«قبل از هرچیز میخواهم بگویم که پلیس ترکیه بدترین و تحقیرآمیزترین رفتارها را با ما داشت. به ما مجوز برگزاری تجمع سیاسی ندادند. ما مسالمتآمیز و در سکوت در خیابان بودیم. پلیس تهدیدمان کرد. ما را به بازداشتگاه بردند و بدرفتاری کردند. هرچه به عنوان یک پناهجو محدودیت داشتیم، حالا چند برابر شده است. چه کسی باید از حق ما دفاع کند.»
این جملهها صحبتهای عبدالرضا دهقان است؛ یکی از پناهجویان بازداشتی در تجمع شهر دنیزلی ترکیه که قرار بود در همبستگی با مردم معترض در ایران، برگزار شود. در این تجمع دو نفر بازداشت شدند؛ عبدالرضا دهقان، زندانی سیاسی سابق که به اتهام «همکاری با دول متخاصم» زندانی بود. او حالا شش سال میشود که در ترکیه پناهجو و بلاتکلیف است. بازداشتی دیگر «آوا آویشن» است، یکی از زنانی که در ایران به کمپین چهارشنبههای سفید پیوسته بود و حالا چند ماهی میشود در ترکیه اقامت دارد.
پناهجویان ایرانی برای برگزاری تجمعی در همبستگی با مردم معترض در ایران در چند شهر ترکیه مثل آنکارا و دنیزلی، از پلیس درخواست کرده بودند که به آنها مجوز بدهد. اما پلیس ترکیه با هیچ درخواستی موافقت نکرد. تا آنکه در یکی از شبکههای مجازی، فراخوانی منتشر شد مبنی بر محل و ساعت برگزاری تجمع در میدان «خروس» دنیزلی. میان پناهجویان این شهر شایع شده بود که گروهی توانستهاند مجوز بگیرند. در حالیکه این خبر اشتباه بود. جمعیتی پراکنده در میدان حاضر شده بودند و نیروهای پلیس هم که از قبل، انگار که خبر داشته باشند، در همان محل حضور داشتند. به گفته آوا، حتی رسانههای ترکی هم در همان میدان حضور داشتند.
آوا آویشن با در دست داشتن یک پلاکارد در همان میدان روی زمین مینشیند و عبدالرضا دهقان هم کنار او قرار میگیرد اما به محض آنکه پلاکارد بالا میرود، نیروهای لباس شخصی به سمت آنها میآید. روی پلاکارد هشتگ #IranProtests و جمله Stop killing people نوشته شده بود.
آوا میگوید: «اعلامیه را در اینترنت دیدم. آشنایی با شرایط ترکیه نداشتم و به سمت محل تجمع رفتم. شلوغ بود. نمیدانستم ترکیه هم لباس شخصی دارد. به هیچوجه فکر نمیکردم تجمع ما مشکلی دارد. برای آنکه مردم در یک محل جمع شوند، روی زمین نشستم و پلاکارد را بالا بردم. چند ثانیه بیشتر طول نکشید که لباس شخصیهای امنیتی دورم جمع شدند. به من گفتند میخواهی رهبری کنی. با خشونت من را از روی زمین بلند کردند که شنیدم رضا شعار داد و من هم بلند گفتم "مرگ بر دیکتاتور." ما را داخل خودروی پلیس انداختند. میخواستم فیلم بگیرم اما با خشونت موبایلم را گرفتند و فیلم را پاک کردند. ۲۴ ساعت موبایلم در اختیار پلیس بود.»
وقتی نیروهای لباس شخصی برای بازداشت این دو نفر اقدام میکنند رضا از آنها میخواهد که مقوا را پاره نکنند چون نام «ایران» روی آن نوشته شده است. اما آن مامور مقوا را پاره کرد و وقتی رضا فریاد زد "مرگ بر خامنهای" مامور دیگری که رضا را در اختیار داشت دستانش را روی دهان او گذاشت: «داشتم خفه میشدم. من را پرت کردند در خودروی پلیس و به نردههای آن کوبیدند. تظاهرات ما شکل نگرفته، در نطفه خفه شد. مامورهای لباس شخصی به پلیس میگفتند این دو نفر مال ما هستند.»
آوا و رضا را به ساختمانی بردند که به گفته آنها «مدیریت امنیت ترکیه» بود. قبل از آن وسایل آنها را گرفتند و پیش از این ساختمان به بیمارستان بردند تا تست الکل بگیرند. در طبقه سوم این ساختمان بازپرسی از هر دوی آنها شروع شد. سوال و جوابها اما متفاوت بود. از آوا میخواستند که قبول کند رهبری این تجمع برعهده او بوده و با رضا بحث میکردند که چرا به دنبال درگیری با جمهوری اسلامی است. رضا میگوید: «پرسید که چرا با رژیم ایران درگیر میشویم و با دستش روی دیوار میکشید که این خط و این نشان که اگر جمهوری اسلامی سقوط کند، همه شما مثل سوریه و لیبی بدبخت میشوید و آمریکا کشورتان را تصاحب میکند. من پافشاری و بحث میکردم که ما ملتی متحد هستیم اما عصبانی میشد و سیگارش را پرت میکرد.»
هیچکدام «کیملیک» به همراه نداشتند؛ یعنی مدرک هویتی در ترکیه برای شهروندان غیرترک. ماموران امنیتی با هر دوی آنها به خانهشان رفتند و مدارک را در اختیار گرفتند.
آوا میگوید: «باورش برای آنها سخت بود که این تجمع خودجوش اتفاق افتاده. مدام به دنبال آن بودند که چطور سازماندهی شده است. میگفتند شما قوانین ما را نقض کردهاید. اما بیشتر بحث روی رهبری بود. میخواستند یک نفر را پیدا کنند تا این تجمع را به گردن او بیاندازند. من اصلا ترکی بلد نیستم. اگر رضا نبود متوجه همین مقدار هم نمیشدم. مترجمی برایم آوردند و بعد به بازداشتگاه موقت بردند.»
هر دوی آنها را به مکانی بردند که در زیرزمین همان ساختمان قرار داشت، طبقه منفی ۲ یا ۳. آنها را مورد تفتیش بدنی قرار دادند، بندهای کفششان را گرفتند و به سلولهای بازداشت موقت انداختند. عبدالرضا دهقان و آوا آویشن یک شب را در سلولهای بازداشتگاه ساختمان امنیت ترکیه گذراندند و روز بعد ساعت ۱۰ صبح به دادگاه برده شدند. به آنها گفته بودند که پروندهشان را دادستان بررسی میکند و سریع آزاد میشوند اما از ساعت ۱۰ تا ۲ بعد از ظهر در بازداشتگاه دادگاه نگهداری شدند تا قاضی در دادگاه حضور یابد. برای هر دوی آنها وکیل تسخیری در نظر گرفته شده بود. اما آوا که زبان ترکی نمیدانست، در جریان صحبتهای دادگاه قرار نمیگیرد.
به روایت آنها در نهایت قاضی میگوید: «شما به قانون کشور ما بیاحترامی کردهاید و از چندین محل مختلف درخواست تمدید بازداشت دارید. اما من شما را به شروطی آزاد میکنم. از این به بعد به جای ماهی یکبار، باید هر هفته در دفتر پلیس حاضر شوید و امضا بدهید. حق خارج شدن از شهر را ندارید و متعهد میشوید که در هیچ فعالیت سیاسی شرکت نکنید. حکمتان را بعدتر با پیامک به شما اطلاع میدهیم.» البته آوا آویشن که در ترکیه پناهجو نیست و اقامت دارد، تا اطلاع ثانوی، ممنوع الخروج شده است.
پناهجویان در ترکیه بایستی هر ماه در دفتر پلیس حاضر شوند و اعلام کنند که در شهر حضور دارند. رفت و آمد آنها از هر شهری در ترکیه به شهری دیگر، باید با اجازه پلیس انجام گیرد. حالا هرآنچه سختی بر زندگی پناهجویی عبدالرضا دهقان بود، سختتر هم شد و آوا آویشن که اقامت ترکیه را داشت، حالا ممنوعالخروج شده است. این در حالیست که بعد از آزادی مشروط آنها، پلیس در یک شب، دو مرتبه به خانه عبدالرضا دهقان رفت و حضور او را در منزلش کنترل کرد.
شما هم میتوانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسوولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کردهاند و یا مرتکب خلاف شدهاند شکایت دارید، لطفا شکایتهای خود را با بخش حقوقی ایرانوایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: info@iranwire.com
مطالب مرتبط:
برخورد پلیس ترکیه با تجمع پناهجویان در همبستگی با مردم معترض ایران
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر