close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

زنان تاثیرگذار ایران: قمرآریان

۱۹ فروردین ۱۳۹۵
شما در ایران وایر
خواندن در ۸ دقیقه
قمر آریان
قمر آریان
دکتر قمر آریان، همسرش دکتر عبدالحسین زرین کوب و دکتر مجتبی مینوی
دکتر قمر آریان، همسرش دکتر عبدالحسین زرین کوب و دکتر مجتبی مینوی

تاریخ ایران و جهان به زندگی و سرنوشت چهره‌ها گره خورده است؛ هر یک خشتی گذاشته‌اند تا سقفی پدیدار شود؛ خشت‌هایی که گاه به قیمت زندگی و جانشان تمام‌شده است. در این معماری عظیم، زنان و مردان بسیاری نقش آفریده‌اند. از سوی دیگر، در تاریخ جهان بسیاری از زنان و مردان دیگر به دلیل استعداد شگرف آن‌ها برای تخریب و نابودی ساخته‌های دیگران، «تأثیرگذار» نام‌گرفته‌اند.
زنان ایرانی نویسنده، برگ‌های بسیاری از کتاب تاریخ 200 سال اخیر ما بوده‌اند؛ چه به دلیل تأثیر مثبت بسیاری از آن‌ها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعی‌شان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژه‌های علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و چه به دلیل تأثیر بعضی از آن‌ها در تشویق به خشونت، گسترش جهل و جزم‌اندیشی و سوءاستفاده از قدرت مالی و اقتصادی در جهت منافع خود.
مجموعه «زنان تأثیرگذار» «ایران وایر» یک مقدمه است. افرادی که نامشان در این فهرست آمده، نماینده برخی اقشار جامعه هستند که هرروز در ایران و کشورهای دیگر بر زندگی خانواده و اجتماع خود تأثیر می‌گذارند. بدیهی است همان‌طور که اشاره کردیم، همه فعالیت‌ها و یا تمام افراد حاضر در این مجموعه، مورد تأیید «ایران وایر» نیستند اما تأثیرگذاری هیچ‌یک از افراد این لیست را نمی‌شود کتمان کرد.
 این لیست، اولین سری سلسله بیوگرافی‌های زنان تأثیرگذار ایران است که به‌مرور تکمیل می‌شود. از مخاطبان «ایران وایر» درخواست دارمی تا پیشنهادات خویش را برای غنای این مجموعه با ما در میان بگذارند.

-------------------------

 قمرآریان؛ زنی بر بلندای فرهنگ ایران

فرزانه رئیسی٬ شهروند خبرنگار

 

۲۳ فروردین ۱۳۹۱ رسانه‌ها خبر دادند همسر دکتر «زرین‌کوب» درگذشت. آن ها فراموش کرده بودند که «قمر آریان» پیش از ازدواجش با «عبدول»، یکی از نخستین فارغ‌التحصیلان زن دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود که به عنوان استاد «ادبیات کهن» در کنار «بدیع‌الزمان فروزانفر» و «محمدعلی فروغی» به تدریس مشغول شد. او یکی از آخرین شاهدان عینی دادگاه‌های دکتر «محمد مصدق» بود.

قمر آریان از نخستین فارغ‌التحصیلان زن دانشگاه تهران به شمار می رود که در گرفتن سهم مساوی از حق استادی در این دانشگاه و در جامعه پژوهشی ایران موثر بود. او در سا‌ل‌های آخر زندگی نیز دست از پژوهش و آموزش به نسل جوان برنداشت و آپارتمان کوچکش در «بهجت‌آباد» تهران را محلی برای جمع شدن پژوهش گران جوان اختصاص داد؛ زنی دانشمند که زندگی و مرگش به ماه فروردین گره خورده بود.

قمر آریان در فروردین ماه سال ۱۳۰۱ در قوچان به دنیا آمد. پدرش «میرزا عبدالوهاب آریان»، از چهره‌های فرهنگی و متنفذ این شهر بود که بعد از تولد دخترش تصمیم به ساخت نخستین مدرسه دخترانه را در این شهر گرفت. این  مدرسه که شش کلاس بیش تر نداشت، با مدیریت یکی از زنان با سواد و فرهیخته شهر اداره می‌شد.

قمر تا کلاس ششم در این مدرسه تحصیل کرد و از آن جایی که استعدادش در فراگرفتن خوب بود، پدرش برای سه سال بعدی معلم سرخانه گرفت. او کلاس دهم و یازدهم را در دانش‌سرای مقدماتی دختران مشهد خواند در حالی که کلاس ششم ابتدایی را تدریس می‌کرد. اما از آن جایی که تنها دانشگاه ایران در تهران بود، باید به پایتخت می‌آمد. قمر نامه‌ای به پدرش نوشت و از او خواست تا اجازه بدهد به برادرانش که یکی پزشکی و آن دیگری فیزیک می‌خواندند، در تهران بپیوندد. بعد از دریافت اجازه پدر در روزهای پر از التهاب بعد از جنگ جهانی دوم، در حالی که هنوز یک دهه از افتتاح دانشگاه تهران نگذشته بود، در آزمون ورودی شرکت کرد و توانست با رتبه ۲ در این آزمون وارد رشته ادبیات دانشگاه شود. در آن زمان استادان بزرگی چون «علی‌اصغر حکمت»، «بدیع‌الزمان فروزانفر»، «جلال همایی»، «محمد معین»، «ذبیح‌الله صفا» و... در آن تدریس می‌کردند. قمر آریان بعد از دریافت دانش‌نامه لیسانس خود تصمیم گرفت در تهران بماند و تحصیلاتش را تا مقطع دکترا تکمیل کند.

دوران دانشجویی او هم‌زمان با اوج تقابل میان مکتب ادبی «نیما یوشیج» بود. او خود به یاد می‌آورد که در ۲۳ سالگی برای نخستین بار نیما را دید:«خیلی کارها و اشعار نیما را دوست داشتم و هر بار که سیمرغ او را  یا افسانه را خیلی لذت می‌بردم. به خصوص این که او برای اولین بار شعر را از قید و بند قافیه آزاد کرده بود. بنابراین، دلم می‌خواست این مرد را ببینم. در یک میهمانی متوجه شدم که نیما حضور دارد. فورا جلو آمدم و فریاد زدم آقا شما نیما هستید؟ نیما گفت بله خانم، مگر من داخل آدم‌ها نیستم که این طور مرا صدا می‌کنید؟ گفتم البته که هستید؛ شما بهترین شاعری هستید که من می‌شناسم؛ فقط خیلی دلم می‌خواست شما را از نزدیک ببینم.» 

او در دانشگاه سر کلاس‌های تاریخ ادیان استاد حکمت، با آموزه‌های دینی مسحیت آشنا شد و بعد از مطالعه انجیل، تصمیم گرفت با وجود آن که روی زندگی و آثار مولوی و شاعران هم‎دوره او پژوهش کرده بود، پایان‌نامه دکترای خود را در زمینه چهره مسیحیت در ادب فارسی بنویسد. او در یک گفت وگو درباره این انتخاب توضیح داده است: «آن زمان که رساله را نوشتم، در ایران مرسوم نبود که درباره دیگر ادیان تحقیق شود. من وقتی کتاب انجیل را می خواندم ، دلم می خواست دیگران هم درباره این دین بیش تر بدانند. در دانشگاه، آقای حکمت معلم تاریخ ادیان ما بود. وقتی راجع به مسیحیت بیش تر صحبت کرد و گفت فرنگی ها درباره دین اسلام تحقیقات زیادی انجام داده اند، تصمیم خودم را گرفتم تا درباره دین مسیحیت تحقیق کنم. می خواستم بدانم نام های مسیح، مریم، ذوالنار و چلیپا چه جایگاهی در ادب فارسی داشته اند.»

دوران دانشجویی در مقطع فوق‌لیسانس هم‎زمان با کودتای 28 مرداد و بعد از آن دادگاه‌های دکتر مصدق بود. او در گفت وگوهای متعددش تاکید کرده است که یکی از فرازهای مهم زندگی او که برای خودش نیز به یادماندنی و یگانه بوده، حضور در جلسه محاکمه دکتر محمد مصدق بود؛ فرصتی که اوایل زندگی مشترک به دست آورد و باعث شد تصویر رهبر ملی شدن صنعت نفت تا همیشه در ذهن او جاودانه شود.

قمر آریان این دادگاه را عرصه «محاکمه انسانیت در برابر رذالت و خیانت» دانسته و با مرور این خاطره، از ایستادگی مصدق در برابر دادگاه و افشای صریح خیانت‌هایی که حکومت وقت سرپوش بر آن‌ها می گذاشته، سخن گفته بود.

در همین دوران دانشجویی بود که همراه بیش از ۵۰ سال زندگیش، یعنی «عبدالحسین زرین‌کوب» (یا به قول خودش، عبدول) را ملاقات کرد. او در جایی از این آشنایی گفته است:«من در دانشکده ادبیات فارسی با دکتر زرین‌کوب آشنا شدم. ایشان سال پیش از آن هم به دانشگاه آمده بود اما دوباره برگشته بود چون آن زمان قوای متحدین در ایران بودند و شهر خیلی شلوغ بود. ما هر دو آن سال اسم نوشته بودیم. او شاگرد فوق‌العاده‌ای بود. من هم شاگرد نسبتا خوبی بودم. همیشه شاهد بودم که بسیاری از مسایل را از اساتید بهتر می‌دانست. من در درس‌هایم از او کمک می‌گرفتم. در بیش تر دروس ما هم‎کلاس بودیم؛ حتی در دوره دکتری.»

این آشنایی ۹ سال طول کشید و سرانجام دکتر زرین‌کوب تصمیم گرفت به مشهد برود و رسما او را از پدرش خواستگاری کند:«زمانی دیدم که خیلی به عبدول احتیاج دارم برای این که هزار مساله بود که من می‌خواستم بدانم و تنها او می‌دانست. وقتی از من خواستگاری کرد، قبول کردم و همراه با هم به مشهد پیش پدر و مادرم رفتیم. وقتی به پدرم گفتم آقای عبدالحسین زرین‌کوب که اهل علم و مطالعه است از من چنین خواهشی کرده است، پدرم گفت من مقالات ایشان را خوانده‌ام. ایشان باید پیرمرد باشد. گفتم ایشان فقط ۳۰ سال‎شان است. پدرم گفت نویسنده این مقاله‌ها پخته‌تر از آن است که ایشان نشان می‌دهند. همه این را می‌گفتند.»

این زن و شوهر دانشمند در سال ۱۳۳۲ در حالی ازدواج کردند که در دوره دکترای آن سال زرین‌کوب رتبه اول و آریان رتبه دوم شده بود.  آن ها بیش از ۵۰ سال درکنار هم زندگی کردند. هرچند هیچ وقت بچه‌دار نشدند اما زندگی مشترک‎شان زمینه‌ساز آثار ارزشمندی چون «تاریخ ایران»، «دو قرن سکوت»، «روزگاران» و... به قلم زرین‌کوب و «زن در داستان‌های قرآن»، «کمال‌الدین بهزاد» و... به قلم قمر آریان و آثاری چون از «نی‌نامه» و «ایران: تاریخ، فرهنگ و هنر» به قلم مشترک هر دو آن ها بود. این زوج پس از فارغ‌التحصیلی، سال‌های سفرشان آغاز شد. قمر آریان سال‌های بسیاری را همراه با همسرش در هند، امریکا، چندین کشور اروپایی، عربی و لبنان گذراند. نگارش کتاب «شرق نزدیک در تاریخ» که هم‎زمان با حضور دکتر زرین‌کوب به عنوان استاد میهمان در دانشگاه «یو. سی.ال.ای» کالیفرنیا و دانشگاه «پرینستون» نوشته شد، به انگلیسی ترجمه شده است. هم‌چنین «جهان اسلام» اثر «برتولد اشپولر» آلمانی که تجربه امپراطوری‌های ایران و روم را روایت می‌کند.

آریان پس از بازگشت از امریکا، یک دوره هم رییس هنرستان نقاشی تهران شد؛ جایی که در آن بسیاری از چهره‌های مطرح هنر معاصر ایران هم‎چون «مسعود عربشاهی»، «صادق تبریزی» و... در آن درس خوانده‌اند.

او هم چنین در کنار دکتر زرین‌کوب و بدیع‌الزمان فروزانفر به کنگره بزرگ شرق شناسی رفت و در آن جا مقاله‌ای ارایه کرد. دکتر قمر آریان که بعد از انقلاب نیز در دانشگاه ادبیات تدریس می‌کرد، بعد از درگذشت دکتر زرین‌کوب در سال ۷۸ بازنشسته شد اما همراه گروهی از دانشجویان جوان، حلقه‌ای ادبی را در خانه‌اش برپا کرد که محل گردهم آمدن مشتاقان زبان فارسی بود. در این حلقه علاوه بر تدریس مولانا و آشنایی با اشعارش، دوره‌های تاریخ ادبی را نیز مرور می‌کردند.

دکتر قمر آریان روز۲۳ فروردین ۱۳۹۱ بعد از یک دوره طولانی بیماری در حالی درگذشت که هم چنان به عنوان یکی از اعضای شورای عالی علمی مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی دست از پژوهش برنداشت.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

روحانی: اعتدال یعنی نه همه جا به دیگران اعتماد کنید و نه...

۱۹ فروردین ۱۳۹۵
ایران وایر
خواندن در ۳ دقیقه
روحانی: اعتدال یعنی نه همه جا به دیگران اعتماد کنید و نه بدبین باشید