بنا بر خبرهای منتشرشده «ارسلان خودکام»، زندانی سیاسی که اردیبهشت ۱۳۹۷ بازداشت شد و به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق جاسوسی» به اعدام محکوم شد، در خطر اجرای حکم اعدام قرار گرفته است. ارسلان خودکام که در سالهای اخیر عضو سپاه پاسداران مهاباد بوده است، از سوی این نیرو به همکاری مخفیانه با یک حزب سیاسی کردستانی متهم شده است و بر همین اساس به اعدام محکوم شده است. خانواده این زندانی سیاسی میگویند دادسرای نظامی ارومیه، به خانواده آقای خودکام اطلاع داده است بیش از این نمیتوانند مقابل فشار سپاه برای اجرای سریع حکم اعدام او مقاومت کنند.
«بعد از ده روز بازجویی، وقتی میبینند حاضر به همکاری نیست و شلاق و شکنجه هم تاثیری ندارد، صدای همسرش را از اتاق کناری میشنود که گریه میکند و التماس میکند. بازجویان به او میگویند همسرت به همهچیز اعتراف کرده است. ارسلان میگوید او کاری نکرده است، کاری به او نداشته باشید. به هرچه بخواهید اعتراف میکنم و هرچه بخواهید میگویم و مینویسم، تنها کاری به همسرم و پسرم نداشته باشید.»
این تجربه بازجویی را ارسلان خودکام (سهرابی)، در نخستین ملاقات حضوری با خانوادهاش در زندان ارومیه روایت کرده است. «احسان»، یکی از بستگان ارسلان میگوید او در این ملاقات به خانوادهاش گفته است پس از چند روز مقاومت در برابر شکنجه، برای نجات جان همسرش مجبور شده است هرچه بازجویان از او خواستهاند بپذیرد. اعترافاتی که موجب صدور حکم اعدام برای این زندانی ۴۷ ساله کُرد شده است.
ارسلان خودکام، اهل مهاباد در استان آذربایجان غربی، متاهل و پدر پسری ۱۷ ساله به نام «بارزان» است. آقای خودکام، سالها پیش به شاخه نظامی حزب دمکرات کُردستان ایران پیوست اما پس از یک سال از این حزب جدا شد و پس از مدتی زندگی در اقلیم کردستان عراق به ایران برگشت و در چارچوب قانون عفو نیروهای تسلیمی احزاب کُرد، پس از مدتی زندان و با نداشتن شاکی خصوصی، آزاد شد.
آقای خودکام، در دهه ۸۰ عضو سپاه پاسداران شد و برای مدت ۱۶ سال عضو این نیرو بود. ارسلان خودکام ۳اردیبهشت۱۳۹۷ زمانی که برای ماموریتی از مهاباد به اشنویه رفته بود، به اتهام همکاری مخفیانه با حزب دمکرات کردستان، از سوی اطلاعات سپاه آذربایجان غربی بازداشت شد.
ارسلان خودکام برای بازجویی به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در پادگان سپاه مهاباد منتقل شده و ۳۶ روز در انفرادی و زیر بازجویی بوده است. به گفته احسان، در جریان بازجویی و زیر شکنجه و در شرایطی که در این مدت نزدیک به ۴۰ کیلو از وزنش را ازدستداده بود، پس از آنکه ارسلان صدای همسرش را که گویا برای ساعاتی بازداشت شده، شنیده است، به چیزهایی اعتراف کرده که بازجویان سپاه از او خواسته بودند: «خانواده بعدا هم از قول وکیل تسخیری و هم در جریان پیگیریها از جمله در دادسرای نظامی و یک مورد هم در اطلاعات سپاه دیدند ارسلان مجبور شده است به ۵۴ مورد که گویا ماموریتهای محوله از طرف حزب دمکرات کردستان بوده است، اعتراف کند.»
اما احسان معتقد است، هرچند به پدر ارسلان، رد تماسهایی از ارتباط اینستاگرامی ارسلان با کسی که گفتهشده از کادرهای حزب دمکرات کردستان است را نشان دادهاند، اما مشخص نیست اینها چقدر واقعی هستند: «اصلا عقل قبول میکند یک حزب سیاسی اپوزیسیون دارای سابقه برای ارتباط تشکیلاتی با یک مامور مخفی خود در بدنه سپاه از اینستاگرام استفاده کند؟ آنها تصویر چند تماس را نشان دادهاند که گویا قرار بوده طرف حزبی برای او لپتاپی بفرستد و مسائلی ازایندست اما بعد در پرونده، در اعترافات اجباری از ارسلان که پدرش میگوید وقتی به او نشان دادهاند تایپ شده بود و نه حتی خط او، برنامهریزی برای ۵۴ اقدام بهعنوان اعترافات ارسلان ذکر شده است.»
احسان میگوید ارسلان بعدا در ملاقات با خانوادهاش تاکید کرده است او در کل چهار صفحه اعترافات مکتوب به خط خودش دارد: «ارسلان به پدر و همسرش گفته است اصلا نمیداند این ۵۴ مورد اعتراف به همکاری و برنامهریزی برای انجام دستورات حزب از کجا آمده است و چرا به خط او نیست. ارسلان همان زمان گفته بود، هنوز که محاکمه نشدم، اما بازجویان به من گفتهاند حکم تو محاربه است و اعدام میشوی.»
ارسلان خودکام پس از پایان دوره بازجویی به بند زندانیان نظامی زندان مرکزی ارومیه منتقل شد و بعدتر در ۱مهر۱۳۹۷ به بند ۱۲ زندانیان سیاسی زندان ارومیه منتقل شد. پرونده پس از پایان بازجویی به دادگاه انقلاب ارومیه ارجاع شد و چند جلسه بازپرسی هم برای او برگزار شد اما درنهایت دادگاه انقلاب از خود سلب صلاحیت کرده و پرونده به دادسرای نظامی ارجاع داده شد: «خانواده ارسلان تلاش کردند برای او وکیل بگیرند و با آقای فهیمی هم که پیشتر در سنندج قاضی بود و اکنون وکالت میکند و از بستگان خانواده ارسلان است توافق هم کردند، اما نه دادگاه انقلاب و بعدتر هم دادسرای نظامی، اصلا اجازه ندادند ارسلان وکالتنامه را امضا کند. بعدتر هم در مرحله دیوان عالی و تجدیدنظرخواهی هم حق داشتن وکیل تعیینی از ارسلان سلب شد و تا امروز هم جز وکیل تسخیری، وکیلی نداشته است.»
ارسلان خودکام در شعبه ۱ دادسرای نظامی ارومیه بهصورت غیرعلنی محاکمه شد و به گفته احسان مشخص نیست وکیل تسخیری از او دفاعی کرده است و آیا جز اعترافات خود او که زیر شکنجه کسب شده است، شواهدی دال بر همکاری مخفیانه او با حزب دمکرات کردستان ارائه شده است یا خیر: «خانواده نه از تاریخ برگزاری دادگاهی و نه از کم و کیف دادگاه چیزی نمیدانستند و وکیل تسخیری هم چیزی از آنچه در دادگاه گذشت به آنها نگفت. ارسلان بعدا در ملاقات به خانواده گفت وکیل در دادگاه دفاعی از او نکرده است و به گفته او از قبل مشخص بود آنها تصمیم خود را گرفتهاند و دادگاه فرمایشی برگزار شده است.»
دادسرای نظامی در آخرین روزهای مرداد ۱۳۹۷ ارسلان خودکام را به اتهام «جاسوسی از طریق ارسال اسناد و مدارک نظامی سپاه به حزب دمکرات کردستان و همکاری با احزاب معاند نظام» به اعدام محکوم کرد و حکم اعدام را به وکیل تسخیری و ارسلان خودکام که بند ۳ زندان ارومیه منتقل شده بود ابلاغ کرد. با درخواست ارسلان، وکیل تسخیری او به این حکم اعتراض کرد، اما حکم اعدام او عینا در شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور تائید شد. هرچند به گفته احسان، ابتدا به خانواده گفته شد که حکم در دیوان شکسته شده است: «۱۴بهمن۱۳۹۷، در پیگیری پدر ارسلان در دیوان عالی به او گفته شد حکم اعدام شکسته است و پرونده بهزودی برای رسیدگی مجدد به دادسرای نظامی فرستاده میشود؛ اما در کمال تعجب درحالیکه همه خانواده از این خبر خوشحال شده بودند، بعد از مدتی وکیل به خانواده ارسلان خبر داد که خبر قبلی دروغ بوده است و حکم اعدام ارسلان در دیوان تائید شده است و به او ابلاغ هم شده است.»
خانواده ارسلان خودکام این بار درخواست اعاده دادرسی دادند اما این درخواست نیز ۲۴تیر۱۳۹۸ از سوی دیوان عالی کشور رد شد و عملا پرونده او از آن تاریخ به اجرای احکام دادگستری ارومیه ارجاع شد: «پدر ارسلان این بار تقاضای عفو کرد، اما این تقاضا هم رد شد و تلاش زیادی هم کردند تا رییس قوه قضاییه، از اختیاراتش برای به جریان انداختن دوباره پرونده بهره بگیرد اما این هم ناموفق ماند.»
به گفته احسان، خانواده آقای خودکام سال گذشته موفق شدند از طریق یکی از بستگان نزدیک ابراهیم رییسی در مشهد، درخواست خود را به دست او برسانند: «پس از مدتی این شخص با پدر ارسلان تماس گرفت و گفت شخصا با آقای رییسی صحبت کرده است و او جواب داده است چون پرونده ارسلان امنیتی است، او نمیتواند دخالتی بکند و کاری هم از دست او ساخته نیست.»
«منصور سهرابی»، پژوهشگر محیط زیست ساکن آلمان و پسرعموی ارسلان خودکام میگوید دادستانی دادسرای نظامی ارومیه، اواخر فروردین، حدود یک ماه پیشازاین، خانواده ارسلان را احضار کرده و به آنها گفته است بیش از نمیتواند پسرش را در زندان نگه دارد و بهزودی اعدام خواهد شد: «دادستان دادسرای نظامی حدود یک ماه پیش، به پدر و برادر ارسلان گفته است اگر میتوانند کاری انجام دهند باید به تهران بروند و رییسی، رییس قوه قضاییه را ببینند چون اطلاعات سپاه فشار زیادی آورده است که حکم باید اجرا شود.»
به گفته احسان هم، پدر ارسلان خودکام پس از این هشدار دادستان نظامی ارومیه به تهران رفت تا بتواند ملاقاتی از دفتر ابراهیم رییسی بگیرد اما موفق به ملاقات با رییسی نشد: «آقای خوشکام درنهایت، در سازمان قضایی نیروهای مسلح، موفق شد یکی از مقامات قضایی را ببیند. او به پدر ارسلان گفته بود کاری از دست کسی برنمیآید و دادستان نظامی ارومیه هم بیجهت او را آواره تهران کرده است و وظیفه دارد اجرای حکم را شعبه اجرای احکام دادگستری بخواهد.»
پدر ارسلان خودکام، با کم شدن محدودیتهای قرنطینه در ایران، ۲۰ اردیبهشت مجددا به دادسرای نظامی ارومیه مراجعه کرده است تا برای جلوگیری از اجرای اعدام پسرش فرصتی بگیرد؛ اما به گفته احسان، آقای خودکام آنجا با دادستان نظامی درگیر شده است: «دادستان به آقای خودکام گفته است وقتی حکم در دیوان عالی هم تائید شده است و فرجامخواهی به نتیجهای نرسیده است، اعدام پسرت قطعی است و تو هم دیگر به اینجا مراجعه نکن.»
به گفته آقای سهرابی، عموی او تلاش زیادی کرده است صدای دادخواهیاش را بلند کند تا حکم اعدام فرزندش تغییری کند اما تلاش او تاکنون بینتیجه بوده است: «عمویم در این مدت دادخواستهایش را به دفتر رهبر جمهوری اسلامی، ریاست قوه قضاییه و مجلس و حتی سپاه پاسداران برده است اما گویا اراده آنها بر اعدام قرار گرفته است و کسی پاسخگو نیست.»
منصور سهرابی معتقد است هرچند اعدام منتقدان و مخالفان در جمهوری اسلامی یک رویه است و بیش از همه هم کُردها قربانی این «رویه غیرانسانی شدهاند» اما درهرحال باید فارغ از اتهام آدمها در مخالفت با اعدام موضع گرفت: «حکم اعدام درهرحال غیرانسانی است و مهم نیست اتهام یا جرم فرد چه باشد، باید مخالف اعدام بود. اینجا هم حتی اگر اتهام همکاری مخفیانه با یک حزب کردستانی که به ارسلان زدهاند، درست باشد، حق او اعدام شدن نیست. در همین سیستم مواردی بوده که فرد به جاسوسی محکوم شده است و به قول خودشان برای دولت متخاصم جاسوسی کرده است و چند سال زندان گرفتهاند اما خُب در مورد کُردها همیشه برخورد خشنتر و سرکوب بسیار شدیدتر است.»
به باور آقای سهرابی، اتهامی که به پسرعموی او وارد شده است را باید در چارچوب اتهامات رایج جمهوری اسلامی به کُردها دید، اتهاماتی همچون جداییطلب و معاند و ارتباط یا عضویت با احزاب کُرد که به آن احزاب منحله میگویند بهراحتی متوجه کُردها شده و آنها را بهآسانی به همین دلیل اعدام میکنند: «۴۰ سال است این کار را میکنند و ظاهرا هنوز برای آنها جواب میدهد و میتوانند به آن متوسل شوند و آنچه مهم نیست جان انسانهایی است که بهآسانی از آنها سلب میشود.»
مطالب مرتبط:
آغاز موج جدید اعدامها در ایران
اعدام دومین زندانی فراری در سقز
میتوانستند جان آدمها را نجات دهند اما اعدام شدند
اخراج و اجبار به مهاجرت ایران را از خدمات پزشکان بهایی محروم کرده است
اخراج، شکنجه و اعدام؛ چگونه ایران از خدمت پزشکان بهایی محروم شد
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر