خبرگزاریهای رسمی روز دوشنبه ۱۶ تیر از شروع آتشسوزی دوباره در منطقه خائیز خبر دادند. این بار نام تنگ تکاب خائیز مطرح بود. منطقهای که به داشتن پوشش گیاهی و جانوری متنوع برای مردم محلی منطقه اهمیت ویژه دارد. ماه گذشته که بخشی از خائیز در چند نوبت در شعلههای آتش سوخت تمام تلاش مردم محلی این بود که آتش به «تنگ تکاب» نرسد اما حالا تنگ تکاب بیش از یک روز در آتش سوخت. گزارش زیر روایت فعالان و خبرنگاران محلی است که این بار هم دست خالی به استقبال آتش رفتند.
***
سرانجام روز سهشنبه آتشهای شعلهور جنگلهای تنگ تکاب بهبهان، بعد از رسیدن دامنه شعلهها به حاشیه رودخانه مارون و از آنجایی که دیگر جایی برای توسعه و پیشروی نداشت، خاموش شد.
«مسعود تیله کوهی»، دوستدار طبیعت و از افراد محلی تنگ تکاب میگوید متاسفانه آتش نه با دستگاههای پیشرفته و تجهیزات اطفای حریق که با جانفشانی محلیها و دوستداران محیطزیست و به مدد رودخانه مارون که جلوی پیشروی هر چه بیشتر شعلهها را سد کرد، خاموش شد.
او میگوید برخلاف ادعای مسئولان محلی که این آتش هیچگونه خسارتی به حیاتوحش منطقه نرسانده و با توجه به مشاهدات عینی، باعث مرگ گونههای جانوری و خصوصا گیاهان بینظیر این دامنه و از بین رفتن تعداد قابلتوجهی بلوطهای دویست و سیصدساله شده است.
روز گذشته «حسین کلانتری»، استاندار کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگو با ایسنا مدعی شده بود این آتشسوزی بلافاصله مهار شده و هیچگونه خسارتی برای گونههای جانوری نداشته است.
منطقه تنگ تکاب در مرز بین دو استان کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان قرار دارد و دربرگیرنده بخشی از ۳۳ هزار هکتار منطقه حفاظتشده خائیز است.
«مسعود تیله کوهی» در روستای تنگ تکاب زندگی میکند. او روز گذشته و در جریان اطفای حریق، چند زن و مرد محلی را دیده که حوالی یک بلوط چندصدساله در حال سوختن ایستادهاند و عزاداری میکنند: «آنها شاهد شعلهور شدن بلوطی کهنسال بودند و درست عین آنکه جوانشان مرده باشد برای بلوطهای شعلهور شروه و شعرهای غمانگیز میخواندند. خوشبختانه با فشار خبرنگاران و فعالان محلی، شرکت نفت فوری اقدام به فرستادن بالگرد کرد و پس از آن بود که با ارسال دستگاههای دمنده، جریان اطفای حریق دنبال شد اما برخلاف ادعاهای مطرحشده تا زمانی که آتش به دامنه رودخانه مارون نرسید تمام تلاشها بیفایده بود و فقط رودخانه بود که جلوی آتش را گرفت.»
تنگه تکاب، تنگهای به مساحت پنج کیلومتر در شمال شهر بهبهان و هممرز با کهگیلویه است. رودخانه مارون از شکاف بین تنگه عبور میکند. کوههای «بدیل» در بخش شمالی تنگه با پوشش بینظیر گیاهانی همچون بنه کوهی و بلوطهای چندصدساله و جنوب تنگه منتهی به ارتفاعات خائیز است و همان حوالی، روستای هزارساله «تنگ تکاب» با باغهای انگور و انارش بر دامن کوهپایههای سرسبز و بیبدیلش جا خوش کرده.
اهالی بهبهان و مردم کهگیلویه دلبستگی غریبی به تنگه تکاب دارند. «حسن لیراوی» که اهل همان حوالی است، میگوید تنگ تکاب برای مردم منطقه چیزی بیشتر از یک تنگه است:
«این منطقه یادآور غرور، عزت و روحیه جنگآوری و مقاومت ایرانیهاست. «آریو برزن»، پسر آرتابازوس، سرداری از نژاد شاهزادگان هخامنشی درست همانجا، با رشادت و جانفشانی جلوی پیشروی اسکندر مقدونی را گرفت و به همین دلیل است که آتش به جان بلوطهای آنجا حکم آتش به قلب مردم منطقه را دارد.»
خبرهای رسمی نشان میدهد که بعدازظهر روز دوشنبه شانزدهم تیر آتشسوزی تنگ تکاب شروع شده اما حسن لیراوی میگوید آتشسوزی از نیمهشب قبل از آن شروع شده بود.
«شعلههای پراکنده آتش از سه نقطه جداگانه شروع شد، بین نقاط آتش فاصله وجود داشت و شعلهها از دور قابل مشاهده بودند.»
به گفته حسن لیراوی، دامنه آتش در سرازیریهای تنگه گستردهتر بود و علفزارها را سوزانده و به درختان بالا دست رسیده بود ولی به علت صعبالعبور بودن این مناطق، خاموش کردنشان مشکل بود. به گفته او در بخش شرقی، شمال و قسمت جنوب شرقی تنگه، شعلههای آتش دیده میشد و مابین این سه نقطه خالی بود.
به گفته این فعال محلی، آتش از کوههای خائیز و از چشمه بمونی رد شده و به حولی ارتفاعات «سیسه زار» رسیده و همهچیز را با خودش سوزاند اما عمده خسارت را به بلوطهای چندصدساله وارد کرد.
او میگوید در تمام سه روز گذشته منطقه را ترک نکرده و علیرغم اعلام روز گذشته فرمانداری بهبهان، با اینکه از حجم آتش کاسته شده اما هنوز هم جابهجا شعلهها دیده میشود و جنگلهای این منطقه، نیاز به پایش و مراقبت بیشتری دارد.
«مهدی مرشد بهبهانی»، فرماندار بهبهان روز شانزدهم تیرماه در گفتوگو با خبرگزاری نسیم گفت این آتشسوزی به همت هشتاد تن از نیروهای منابع طبیعی، هیات کوهنوردی و روستاییان محلی کنترل شده است.
به گفته حسن لیراوی، کارشناسان منابع طبیعی گفتهاند تمام شواهد نشاندهنده عمدی بودن آتشسوزی است: «من درست نمیدانم چرا در اغلب آتشسوزیهای اخیر یا میگویند کار شکارچیهاست یا چوپانها و دامدارها را مسئول میدانند یا انگشت اتهام به سمت محلیها میگیرند. بههرحال این بار هم گفته میشود که شکارچیان برای به تله انداختن حیوانات دست به چنین اقدامی زدهاند و آتش از کنترلشان خارج شده است.»
تنگ تکاب پیش از این آتشسوزی نیز بارها موضوع اخبار متفاوتی در مورد دستیازی و تجاوز کوهخواران بود. تیر ۱۳۹۶ «غلامرضا شریعتی»، استاندار خوزستان تصمیم گرفت در این منطقه بکر و بینظیری که علاوه بر پوشش گیاهی منحصربهفرد، دارای گنجینهای از سنگنوشتهها، بناهای کهن، دخمهها و دیوارنوشتههای متعلق به عصر بینالنهرین است، اقامتگاه تفریحی، دریاچه موزیکال و شهربازی بسازد و حتی شبانه و به شکل پنهانی ساخت ویلاهایی هم در آنجا بنا گذاشته شد که با واکنش شدید دوستداران محیطزیست و حکم دادستانی اقدام به جمعآوری بساط سودجویان شد.
حالا آتش تنگ تکاب کنترل شده اما دامنه شعلهها این روزها به کوهپایههای دنا رسیده است. زاگرس در تمام یک ماه گذشته در حال سوختن بوده، هفت روز از شروع آتشسوزی منطقه گلکون ممسنی میگذرد و فعالان محیطزیست در صفحات اجتماعی مینویسند کماکان در آن منطقه اثری از بالگرد یا تجهیزات مجهز برای مهار آتش نیست.
پارک ملی دنا در زاگرس جنوبی در هنگام نوشتن این کلمات آغاز به سوختن کرده، اکوسیستم و تنوع ژنتیکی منطقه حفاظتشده دنا و حیواناتی همچون پلنگ و خرس قهوهای، عقاب و کاراکال، این منطقه را تبدیل به یکی از مهمترین ذخیرهگاههای زیستکره زمین کرده است. آتش هماکنون دامنههای دنا را رد کرده و دارد به قلب کوه که زیستگاه پلنگ ایرانی و دیگرگونههای نادر جانوری است نزدیک میشود.
دنا اما تنها نقطه شعلهور نیست. این روزها جوانان میمند در حال تلاش با دستهای خالیاند. سید «محمدمهدی حسینی»، جوان امدادگر ۲۴ سالهای که دانشجوی رشته حقوق و امدادگر داوطلب جمعیت هلالاحمر در منطقه اردل کوههای چهارمحال و بختیاری برای خاموش کردن آتش دامنه زاگرس بود، به علت ریزش سنگ جان داد و منطقه کوهستانی اردل علیرغم جان دادن غریبانه این جوان، کماکان در آتش بیخردی و بیامکاناتی در حال سوختن است.
«آرش نیکخو»، دوستدار محیطزیست و گزارشگر محلی به ایرانوایر میگوید عامل افزایش آتشسوزی در دامنههای زاگرس در طول چند ماه گذشته وجود چند متغیر طبیعی و مداخله انسانی بوده است.
به گفته این فعال حیاتوحش، با توجه به اینکه بارش نزولات در بهار امسال زیاد بوده و علفها و مراتع در دامنه زاگرس رشد قابلتوجهی داشتهاند و از سوی دیگر مردم محلی و دامها از این پوششهای گیاهی و مراتع بسیار بلند و درهم تنیده شده محروم شدهاند، این مراتع با کمترین مداخله انسانی شعلهور میشوند.
این فعال محیطزیست معتقد است در آتشسوزیهای اخیر، عوامل انسانی نیز بیتاثیر نبودهاند: «در آتشسوزی ماه گذشته در منطقه غنی خائیز بیش از چهار هزار هکتار از منطقه حفاظتشده زاگرس از بین رفت. در مورد آتشسوزی این روزها میزان خسارت ارزیابی نشده اما تردید ندارم خسارتها قابل توجه بودهاند. در آتشسوزی قبلی تعداد زیادی درختان بلوط بهطور کامل سوختند و زیستبوم آن منطقه تحتتاثیر این آتشسوزی قرار گرفت، بسیاری حیوانات یا مردند یا از آنجا فراری شدند.»
به گفته این گزارشگر محلی، یکی از عوامل دیر خاموش شدن آتش در دامنههای زاگرس، دسترسی سخت به دامنههاست:«تجهیزات کافی وجود ندارد و نیروها پیاده به سمت منطقه خطر میروند و همین امر هم باعث زمانبرشدن یاریرسانی میشود. گرچه روز گذشته با اعمال فشار از سوی داوطلبان محلی و تشکلهای داوطلب توانستیم بالگرد شرکت نفت را برای انتقال امدادگران به منطقه بکشانیم و همین امر باعث سرعت اطفا حریق شد.»
او در ادامه این گفتوگو به موضوع مدیریت و تضاد منافع بین سازمانهای مسئول اشاره میکند: «مناطق حفاظتشده تحت نظر سازمان محیطزیست هستند و طبعا منابع طبیعی چندان مداخله نمیکند. در این میان سازمانهای مسئول به شکل دیرهنگام در مورد شرایط بحرانی اطلاعرسانی میکنند و همین اعلام دیرهنگام باعث میشود که سایر دستگاهها، دیرتر خودشان را به موضع خطر برسانند و ناهماهنگی بین مدیران میتواند میزان خسارت را بالا ببرد.»
به گفته نیکخو، متاسفانه مدیران دستگاههای مربوطه ترجیح میدهند عامل آتشسوزیها را به گردن مردم محلی بیندازند این در حالی است که محلیها نسبت به طبیعت دلسوزترین آحاد بشرند.
از این فعال محیطزیست در مورد اخبار متناقض و متفاوتی میپرسم که غالبا در مورد مناطق درگیر آتش منتشر میشود.
«اطلاعرسانی یا از طریق خبرگزاریهای دولتی انجام میشود که معمولا شامل مصاحبه با مسئولان محلی است و مسئولان محلی بیمیل نیستند که هزینهها را کاهش بدهند و بگویند همهچیز خوب است و عملکردشان مشکل ندارد و همه اتفاقات تحت کنترل است اما به باور من اخبار واقعی را از افراد مستقل و فعالان حاضر در محل که به هیچ ارگان داخلی و خارجی وابستگی ندارند و اولین و آخرین دغدغهشان طبیعت است بشنوید.»
او به تجربه خودش در این مورد اشاره میکند: «چندی قبل با یکی از مسئولان محلی مصاحبه میکردم او گفت آتش خاموش شده و همهچیز تحت کنترل است. دوستان حاضر در منطقه گفتند آتش کماکان شعلهور است. همین صحبتهای مسئولان باعث طولانی شدن فاجعه خائیز شد و بسیاری سازمانها مثل هلالاحمر و منابع طبیعی نیروهایشان را فراخواندند این در حالی بود که دوباره آتش بالا گرفت و تا آنها مصمم به اعزام دوباره نیرو شدند بخشهای دیگری از جنگل در آتش بیخردی سوخت.»
او به فعالان محیطزیست توصیه میکند از خطری که زیستگاه پلنگ ایرانی در دنا را تهدید میکند غافل نشوند.
«الان که پلنگ ایرانی در خطر است هیچ مسئولی زنهار نمیدهد اما فعالان محیطزیست در منطقه تلاش میکنند. آنها دلسوز و عاشق طبیعت بکر کهگیلویه و حیاتوحش آنجا هستند.»
به گفته این خبرنگار، توان و قدرت گروههای مستقل محیطزیستی این روزها در منطقه بالا رفته است:«اگر تلاش فعالان محیطزیستی نبود عمرا بالگرد نمیفرستادند. ما به سایر دستگاههای دولتی فشار آوردیم، اطلاعرسانی کردیم و تحت این فشارها بود که برای منطقه خائیز، تنگ تکاب و دنا امکانات بیشتری گرفتیم.»
او در روزهای بعد از اطفای حریق در خائیز در آن منطقه حاضر بوده و میگوید خساراتهای وارده قابل توجه بودهاند:«در منطقه خائیز پوشش گیاهی فراوانی را از دست دادیم. گیاهان دارویی زیادی سوختند. درختان بلوط قدیمی چندصدساله از بین رفتند. هفتاد درصد از چهار هزار هکتار جنگل خائیز نابود و خاکستر شدند. ممکن است بخشی از این پوشش گیاهی با بارشهای زمستانه جایگزین بشوند اما درختان بلوط چندصدساله جایگزین ندارند. در منطقه لوداب بوی احمد بالغ بر هشتصد درخت بلوط سوختند و از بین رفتند. زخمی که بهراحتی در قلب طبیعت درمان نخواهد شد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر