«سیل خانههای خشتی و کپرها را برد. همان یک گوسفند و گوساله لاغری که از مرگ واقعی نجاتمان میداد را با خودش برد. ظرف و ظروفها و رخت و لباسها را. همان اندک داراییهای مردم فقیر را برد. تصورش را بکنید من شاگردی دارم که در طول یک سال و نیم گذشته یک جفت کفش پاره میپوشید هم در سرما هم در گرما. سیل همان کفش را هم با خودش برده. حالا که باران کمی فروکش کرده دارند جسد افراد گمشده را از آب میگیرند و هیچکس هم مابین شلوغی خبرها نگران مردم اینجا نیست. مشکل سیستان و بلوچستان فقط بیاعتنایی دولت و نگاه تبعیض آمیزش نیست، بیاعتنایی افکار عمومی هم هست.»
«مریم بالاشیخ»، معلم است در یک روستای دور سیلزده در بخش دشتیاری. او میگوید سرریز آب سد «زیردان» در بالادست و طغیان رودخانه «کاجو» باعث بسته شدن مسیر ارتباطی روستاها و حتی شهرها شده است.
تنها راه ارتباطی مریم خط تلفن محدودی است که او و اندک شماری از اهالی روستا دارند.
گفته میشود که هلالاحمر برای کمک هلیکوپترهایش را بسیج کرده است. مریم میگوید خودش شاهد حضور آنها نبوده اما یکی از محلیهای روستای مجاور به او گفته یک هلیکوپتر هلالاحمر بیش از شانزده کودک را که به یک درخت آویزان شده بودند، درحالیکه آب داشته به بچهها میرسیده، نجات داده است.
مریم میگوید عمده کمک را همان محلیها، سربازها و گاهی هم راهدارها میکنند: «من از اهالی شنیدم تعدادی از افراد محلی اورکی دشتیاری در محاصره آبهای خروشان سیل گیر افتاده بودند. خبری از امدادرسانها یا هیلکوپترهای امدادی نبود. مردم از چابهار یک قایق صیادی آوردند و گرفتارشدهها را نجات دادند درحالیکه تعدادی از آنها زنان و کودکان خردسال بودند.»
او از قول منابع محلی میگوید در جریان سیل اخیر قریب به چهل هزار خانه روستایی تخریب شده است. البته که نه خانه به معنای خانه واقعی: «احتمالا منظورشان کپرها و آلونکهای افراد روستایی است.»
مریم از مددکاران محلی شنیده که اثری از روستاهای پراکنده پلان و دشتیاری نیست. همه خانهها زیر آباند و رودخانه دارد اجساد چند فرد مفقودشده را پس میدهد.
او «حسین زرآبادی»، را بهعنوان یکی از مددکاران محلی معرفی میکند. حسین از اهالی دهستان کاروان شهرستان کنارک است و میگوید که مطمئن نیست که عنوان مددکار برایش درست باشد اما تمام تلاشش را برای کمک به سیلزدگان کرده است.
او به ایرانوایر میگوید: «روز گذشته در منطقه زرآباد و کنارک بالای هر درختی که نگاه میکردی یکی دو نفر آویزان بودند. حالا تصورش را بکنید یک فردی که در طول چند روز امکان آشپزی نداشته و غذای کافی نخورده و بیبنیه است همچنین لباس کافی هم ندارد، زیر بارش باران و سوز سرما تا چه مدت میتواند در شرایط آویزان مانده به درختها دوام بیاورد؟»
حسین زرآبادی میگوید سیل به منطقه کنارک محدود نبوده و سطح این مصیبت بسیار گسترده است به حدی که راههای ارتباطی اغلب روستاهای حاشیه تفتان و میرجاوه هم مسدود است و اهالی روستانشین آنجا نیز بین انبوه آب ناشی از بارش باران محاصره شدهاند.
منابع رسمی تاکنون پیدا کردن سه جسد را تایید کردهاند اما با گشتی در فضای مجازی متوجه میشوی میزان خسارت انسانی بالاتر از آمار رسمی است.
«خلیل بلوچی»، فعال بلوچ که اخبار این روزهای سیل را در صفحه توییترش همرسانی میکند امروز نوشته بود ریزش آوار ناشی از سیل در کهک سراوان باعث مرگ یک کودک پنجساله شده است. کودکی که نامش در آمار رسمی ذکر نشده.
حسین زرآبادی میگوید تحمل خسارتهای وارده برای مردمی که هیچ ندارند و در فقر مطلق زندگی میکنند و همچنین بیمه نبوده و مورد دلسوزی و رسیدگی دولت مرکزی هم نیستند ویرانگر است.
«محمد بلوچزاده»، بخشدار مرکزی نیک شهر در صفحه توییتریاش به یک مورد از این خسارتهای ویرانگر اشاره میکند. اینکه تمام دارایی مردم فقیر و محروم روستای «هنزم زیردان» در نیک شهر چهار عدد بز بوده است که بر اساس گزارشهای دریافتی همین چهار راس بز را سیل بلعیده است و دامها بیمه نبودند تا خسارتشان جبران شود.
از هفته گذشته و با شروع بارشها بسیاری از مسوولان محلی ازجمله فرماندار شهرستان سرباز در نشست فوقالعاده شورای مدیریت بحران مدعی شدند که تمهیدات لازم برای مقابله با هرگونه حوادث احتمالی ناشی از بارندگی و جاری شدن سیل اندیشیده شده است.
فرماندار شهرستان ایرانشهر گفته بود برای مواجهه با سیلاب احتمالی در آمادهباش کامل به سر میبریم.
سوال اینجاست که در صورت وجود چنین آمادگی اظهارشده، چرا مردم در چمبره سیل مفقود یا آواره شدهاند؟
«حبیبالله بلوچ»، فعال بلوچ ساکن ترکیه به «ایرانوایر» میگوید هشدارهای دادهشده کافی نبود چون مردم روستاها به اینترنت و وسایل ارتباطجمعی دسترسی ندارند: «سامانه بارشی مشخص شده بود و هشدارهایی از سوی سازمان مدیریت بحران داده شده بود، اما کافی نبود، دلیلش خیلی واضح است و در صحبتهای وزیر ارتباطات میتوانید دلیلش را پیدا کنید وی سال قبل در جریان سفر به بلوچستان گفته بود: ۹۵ درصد از مجموع پنج هزار روستای سیستان و بلوچستان ارتباط کامل مخابراتی نظیر تلفن ثابت، تلفن همراه و اینترنت ندارند و از طرف دیگر ۵۲ درصد استان روستانشیناند، این یعنی نیمی از مردم بلوچستان به مخابرات، تلفن ثابت، تلفن همراه و اینترنت دسترسی ندارند. خوب در همچنین شرایطی چطور انتظار دارند مردم در خصوص هشدارها مطلع شده باشند؟»
این فعال حقوق بلوچ به تنها جایی اشاره میکند که خسارت کمتری را متحمل شده: «دلگان تنها جایی بود که خسارت کمتری را متحمل شد و دلیلش هم این است که مسوولان محلی مثل زمان قدیم و جارچیهای سابق با بلندگو توی روستاها میچرخیدند و به مردم هشدار میدادند و نتیجه داد و همین رویه هم امروز نتیجه داد.»
حالا اغلب شهرهای سیستان و بلوچستان درگیر بحراناند و خسارتهای بسیاری به اغلب روستاهای این استان ازجمله منطقه دشتیاری و شهرستانهای خاش و دلگان وارد شده است که عامل آن بارندگی، نامناسب بودن زیرساختها و سرریز شدن آب سدهای منطقه است چراکه به گفته کارشناسان صد و ده میلیون مترمکعب آب ناشی از بارش روزهای اخیر به سدهای سیستان و بلوچستان سرریز شده است.
دکتر «ناصر کرمی»، استاد دانشگاه و فعال محیطزیست ساکن نروژ به ایرانوایر میگوید این سیل، خسارتهای جبرانناپذیری همچون شستن و نابارور کردن خاکهای کشاورزی از خود بهجا خواهد گذاشت.
به گفته او «سیل فعلی در استان سیستان و بلوچستان اجتنابناپذیر بود چون در مناطقی از این استان ۱۴۰ میلیمتر باران باریده است این در حالی است که کل بارش سالانه آن منطقه یک صد میلیمتر است؛ یعنی آنچه باید در طول یک سال نرمال از آسمان نازل میشد ناگهان در یک شب در این منطقه باریده است. در حالی در برخی مناطق قریب به سی سال بوده که همان بارش نرمال را هم در طول سالیان متمادی تجربه نمیکردند ولی بارانی که در طول یک شب باریده حدود دو هزار درصد بیشتر از بارش سال گذشته بوده است.»
او در مورد خسارتهای رخداده میگوید که میزان خسارت وارده ناشی از سیل یک امر انسانی است و اگر سازهها درست و در مسیر مناسب بنا گذاشته شده باشد طبیعی است که خسارت کمتری میبینیم چون در یک چنین پیشامدهایی خسارتهای موجود به دو مولفه «تابآوری» و «آسیبپذیری» ما بستگی کامل دارند.»
او میگوید چنین سیلهایی در کشورهای مرفه هم رخ میدهد منتها آنجا خسارات جانی و خسارت مالی قابلتوجهی متحمل نمیشود چون اگر خسارت مالی هم وجود داشته باشد توسط شرکتهای بیمه قابل جبران است.
به گفته این فعال و کارشناس محیطزیست چنین اتفاقاتی در جایی مثل سیستان و بلوچستان میتواند به یک فاجعه برگشتناپذیر و غیرقابلجبران مبدل شود. «خاک شسته میشود و تا سالیان و سال امکان برگ و بار و کشاورزی و دامداری ندارند. باغها و زیرساختهای کشاورزی از بین میروند و اغلب در چنین جایی است که آوارگی محیطی رخ میدهد. مردم تازه سال بعد متوجه میشوند که زمینههای اصلی معیشتیشان در سیل سال گذشته کاملا از بین رفته و زمین قدرت باروریاش ازدستداده و آنها برای ادامه حیات. ناچار به مهاجرت میشوند.»
او معتقد است تنها راه ادامه حیات مردم کمک دولت است: «این آدمها نیاز به حمایت مالی دارند؛ مثلا اگر یک تهرانی ۴۵ هزار تومان یارانه میگیرد یک سیستانی باید ۴۵۰ هزار تومان دریافت کند. چون یک تهرانی یارانههای مخفی زیادی دریافت میکند که هیچکدام آنها را عشایر نقاط محروم نمیگیرند به همین دلیل هم دولت باید کمک کند تا آنها به زندگی عادی برگردند.»
ناصر کرمی در پاسخ به این سوال که آیا بارانهای سیلآسا موهبتی هم متوجه مردم منطقه میکنند یا خیر میگوید که سیل با بارش عادی متفاوت است.
«سیل بارش معمولی نیست چون عمده این آب از دسترس خارج میشود و قابل بهرهبرداری یا ذخیره نیست. در مسیر رفتن خاک را هم با خودش میشوید و میبرد و همین امر زیان قابلتوجهی ایجاد میکند. هزار سال طول میکشد تا یک سانتیمتر خاک شسته شده جبران شود. حالا تصورش بکنید بر اساس ویدیوهای منتشرشده چیزی قریب به یک متر زیر ریل آهن در این استان از خالی شده و شستن خاک در برخی مناطق جدی بوده است به همین دلیل هم قطعا اثر مثبت سیل در مقابل میزان خسارتی که ایجاد میکند ناچیز است.»
حسین زرآبادی از قول مردم روستانشین آن حوالی میگویند اخبار سیل از سوی افکار عمومی نادیده گرفته شده همانطور که حقوق شهروندی آنها در طول اینهمه سال دستخوش بیتفاوتی و بیعدالتی بوده است: «آنها فقط روزگاری به یاد ما میافتند که به ما بهعنوان سیاهیلشکر نیاز دارند مثل روزهای انتخابات.»
مطالب مرتبط:
سیل در سیستان و بلوچستان؛ به داد مردم برسید فاجعه در راه است
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر