مرکز پژوهشهای مجلس درشورای اسلامی با انتشار گزارشی، اعلام کرده که آموزش عالی و دانشگاههای ایران با ۱۵ چالش و شش بحران دست و پنجه نرم میکنند و یکی از مهمترین آنها، «تقلب علمی» است.
این گزارش آذر ماه امسال با عنوان «دستاوردها، چالشها، بحرانها و پیشرانهای آموزش عالی» منتشر شده است.
این مرکز از تقلب علمی و ضعف در اجرای قوانین مالكیت فكری به عنوان یکی از مهمترین بحرانهای آموزش عالی در ایران نام برده است.
آنطور که در این گزارش آمده، براساس «شاخص بینالمللی حقوق مالكیت فكری» (IPRI )، در سال ۲۰۱۹ رتبه كلی ایران از میان ۱۲۹ كشور، ۱۰۳ بوده است.
در گزارش مربوطه، ایران در زیر شاخص «محیط حقوقی و سیاسی» (LP ) رتبه ۹۹، زیر شاخص «حقوق مالكیت فیزیكی» (PPR ) رتبه ۱۰۵ و زیر شاخص «حقوق مالكیت فكری» (IPR ) رتبه ۹۹ را كسب كرده است.
مرکز پژوهشهای مجلس نوشته است «]این آمار[ گواه بر وضعیت نامناسب كشور در حفظ حقوق مالكیت فكری محققان و نوآوران و ضعف در اجرای قوانین یا عدم كفایت قوانین در این رابطه دارد.»
این گزارش همچنین توضیح داده که همین مساله باعث شده است جایگاه ایران در میان كشورهایی كه دارای میزان استرداد بالای مقالات علمی هستند، نمایان باشد.
یكی از دلایل استرداد مقالهها، تقلب علمی است و ایران، رومانی، سنگاپور، هند، مالزی، كرهجنوبی، چین و... كشورهایی هستند که با بالاترین استرداد مقاله در مجلات بینالمللی شناخته میشوند.
در ایران در مورد مدرک علمی یا دانشگاهی برخی از مقامهای جمهوری اسلامی همچون «حسن روحانی»، رییسجمهوری هم شک و تردید وجود دارد. گروهی معتقدند روحانی فاقد مدرک دانشگاهی از انگلستان است اما در عین حال ادعا می کند که مدرک دکترا دارد.
«علی کردان»، وزیر کشور دولت «محمود احمدینژاد» یکی دیگر از مقامهای جمهوری اسلامی بود که فاش شد مدرک جعلی دانشگاهی دارد و همین مساله منجر به استیضاح و برکناری او شد.
پایاننامه فروشی یکی دیگر از مصادیق سرقت و جعل علمی در ایران است که در حال حاضر به پدیدهای عادی در خیابانهای منتهی به «دانشگاه تهران» تبدیل شده است. بسیاری از دانشجویان با صرف هزینههای هنگفت اقدام به خرید و ارایه پایاننامه میکنند و بعد از دریافت مدرک، به خیل عظیم بیکاران جامعه میپیوندند.
مرکز پژوهشهای مجلس از بیکاری این فارغالتحصیلان دانشگاهی هم به عنوان دومین بحران نظام آموزش عالی در ایران نام برده است.
این مرکز نوشته است غفلت از آموزشهای مهارتمحور، عدم تناسب برنامه درسی برخی از رشتههای تحصیلی با نیاز دانشجویان و جامعه و توجه صرف به محفوظات ذهنی و... سبب شدهاند كه دانشجویان از مهارت پایین برخوردار باشند.
براساس آخرین گزارش (۱۳۹۶) مركز آمار ایران، حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار فارغالتحصیل دانشگاهی بیكار در كشور وجود دارد و سالیانه حدود ۸۵۰ هزار دانشجو از دانشگاههای ایران فارغالتحصیل میشوند كه بسیاری از آنها نیز به خیل عظیم بیكاران میپیوندند.
یکی از نتایح تاکید بر داشتن تحصیلات دانشگاهی در ایران، تمایل روزافزون خانوادهها به «مدرکگرایی» است که از نظر مرکز پژوهشهای مجلس، به سومین بحران نظام آموزش عالی تبدیل شده است.
این مرکز اعلام کرده است از نشانههای این بحران میتوان به بیكاری گسترده دانشآموختگان دانشگاهی مدركگرا، رتبه پایین كشور در شاخص جهانی كارآفرینی در سال۲۰۱۸ (رتبه ۷۲) و شكلگیری بازار خرید و فروش مقاله و پایاننامه اشاره كرد.
آنطور که در این گزارش آمده، این بحران در چند سال اخیر محدود به دوره كارشناسی بوده اما مدتی است تب مدركگرایی به دوره تحصیلات تكمیلی نیز سرایت كرده است.
این مرکز هشدار داده که یكی از تبعات مدركگرایی، خیل عظیم دانشآموختگانی است كه فاقد مهارت و كارآیی لازم در حوزه تخصصی خویش هستند.
«ناكارآمدی علوم انسانی» به عنوان چهارمین بحران نظام آموزش عالی از نظر مرکز پژوهشهای مجلس اعلام شده است.
در گزارش این مرکز آمده است: «آنچنان كه وضعیت علوم انسانی در دانشگاههای كشور نشان میدهد، برنامه و محتوای درسی غالب رشتههای علوم انسانی، مبتنی بر جامعه، فرهنگ و نظریههای بومی نیست و محتوای كهنه و ناكارآمدی دارد.»
مقامهای جمهوری اسلامی نگاهی خوشبینانه به رشتههای علوم انسانی در دانشگاهها ندارد و از سال ۱۳۸۸ و به درخواست آیتالله «علی خامنهای»، تحول در سرفصلهای دروس این رشته دانشگاهی را در دستور کار خود قرار دادهاند.
مشکل مقامهای جمهوری اسلامی با دروس علوم انسانی در دانشگاهها، تنها سرفصلهای درسی آن نیست بلکه نگاه کمیتگرا در کلیت نظام آموزش عالی است که تمام رشتههای دانشگاهی را با مشکل مواجه کرده است.
مرکز پژوهشهای مجلس هم از «تمركز بر گسترش كمی آموزش عالی» به عنوان پنجمین بحران این نظام آموزشی نام برده است.
این مرکز در گزارش خود آورده است افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان و گسترش كمی آموزش عالی بدون مطالعه امكانسنجی، به افت كیفیت دانشگاهها منجر شده است.
در این گزارش آمده است: «كیفیت خدمات پایین در بلندمدت تأثیرات مخرب خود را در تضعیف عملكرد دانشگاه، كاهش سرمایههای اجتماعی دانشگاه، تقلیل انگیزههای یادگیری، نارضایتی ذینفعان، كاهش تولید، توزیع و ترویج علم و... نشان خواهد داد.»
مرکز پژوهشهای مجلس «مهاجرت نخبگان» را هم به عنوان ششمین بحران دانشگاهها در ایران معرفی کرده و نوشته است: «در زمینه شاخصهای بهرهبرداری از سرمایه انسانی، جایگاه شایستهای ندارد.»
در این گزارش آمده است که ایران در جذب استعدادها، رتبه خوبی در جهان ندارد و در مدیریت منابع انسانی نخبه هم عملكرد مناسبی نداشته است.
این مرکز در ادامه افزوده است: «با توجه به میزان مهاجرت و ماندگاری نخبگان كشور، این موضوع در طی چند سال اخیر بهگونهای پیش رفته كه به امری معقول در بین نخبگان دانشگاهی پذیرفته شده است.»
در این پژوهش به تبعات مهاجرت نحبگان علمی هم اشاره شده است: «بحران مهاجرت نخبگان آثار و تبعاتی اعم از خروج سرمایه علمی و اقتصادی از كشور، تأثیر مخرب بر توسعه و آینده كشور به دلیل كاهش نیروی نخبه به دنبال دارد.»
در بخش دیگری از این گزارش به ۱۵ چالش نظام آموزش عالی در ایران اشاره شده که «ناكارآمدی نظام سنجش و پذیرش» و «ارتباط ضعیف دانشگاه با جامعه و صنعت» از مهمترین آنها است.
مرکز پژوهشهای مجلس از «تعدد مراكز تصمیمگیری آموزش عالی»، «تخصیص ناكارآمد بودجه آموزشعالی» و «ضعف استقلال دانشگاهی» به عنوان چالشهای دیگر نظام آموزشی در ایران یاد کرده است.
مطالب مرتبط:
پایاننامه را ما مینویسیم، شما فقط پول بدهید و دکترا بگیرید!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر