مدارس ایران در شرایطی بازگشایی شدهاند که آنچه آموزشوپرورش درباره نحوه ارائه دروس اعلام کرده است، در همه مناطق و شهرها و روستاهای ایران قابل اجرا نیست و همین موضوع باعث شده است که والدین و دانشآموزان دو حس نگرانی و بلاتکلیفی را توامان تجربه کنند.
آموزشوپرورش اعلام کرده است برای شهرهایی که در وضعیت قرمز کرونا قرار دارند، کلاسها کاملا آنلاین و با استفاده از پلتفرم «شاد» پیش خواهد رفت و هیچ دانشآموزی به مدرسه نمیرود.
مناطق زرد به آموزش ترکیبی روی میآورند و بسته به موقعیت شهر و میزان ابتلا، دانشآموزان در برخی روزهای هفته به مدرسه میروند و بخشی از آموزش آنها در مدرسه و بخش دیگری در خانه و تحت آموزش آنلاین طی خواهد شد.
گفته شده است که مناطق سفید هم موظفند کلاسهای آموزشی را با رعایت پروتکلهای بهداشتی، پوشیدن ماسک و رعایت فاصله اجتماعی برگزار کنند. اما تکلیف دانشآموزان مناطق دورافتاده و محروم که به حداقلهای آموزش مجازی هم دسترسی ندارند و محل زندگیشان در وضعیت قرمز قرار دارند، چیست؟
***
آموزشوپرورش میگوید با شروع سال تحصیلی جدید، کلیه مدارس کشور به «شبکه ملی هوشمند» متصل خواهند شد.
بنابراین، مشکل دانشآموزان زاغهنشین، ساکنان مناطق مرزی، حاشیهنشینها و طبقات کمدرآمد جامعه که از حداقلهایی همچون کامپیوتر و اینترنت به عنوان لوازم ضروری آموزش مجازی محرومند، کماکان به قوت خود باقی است. «ولی اسماعیلی»، نماینده مردم گرمی و دشت مغان در «مجلس شورای اسلامی»، ساعتی پیش در حساب توییتریاش با تهدید وزیر آموزشوپرورش به سوال و استیضاح، نوشت: «آقای وزیر آموزشوپرورش، شتابزدگی در بازگشایی مدارس بدون تامین زیرساختها مخصوصا در مناطق محروم، به استقبال کرونا رفتن است. ایران فقط ولنجک نیست که آقازادههای حضرات غرق در بهترین امکاناتاند؛ دانشآموزان مناطق محروم حتی آب برای شستن دست ندارند! منتظر سوال و استیضاح باشید.»
در این میان تکلیف دانشآموزانی که در روستاهای دورافتاده تحصیل میکنند و حتی از نعمت آب و برق هم محرومند یا مدارسشان خشتی و کپری و زیر سقف آسمان است، در منازلشان هم به اینترنت دسترسی ندارند، چه خواهد شد؟ «محسن حاجیمیرزایی»، وزیر آموزشوپرورش، میگوید از آنجا که یکسوم مناطق کشور به آموزش غیرحضوری و سامانه شاد دسترسی ندارند، بخشی از این آموزشها از طریق «چهار شبکه» تلویزیونی که از صبح تا غروب ادامه خواهد داشت، انجام میشود و همچنین بستههای آموزشی هفتگی در مناطق محروم و عشایری مابین دانشآموزان محروم توزیع خواهد شد.
«مریم بالاشیخ» که در نقطه صفر مرزی استان سیستانوبلوچستان به کار معلمی مشغول است، اما در پاسخ میگوید اینجا مردم تلویزیونشان کجا بود؟
«آنها میگویند با استفاده از برنامههای تلویزیونی و بستههای خودآموز مشکل را حل میکنند، اما باز هم مشکل حل نمیشود. بسیاری خانوادههای طبقه فرودست اساسا تلویزیون ندارند. بسته خودآموز هم که بدهند یک ایراد دیگر دارد، چون این بستهها همراه با سیدی آموزشی است و برای دیدن سیدی هم نیاز به تلویزیون و سیدیپلیر هست. دانشآموزی که نخواهد از سیدی استفاده کند، اگر مشکل فهم مطلب داشته باشد، چه طور میتواند از مادر یا پدر بیسوادش کمک بگیرد؟»
خانم بالاشیخ توضیح میدهد که مشکل در خرید کامپیوتر یا تلفن هوشمند خلاصه نمیشود، هزینه اینترنت هم بسیار بالاست: «حتی [برای] آنهایی که از گوشی والدین یا نزدیکانشان استفاده میکنند، مشکل اینترنت جدی است. این مشکل برای معلمها هم نگرانکننده است. من معلم وقتی میخواهم برای رفع مشکل یک شاگرد برایش یک ویدیو بفرستم، حجم زیادی از اینترنتم مصرف خواهد شد و از سوی دیگر به ظرفیت حافظه بالا برای اطلاعاتم نیازمندم. امکاناتی که عملا از آن بهرهای نبردهام.»
این معلم در پاسخ به این سوال که «راه حل چیست؟» میگوید: «به سیستم آموزشوپرورش بودجه کافی بدهند تا با شناسایی خانوادههای کم درآمد به آنها کامپیوتر و اینترنت بدهند. در بسیاری از نقاط جهان در شرایط موجود اینترنت برای دانشآموزان یا رایگان است یا بینهایت ارزان. در همه دنیا دانشآموزی را که توان خریدن و تامین این تجهیزات را ندارد، پوشش میدهند و حمایت میکنند.» او میگوید این روزها از تعدادی شاگردانش شنیده است که قصد ترک مدرسه دارند: «برایم قابل درک است، چون برای آنها که توان تهیه نان شبشان را هم ندارند، حالا تهیه کامپیوتر و اینترنت پرسرعت و لوازم لازم برای آموزش آنلاین ممکن نیست، چیزی در سبد خانوار اینجا وجود ندارد، به جز چند تکه نان خشک و اسباب و لوازم زنده ماندن.»
آموزشوپرورش اعلام کرده بود که سال تحصیلی جدید، دو هفته زودتر و روز پانزدهم شهریور ماه آغاز خواهد شد. بازگشایی مدارس در این دوره خاص شرایط تازهای دارد و در هر استان و هر شهر ثابت نیست. در شهرهایی که در وضعیت قرمزند، کلاسها کاملا آنلاین و با استفاده از پلتفرم شاد پیش خواهد رفت و هیچ دانشآموزی به مدرسه نمیرود.
مناطق زرد به آموزش ترکیبی روی میآورند. بسته به موقعیت شهر و میزان ابتلا، دانشآموزان در برخی روزهای هفته به مدرسه میروند و بخشی از آموزش آنها در مدرسه و بخش دیگری در خانه و تحت آموزش آنلاین طی خواهد شد. گفته شده است که مناطق سفید هم موظفند کلاسهای آموزشی را با رعایت پروتکلهای بهداشتی، پوشیدن ماسک و رعایت فاصله اجتماعی برگزار کنند. در این میان شرایط استانها یا شهرهایی که به سامانه شاد یا امکانات آموزش مجازی دسترسی ندارند، روشن نشده است.
«حسین دهلانی» در یک روستای حوالی شهرستان بشاگرد استان هرمزگان معلمی میکند. او معتقد است از آنجایی که طبق قانون اساسی، آموزش رایگان حق همه دانشآموزان است، این وظیفه آموزشوپرورش است که دانشآموزان نیازمند را شناسایی و شرایطی فراهم کند تا آنها به محتوای درسی دسترسی داشته باشند. اما این معلم به خوبی میداند که قانون نوشتهشده یک چیز است و ضمانت اجرای آن امر دیگری، به طوری که «در استانهای مرزی مردم سالهاست برای حق ساده برق و آب معمولی میجنگند و دانشآموزان در مدارس کپری و محقر یا در فضای باز درس میخوانند و حالا کرونا باعث شکاف بیشتری مابین فقیر و غنی شده است. خانوادههایی که متمکنترند و دستشان به دهنشان میرسد میتوانند بچههایشان را در موسسات آنلاین یا غیرانتقاعی ثبت نام کنند یا این که حداقل برای کودکشان کامپیوتر و امکانات تهیه کنند. اما چهطور میشود به خانواده محرومی که نان شب ندارد گفت هزینه اینترنت ماهانه بده تا بچهات درس بخواند؟ مثلا در همین استان ما که شش شهرستان در وضعیت قرمزند و جاسک، بندر لنگه، بندرعباس، رودان و قشم و بسیاری جاها جزو مناطق درخطرند و دانشآموزان حاشیهنشین در برخی از این مناطق در فقر مطلق زندگی میکنند، چهطور میشود این مشکل را حل کرد؟ میگویند از اپلیکیشن شاد استفاده میکنیم. اما خودشان هم اعلام میکنند که چهارده میلیون به آن دسترسی دارند و بیش از سه میلیون دانشآموز به این پلتفرم دسترسی ندارند و این یعنی شکاف بیشتر بین دانشآموز فقیر و غنی. راه حل حذف این شکاف طراحی سازوکاری است که آموزشوپرورش به دانشآموزان فقیر تبلت و گوشی توزیع کند. یعنی زیرساخت آموزش مجازی را به طور یکسان و با عدالت برای همه مناطق فراهم کند.»
او میپرسد وقتی در شهر بندرعباس یک مدرسه هفتصد نفره فقط یک سرویس بهداشتی و آبخوری مشترک دارد، چهطور میشود دانشآموزان را کنترل کرد تا فاصله اجتماعی را رعایت کنند؟ «میگویند فاصلهگذاری. باید سوال کنیم چهطور؟ من معلم مدرسهای هستم که بچههایش در یک حیاط خاکی بازی میکنند و تنها تفریحشان بالا رفتن از سر و کول همدیگر است. روی زمین داغ پلاس میشوند و یک تکه مقوا زیر پایشان میگذارند. حتی خرید مداد و کاغذ معمولی و کفش ورزشی هم برایشان دشوار است، حالا من معلم چهطور فاصلهگذاری را به آنها یاد بدهم؟»
روز گذشته پدر یکی از شاگردان به دیدار این معلم آمده و اصرار میکرده است که روی یک گوشی قدیمی و معمولی، برنامه شاد نصب کند: «از قضا این پدر نسبت به درس خواندن دخترش خیلی حساس است. هر جور شده در گرما و سرما دخترش را به کلاس میرساند. روز گذشته آمده بود و اصرار میکرد که روی گوشی خودم برنامه شاد نصب کن. وقتی توضیح دادم که گوشیاش هوشمند نیست و چنین ظرفیت و قابلیتی ندارد، نزدیک بود گریه کند. اواخر سال گذشته هم پدر یکی از دانشآموزانم که کارگر ساختمانی است، دوچرخهاش را که تنها وسیله ترددش به محل کار بود، فروخت و برای فرزندش تبلت خرید.» او میافزاید: «تبلیغ میکنند که مردم فقیر حاشیه، غم تحصیل بچههاشان را ندارند، اما این موارد بسیار نادر است. مردم فقیرند و از فقر و بیامکاناتی است که تن به ترک تحصیل بچههاشان میدهند.»
اما این مشکلات به مناطق حاشیهنشین محدود نمیشود. صبح امروز و همزمان با آغاز سال تحصیلی در استانهای سفید و زرد، فضای مدرسهها ناآرام بود. والدین بسیاری بدون کودکانشان که آنها را همراهی کرده بودند، در فضای باز مدارس تجمع کرده و نسبت به تصمیم آموزشوپرورش معترض بودند.
«آرزو»، یک شهروند کرجی، از محل مدرسهای که امروز بازگشایی شده بود، در گفتوگو با «ایرانوایر» گفت: «بین مسئولان مدرسه و والدین دانشآموزان همین لحظهای که با شما صحبت میکنم مشاجره رخ داده.» صدای بلندگوی مدرسه میآید. برای دقایقی آهنگهای کودکانه و شادی که از بلندگوی مدرسه در حال پخش شدن است، قطع میشود و مدیر مدرسه توضیح میدهد که تصمیم اتخاذشده از سوی آموزشوپرورش بوده است و مدرسه در این مورد مقصر نیست. او توضیح میدهد که والدین میتوانند تا دو هفته نخست بازگشایی، از فرستادن فرزندانشان اجتناب کنند، اما با شروع مهر و بعد از دو هفته حضور در کلاسهای درس اجباری خواهد بود.
آرزو توضیح میدهد که تعداد اندکی دانشآموز در کلاسهای درس حاضر شدهاند. روی هر نیمکت یک دانشآموز را نشاندهاند و کودکان حاضر، ماسک پوشیدهاند. مدرسهای که آرزو پسرش را ثبت نام کرده، در یک منطقه متوسط کرج واقع شده است.
او به ایرانوایر میگوید: «سازوکار مناسبی برای دانشآموزانی که مایل نیستند دو روز در هفته در مدرسه حضور داشته باشند، وجود ندارد. گفتهاند فایلهای آموزشی به این دانشآموزان، با تاخیری دو روزه ارسال خواهد شد.»
با این که آرزو شاغل است، اما میگوید توان خرید تبلت جدید را ندارد و ناچار است صبح تا ظهر تلفن کارش را در اختیار پسرش قرار بدهد: «من یک تلفن همراه دارم که با آن به شغلم و امور شخصیام میپردازم. اواخر سال گذشته و بعد از آنلاین شدن مدارس، از صبح تا ظهر آن را دست پسرم میدادم و در طول مدت زمان برگزاری کلاس، مشتریها زنگ میزدند و او هر بار کلافه میشد. گاهی به ناچار برای این که مشتری دست از تماسهای مکرر بردارد و وسط کلاس، به آنها پیام میداد که گوشی مادرم دست من است. برای خرید یک گوشی یا تبلت قسطی به فروشگاههای زیادی مراجعه کردم، اما قیمتها تقریبا دو سه برابر شدهاند و میزان سودی که شامل اقساط میشود بالاست و تامین این مبلغ حتی برای منی که جزو طبقه متوسط به حساب میآیم، دشوار است.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر