از تشکیل کمپین «روسری سفیدها» در اوایل دهه ۸۰ شمسی تا کمپین «دختران آزادی» در اواخر دهه ۹۰، تقریباً دو دهه از تاریخ مبارزه فعالان مدنی برای تبدیل ورزشگاههای چند هزار «پسری» به ورزشگاههای چند هزار «نفری» برای زنان و مردان میگذرد.
پیش و پس از روسری سفیدها، این حرکت فردی دختران عشق فوتبال بود که با گریمهای متفاوت، برای تماشای بازی ستارگان خود، اضطراب بازداشت را به جان میخریدند.
تا رسیدیم به ١١شهریور ١٣٩٨ که همین ورود زنان به ورزشگاهها با گریم مردانه فاجعه رقم زد؛ خودسوزی «سحر خدایاری»، دختر جوان ٢٩ ساله مقابل ساختمان دادگاه انقلاب تهران، به دنبال طرح اتهام ورود به ورزشگاه «آزادی» و تهدید صدور حکم حبس در دادسرا برای او.
هرچند این خوسوزی تکان دهنده در مقابل «دادگاه» انجام شده بود اما منتقدان در تمام این سالها گفتهاند هیچ قانونی برای محاکمه زنان خواهان ورود به ورزشگاهها در جمهوری اسلامی وجود ندارد.
شاید همین نبود قانون منع ورود زنان به ورزشگاهها است که باعث شده در بیشتر این سالها، وبسایت فروش بلیت بازیهای ملی برای لحظاتی به روی زنان باز و بعد از اندکی نمایش آزادی، مثل درهای ورزشگاه آزادی، به روی آنها بسته شود.
تقریباً در همه این مراحل مبارزه برای به دست آوردن این حق، لحظات تاریخی هم بوده است که درهای ورزشگاهها به صورت محدود به روی زنان باز شدهاند. آخرین بار، بازی تیمهای ملی ایران و کامبوج، درست پس از خودسوزی سحر خدایاری بود که فشار بیامان مردم و فدراسیون جهانی فوتبال به عقبنشینی جمهوری اسلامی در برابر مطالبهگری زنان انجامید؛ عقبنشینی مقطعی و گذرا.
پیش از آن، در مهر سال ۱۳۹۷، جمعیت محدود و گزینشی زنان عشق فوتبال باز هم در یک بازی ملی دیگر، یعنی مسابقه ایران و بولیوی و بعد فینال لیگ قهرمانان آسیا نشستن بر سر سکوهای ورزشگاه آزادی و تشویق ستارههای ملیپوش را تجربه کردند.
این تجربه هم بر اساس آن چه تاریخ این تحولات شهادت میدهد، از راه فشار فعالان مدنی و طرح موضوع با مسولان بالادستی مثل روسای فدراسیون جهانی فوتبال و پیگیری از طریق رییسجمهوری ایران به وقوع پیوست.
این تجربهها، تنها حضور زنان در ورزشگاهها با مجوز دولت و تنها در تهران را شامل میشوند. همه این سالها، زنان زیادی در شهرستانهای دیگر هم با تغییر چهره خود، توانستهاند از بازرسیهای دم ورزشگاهها عبور و بازی تیمهای محبوب خود را از نزدیک ببینند.
از روسری سفیدها تا سحر، دختر آبی
کمپین روسری سفیدها در میانه دهه ۸۰ شمسی و این اواخر، کمپین دختران آزادی چهگونه فعال و بر چه پایههایی استوار شدند؟
کمپین روسری سفیدها در پایان دوره ریاست جمهوری «محمد خاتمی» شکل گرفت.
«آسیه امینی»، پژوهشگر و فعال حقوق زنان ساکن نروژ که آن سالها در ایران زندگی میکرد، در مورد زمینههای پیدایش این کمپین به «ایرانوایر» میگوید: «اولین بار بحث حضور زنان در ورزشگاهها در سال ۱۳۸۳، در گروه هماندیشی زنان مطرح شد. در این گروه، معمولاً تحولات سیاسی و اجتماعی و از جمله موضوعات مرتبط با زنان مورد بحث قرار میگرفت. یکی از بحثها همین محرومیت ورود دختران و زنان از ورود به استادیومها برای تماشای فوتبال بود و این که باید از زنانی که چنین خواستهای دارند، حمایت کنیم. جمعی داوطلب تشکیل یک کار گروه شدند که روی این موضوع همفکری کنند و من هم یکی از آنها بودم. اعتراض با نوشتن در وبلاگها و گاهی در روزنامهها شروع شد و بعد دست کم دو بیانیه در اعتراض به این موضوع صادر کردیم. در ادامه، این حرکت به یک کمپین عمومی برای شکستن این سد تبدیل شد.»
جمهوری اسلامی اما به این بیانیهها و اعتراضها توجهی نمیکند و همچنان در ورزشگاهها به روی زنان بسته میماند. از این جا بود که گروهی مشهور به روسری سفیدها شکل گرفت که در ادامه به کمپینی عمومی برای درخواست مجوز ورود زنان به ورزشگاهها بدل شد: «شنیده نشدن این اعتراضها از سوی حکومت، به آن حرکت معروف رفتن ما به پشت در ورزشگاه آزادی، همزمان با بازی تیمهای ایران و بحرین انجامید. در همان گروه داوطلب، پیشنهاد شد به نشانه طرفداری از صلح، روسریهای سفید بر سر کنیم و عدهای هم با خط خوش، شعارهایی در مورد حق ورود زنان به ورزشگاهها روی روسریهای خود حک کردند. در روزی که مقابل در ورودی ورزشگاه رفتیم، یک نوار پارچهای قرمز هم به پای خود بستیم که نشانه ممنوعیت ورود بود.»
رفتن این تعداد زن به پشت در ورزشگاه آزادی را میتوان نخستین حرکت اعتراضی جمعی به این روند قلمداد کرد. از آن سو البته عجیب نبود که به این خواسته اهمیتی داده نشود.
از نخستین اقدامات «محمود احمدینژاد» بعد از روی کار آمدن به عنوان رییسجمهوری در سال ۱۳۸۴، صدور دستور خطاب به رییس سازمان تربیت بدنی وقت برای فراهم کردن شرایط ورود زنان به وزشگاهها بود؛ دستوری که خیلی زود و پس از مخالفت شدید برخی از مراجع تقلید قم به فراموشی سپرده شد.
ولی مطالبه ورود زنان به ورزشگاهها هیچ گاه اسیر این فراموشی نشد؛ با این تفاوت که در دوره محمود احمدی نژاد، سرکوب بیشتر فعالان مدنی، از جمله فمنیستها، آنها را به پیگیری مطالبات خود از راههای دیگر کشاند. حضور در فضای مجازی و استفاده از این فضا برای فشار به حکومت در این مورد را میتوان یکی از تحولات مهم در این زمینه ارزیابی کرد.
روش پیگیری مطالبه ورود زنان به ورزشگاهها از دوره محمود احمدینژاد تا امروز چه تفاوت عمدهای را تجربه کرده است؟ آسیه امینی به این پرسش این طور پاسخ میدهد: «در این دوره، هم با سرکوب نهادهای مدنی زنان و هم با رشد شبکههای اجتماعی، بیشتر فعالیت کمپینهای طرفدار حضور زنان در ورزشگاهها به فضای مجازی منتقل شد.
به این ترتیب، از یک سو طرح این مطالبه توانست در دهه ۹۰، در شبکههای اجتماعی با وجود کمرنگ شدن فعالیت تشکیلاتی زنان ادامه یابد. اما از سوی دیگر، از محتوای یک حرکت فمینیستی با محتوا، ساختار و مشخصههای حقوق زنان کمی دور شود؛ به طور مثال، اگر پیش از این تصمیمگیریها در جمع فعالان حقوق زنان و با هماندیشی و کار گروهی گرفته میشد، این بار افراد به طور شخصی میتوانستند موضوعی را دنبال و کم کم مخاطبان و حامیان زیادی هم پیدا کنند.»
آسیه امینی، پژوهشگر و فعال حقوق زنان یک نقد را هم به کمپینهای مجازی رفع محدودیت برای زنان در جمهوری اسلامی وارد میداند: «این حرکتها که بر اساس نیازها و خواستههای اجتماعی بنا شده بودند، به نوعی چهره سازی منجر شد که گاهی دستآوردهای خوبی مثل رسانهای شدن و توجه جهانی را در پی داشت. اما طبیعتاً در این نوع حرکتها، مشخصههای جنبش اجتماعی به صورت کلاسیک آن وجود نداشته است. بر خلاف حرکتهای دهههای قبل که در قالب جنبش فمنیستی با مطالبات و مطالعات فمنیستی شکل گرفته بودند، کمپینهای مجازی جدید، موضوعمحور هستند و شاید به همین دلیل، بر پایه افراد و چهرهها فعالیت میکنند.»
در حال حاضر و در شرایط بحران اقتصادی و نارضایتیهای سیاسی، عدهای به مطالباتی مثل اعتراض به حق ورود زنان به ورزشگاهها یا اعتراض به حجاب اجباری انتقاد میکنند و معتقدند این نوع نگرانیها، سطح مطالبات را که تغییر اساسی در نظام سیاسی و اقتصادی است، تقلیل میدهد. اما فعالان حقوق زنان نشان دادهاند که تسلیم این نوع نگاه نشدهاند و فعالیتهایشان را تا رسیدن به مقصد نهایی، یعنی حق برابری ورود به استادیوم ادامه میدهند.
مطالب مرتبط:
زنان تاثیرگذار ایران؛ روسری سفیدها، دختران آزادی و دختر آبی
آخرین تعهد ایران به فیفا؛ قول میدهیم به زودی زنان وارد ورزشگاه شوند
دخترانی که بلیت داشتند ولی آزادی را تحریم کردند؛ اعتراض به تبعیض
دختر آبی سه روز پیش از دنیا رفته بود؛ خاکسپاری بدون خانواده به دلیل مسائل امنیتی
خودسوزی دختری که میخواست وارد ورزشگاه آزادی شود
دختران آزادی با قید وثیقه آزاد شدند
روایت یک دختر از استادیوم آزادی: به امید روزی که جایگاهی هم برای خانم ها باشه
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر