استرالیا سرزمینی است که بسیاری آن را با آفتاب و ساحلهای زیبایش میشناسند؛ سرزمینی که در رفاه و آزادی برای شهروندان خود مشهور است و البته کیلومترها از ایران فاصله دارد. اما این فاصلهها موجب نشده اند که هنرمندان این کشور از حق تحصیل بهائیان ایران دفاع نکنند. آن ها نیز مانند بسیاری دیگر از هنرمندان سراسر جهان، همراه با کمپین «#جرم نیست» شدهاند تا به بیعدالتیها و نقض حقوق اولیه بشری بهائیان ایران اعتراض کنند.
سه دیوار در نقاط پر رفت و آمد سیدنی حالا میزبان نقاشیهای دیواری شده اند که هرکدام به شکلی از این حق سخن میگویند.
محرومیتی که شوخی نیست
«کامو»، هنرمند مقیم سیدنی با همکاری بهائیان این شهر یک نقاشی دیواری در حمایت از حق تحصیل بهائیان در ایران کشیده است. او میگوید: «به نظرم این خندهدار است که بخشی از مردم را از حق تحصیل محروم کنید.»
نقاشی او کتابهایی را نشان میدهد که زنجیر شدهاند و روی آن ها عنوان اختصاری «موسسه آموزش عالی مجازی بهائیان(BIHE) نوشته شده است. در کنار این کتابها فردی که با ناراحتی نشسته است نقاشی شده تا نمادی از بهائیانی باشد که تنها به دلیل باورشان از تحصیلات عالیه محروم میشوند.
کامو با تاکید بر این که تحصیل یک حق است و هیچ ربطی به نژاد و یا مذهب ندارد، اضافه می کند: «به شخصه باور ندارم که با این نقاشی دیواری، من بتوانم همه باروهای [حاکمیت] ایران را تغییر دهم. البته اگر میتوانستم، حتما به بهترین شکل این کار را انجام میدادم. من فکر میکنم با این کار، آگاهی عمومیِ مردمی که این نقاشیها را میبینند نسبت به تحصیل برای همه به عنوان یک حق بیش تر میشود.»
او در مصاحبهای اختصاصی با کمپین «#جرم نیست» از انگیزههایش برای پیوستن به این کمیپن می گوید: «بعد از این که از طرف یکی از اعضای جامعه بهائی در استرالیا با من تماس گرفته شد، من تحقیقاتی را در مورد این کمپین و وضعیت بهائیان در ایران آغاز کردم. در واقع، شوکه شده بودم و به نوعی زبانم بند آمده بود که یک نفر چه گونه از تحصیل در دانشگاه محروم شده است. برای من تحصیل یک حق است، حقی که هیچکس نمیتواند آن را از من بگیرد.»
این نقاش در مورد اولین واکنش خود بعد از تحقیقاتی که در مورد نقض حقوق شهروندی بهائیان ایران انجام داد، می گوید: «من فردی مذهبی نیستم اما به شدت به آزادی اعتقاد دارد و سلب حق تحصیل در دانشگاه، نقض آشکار آزادی است. در ابتدا بسیاری از این ها برخوردها برای من خندهدار بود و نمیتوانستم متوجه شوم که چه گونه این اتفاقات رخ داده است. تحصیل موجب پیشرفت یک جامعه میشود و جامعه نیز با حضور تمام افراد از تمام مذاهب میتواند پیشرفت کند. سلب تحصیل از هر شهروندی تنها موجب آهسته شدن این پیشرفت خواهد شد.»
کامو در مورد احساس خود پس از پایان این نقاشی دیواری هم اضافه می کند:«بسیار خوشحال و البته مفتخر هستم که توانستم بخشی از این کمپین باشم. من باور دارم که این کمپین ادامه دار در بُعدی جهانی میتواند یک تغییر ایجاد کند؛ تغییری که باید هرچه زودتر اتفاق افتد.»
محرومیتی که بزرگ ترین محرومیت است
«کریمزون» و «اسکات نگی» نیز در مرکز شهر سیدنی یک نقاشی دیواری در حمایت از حق تحصیل بهائیان در ایران کشیدهاند. آن ها در این نقاشی، بلبل را به عنوان یک پرنده ملی ایرانیان نقاشی کردهاند که بال هایش به زنجیر کشیده است. این دو نقاش با نمایش وسایل آموزشی همچون کتاب و مداد، این بلبل زنجیر شده را به نمادی از محرومیت تحصیلی دانشجویان بهائی در ایران نشان دادهاند. یکی از کسانیکه این نقاشی دیواری را مشاهده کرده است، میگوید: «پدر من از بازماندگان هولوکاست است. حق تحصیل او زمانی که هفت ساله بود، گرفته شد. برای همین میتوانم به خوبی این محرومیت را بفهمم. محرومیت از تحصیل بزرگ ترین محرومیت ممکن است.»
اسکات نگی نیز در مصاحبه با کمپین «#جرم نیست»، از انگیزههای خود برای پیوستن به این کمپین می گوید: «من بسیار به موضوع حقوق بشر علاقه دارم و وقتی در مورد این کمپین شنیدم، به سرعت با آن همراه شدم. این یک فرصت بسیار خود برای من بود تا هنرم را در راستای یک امر مثبت استفاده کنم.»
او نیز وقتی برای اولین بار خبرهای نقض حقوق بهائیان، به ویژه سلب حق تحصیل دانشگاهی آن ها را شنیده، شوکه شده است:«این کاملا مضحک است که حق تحصیل از یک نفر سلب شود. من واقعا نمیتوانم این موضوع را درک کنم.»
اسکات نگی در مورد احساس خود پس از پایان کار نیز اضافه می کند: «من بسیار خوشحالم که به هدف خودم، یعنی استفاده از هنر برای هدفی مثبت رسیدم. من میخواستم که نسبت به وضعیت بهائیان ایران و آن چه هدف این کمیپن است، آگاهیرسانی کنم. بعد از این که کار ما تمام شد، دو جوان بهائی راه طولانی را طی کرده بودند تا این نقاشی دیواری را ببیند. آن ها عکسی یادگاری با آن دیوار گرفته و برای من فرستادند. این یک تجربه بسیار ارزشمند برای من بود.»
محرومانی که امروز آزادانه تحصیل میکنند
یکی از آن هایی که در کنار این دیوارها عکس یادگاری انداخته است، جوانی است که سالها در ایران تنها به دلیل باور به دیانت بهائی، از تحصیل دانشگاهی محروم شده بود و امروز در سیدنی، دانشگاه خود را با بهترین معدل به پایان رسانده است. او در مصاحبه با کمیپن «#جرم نیست» می گوید:«احساس تاسف میکنم که در این قرن که عصر جهانی شدن و تکنولوژی است، هنوز قشری از مردم یک کشور تنها به دلیل باورهای مذهبی از حقوق اولیه خود محروم شوند؛ تفکری که از سوی بسیاری از مردم و روشنفکران امروز امری ناپذیرفتنی قلمداد میشود. در کشورهای پیشرفته زمانی که در این مورد صحبت میکنیم، ما را با تعجب نگاه و سوال میکنند مگر هنوز چنین کشوری وجود دارد؟ این سوال برای آن ها درست مثل آن است که ما در مورد بردهداری در دنیای امروز صحبت کنیم.»
این دانشجوی سابق دانشگاه بهائیان در ایران در مورد حرکتهایی که در حمایت از حق تحصیل بهائیان ایران انجام میشود، گفت: «همه این اقدامات نشانه بیداری مردم جهان به حقوق حقه همه افراد بشر است. این همان تعبیر شعر سعدی است که میگوید بنی آدم اعضای یک پیکرند. نمیتوان از ظلمی که در حق تعدادی از افراد بشر انجام میشود، به آسانی گذر کرد. باید به هر شکل ممکن صدای آن ها را به جهانیان برسانیم و یک بیداری عمومی ایجاد کنیم تا در نهایت عدالت جایگزین ظلم شود؛ اتفاقی که بارها و بارها در طول تاریخ افتاده است.»
او معتقد است نقش هنر در این میان بسیار مهم است:«چون تاثیرگذاری آن در جامعه از هر اقدام دیگری میتواند بیش تر باشد.»
این جوان بهائی وقتی در کنار نقاشی کامو ایستاده بود، گفت: «احساس من این است که امکان آن وجود دارد که بتوان بر کیف و کتاب قفل زد و مسیر کسب دانش را دشوار کرد اما جلوی علم را هرگز نمیتوان مسدود کرد. علم زاییده فکر انسان است که به صورت ناخودآگاه به پیش میرود و موجب سعادت بشریت خواهد شد.»
یکی دیگر از بهائیانی که سالها در ایران طعم تلخ محرومیت از تحصیل را چشیده بود، در مورد خود و احساسش نسبت به آن روزها به کمپین «#جرم نیست» گفت: «بسیاری از مردم در ایران نمیدانند که در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی، محرومیت از تحصیل تنها شامل دانشگاهها نبود و حتی در مقاطع پایینتر نیز ما با محرومیت روبه رو بودیم. من وقتی تنها ۱۰ سال داشتم، به همراه دهها هزار دانشآموز دیگر بهائی در سراسر کشور از مدارس خودمان اخراج شدیم. برادرم که دو سال بزرگ تر از من بود هم همین مشکل را پیدا کرد. حتی خواهرم که تنها چهار سال داشت، از رفتن به مهد کودک محروم شد. همه این اتفاقات در سالهای حدود ۱۹۸۴ - ۱۹۸۳ رخ داد. بسیاری از اقوام و دوستان ما در سالهای پایانی دانشگاه بدون این که هیچ مدرکی دریافت کنند، از پایان تحصیل محروم شدند. یکی دیگر از بهائیان که نابینا بود و در مدارس ویژه تحصیل میکرد، برای من تعریف کرد که ابتدا از سوی دیگر دانشآموزان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بعد توسط مدیر آن مدرسه با کتک از مدرسه بیرون انداخته شد.»
او از روزی میگوید که پس از اخراج از مدرسه، قصد داشت کتابهایی را که قرض گرفته بود، پس بدهد: «مدیر مدرسه ما یکی از اعضای سپاه پاسداران بود و حتی با خود اسلحه حمل می کرد. او از این اتفاق بسیار ناراحت بود. وقتی از او پرسیدم چرا من باید از مدرسه اخراج شوم، با ناراحتی تمام گفت به ما دستور دادهاند که تمام دانشآموزان بهائی را از مدرسه اخراج کنیم.»
این دانشآموز محروم از تحصیل در ایران که حالا در استرالیا تحصیلات دانشگاهی خود را به پایان رسانده است، در مورد حرکتهای جهانی در حمایت از حق تحصیل بهائیان گفت: «این حرکتها بسیار ستودنی است. ما نباید فراموش کنیم که سکوت مردم ایران میتواند به رژیم ایران اجازه اذیت و آزار بیش تر بر جامعه بهائیان را بدهد. نباید در مقابل این بیعدالتی نسبت به بزرگ ترین اقلیت مذهبی ایران ساکت ماند و باید به این گفته دکتر "مارتین لوتر کینگ" توجه داشته باشیم که میگفت بیعدالتی در هرکجای دنیا، تهدیدی برای عدالت در همهجا است.»
ویدیوهای نقاشی روی دیوارهای استرالیا را می توانید اینجا ببنید:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر