«بهاره زارع بهاری»، میگوید او را بهاجبار وادار به پذیرش پناهندگی کشور فیلیپین کردهاند و چون در این کشور احساس ناامنی میکند تا زمانی که دولت فیلیپین امنیتش را تضمین نکند در فرودگاه میماند.
او با هزینه شخصی در فرودگاه «مانیل» یک اتاق میهمان اجاره کرده و به ایرانوایر میگوید وکلایش به او گفتهاند یا باید برگههای پذیرش پناهندگی فیلیپین را امضا کند یا همان لحظه به زندان منتقل خواهد شد.
به گفته خانم زارع بهاری، او ناچار شده در شرایطی که پلیس اداره مهاجرت این کشور منتظر انتقالش به زندان بوده و علیرغم میلش این پناهندگی را بپذیرد.
رسانههای فیلیپین خبر اعطای پناهندگی سیاسی به «بهاره زارع بهاری» موسوم به «دختر شایسته ایران» را در حالی در سطح گسترده منتشر کردند که او میگوید هرگز درخواست پناهندگی به این کشور را نداشته و آنها برای تطهیر چهره کشورشان او را ناچار به پذیرش این موقعیت کردهاند.
متن زیر گفتوگوی ایرانوایر با خانم بهاره زارع بهاری است که کماکان در فرودگاه مانیل ساکن است.
آیا در شرایط فعلی اجازه خروج از فرودگاه را دارید؟
بله. من میتوانم فرودگاه را ترک کنم اما با اراده خودم اینجا ماندهام تا زمانی که مطمئن باشم در امنیت کامل خواهم بود.
در مورد اعطای پناهندگی سیاسی کشور فیلیپین ابهاماتی مطرح شده است. ممکن است روند ماجرا را توضیح بدهید؟ اینکه چرا یک کشور باید شما را وادار به پذیرش پناهندگی کند؟
نشریات معتبر مینویسند دولت فیلیپین به دانشجوی محبوس در فرودگاه که در خطر دیپورت قرارگرفته پناهندگی داده است و همین برایشان اعتبار عمومی دارد.
یعنی شما مایل به پناهندگی نبودید؟
من با اینکه درخواست پناهندگی داده بودم اما مایل به پناهندگی به کشور فیلیپین نبودم. چون اینجا برای من ایمن نیست. خطر گروه تروریستی «ابوسیاف» وجود دارد. آنها یک گروه تندرو شیعه هستند که گفته میشود موردحمایت دولت ایراناند.
یک خبرنگار اردنی بعد از رسانهای شدن جریان من، تماس گرفت و گفت که دقیقا مشکلی همچون مشکل من در بخش ترانزیت فرودگاه داشته و بعد که از آنجا عبور کرده او را به تروریستهای ابوسیاف تحویل دادهاند و او هجده ماه در اسارتشان بوده و درنهایت اردن با پرداخت یک باج سنگین توانسته جانش را نجات بدهد.
یعنی آنها بدون درخواست کتبی به شما پناهندگی سیاسی اعطا کردند؟
ماجرا از آنجا شروع شد که اجازه ورود من به کشور فیلیپین داده نمیشد و میگفتند به دلیل شکایت اینترپل باید مرا به ایران دیپورت کنند و من مقاومت کرده و جریان را از طریق رسانههای اجتماعی به فضای عمومی کشاندم.
جریان که بالا گرفت یک نفر از دفتر سازمان ملل به فرودگاه آمد تا با من ملاقات کند من تاکید کردم به علت ناامنی و احساس خطر جانی مایل به دریافت پناهندگی کشور فیلیپین نیستم.
او گفت ازآنجاییکه من در سالن ترانزیت فرودگاه مستقر شدهام و آنجا خاک فیلیپین محسوب نمیشود این درخواست بهمنزله تقاضا از کشور فیلیپین نیست و آنها درخواست مرا میگیرند و امیدوارند که کشور دیگری حاضر بشود به من اجازه ورود بدهد.
بعدازآن هم یک وکیل رایگان در اختیارم گذاشتند تا به من مشاوره بدهد و همان وکیل هم به من یادآوری کرد که اگر روزی درخواست پناهندگیام برای یک کشور پذیرفته شد آنها یک مترجم فارسیزبان برایم خواهند فرستاد تا بندبند قواعد پناهندگی در کشور موردنظر را برایم توضیح بدهد و پسازآن من حق انتخاب دارم که آن درخواست را امضا کنم یا نکنم.
بعد از دیدار با نماینده یو.ان از طریق گروه «فرشگرد» برای من دو وکیل فیلیپینی استخدام شدند تا ماجرای پناهندگی را پیش ببرند. با اینکه من با همه قلبم از زحمات گروه فرشگرد که این مدت مرا تنها نگذاشتند سپاسگزارم اما هرگز به آن دو وکیل حق امضا ندادم که بهجای من درخواست پناهندگی به کشور فیلیپین را امضا کنند.
من اگر میخواستم برای کشور فیلیپین درخواست پناهندگی بدهم در طول شش سالی که زندگی سختی در این کشور داشتم این کار را میکردم.
یعنی آنها خودشان بهجای شما درخواست پناهندگی کردند؟
یکی از وکلا به من گفت تنها راهی که باید تو را از بخش ترانزیت خارج کنیم این است که درخواست موقت پناهندگی برای فیلیپین را به ثبت برسانیم و بعد دنبال کشور دیگری برای تو باشیم. آنها خودشان رفته بودند و چنین درخواستی داده بودند و وقتی با اعتراض من مواجه شدند گفتند که از طرف من اختیار کامل داشتهاند این در حالی است که بعدازاین ماجرا شنیدم اساسا درخواست موقت پناهندگی وجود ندارد.
گفته میشود در توییتر نوشته بوید که توسط ماموران فرودگاه در مورد پوششتان تحتفشار بودهاید؟
بله. یک شب در بخش ترانزیت فرودگاه در آستانه اتاقی که نگهداری میشدم با شلوارک ایستاده بودم و با دوستم گفتوگو میکردم که یک مامور اداره مهاجرت با لحن نهچندان محترمانهای به من تذکر داد که بروم شلوار بپوشم. به او گفتم یکی از دلایل مخالفتم با جمهوری اسلامی این بود که خواهان آزادی حق پوشش بودم و تاکید کردم که شما اجازه ندارید به من تحمیل کنید که چه بپوشم و چه نپوشم مگر اینکه پوشش من قانونی نباشد که او شروع کرد به دادوهوار کشیدن و من این موضوع را در صفحه توییترم نوشتم.
مدتی بعد وکلای فیلیپینی مرا تهدید کردند که باید این اظهارات علیه کشورشان را پاک کنم و حق ندارم از این کشور بدگویی کنم در غیر این صورت مرا دیپورت خواهند کرد.
آنها فقط میخواهند یک تصویر پاک و منزه از کشور خودشان نشان بدهند.
الان با شرایطی که ذکر میکنید اقامت شما در کشور فیلیپین قطعی است؟
یک خانم کارشناس ایرانی که در دفتر سازمان ملل در کشور گرجستان مشغول به کار است به من گفت متاسفانه درخواست پناهندگی به فیلیپین موقت نیست و با این شرایطی که فیلیپین اعلام کرده مرا بهعنوان پناهنده سیاسی پذیرفته دیگر هیچ کشوری تمایل نشان نمیدهد که به من اقامت یا ویزا بدهد و عملا راهم برای ورود به کشورهای دیگر بسته شده است
اما اینطور که نوشتهاند برگههای پذیرش پناهندگی فیلیپین را شما خودتان امضا کردهاید.
بله. به من گفتند باید امضا کنی. من گفتم تا زمانی که با دوستانم در یو.ان مشورت نکنم آنها را امضا نخواهم کرد اما آنها گفتند یا باید امضا کنی یا باید بروی زندان و ما هم هیچ کاری نمیتوانیم برایت بکنیم.
من همان لحظه به آقای «فشندی»، از اعضای گروه فرشگرد تماس گرفتم و شرایط را برایشان توضیح دادم. ایشان بعد از صحبت با وکلا خواهش کردند که چندساعتی مهلت بدهند تا با سایر اعضای فرشگرد همفکری کرده و راهحل مناسبی پیدا کنند. و قول گرفتند که مرا مجبور به امضای برگهها نکنند اما بهمحض قطع شدن تلفن او و علیرغم قولی که داده بودند گفتند یا همینالان امضا کن یا باید بروی زندان. مامور پلیس برای انتقال من به زندان آنجا ایستاده بود و من عملا در موقعیت قرار گرفتم و امضا کردم.
بچههای فرشگرد خیلی تلاش کردند و من از آنها گلایه ندارم اما به دلیل دوری مسافت کار بیشتری از دستشان برنمیآمد. وقتی آقای فشندی اصرار کرد که هشت ساعت به ما زمان بدهید تا جلسه بگیریم و آنها قول دادند و عمل نکردند دیگر چهکاری از دستشان برمیآمد؟
شرایطی که در برگههای پناهندگی شما به این کشور نوشتهشده چیست؟ آیا محدودیتهایی برایتان ذکر شده است؟
آنها پاسپورتم را به من تحویل دادند و در برگهای که وکیل به من نشان داد نوشته شده است که من بعد از تحویل مدارک میتوانم کار کنم یا از این کشور خارج و سپس وارد بشوم؛ اما درعینحال نوشتهشده که حق داشتن خانه دولتی، امکانات یا امنیت ویژه به من داده نخواهد شد چون فیلیپین بودجهای ندارد که به پناهندگان تخصیص بدهد و هیچ حمایت ویژهای از هیچ پناهندهای نمیکند.
به وکیلم پیام دادم که چرا در اخبار و رسانههای شما نوشتهشده که به من پناهندگی اعطاشده و من الان در جای امنی هستم؟ او جواب داد نیاز داشتیم تا ثابت کنیم که با جمهوری اسلامی همکاری نکردهایم و در صورت لزوم به تو کمک هم کردهایم.
آیا به شما امکان پایان درس و تحصیلتان را میدهند؟
با این شرایطی که پیش رفته وضعیت ادامه تحصیلم نامشخص است. به یک فرد پناهنده در اینجا عملا امکان ادامهتحصیل نمیدهند چون طبق قانون، پناهنده باید رایگان تحصیل کند و اینها علاقهای ندارند که به دانشجو سرویس رایگان بدهند و در مورد شرایط تحصیلی من هیچ اشارهای در برگههای پناهندگی نشده است.
شرایط من نسبت به روزهایی که در سالن ترانزیت فرودگاه محبوس بودم عملا بدتر شده و من جرات نمیکنم از فرودگاه خارج شوم.
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر