«جهش تولید»؛ این تنها یک واژه است واژهای انتزاعی، بیارتباط با واقعیت جاری و خالی از محتوا که تا پایان سال ۱۳۹۹ مثل یک نوار دایم از جلوی چشم ایرانیان خواهد گذاشت. به صورت یک نوار ممتد بخشی از تصویر تلویزیون را خواهد پوشاند؛ روی سربرگ ادارهها چاپ خواهد شد، در سخنرانیهای اداری بارها تکرار خواهد شد و... اما اثر و معنی این واژه برای ایرانیان چیست؟
کسی نمیداند منبع و دلیل و فلسفه این نامگذاریها چیست. بر چه اساسی آیتالله خامنهای پارسال از واژه «جهش» به جای «رونق» استفاده نکرد یا چرا اسم امسال را واژه دیگری مثل «رشد مضاعف»، یا «شکافتن هسته اتم» یا «هشدار برای کبرا ۱۱» نگذاشت.
روشن نیست آیا ستاد خاصی برای نامگذاری سالها مشغول فعالیت است یا ذوقی و شخصی است. آیتالله خامنهای هر اسمی که ذوقش بکشد روی سالها خواهد گذاشت، یا اینکه گروهی مشغول کار و تحقیق و پژوهش دراینبارهاند و براساس منطق و دلیل خاصی این اسامی را روی سالها میگذارند؟ اگر اینطور است این گروه چه کسانیاند و نگاهشان به دنیا چگونه است؟
جواب هیچکدام از این سوالها معلوم نیست، اما آنچه بهطور قطعی روشن و آشکار است اینکه هرکسی مسئول نامگذاریها است بهشدت بیسلیقه، کمسواد و در علم اقتصاد ناشی است.
ده سال شعار اقتصادی یعنی صفر!
در یازده سال گذشته تمام شعارهای سال اقتصادی بودهاند، اما رشد اقتصادی ایران در تمام این مدت تقریبا صفر و حتی کمی منفی بوده است. کافی است حجم تولید ناخالص داخلی ایران و کل دنیا را در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ نگاه کنید تا ببینید چگونه وقتی حجم کل اقتصاد دنیا ۱/۵ برابر شده، ایران چگونه بیش از یک دهه درجا زده و روی همان عددی ایستاده که ۱۰ سال پیش ایستاده بود.
این برای بیاعتبار کردن یک دهه نامگذاری و تمسخر واژههایی مانند اقتصاد مقاومتی و اقتصاد جهادی و... کافی است.
سال ۱۳۸۸: در یکی از بزرگترین بحرانهای سیاسی تاریخ جمهوری اسلامی اسم سال «حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف» تعیین شد. کلمهای که شاید تنها ویژگی آن، سخت کردن کار گرافیستهایی بود که باید این اصطلاح بلند را روی بیلبورد، بالای سربرگ و نوار تبلیغ تلویزیون جا میدادند. اقتصاد در نامگذاری سالهای بعد نیز حضور پررنگی داشت.
۱۳۸۹: همت مضاعف، کار مضاعف
۱۳۹۰: جهاد اقتصادی؛
۱۳۹۱: تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی
۱۳۹۲: حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی
۱۳۹۳: اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی
۱۳۹۴: دولت و ملت، همدلی و همزبانی
۱۳۹۵: اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل
۱۳۹۶: اقتصاد مقاومتی، تولید - اشتغال
۱۳۹۷: حمایت از کالای ایرانی
١٣٩٨: رونق تولید
۱۳۹۹: جهش تولید
آیا نقشهای در کار است؟
تا الان یک مقاله و یک گفتوگو در سایت رسمی آیتالله خامنهای درباره شعار «جهش تولید» منتشر شده است. این دو مقاله ظاهر اقتصادی دارند ولی در درون آنها خالی است.
عنوان مقاله که روز دوم فروردین منتشر شده «بسترهای اقتصادی "جهش تولید"» نام دارد. در این مقاله توضیح داده شده که «رهبر انقلاب بر مبنای چه محاسبهای افق سیاستگذاری اقتصادی را در سال آینده تحقق «جهش تولید» قرار دادهاند؟»
یکی از این بسترها «کاهش شدید درآمدهای نفتی و محدود شدن منابع ارزی دولت» است. نکتهای که اتفاقا همه از آن میترسند. بله نفت یکی از مشکلات ریشهای و تاریخی اقتصاد ایران است اما این تصور که تحریمها توفیق اجباری است و شر نفت را یکباره از اقتصاد ایران کم کرده، تصور خام و سادهانگارانهای است. بستن شیر نفت در ایران مثل این است که یکی از چهار دست و پای یک اسب مسابقهای را ببرند و به او بگویند حالا بدو. بله اسب به زحمت میتواند راه برود اما هدفگذاری برای اینکه اسب در مسابقه امسال قهرمان جهش و پرش شود، غیرممکن است. دقیقا یکچهارم اقتصاد ایران بهطور مستقیم وابسته به نفت است. بقیه بخشهای صنعت و خدمات و حتی کشاورزی هم تحتتاثیر نفت بهعنوان منبع اصلی تامین ارز قرار دارند. با حذف نفت عملا درآمدهای ارزی از دست میرود و دست بانک مرکزی و دولت برای تنظیم بازارها و سیاستهای پولی و مالی بهیکباره خالی میشود؛ بنابراین این تصور که حالا که نقدینگی زیاد است و بانک مرکزی میتواند این کل نقدینگی را بیآنکه بازارهای مالی دچار نوسانهای شدید و مخرب شوند، به سمت تولید سرازیر کند، بسیار خام است. حالا دولت که سر کیسه را با نرخ سود بالای بانکی بسیار سفتوسخت نگه داشته وضعیت پول ملی این است، کافی است کمی از این نقدینگی بیحساب به اقتصاد سرازیر شود تا ارزش پول ملی از چاله کنونی به چاه ویلی بیانتها سقوط کند.
اتفاق دومین بستر «کاهش ارزش پول ملی» است. آقای خامنهای و مشاوران احتمالیاش، احتمالا ایران را با چین اشتباه گرفتهاند. کاهش ارزش پول ملی نهتنها برای ایران منزوی مفید نیست، بلکه مثل سم است. کاهش ارزش پول ملی صرفه صادرات را بالا میبرد، اما در شرایط تحریمی که کسی حاضر نیست به ایران داروی غیر تحریمی بفروشد، کاهش ارزش پول ملی همه را از جمله بخش تولید را به خاک سیاه مینشاند، کما اینکه تا الان این طور بوده است. کاهش ارزش تومان و افزایش قیمت دلار آب هیچ تولیدکنندهای را، مگر مافیای صادرات نفتی، گرم نمیکند، همین تولید نیمبند موجود را در تلههای پیاپی تورمی گرفتار و کاملا ورشکسته میکند.
سومین بستر اتفاقا کمی انگیزههای این افراد را برای ما روشن میکند. «خروج بسیاری از برندهای خارجی به واسطهی تنگتر شدن حلقهی تحریمهای اقتصادی». این زاویه نگاه یک اقتصاددان نیست، بلکه کسی است که در توهم «عدالت» محدود است. مگر تا الان محدودیت و ممنوعیت ورود جنس خارجی و انحصار باعث توسعه صنایع ورشکسته و رانتی مثل خودرو نشده است؟ آیا باید تجربه ایرانخودرو به همهجا سرایت پیدا کند؟ اگر کارنامه تولید لوازمخانگی تا الان به نسبت خوب بوده، دلیلش همین رقابت با برندهای مثل الجی و سامسونگ است که در مقاله منتشرشده در سایت رهبر ایران، از خروج آنها از ایران خوشحالی میکنند.
اما آیا واقعا نقشهای در کار است؟
البته نامگذاری شاید برای اقتصاد آب باشد، اما برای برخی حتما نان به همراه خواهد داشت. گروهها و دار و دستههایی که پشت این واژههای بیمعنا هزاران میلیارد تومان پول جابجا میکنند. همان افراد بدون سابقه و تازه از راه رسیدهای که به اسم «کارشناس اقتصادی» در شدیدترین رکود تورمی تاریخ اقتصاد ایران نسخه «رونق تولید» و «جهش تولید» میپیچند و با استفاده از اهرم «شعار سال» دولت و بانک مرکزی را برای تزریق پول و وامهای کمبهره به برخی بنگاههای خاص تحتفشار میگذارند.
در سایت آیتالله خامنهای هم بهعنوان کارشناس با برخی از این افراد مصاحبه میشود. به باور این افراد «سال ۱۳۹۸ یک آزمایشگاه فوقالعادهای بود که بفهمیم کدامیک از صنایع ما نهتنها در شرایط تحریمی دچار مشکل نشدند بلکه بهصورت درونزا شروع به رشد کردند و کدامیک از صنایعمان دچار مشکل شدند. پس ما واقعا میتوانیم با تمرکز امکانات حکمرانی که داریم به جهش تولید برسیم.»
این آزمایشگاه شوم به قیمت جان و زندگی میلیونها ایرانی به دست آمده است. بیشک افراد زیادی به برکت این آزمایشگاه به نان و نوا و شغل و پول و اعتبار رسیدهاند، اما تردیدی نیست که این حرفهای بیپایه و اساس هرگز به جهش تولید در اقتصاد ایران منجر نخواهند شد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر