاری است و اگر مرکز فرهنگی شود بهتر از این است که به یک اداره تبدیل شود. مالک خانه اما علیرغم آن که گفته بود قصد ندارد خانه را تخریب کند، بر عهد خود وفادار نماند و دوندگیها و تلاشهای خانواده ابتهاج برای به ثبت ملی رساندن این بنا ناکام ماند.
میراث فرهنگی استان گیلان معتقد بود نخست باید تعلق این بنا توسط خانواده ابتهاج تایید شود و دست کم به یک دستنوشته از آقای ابتهاج نیاز دارند تا تعلق این خانه به خانواده ابتهاج ثابت شود. «سایه» در همان روزها در گفتوگو با ایسنا گفته بود: «چرا من باید این دو خط را بنویسم؟ همه میدانند این خانه برای ماست. اهالی آنجا این را میدانند. آدمهایی که در شهرداری هستند این را میدانند. واقعا به چنین چیزی احتیاج است؟ برای من خیلی خندهدار است وقتی سند ثبتی اسناد شهری با جزئیات وجود دارد و این که خانه مطابق صورت مجلس فلان به تاریخ فلان به فلانی و از فلانی ارث رسیده است، از من دستخط بخواهند. حضرات در شهرداری رشت و در هر جای دیگر هم این سند را دارند، این که نوشته دوخطی از من بخواهند، شوخی است.»
در گیر و دار اختلافها میان خانواده ابتهاج، مالک خانه و مسئولان میراث فرهنگی، وعدههای مختلفی رد و بدل شد. از تصویب طرحی برای الزام شهرداری رشت به خرید خانه و تبدیل آن به «بنیاد شعر و غزل سایه» تا گرفتن فرصت از مالک برای ثبت در میان آثار ملی؛ وعدههایی که هیچ کدام به ثمر نرسید و در نهایت در فروردین ماه ۱۳۹۸ این خانه تخریب شد.
۱۷خرداد۱۳۹۹ خبر تخریب خانه پدری «پرویز مشکاتیان» در فضای رسانهای کشور منتشر شد؛ خانهای که قرار بود به موزه موسیقی تبدیل شود. خانه پدری استاد مشکاتیان شش وارث داشت؛ سه خواهر، یک برادر و دو فرزند استاد. آنها به ارزش معنوی خانه واقف بودند و ده سال برای فروش این خانه به دستگاههای فرهنگی تلاش کردند، اما هیچیک از دستگاههای اجرایی خرید این خانه را در دستور کار خود قرار نداد.
خانه استاد پرویز مشکاتیان در تاریخ ۳۰اردیبهشت۱۳۹۹ در جلسه «شورای ملی ثبت آثار تاریخی و فرهنگی غیرمنقول» که به ریاست «محمدحسن طالبیان»، معاون میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور، برگزار شد واجد شرایط ثبت ملی اعلام شده بود، اما کمتر از دو هفته بعد از این جلسه تخریب شد. به گفته «محمد اسماعیل اعتمادی»، رییس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیشابور، درخواست ثبت خانه مشکاتیان در فهرست آثار ملی، به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ارسال شده بود: «با مالک جدید صحبت کرده و از او خواسته بودیم که خودش این منزل را به موزه یا فضایی مشابه آن تبدیل کند، اما ظاهرا مالک خرابکار اینکاره نبوده و فقط به فکر ساختوسازش بوده است. از همین روی ما ماجرا را به شورای اسلامی شهر نیشابور ارجاع دادیم تا آنها برای تملک ملک و واگذاری آن به دستگاههای فرهنگی اقدام کنند.»
اقدامی که هرگز صورت نگرفت و مالک مطابق قانون خانهای سرشار از خاطره را با خاک یکسان کرد تا به جای آن آپارتمانی نوساز بنا کند.
فعال فرهنگی که با ایرانوایر گفتوگو کرده است، میگوید: «تخریب خانههایی که هر یک میتوانند به موزهای کوچک، پر از جاذبه و قصه و روایت تبدیل شوند، تیشهای بر ریشه فرهنگ و هنر این سرزمین است. خانه "احمد محمود" نخستین نبوده و آخرین آنها هم نخواهد بود. باید دست به دست هم بدهیم و راه تکرار بر این اتفاقها ببندیم وگرنه از تاریخ معاصر هیچ بر جای باقی نمیماند.»
مطالب مرتبط:
میراث فرهنگی همدان: ساختمان جانبی مقبره یهودیان دچار آتشسوزی شده بود
بازداشت چند مدیر سازمان میراث فرهنگی
ماجرای توییت رییس سازمان میراث فرهنگی برای پرداخت حق کشف چیست؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر