«کودکان کار»؛ کودکانی که کارهای طاقتفرسا انجام میدهند، کودکانی که بر اثر نور خورشید در مزارع فرسوده میشوند، کودکانی که در میان زبالهها به دنبال یافتن چیزی برای فروش هستند و بسیاری دیگر از آنها که دوران کودکی خود را در کارگاهها برای گرفتن دستمزدی که کفاف خرید نان را هم نمیدهد، میگذرانند.
براساس گزارشی که «یونیسف» در آگوست ۲۰۱۹ منتشر کرد، بیش از ۲.۶ میلیون کودک در داخل سوریه با واقعیت کودکان کار دستوپنجه نرم میکنند.
در این گزارش به برخی جزییات درباره پدیده کودکان کار در سوریه پرداخته میشود.
با استمرار جنگ برای دهمین سال در سوریه و وخیمترشدن اوضاع انسانی و اقتصادی این کشور، بسیاری از کودکان جهت تامین مالی خود یا خانوادههایشان، چارهای جز ورود به بازار کار ندارند. هرچند این معضل، تاثیرات منفی بسیار زیادی بر آنها میگذارد.
بنا بر اعلام سازمان ملل متحد، بیش از ۸۳ درصد اهالی سوریه زیر خط فقر زندگی میکنند؛ بحرانی که با توجه به جنگ سراسری در این کشور، باعث گسترش بسیار پدیده کودکان کار شده است. جنگ سبب شده است تا خانوادهها کودکان خود را وادار به ترک تحصیل و ورود به میدان کار کنند یا در ایام تعطیلی مدارس، برای همکاری در تامین مایحتاج روزانه خانواده و هزینههای شخصی خود به کار بپردازند.
کودکان کار سوریه ۲۰درصد افراد شاغل در این کشور را تشکیل میدهند. این نسبت پیش از قیام مردم این کشور، ۱۰درصد بود. بنابراین، جنگ ویرانگری که چرخ آسیاب آن بین طرفهای درگیر در سوریه میگردد، باعث شده است شمار کودکان موجود در بازار کار این کشور دو برابر شود.
عواملی که کودکان را به اشتغال وا میدارند
کودکان کار در سوریه در بیشتر اوقات به کارهای خستهکننده و دشواری میپردازند که هیچ تناسبی با جسم ضعیف و کودکانه آنها ندارد. برخی به حملونقل کالا مشغول میشوند و بعضی نیز کارهایی مانند تعمیر، نگهداری و شستن خودروها را انجام میدهند.
«فارس» که بیش از ۱۴ سال سن دارد و به ماشینشویی در شهرستان «اعزاز» در شمال سوریه مشغول است، درباره این معضل به خبرنگار «ایرانوایر» میگوید: «گرانی و فقر مرا وادار به اشتغال کرده است تا بتوانم هر هفته شش هزار لیر سوریه را کسب و به پدر کشاورزم کمک کنم.»
این کودک سوری در حالی که موتورسیکلتی را با دستانش تمیز میکند، میگوید: «سواد خواندن و نوشتن ندارم و قصد دارم برای کمک به پدرم کار کنم.»
کودکی ۱۳ ساله و از آوارگان شهرستان «السفیرة» در حومه شرقی حلب که در اردوگاههای ویژه آوارگان در مرز سوریه با ترکیه به سرمیبرد و همراه با فارس در همان ماشینشویی کار و هر هفته چهار هزار لیر سوریه کسب میکند نیز به «ایرانوایر» میگوید: «قبل از آوارگی، در روستایم به مدرسه میرفتم. تا کلاس دوم ابتدایی در آنجا خواندم و الان سوم هستم. روزهای تعطیل برای کمک به پدرم کار میکنم. او دکان کوچکی دارد و در آن قهوه فوری میفروشد.»
«حسین» ۱۲ ساله و از اهالی شهر اعزاز که در کارگاه تعمیر و نگهداری خودرو کار میکند هم میگوید که تا کلاس پنجم درس خوانده و سپس مدرسه را رها کرده تا به پدرش که فروشنده دورهگرد آب است، کمک کند.
«محمود» ۱۲ ساله نیز تا کلاس دوم به مدرسه رفته است. او پدرش را وقتی کوچک بوده و برادر بزرگترش را بر اثر انفجار یک خودرو بمبگذاری شده در شهرستان اعزاز از دست داده است. این کودک برای تامین مخارج خانواده از دو سال پیش تاکنون در یک کارگاه مکانیکی کار میکند. به گفته خودش، علیرغم دریافت شش هزار لیر سوریه در هفته، اوضاع مادی آنها بسیار دشوار است.
«احمد» ۱۴ ساله و از آوارگان شهر حلب هم به خبرنگار «ایرانوایر» میگوید: «پدرم در سال ۲۰۱۲ بر اثر بمباران منطقه ما فوت کرد. از خانواده ما تنها مادر و برادرانم باقی ماندهاند. برای همین، در زبالهها دنبال چیزی قابل فروش میگردم تا با پول آن قرص نانی بخرم.»
این روایتها، بخشی از زوایای پدیده کودکان کار در سوریه هستند. کارکردن تبدیل به ضرورتی فوری برای ادامه حیات این کودکان و اعضای خانوادههای ناتوان و ناچارشان شده است. تمام آرزویشان نیز حضور سازمانهای بینالمللی و داخلی حامی کودکان برای ارایه کمک به آنها و جلوگیری از تراکم این مشکلات زیانبار برای کودکان است چون این مشکلات مانع دستیابی آنها به حقوقشان میشود. مهمترین حق آنها نیز آموزش است.
عکاس: نوار مهرة
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر