«احمدرضا احمدپور»، عضو «جبهه مشارکت» بود؛ یک حزب اصلاح طلب که توسط حکومت منحل اعلام شد. این روحانی منتقد از فروردین سال۱۳۸۹ تا پایان تیرماه ۱۳۹۲ در زندان بود؛ در تهران، قم، خرم آباد، اهواز و... .
در طول این 40 ماه، او تجربه های متفاوتی داشته است، جز شرکت در انتخابات: «هیچگاه صندوق رای را ندیدم. اسفند سال ۱۳۹۰ و همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات شوراهای شهر، در زندان "سپیدار" اهواز بودم. از برخی زندانیان، وکیل بند و مسوولان زندان که آن روز در حال رفت و آمد بودند، شنیدم که صندوق رای را به داخل زندان آوردهاند اما ما را دعوت به رای دادن نکردند. شایع شد به نام تک تک ما رای نوشته شده و به داخل صندوق انداخته شده بود.»
درباره حضور زندانیان در انتخابات روایت ها یکسان نیستند. در واقع، فقط گزینه ممانعت حکومت از شرکت آن ها در انتخابات روی میز نیست. «م . ح »، زندانی عقیدتی و از گروه دراویش گنابادی که بین سال های 89 تا 92 در زندان بوده، به «ایرانوایر»می گوید: «فشارهای درونی مابین زندانیان سیاسی و تحریم انتخابات از سوی گروههای مختلف سیاسی وجود داشت، به شکلی که زندانیِ مایل به مشارکت، به هم دستی با حکومت متهم میشود و در بیش تر مواقع، از قید مشارکت در انتخابات میگذرد تا عرصه را بر خودش تنگتر نکرده باشد.«
محل اخذ رای در زندان معمولا در محل سکونت رییس زندان یا در محل اجرای احکام زندان است و زندانیان و زندان بان ها با هم رای می دهند. «بهاره هدایت»، فعال مدنی که کماکان در زندان به سر می برد، این بخش از فضای زندان را در جریان انتخابات اسفندماه سال ۱۳۹۴ در وب سایت «کلمه» به خوبی تشریح کرده است: «انگار ما که تا دیروز هم بند بقیه بودیم، تا مدتی میشویم هم دست زندان بان؛ هم دست رکبخوردهٔ حکومت. موقع رفتن به اتاق، از کنار کسی رد میشوم. او که انگار ماجرای فحاشی سر صندوق را شنیده، ریشخند میکند که "اینم آخر عاقبت رأی دادن! من که شناسنامهام سفیده!"
کس دیگری کنارش میگوید: "اینا سوپاپ اطمینانن."
خاری در گلویم میخلد.»
اما همه محدودیتها، به مناسبات مابین زندانیها برنمی گردد. عده دیگری آرای زندان را آلودهترین رایها میدانند. یک زندانی به «ایرانوایر» می گوید: «از آن جایی که برای شرکت در انتخابات در زندان، وجود شناسنامه الزامی نیست یا اگر هم باشد، سخت گیری چندانی در این مورد وجود ندارد، احتمالا آرای غیر واقعی بسیاری به نام زندانیها سرازیر صندوقها میشوند.»
یکی از روزنامه نگاران زندانی که مدت سه سال در بند ۳۵۰ زندان «اوین» در حبس بوده، در مورد تجربه خودش میگوید: «ساکنان بند ۳۵۰ انتخابات سال ۹۰ را تحریم کردند و عملا هیچ مشارکت نکردند. فقط چند نفر از متهمان امنیتی اعلام کردند که در رای گیری شرکت میکنند اما آنها هم در نهایت مشارکت نکردند.»
او می گوید که وضعیت مشارکت در انتخابات در سال ۱۳۹۲ که بحث انتخابات ریاست جمهوری بود، کمی تفاوت داشت: «در این دوره، برخی زندانیان مصمم به مشارکت بودند. در مراحل اولیه قرار بود صندوق را بیاورند داخل زندان اما بحث آمدن صندوق منتفی شد. بعد گفتند که هماهنگ شده است تا اگر کسی بخواهد رای بدهد، به بیرون بند سیاسی برود و رای بدهد. یکی دو نفرهم رفتند و رای دادند.»
به طور معمول، شرایط ظاهری برگزاری انتخابات فراهم می شود اما گاهی سخت گیری هم می کنند: «برای زندانیان سیاسی سخت گیری شد و گفتند که حتما باید شناسنامههایتان را بیاورید و تا جایی که میدانم، برخی خانوادهها به سختی شناسنامهها را به داخل زندان رساندند. اما عملا نیازی به شناسنامه نبود.»
با این حال، این امکانات برای زندانیانی در دسترس است که در بندهای عمومی هستند. «حشمت الله طبرزدی»، فعال سیاسی و کنش گر اجتماعی نیز که روزها و سال های متوالی از عمرش را در زندان گذرانده است، به «ایرانوایر» می گوید رای دادن در انفرادی بی معنا است: «در طول انتخابات سال ۱۳۸۰ و ریاست جمهوری آقای خاتمی در انفرادی "عشرت آباد" بودم و وقتی در انفرادی هستی، هیچ خبری از مشارکت در رای دادن نیست. انتخابات دوره دوم شورا در سال ۱۳۸۱ در انفرادی "دو الف"، وابسته به سپاه بودم. در این دو دوره، موضوع صندوق رای منتفی بود چون در انفرادی شما اساسا به عنوان یک انسان هیچ هویتی ندارید.»
او سال ۱۳۸۴ به سالن ۳۵۰ منتقل شده بود: «فضا آن موقع به شدت مخالف مشارکت در انتخابات بود. زندانیانی امثال ما که مخالف کلیت رژیم بودیم، بچههای جنبش دانشجویی یا زندانیان مجاهدین و کردها مخالف مشارکت در انتخابات بودند. افکار عمومی زندانیان سیاسی به گونهای بود که اگر کسی هم میخواست رای بدهد، جرات نداشت مگر زندانیان امنیتی که اتهاماتی شبیه به جاسوسی داشتند و شرکت میکردند. یک هم بندی هم داشتیم که مشهور بود به "اسماعیل تیغ زن" که رفت و رای داد. برداشت ما این بود که اینها خودشیرینی میکنند. البته من شنیدم همان سال 1384 هم یکی از زندانیان کارگری و معروف در زندان رفته بود به کروبی رای داده بود.»
بعد از حوادث سال ۱۳۸۸ که تعداد زندانیان اصلاح طلب زیاد شد، مساله رای دادن در زندان بیش تر مورد توجه قرار گرفت. این فضا در انتخابات ۹۲ به اوج خود رسید و درباره اش تبلیغ هم شد: «یکی دو نفر در بند زنان رفته و رای داده بودند و در رجایی شهر هم یک نفر رفته بود رای داده بود. شنیدیم که در انتخابات اخیر، "نرگس محمدی"، "مصطفی تاجزاده"، "بهاره هدایت"، "عیسی سحرخیز" و دیگران رای داده بودند.»
زندانی دیگری که به علت جرایم امنیتی هم اکنون در زندان رجایی شهر به سر می برد هم از سیستم نظارتی شدیدی می گوید که بین خود زندانیان سیاسی وجود دارد: «من هشت سال است در زندان رجایی شهر هستم. ما امکان رای دادن داریم. برای رای دادن کپی کارت ملی با پرینت زندان کفایت میکند و شناسنامه الزامی نیست اما درون زندان، یک سیستم نظارتی و فشارهای شدید داخلی داریم.»
او در طول هشت سال گذشته فقط یک بار رای داده است؛ به هاشمی رفسنجانی:«اگر کسی به طور آشکاری برود رای بدهد، هزار و یک انگ ناجور به او میچسبانند و فضایی پیرامونت درست میکنند و بایکوتت میکنند که تو ترجیح میدهی خودت را سانسور کنی .همان یک بار که رفتم به آقای رفسنجانی رای دادم، از واژههایی هم چون "عقب مانده" بگیرید تا "آدم فروش" نصیبم شد. دورههای بعد دیگر جرات نداشتم بروم رای بدهم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر