close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

از حجاب اجباری در خانه تا عکس یادگاری با ماسک؛ مدرسه در دوران کرونا

۱۸ شهریور ۱۳۹۹
شما در ایران وایر
خواندن در ۷ دقیقه
انتقاد از بازگشایی مدارس همچنان ادامه دارد و موضوع حضور دانش آموزان در مدرسه بحث داغ جامعه است.
انتقاد از بازگشایی مدارس همچنان ادامه دارد و موضوع حضور دانش آموزان در مدرسه بحث داغ جامعه است.
بچه‌‌های کلاس اول امسال وضعیت بدتری دارند، تجربه آن‌ها از اولین حضور در مدرسه چندان دلنشین نیست.
بچه‌‌های کلاس اول امسال وضعیت بدتری دارند، تجربه آن‌ها از اولین حضور در مدرسه چندان دلنشین نیست.
معلمان زن برای تدریس آنلاین از خانه هم باید حجاب داشته باشند.
معلمان زن برای تدریس آنلاین از خانه هم باید حجاب داشته باشند.

پونه قویمی، شهروند خبرنگار، کرج 

انتقادات از بازگشایی مدارس هم‌چنان ادامه دارد و موضوع حضور دانش‌آموزان در مدرسه و برگزاری مجازی کلاس‌های درس بحث داغ جامعه است. با این که دو روز پس از بازگشایی مدارس، وزیر آموزش و پرورش کوتاه آمده و گفته است حضور دانش‌آموزان در مدارس الزامی نیست اما هم‌چنان این بحث‌ها ادامه دارد.
گزارش زیر، روایت‌هایی است از معلمان و اولیای دانش‌آموزان از آن‌چه ویروس کرونا بر سر آن‌ها آورده است.

***

«برای داشتن حجم اینترنت، اینترانت و وب‌کم و اجاره سرور برای یک سال، ۵۸ میلیون تومان به "شرکت شاتل" پول دادیم و با معلم‌ها هم توافق کردیم که حتما تدریس‌شان باید سر کلاس باشد.»

 این‌ها بخشی از صحبت‌های «سمیرا»، معاون آموزشی یکی از مجتمع‌های آموزشی غیرانتفاعی تهران است. در این مدرسه همه پایه‌های تحصیلی، از دبستان تا متوسطه آموزش داده می‌شود و به قول اولیای دانش‌آموزان، برای ثبت‌نام در آن باید از «هفت خوان رستم» رد شد. سمیرا می‌گوید: «تا قبل از این که آقای وزیر بگوید که حضور در مدرسه اختیاری است، ما حضور دانش‌آموزان برای پایه متوسطه را کاملا اختیاری کردیم. به دلیل این که سن این دانش‌آموزان در حدی است که نسبت به خود مراقبتی و شیوع بیماری علم و اطلاع کافی دارند و مشکل خاصی نیست.»

کلاس‌های این مدرسه نسبت به مدارس غیر انتفاعی دیگر، بزرگ هستند: «کلاس‌های مجتمع ما حدود ۳۰ مترمربع هستند و تعداد دانش‌آموزانی که به طور متوسط هر روز در کلاس حضور پیدا می‌کنند، حدود۱۰ نفر است. با احتساب استفاده از ماسک و رعایت فاصله اجتماعی، احتمال ابتلا و واگیر را تقریبا به صفر رسانده‌ایم.»

به گفته سمیرا، آن‌ها تمهیدات دیگری نیز اندیشیده‌اند: «هر روز به محض ورود، درجه تب تمام دانش‌آموزان و عوامل سنجیده می‌شود و در جای جای حیاط و کلاس‌ها هم پمپ‌های ژل ضدعفونی کننده برای استفاده بچه‌ها قرار داده‌ایم.»
مشکل مسولان آموزشی این مدرسه اما کنترل پایه‌های دبستان، به ویژه کلاس اولی‌ها است: «درمورد حضور آن‌ها هم همه این اقدامات انجام شده است ولی هر جور بررسی کردیم، ممکن نبود که برای دبستانی‌ها حضورشان را اختیاری کنیم؛ به ویژه برای پایه‌های اول و دوم. چون سال‌های تحصیلی خیلی مهمی هستند و بسیار در تعاملات اجتماعی، دوست‌یابی، آشنایی با محیط مدرسه و ایجاد حس مسوولیت‌پذیری بچه‌ها نقش دارند. قرار شد این دو هفته تا اول مهر را حداقل هفته‌‌ای سه روز بیایند تا ببینیم در پاییز باید چه طور عمل کنیم. تعامل و چگونگی تفهیم شرایط در این سن به گونه‌‌ای که از مدرسه فراری و دل‌سرد و دل‌زده نشوند و از طرفی خطر ابتلا به بیماری هم تهدیدشان نکند، خیلی سخت است.»

او می‌گوید بچه‌ای کلاس اول امسال وضعیت بدتری دارند و تجربه آن‌ها از اولین حضور در مدرسه چندان دل‌نشین نیست: «ما هر سال روز اول را برای بچه‌های کلاس اولی چند روز زودتر از اول مهر انتخاب می‌کردیم و جشن می‌گرفتیم. بچه‌ها به هم معرفی می‌شدند، با هم دست می‌دادند و هم‌دیگر را می‌بوسیدند. در کنار معلم می‌ایستادند و دست در گردن او، عکس یادگاری می‌گرفتند. امسال اما همه‌چیز باید با رعایت فاصله اجتماعی انجام می‌شد. بچه‌ها از این که به وسایل هم دست بزنند یا یک‌دیگر و معلم‌شان را ببوسند و در آغوش بگیرند، منع شدند.»

او چند ثانیه مکث می‌کند و می‌گوید: «راستش آموزش مقررات این چنینی به بچه‌های کلاس اولی که تازه از آغوش پر مهر خانواده جدا می‌شوند و دنبال این محبت در مدرسه می‌گردند، بسیار سخت است.»
مادر «رزا» که کلاس اولی است، در زمینه شروع سال تحصیلی می‌گوید: «اول که صحبت از باز شدن مدارس شد، با پدرش به این نتیجه رسیدیم که فعلا نگذاریم به مدرسه برود. اما مشاور مدرسه تاکید کرد که بچه‌ها از همین سن باید یاد بگیرند چه طور مراقب خودشان باشند. الان دو روز است که به مدرسه می‌رود و تا برگردد، من دلم مثل سیر و سرکه می‌جوشد. نمی‌خواهم زیادی تذکر بدهم که از مدرسه بترسد و نگران بشود اما خب هفت سالگی برای شناخت کرونا، آن هم در اولین روزهای حضور در مدرسه، سن کمی است.»

چند کاربر شبکه توییتر از تعویض کردن ماسک‌های دانش‌آموزان کلاس اول با یک‌دیگر روایت‌هایی نوشته‌اند. مادر رزا هم این روایت را خوانده و البته تجربه برخورد با موضوعی مشابه را نیز داشته است: «دیروز بعد از مدرسه رزا آمد و در گوشم ‌گفت مامان من و بغل دستی‌‌ام وقتی بچه‌ها رفتند زنگ تفریح و هیچ کس نبود، هم‌دیگر را بغل کردیم. اول می‌خواستم با عصبانیت دعوایش بکنم که چرا این‌کار را کردی اما یک لحظه پیش خودم گفتم این بچه هفت سال دارد و محیط مدرسه اولین جا برای معاشرت و دوست پیدا کردنش است. فقط به او گفتم دخترم چرا این کار را کردید، همهٔ چیزهایی که مسوولان می‌گویند، برای سلامت خودتان است و این‌که خدایی نکرده مریض نشوید. دخترم گفت مامان آخر دوستم است و خیلی دوستش دارم. تازه پاک کن‌هایمان را هم با هم عوض کردیم که هم هر کدام یک کادو به آن یکی داده باشیم، هم جفت‌مان پاک کن داشته باشیم!»

«سودابه» مادر «روشا» است که او هم امسال کلاس اولی است. می‌گوید: «مسوولان مدرسه روشا گفتند روز اول بچه‌ها برای آشنایی با معلم و هم‌کلاسی‌ها بیایند و بعد کلاس‌ها آنلاین باشند.»
اما سودابه از این که روز اول برخی پروتکل‌های بهداشتی مثل رعایت فاصله اجتماعی میان دانش‌آموزان و معلم جدی گرفته نشده، گلایه دارد: «بچه‌ها می‌رفتند کنار معلم می‌ایستادند و عکس می‌انداختند. من اعتراض کردم و اجازه ندادم روشا عکس بیاندازد. از طرفی می‌دیدم بچه دوست دارد مثل دوستان دیگرش عکس یادگاری بیاندازد. این بود که با فاصله و ماسک عکس انداختند.»
او نفس عمیقی می‌کشد و می‌گوید: «امسال کلاس اولی‌ها مظلوم‌ترین‌ها هستند. ما به عنوان پدر و مادر خیلی وقت‌ها واقعا نمی‌دانیم باید چه طور رفتار کنیم. خدا کند زودتر شر این ویروس کنده شود. بچهٔ کلاس اولی داشتن، خودش به تنهایی یک عالم دغدغه و داستان دارد، دیگر نگرانی برای کرونا نگرفتن و مریض نشدنش حسابی کلافه کننده است.»

او می‌گوید این روزها بارها وضعیت خانواده‌های فقیر و یا مناطق محروم را که امکانات آموزشی مناسبی برای آموزش مجازی ندارند، به یاد آورده است: «راستش مدام فکر می‌کنم چه قدر بچه به خاطر کرونا بی‌سواد می‌مانند و قلبم درد می‌گیرد.»
یکی از معلمان در یک روستای مرزی می‌گوید: «قبلا ترس‌ ما، نداشتن مدرسه در روستاها بود که منجر به ترک تحصیل می‌شد اما حالا ترس‌مان نداشتن اینترنت و لپ‌تاپ و تبلت است.»

«پارسا» ۱۰ ساله و مدرسه‌ا‌‌ش غیرانتفاعی است. والدینش برای صبت نام او ۱۷ میلیون تومان شهریه پرداخت کرده‌اند. او در مورد شروع سال تحصیلی می‌گوید: «همان حضوری بود که راحت‌تر بودیم، حداقل دوستان‌مان را می‌دیدیم و با هم بازی می‌کردیم. الان باید هشت صبح با روپوش، آنلاین بشویم و تا ۱۲ ظهر سه زنگ کلاس داریم و تکلیف به ما می‌دهند و درس می‌پرسند. من که اصلا از این سیستم غیر حضوری راضی نیستم.»
می‌خندد و در پایان حرف‌هایش می‌گوید: «مدرسه که می‌رفتیم، حداقل یک شیطنتی می‌کردیم و سر کلاس با هم حرف می‌زدیم. این کرونا به جز دردسر برای ما هیچی نداشت. فوتبال و بازی کردن تعطیل و تابستان هم دو هفته زودتر تمام شد.»

مادر پارسا می‌گوید از سیستم آن‌لاین مدرسه راضی است و معلم‌ها هر روز به مدرسه می‌روند و از داخل کلاس آنلاین می‌شوند و به دانش‌آموزان درس می‌دهند: «سیستم مدرسه کاملا آپدیت شده است. اپلیکیشن شاد را کنار گذاشته‌اند و پلت‌فرم خودشان را دارند که خیلی راحت است.»

اما همه اولیای دانش‌آموزانی که به شیوه مجازی درس می‌خوانند، از این سیستم راضی نیستند. مادر «سحر» که دانش‌آموز سال چهارم یک دبستان دولتی است، می‌گوید: «والا من دیوانه می‌شوم. معلم‌ها حق دارند، اپلیکیشن شاد برای برخی بچه‌ها کار نمی‌کند. آن‌ها به واتس‌اپ شخصی معلم پیام می‌دهند و سوال‌هایشان را می‌پرسند. معلم یک بار همه درس را در شاد می‌گوید و یک‌بار همه را در واتس‌اپ ضبط می‌کند. قطع و وصل شدن هم که دیگر بماند.»
شبیه این را کاربران شبکه‌های اجتماعی هم نوشته‌اند. اما آن چه که بیشتر از هر چیز مادر سحر را ناراحت کرده، اجبار مدرسه به پوشیدن مقنعه در خانه است: «به بچه‌ها گفته‌اند با لباس فرم پشت دوربین بنشینند. مقنعه جزو لباس فرم این بچه‌های بنده خدا است. حجاب اجباری در مدرسه داشتیم، حالا به خانه هم آمده است.»

مطالب مرتبط:

کرونا در ایران؛ انتقادها از بازگشایی مدارس ادامه دارد

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

مجلس

علیرضا عباسی، نامزد راه یافته به مرحله دوم انتخابات مجلس یازدهم در...

۱۸ شهریور ۱۳۹۹
ایران وایر
خواندن در ۸ دقیقه
علیرضا عباسی، نامزد راه یافته به مرحله دوم انتخابات مجلس یازدهم در البرز