تاریخ ایران و جهان به زندگی و سرنوشت چهرهها گره خورده است؛ هر یک خشتی گذاشتهاند تا سقفی پدیدار شود؛ خشتهایی که گاه به قیمت زندگی و جانشان تمامشده است. در این معماری عظیم، زنان و مردان بسیاری نقش آفریدهاند. از سوی دیگر، در تاریخ جهان بسیاری از زنان و مردان دیگر به دلیل استعداد شگرف آنها برای تخریب و نابودی ساختههای دیگران، «تاثیرگذار» نامگرفتهاند.
زنان ایرانی، نویسنده برگهای بسیاری از کتاب تاریخ ۲۰۰ سال اخیر ما بودهاند؛ چه به دلیل تاثیر مثبت بسیاری از آنها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعیشان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژههای علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و چه به دلیل تاثیر بعضی از آنها در تشویق به خشونت، گسترش جهل و جزماندیشی و سواستفاده از قدرت مالی و اقتصادی در جهت منافع خود.
مجموعه «زنان تاثیرگذار» «ایرانوایر» یک مقدمه است. افرادی که نامشان در این فهرست آمده، نماینده برخی از اقشار جامعه هستند که هرروز در ایران و کشورهای دیگر بر زندگی خانواده و اجتماع خود تاثیر میگذارند. بدیهی است همانطور که اشاره کردیم، همه فعالیتها و یا تمام افراد حاضر در این مجموعه، مورد تایید «ایرانوایر» نیستند اما تاثیرگذاری هیچیک از افراد این لیست را نمیشود کتمان کرد.
این لیست، دومین سری سلسله بیوگرافیهای زنان تاثیرگذار ایران است که بهمرور تکمیل میشود. از مخاطبان «ایرانوایر» درخواست داریم تا پیشنهادات خویش را برای غنای این مجموعه با ما در میان بگذارند.
***
زیبا خسروانی، شهروند خبرنگار، تهران
اهل مصاحبه نیست. در همه این سالها جز یکی دو بار با رسانهها حرف نزده است. یکی از نزدیکانش میگوید: «همیشه میگوید من فقط باید دینم را به استادم ادا کنم، دنبال شهرت که نیستم.»
«فخری ملکپور»، تنها شاگرد بیواسطه «مرتضی محجوبی» است که فقط پیانوی ایرانی میزند و در تمام این سالها سعی کرده کاری کند که مکتب استادش از بین نرود. او میگوید: «هنوز هم شاگردها میآیند و فخری خانم از روی ۱۲ جلد کتابی که یادگار استادش است و نتهای ابداعی مرتضی خان محجوبی در آن آمده، تدریس میکند.»
مرتضی محجوبی نوازنده چیرهدست پیانو و از بنیانگذاران موسیقی ملی ایران به شمار میرود. در محافل هنری او را به نام مرتضی خان یا مرتضی خان محجوبی میشناسند. اهمیت ویژه کار مرتضی خان در این بوده که با یک ساز کاملا اروپایی، موسیقی ایرانی را به خوبی مینواخت. میگویند نحوه نوازندگی خاص او بود که باعث میشد مخاطب یک موسیقی اصیل و سنتی بشنود.
فخری ملکپور متولد ۱۳۱۴ شمیران است و از هفتسالگی شاگرد مرتضی محجوبی بوده است. خودش در مصاحبه با روزنامه اطلاعات درباره خانوادهاش گفته: «مادرم از مهدویهای حاج امین ضربیها هستند و پدرم سید ذبیحالله ملکپور، از تجار معتبر ایران بود. خیلی هنر موسیقی را دوست داشت. خودشان هم تار و سهتار و پیانو را خوب مینواختند. فوقالعاده خوب میخواندند و اساتید آن موقع روزهای سهشنبه به منزل ما میآمدند و آقای مرتضی خان محجوبی هم روزهای سهشنبه ساعت یازده به منزل ما میآمدند و تا شب بودند.» از نه سالگی اما موسیقی برای فخری ملکپور جدیتر میشود: «من از بچگی کنار مرتضی خان محجوبی و رهی معیری بزرگ شدم و آنها به دلیل دوستی با پدرم به منزل ما رفت. آمد داشتند روزی مرتضی خان به پدرم گفت این بچه علاقهٔ عجیبی به موسیقی دارد و از پدرم خواست که به من پیانو بیاموزد آن زمان فقط ۷ سالم بود که برای بار اول پشت پیانو نشستم. تا ۹ سالگی شیطنت داشتم اما از ۹ سالگی به بعد همهچیز برایم خیلی جدی شد و مرتضی خان دائم به منزل ما میآمد و به من آموزش میداد.»
علاقه و استعداد او باعث دلگرمی مرتضی خان محجوبی بوده است و این آموزش دوازده سال طول میکشد: «ابتدا از دستگاههای ایرانی شروع کردند و بعد براساس نتنویسی خاص خودشان، تمام ردیفهای محجوبی را از او فرا گرفتم. این نت را خودشان ابداع کرده بودند و الان هم من و شاگردان من آن رامی توانیم بخوانیم. شاگردان دیگر ایشان را یادم نمیآید. درواقع فقط من بودم که موسیقی را بهطورجدی ادامه دادم.» یکی از نزدیکانش میگوید او شیفته مرتضی خان محجوبی بوده و همین است که در همه سالهایی که شیوه و مکتب استادش را تدریس کرد هیچ پولی از شاگردانش دریافت نکرده است. او شاگردانش را انتخاب میکند؛ یعنی حتما باید ذوق و قریحه یادگیری را در کسی ببیند که او را بپذیرد.» خودش هم دراینباره به ایسنا گفته: «خوشحالم که تابهحال یک قران هم از راه تدریس موسیقی وارد زندگیام نشده است من به روش ابداعی استاد مرتضی خان محجوبی درس میدهم تا یاد استادم زنده بماند و دلم نمیخواهد درآمدی از راه تدریس موسیقی وارد زندگیام بشود.»
فخری ملکپور تنها نوازنده پیانو نیست. او در نواختن سازهای دیگری مانند تمبک و سهتار هم نوازندهای چیرهدست است و مبانی آهنگسازی را هم آموخته است. اساتیدش همگی از نامآوران عصر طلای موسیقی هستند مانند «احمد عبادی» که به او سهتار درس داده و «حسین تهرانی» که تمبک را نزد او آموخته است و یا «علی تجویدی» که مبانی آهنگسازی را با او مشق کرده است. ملکپور شیفته تمام اساتیدش است و خانهاش پر است از عکسهای مرتضی محجوبی، احمد عبادی، حسن کسایی، جلیل شهناز، ادیب خوانساری و... اما مرتضی محجوبی برای او جور دیگری است: «میگوید من دختر مرتضی خان بودم او خودش بچه نداشت و مرا مثل بچه نداشتهاش دوست داشت. وقتی علاقه مرا دید همه آنچه خودش یاد گرفته بود و ابداع کرده بود به من آموخت و من خیلی افتخار میکنم که بهعنوان تنها شاگرد بیواسطه او معرفی میشوم.»
ملکپور نوازندگی سهتار را هم دوست داشته اما برای اینکه میراثدار مرتضی خان بماند، سهتار را کنار میگذارد: «روزی آقای عبادی من را صدا کرد و گفت: دخترم، میخواهم چیزی به شما بگویم. در این زمان، مرتضی خان هم فوت کرده بودند. گفت چیزی میخواهم بگویم، اما ناراحت نشوی. تو خیلی زیبا سهتار میزنی. منم خیلی دوستت دارم. تو دختر من هستی. اما تو دیگر دست به سهتار نزن. بعد از مرتضی خان که بداهه مینواخت، شما هستی. ما دیگر مثل مرتضی خان نداریم. پیانیست زیاد داریم. از تو هم خیلی بالاتر هستند، اما پیانوی ایرانی را کسی نیست که شبیه شما بنوازد. اگر دست به سهتار بزنی، دیگر نمیروی دنبال پیانو و باید به من قول بدهی که دیگر دست به سهتار نزنی.... خلاصه سهتار را گذاشتیم کنار و مدتها گریه کردم، اما به خاطر عبادی، دست به سهتار نزدم.»
فخری ملکپور تاکنون کنسرت برگزار نکرده است. تواضع و فروتنی او در حدی است که وقتی در یکی از معدود مصاحبههایش خبرنگار از او میپرسد اگر شما کنسرت پیانوی ایرانی ندهید پس چه کسی باید کنسرت بدهد؟ میگوید: «من را بکشند، کنسرت نمیدهم. در خلوت خودم، بد ساز نمیزنم، اما جلوی کسی دوست ندارم، پیانو بزنم. میخواهم در خلوت خودم باشم. همین آلبومهایی هم که میبینید از من منتشر شدهاند، به اصرار دوستانم هستند.»
فخری ملکپور از همان ابتدا هم ترجیحش این بوده که برای خودش ساز بزند و دنبال شهرت نبوده است: «به دعوت رادیو پاسخ ندادم. من اینکاره نبودم. من برای خودم این کارها را میکردم. برای خودم ساز میزدم و برای دلم. من عاشق ساز بودم. اهل اینکه استخدام بشوم نبودم. با رادیو همکاری نداشتم. اما همه میآمدند به منزل ما و آنجا اجراهای متعدد داشتیم.»
دوستان و نزدیکانش میگویند در سینه فخری ملکپور تاریخ موسیقی ایران نهفته است و خاطرات شیرینش از اهالی موسیقی جزو حرفهای روزمره اوست. او در گفتوگو با ایسنا به بخشی از این خاطرات اشاره کرده است. خبرنگار ایسنا نوشته است: «در میان صحبتهایش، از خاطرات و دوستان قدیمیاش هم یاد میکند: «آن مبل جلوی در را میبینی؟ ملوک ضرابی همیشه آنجا مینشست؛ قبل از آمدن هم سفارش میداد که برایش باقالیپلو بپزم با دسر کارامل. هر هفته به من سر میزد. الهه و مرضیه هم خیلی با من رفتوآمد میکردند. حالا همهشان رفتهاند و فقط من ماندهام.»
ملکپور در مورد آثار منتشرنشدهاش اینطور میگوید: «در این خانه آثار منتشرنشده زیادی هستند که با اساتید بزرگی ضبط شدهاند؛ مثلا کارهایی با آقای پرویز یاحقی دارم یا همینطور آثاری با آقای عبدالوهاب شهیدی دارم شاید چند وقت دیگر این کار را منتشر کنم. نمیدانم چه میشود.»
در سالهای اخیر چند بار از فخری ملکپور در عرصه موسیقی تجلیل شده است. یکبار سال ۱۳۹۶ در مراسمی در تالار وحدت از او تجلیل شد. مراسمی که با خوانندگی «سالار عقیلی» همراه بود و شاگرد کوچک فخری ملکپور «ماهور عقیلی» به افتخار استادش تنبک نواخت و یکبار در سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر در بهمن ۱۳۹۷ او مورد تجلیل قرار گرفت او در دیماه همان سال هم در چهارمین جشن سالانه «موسیقی ما» هم جایزه ویژه نوازندگی به او اهدا شد. او هر بار با فروتنی خاص خودش از استادش مرتضی محجوبی یاد کرده است استادی که میگوید من فرزند نداشتهاش بودم.
«علیرضا میرعلینقی»، پژوهشگر و منتقد شناخته موسیقی درباره او نوشته است: «فخری ملکپور پرورده فضای تربیتی و هنری و اخلاقی قدیم موسیقی ایران است، فضایی که در آن تکنیکنمایی، خودنمایی و بیاعتنایی به ریشهها رسم نبود. فرهنگی بود که حال و احساس را بر فرم و مهارتهای صحنه گیر برتری میداد و استادی را نه در محفوظات بلکه در ایجاد دگرگونیهای درونی و پالایش روانی با نغمهها میشناخت. وجود او برای موسیقی امروز ما و برای فضای بحرانزده آن، نهتنها یک میراث فرهنگی، بلکه یک گنجینه گوهر است. چراکه تاثیر خود را از تمام جهات گذارده و یکتنه، یک مکتب اصیل نوازندگی را با حفظ تمام خصوصیات آن اشاعه داده است.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر