در پی اعدام «نوید افکاری»، کشتیگیر محکوم به «قصاص»، که ناگهان جامعه ایران و جهان ورزش بینالمللی را در شوک فرو برد، حملههای سایبری به «مهدی محمودیان»، فعال سیاسی، هم آغاز شد. بنا به اطلاعات «ایرانوایر»، زمینهساز این حملهها به مهدی محمودیان در فضای مجازی، سازمان اطلاعات سپاه است؛ حملههایی که با همراهی اکانتهای امنیتی و پروندهساز توییتر انجام شد. البته این تمام حملهها به سمت مهدی محمودیان نبود. گروهی از کاربران او را متهم کردهاند، زندانیان سیاسی و عقیدتی را به بهانه پیشرفت پروندههای قضاییشان دعوت به سکوت کرده است. آنها مشخصا به پرونده نوید افکاری اشاره دارند و البته او را در راستای گرایش و مواضع سیاسیاش به اصلاحطلبی مورد نقد، اعتراض و حمله قرار دادهاند. مهدی محمودیان را به عنوان افشاگر واقعه «کهریزک»، یعنی بازداشت، شکنجه و قتل معترضان ۸۸، میشناسند؛ فعال سیاسی و مدنیای که اخیرا به پنج سال حبس محکوم شده است.
****
صبح شنبه، ۲۲شهریور۱۳۹۹، خبر رسید که نوید افکاری اعدام شد. این خبر در فضای مجازی موجی از اعتراض و خشم به همراه داشت. مجامع بینالمللی ورزشی علیه اعدام او موضع گرفتند و ورزشکاران جهانی آن را محکوم کردند. در میان اعتراضها و واکنشهای ایرانیان و غیرایرانیها، یک جمله مشترک بود: «ما فکر میکردیم در حال نجات او هستیم که ناگهان خبر دادند اعدام شد.» در این میان، در شبکههای اجتماعی، اعدام نوید افکاری واکنشهای متفاوتی در پی داشت؛ چه آنها که سوگوار شده بودند و چه مدافعان جمهوری اسلامی که ابراز خوشحالی میکردند. در این میان، حمله سایبری علیه مهدی محمودیان به راه افتاد که از سوال و نقد فراتر رفت و به تخریب و تهدید او انجامید. طبق اطلاع ایرانوایر، زمینهساز آغاز حملههای سایبری اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است.
آنچه ایرانوایر طبق اطلاع خود میتواند تایید کند، این جمله است: «درباره حملههای مجازی به مهدی محمودیان پیگیری کنید. این کار سپاه است. خیلی از صفحههای به اصطلاح برانداز در شبکههای اجتماعی دست سپاه و وزارت اطلاعات هستند. اما حمله به محمودیان کار سپاه است.»
تهدیدها اما پیش از اعدام نوید افکاری شروع شده بودند. بیست شهریور اکانت توییتری «عماد» که خودش را «بازجو» معرفی کرده است، پس از آنکه خبرگزاری قوه قضاییه اعلام کرد درخواست نوید افکاری و برادرانش برای معاینه پزشکی قانونی انجام شده است و آثار شکنجهای بر بدن آنها نیست، این اکانت مهدی محمودیان را مورد هدف قرار داد و او را تهدید کرد.
دو روز بعد و درست وقتی خبر اعدام نوید افکاری به رسانهها رسید، مهدی محمودیان در اکانت توییتر خود نوشت: «با برادر نوید افکاری سوار هواپیما شدیم که بریم شیراز، خانواده مقتول قبول کرده بود که برای رضایت برویم و صحبت کنیم. همه امیدوار شده بودیم که رضایت بدهند، یک دقیقه قبل از حرکت هواپیما زنگ زدند و به برادرش اطلاع دادند که نوید اعدام شده است. از هواپیما پیاده شدم خدا لعنت کند حاکم ظالم را.»
همان وقت، تعدادی از کاربران توییتر که مشخصا پروندهسازی میکنند و در توییتر به «اکانتهای امنیتی» معروف هستند، علیه مهدی محمودیان نوشتند. «امین نیکدل» که کانال تلگرامی «رزنانس» را اداره میکند، یکی از آنها بود:
«اکانت امنیتی» به نام «آسید پویان» در پاسخ به اکانت «عماد» که باز هم مهدی محمودیان را هدف قرار داده بود، کشته شدن «نوید افکاری» را به نام «ضدانقلاب» و «اصلاحطلبان» زد که از نظر او به دنبال «شوآف ضدحکومتی» هستند:
این اکانت پیشتر درباره «سهیل گوهری» هم پروندهسازی کرده بود. به طوری که بسیاری از روزنامهنگاران و کنشگران مدنی و سیاسی، یکی از عوامل دخیل در مرگ سهیل گوهری را فشارهایی عنوان کردند که در پی پروندهسازی و ایجاد فشار افکار عمومی از سوی آسید پویان اتفاق افتاد. او مدیر سابق تیم فوتبال استقلال بود که یک روز پس از عقد قرارداد، استعفا داد، مورد حملههای بسیار قرار گرفت و در اثر ابتلا به ویروس کرونا، طی مدت کوتاهی، جان سپرد.
رد پای اینگونه اکانتها را میتوان در بسیاری نمونههای دیگر هم مشاهده کرد. عدهای از اکانتهای امنیتی به شخصی حمله میکنند، اتهامهای خود را به کانالهای فضای مجازی میبرند، موضع آنها به روزنامهها و خبرگزاریهای حکومتی میرسد و ناگهان فرد بازداشت میشود. در نمونه برخورد با «جمعیت امام علی»، از مدتها پیش فعالیتهای این گروه مدنی از سوی برخی اکانتهایی که به پروندهسازی مجازی معروف هستند اتفاق افتاد، کیهان بارها علیه آنها نوشت و اکنون تعدادی از مدیران و دستاندرکاران این مجموعه در بازداشت هستند.
همچنین کنترل فعالیتهای توییتری کاربران تحت رصد قرار میگیرد و برای شناسایی کاربران این شبکه اجتماعی بودجه و وقت برای شناسایی قرار میدهند. اکانت توییتری «Azim» که معمولا مسائل نظامی را، خصوصا در مورد جمهوری اسلامی، تحلیل میکند، در یک نمونه محتوای پیشنهاد همکاری اینچنینیاش را در توییتر منتشر کرده است.
این در حالی است که خصوصا پس از آبان ۱۳۹۸ و آنچه در آن اعتراضات گذشت؛ با هزاران کشته و بازداشتی، تمرکز نهادهای امنیتی روی فعالیتهای توییتری بیشتر شد و بسیاری از کنشگران و روزنامهنگاران به خاطر محتوای توییتها، لایکها و افرادی که دنبالشان میکنند، مورد بازجویی قرار گرفتند. عدهای ممنوعالفعالیت و گروهی از کاربران پرمخاطب توییتر هم ناپدید شدند یا حسابهای کاربریشان از دسترس خارج شد.
مهدی محمودیان در پاسخ به حملههای سایبری علیه خود، در توییترش نوشت: «اگر آقایان ارتش سایبری فکر میکنند با دعوایی که از صبح به راه انداختهاند، میتوانند حواس مردم را از اعدام غیرقانونی نوید افکاری پرت کنند و من را از ادامه پیگیری این موضوع و موضوعات مشابه منصرف کنند، سخت در اشتباه هستند. به آنها میگویم پول بیتالمال را هدر ندهید. من تا وقتی هستم، هستم.»
البته این تمام حملهها به مهدی محمودیان نبود. او از جانب برخی کنشگران و روزنامهنگاران و افکار عمومی شبکههای مجازی، خصوصا توییتر، مورد انتقاد و حتی حمله قرار گرفت. سوال و انتقادی که در این خصوص مطرح شده است، اطلاع او از پرونده نوید افکاری و تشویق خانواده این محکوم به سکوت است. اما بخشی دیگر سوال ندارند، بلکه قاطعانه معتقدند مهدی محمودیان در این دو سال در خصوص پرونده نوید افکاری سکوت کرده است.
پیشتر خانواده افکاری در گفتوگو با «رادیو زمانه» به صراحت گفتنه بودند که بعد از استعفای وکیل نخست؛ یعنی «جمشیدی» که ادعاهایش در گزارش برنامه «۲۰:۳۰» شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، به فکر رسانهای کردن این پرونده افتادند. همزمان با این سوالات و حملهها که به موجی در توییتر تبدیل شد، یکی از کاربران که با خانواده افکاری در ارتباط است نیز در رشته توییتی نوشت که خانواده افکاری در اواخر خرداد ماه پرونده را به مهدی محمودیان برای پیگیری ارجاع دادهاند. آنها نیز پس از رایزنیهای صورت گرفته و جمع مدارک دال بر بیگناهی نوید افکاری، پرونده او را که صدور حکم آن قطعی شده بود، رسانهای کردند.
او در پاسخ به این اتهام هم در توییتر خود نوشت: «با آن که میدانم توضیحات بیفایده است و دستور فحاشی از جای دیگری صادر شده است، جهت اطلاع عرض میکنم؛ خانواده نوید افکاری در حالی که حکم اعدام او در دیوان قطعی شده بود، توسط مادر و خواهر یکی از شهدای ۸۸ در خرداد ماه به ما معرفی شد و قبل از آن هیچ اطلاعی از پرونده و خانواده ایشان نداشتیم.»
در کنار تمام این اتفاقات، اکانتهای دیگری هم که مشهور به پروندهسازی علیه روزنامهنگاران، خصوصا جریانهای اصلی هستند، حتی سابقه فعالیتهای مهدی محمودیان را زیر سوال بردند. کاربری به اسم «شارح» که اگر چه خود را «برانداز» میخواند، اما هدف پروندهسازیهای توییتریاش، روزنامهنگاران هستند، در اکانت خود نوشت که مهدی محمودیان در سال ۱۳۸۸ هم در خصوص پروندههای زندانیان سیاسی سکوت کرده است و خواستار دریافت اطلاعات درباره این کنشگر شد.
حملههای سایبری به «مهدی محمودیان» گروه دیگری را هم به میدان توییتر آورد؛ آنهایی که در حمایت از این کنشگر سیاسی نوشتند. «احسان بداغی»، روزنامهنگار، درباره فعالیتهای این کنشگر نوشت که درباره او اطلاعاتی دارد که حاوی فعالیتهایش در راستای زندانیان بوده است.
«بابک پاکنیا»، وکیل دادگستری، که در پرونده سه معترض آبان ۱۳۹۸؛ یعنی «امیرحسین مرادی»، «سعید تمجیدی» و «محمد رجبی» دخیل است هم به این حملهها واکنش نشان داد: «هیچ انتقادی به آقای یونسی و آقای محمودیان وارد نیست؛ تازه از خرداد ۹۹ خانواده نوید افکاری به این عزیزان مراجعه کردند و هر کاری از این دوستان برمی آمد، دریغ نکردند. قسم میخورم همه کسانی که درگیر این پرونده بودند از آبرو و امنیت خودشون گذشتند تا شاید بشود کاری کرد! اما افسوس.»
بخشی از این انتقادات و حملهها به جانب «حسن یونسی» که برای مدتی وکیل نوید افکاری بود، صورت گرفت. برخی او را متهم به سکوت در مقابل این پرونده کردهاند و برخی ارتباط خانوادگیاش را که فرزند چهارمین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی است، به میان آوردهاند.
روزنامهنگارانی که در آن زمان، یعنی وقایع ۱۳۸۸، مشغول فعالیت روی بازداشتیها و زندانیان و کشتههای آن واقعه بودند، بارها شهادت دادهاند که افشاگر آن فاجعه انسانی، مهدی محمودیان بوده است. او به خاطر این افشاگری برای پنج سال به زندان رفته بود و هم در زندان و هم پس از آن، برای خانوادههای زندانیان و نه صرفا زندانیان سیاسی و عقیدتی فعالیت کرده است؛ اگر چه او در حکم تازهای باید برای چهار سال به خاطر روشن کردن شمع در سوگ کشتههای هواپیمای مسافربری اوکراینی، و یک سال به خاطر اعتراض به کشتن معترضان آبان ۹۸ به زندان برود.
اما موضعگیریهای جهانی و موضعگیریها از سوی ایرانیها، فقدان مدارک و اسناد در پرونده، عدم توجه به وجود پروندههای دیگر قضایی، بیخبری وکلا و خانواده محکوم از اعدامش، نواقص این پرونده که مدام مورد بررسی قرار گرفت و مورد بحث حقوقی بود، اعتراف زیر شکنجه و اخذ اعترافات تلویزیونی، هیچکدام نتوانستند جلوی کشته شدن نوید افکاری را بگیرند. یک روز صبح ناگهان او را به دار کشیدند. آن هم در حالی که خانواده مقتول این پرونده، قبول کرده بود که برای جلب رضایت، مذاکره کند و قرار بود فردای روز اعدام نوید افکاری جمعی از کنشگران مدنی و حقوقی برای مذاکره به منزل خانواده مقتول بروند.
بنا به تایید خبرگزاری قوه قضاییه، حکم قصاص «پس از انجام تشریفات قانونی استیذان» انجام شد؛ یعنی طبق ماده ۴۱۷ قانون مجازات اسلامی، این حکم به امضای آیتالله «علی خامنهای»، ولیفقیه، یا نمایندهاش که در حال حاضر «ابراهیم رییسی»، رییس قوه قضاییه و «غلامحسین محسنیاژهای»، معاون اول رییس قوه قضاییه، رسیده است.
به نظر میرسد که طبق تایید ایرانوایر، بنا به اطلاعاتی که دریافت کرده است، حمله سایبری امنیتی به مهدی محمودیان که از سوی اطلاعات سپاه برنامهریزی شده بود، واکنشی دیگر از سوی دستگاههای امنیتی در خصوص پرونده نوید افکاری است. این حملهها میتوانند زمینهساز لشکرکشی مقابل کسانی باشند که پروندههای امنیتی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی را به چالش میکشند. در عین حال، گروهی هم هستند که از منتقدان جدی و مخالفان مشی اصلاحطلبان هستند و خصوصا بعد از آبان ۱۳۹۸، شمشیرهای خود را علیه اصلاحطلبان تیز کردهاند؛ برخی با سوال و نقد، و هجمه بزرگتری با ابراز نفرت به اصلاحطلبان و جریان اصلاحات.
مطالب مرتبط:
برای مهدی محمودیان که ظاهرا نمی گذارند با هم در یک جا باشیم
مهدی محمودیان مجددا بازداشت شد
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر