دانیال دایان - افغانستان
«ایرانیها هرچه پول داشتیم را گرفتند و ما را به اردوگاه سنگ سفید بردند و یک روز بعد به مرز «اسلام قلعه» هرات منتقل کردند. پلیس ایران در اردوگاه سنگ سفید اگر پول نداشتیم، ما را لتوکوب [مورد ضرب و شتم قرار دادن] میکرد. فحش میداد که چرا به ایران آمدهاید. ۲۰۰ نفر از ما را به تحکو [زیرزمین] اردوگاه برد و در همان بوی بد، رها کرد. اگر در وطن ما کار باشد، صد سال هم برای کار کردن به ایران نمیرفتم. چارهای نداریم؛ ما غریبها یا باید در راه قاچاق کشته شویم یا ایرانیها ما را بزنند.»
نامش «خانزاده» است، هفده سال دارد و شهروند استان «میدان وردک» است. او برای کار و تامین معیشت خانواده ۱۰ نفریاش قاچاقی به ایران رفت و دو روز بعد از مشغول شدن، توسط پلیس ایران دستگیر و به افغانستان بازگردانده شد؛ اما دلسرد نشده و میخواهد بازهم شانس خود را امتحان کند. هرچند سفر قاچاقی و نگهداری در اردوگاههای مهاجران، خاطرات تلخی برای این نوجوان بهجای گذاشته است.
«جاوید نادم»، رییس اداره مهاجران افغانستان در گفتوگو با «ایرانوایر» تایید کرد که طی یک سال گذشته بیش از ۸۸ هزار افغانستانی بهاجبار از ایران بازگردانده شدهاند. به گفته او میان این افراد بیشتر از دو هزار و ۵۰ مهاجر، زنان تنها و کودکان هستند که ناامنی، بیکاری و وضعیت سخت معیشت آنها را به مهاجرت واداشته است. طبق آمار اداره مهاجران افغانستان روزانه حدود ۸۰۰ مهاجر افغانستانی بهاجبار به کشور خود بازگردانده میشوند. این در حالی است که افغانستانیها یکی از بزرگترین جمعیت آماری مهاجران و پناهجویان را شامل میشوند. طبق آخرین گزارش اداره هماهنگکننده کمکهای انسانی سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۲۰ بیش از ۹.۴ میلیون شهروند افغانستانی به کمکهای انسانی نیازمند هستند.
«خانزاده» هم یکی از همین افغانستانی است که بیکاری و ناامنی در کشورش، او را به ایران کوچ داد. او تا کلاس دهم درس خواند و به خاطر مهاجرت به ایران، تحصیل را رها کرد و راهی کارگری در این کشور شد. درعینحال، بازار قاچاق انسان در افغانستان گرم است و بسیاری از مردم، در پی کوچ از مملکت خود هستند. حتی اگر هزینه این جابهجایی به قیمت از دست دادن تمامی داروندارشان باشد.
یکی از آشنایان «خانزاده» او را با قاچاقبر در تماس قرار داد و این نوجوان هم با پرداخت دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان راهی ایران شد. سکوی پرتاب به سمت ایران در افغانستان شهر مرزی «نیمروز» در جنوب غربی این کشور است. شهری که مکان امن قاچاقبران محسوب میشود و مسافران برای یافتن آنها راهی همین شهر میشوند. بنا به گسترش قاچاق انسان به نظر میرسد که نیروهای امنیتی هم توانایی یا تمایلی برای مقابله با قاچاقبران انسان ندارند. بسیاری از شهروندان افغانستان برای رسیدن به رویای خود در ایران و حتی اروپا، تن به سفری میدهند که زنده ماندنشان به شانس آنها بستگی دارد.
قاچاقبر انسان هم «خانزاده» را با پنج تن دیگر از کودکان و نوجوانان افغانستانی به «نیمروز» آورده بود و بعد با خودرویی که بیش از ۳۰ نفر سرنشین داشت، آنها را به خاک پاکستان منتقل کرد. «خانزاده» در روایت آن سفر میگوید: «تویوتا سرعت زیادی داشت. خیلی ترسیده بودم که از موتر [خودرو] نیفتم. قاچاقبر گفته بود اگر از موتر سقوط کردید در دشت بمانید. راننده در گردبادها با سرعت میرفت. دلم برای فامیلم تنگ شده بود و آرامآرام گریه میکردم. خیلی سخت بود.»
او شش روز را در پاکستان ماند: «روزهای سختی بود. چهار روز آب شور خوردیم. برای چند روز در دشتهای پاکستان بیش از پنج ساعت پیادهروی کردیم. اگر میایستادیم، قاچاقبر ما را میزد که زود حرکت کنیم تا سربازان پاکستانی ما را نبینند. در مرز «راجا» بر سرمان تیراندازی شد اما جان سالم به دربردیم. قاچاقبر به ما گفته بود اگر با یک بطری یک و نیم لیتری آب و چند قرص نان تا رسیدن به ایران دوام نیاوریم، نان و آبی برای خوردن و نوشیدن وجود نخواهد داشت.»
به روایت «خانزاده» در مسیر قاچاقبر تنها به کسانی آب و نان میداد که پول بیشتری برای خوراک میپرداختند: «من که پول کمی داشتیم، گرسنه و تشنه میماندم و نمیتوانستم پول خوراک را تامین کنم.»
آنها مرز را رد کردند و به ایران رسیدند. «خانزاده» را با خودرویی دیگر از شهر «خاش» در استان سیستان و بلوچستان به شهر «بم» استان کرمان منتقل کردند و از آنجا هم به شهر رویاییاش یعنی «تهران» رسید. او در مغازهای واقع در خیابان مولوی در جنوب تهران مشغول به کار شد؛ اما هنوز دو روز نگذشته بود که پلیس ایران، «خانزاده» را بازداشت کرد تا به افغانستان بازگردانده شود.
بسیاری از افغانستانیها که در ایران توسط نیروهای پلیس بازداشت شدهاند، بارها روایت کردهاند که رفتار ماموران خشونتبار است. رفتاری که توام با ضرب و شتم، فحاشی، توهین و تحقیر است.
این تجربه مشترک، همان اتفاقی است که بر سر «خانزاده» هم آمد. ماموران پلیس با فحاشی و توهین او را بازداشت کردند و به اردوگاه «سنگ سفید» بردند که محلی برای نگهداری مهاجرانی است که به کشورشان بازگردانده میشوند. این نوجوان میگوید که در شرایط سخت و پرجمعیت این اردوگاه دوام آورد، به مرز «اسلام قلعه» هرات منتقل و به کشورش بازگردانده شد. معمولا مهاجران افغانستانی از همین مرز به کشورشان بازگردانده میشوند.
با چنین تجربهای اما «خانزاده» همچنان خیال سفر به ایران دارد. خودش میگوید بهار به راه خواهد افتاد و با تجربه سفر قبلی، این بار برای مقابله با تشنگی و گرسنگی، آمادگی بیشتری دارد. شماری از افغانستانیها بعد از بازگردانده شدن به کشورشان، بعد از مدتی، دوباره بار سفر میبندند تا وطنشان را ترک کنند. به خاطر وضعیت سخت معیشتی و گسترش فقر در افغانستان، اگرچه نوجوانان و جوانان افغانستانی ابتدا در کشورشان به دنبال یافتن فرصتهای شغلی هستند، اما با افزایش بیکاری، به نظر میرسد شمار مهاجرت به ایران در میان افغانستانیها، افزایش داشته باشد.
مطالب مرتبط:
مسدود شدن کارتهای عابر بانک مهاجران افغانستانی در ایران
واکنش افغانستانیها به اظهارات اخیر عباس عراقچی
جزئیات حمله شماری از جوانان بومی به مهاجران افغان در نظام آباد قزوین
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر