علیرضا غازیان، شهروندخبرنگار
سال ۱۳۸۱ دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، دو انتخاب برای میزبانی دربی تهران داشتند. سازمان تربیتبدنی، داشت زیرسازی چمن ورزشگاه آزادی را تغییر میداد؛ هیچ امکانی برای اینکه پایتخت در دو ورزشگاه شیرودی یا تختی تهران میزبانی دربی شود نبود.
باشگاه استقلال، ورزشگاه تختی اهواز را پیشنهاد داد. باشگاه پرسپولیس اما دست روی ورزشگاه تازه تاسیس یادگار امام تبریز گذاشت. گفتند چون پرسپولیس در بازی رفت میزبان است، حق انتخاب و رای بالاتری دارد، اما استقلال هم باید شهر میزبان را تایید میکرد.
استقلالیها، خوزستان را بهواسطه کلونی پرتعداد هوادارانشان انتخاب کرده بودند. پرسپولیس اما دقیقا روی همین برتری عددی هوادارانش در شمال غرب ایران حساب میکرد. استقلال گفته بود «جز تبریز، با هیچ گزینه دیگری از پرسپولیس موافقت نمیکند.»
آن دربی، بی حاشیه، دور از هر فضای امنیتی و سیاسی، ورا از هر بنر و دستنوشته قومیتی، منهای هرگونه فریادی برای جداییطلبی برگزار شد؛ به میزبانی تبریز و در همین فاصله ۱۸ سال پیشتر از این روزها.
حدفاصل سالهای ۱۳۸۵ تا امروز که باشگاه تراکتورسازی بهعنوان مهمترین و قطعا یکی از محبوبترین باشگاههای شهرستانی فوتبال ایران در ید قدرت نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کشور قرار گرفت، چگونه فضای ورزشگاه یادگار امام تبریز به یکی از ملتهبترین اماکن جغرافیایی ایران بدل شد؟
از میانه دهه هشتاد خورشیدی تا امروز یک پادگان فرمانده در تراکتورسازی قدم زد. سردار «اسماعیل احمدی مقدم»، تیمسار «کریم ملاحی»، سرهنگ «مجتبی پیامبری»، سردار «محمدحسین جعفری»، سرهنگ «محمداسماعیل سعیدی»، سرهنگ «محمدجواد دلفکار»، سردار «غفور کارگری»، سردار «غلام عسگر کریمیان» و سردار «مصطفی آجرلو» فقط بخشی از سیاهه یک گروهان نظامی است که در ساختمان باشگاه تراکتورسازی طی یک و نیم دهه اخیر رژه رفتهاند.
همین باشگاه نظامی با تمام تشکیلاتش به مردی فروخته شد که صاحب بزرگترین کارتلهای اقتصادی ایران است؛ «محمدرضا زنوزی».
او را یکی از ۱۰ مرد متمول ایران و مالک، سهامدار، موسس و راهانداز کارخانهها و شرکتهایی مانند «ذوبآهن شمس تبریز»، «مجتمع آهن و فولاد سبلان»، «مجتمع فولاد صائب تبریز»، «گروه صنعتی توانگران سهند»، «مجتمع فولاد زنوز»، «صنایع فرآوری آهن و تیتانیوم آذربایجان»، «بانک گردشگری»، «بانک سامان»، «هواپیمایی آتا» و بیش از ۲۰ شرکت و کارخانه اقماری دیگر در ایران میدانند.
ورزشگاهی که در دهههای هفتاد و تا اواخر دهه ۸۰ خورشیدی هرگز میزبان شعار یا بنرهای جنسیتی و قومیتی نبود، چگونه تغییر ماهیت داد؟ سال ۱۳۹۶ سردار آجرلو در بیانیهای خطاب به سایر باشگاهها و فدراسیون فوتبال ایران نوشت: «بدانید که در صورت ناکامی احتمالی تراکتورسازی، احساسات قومیتی آذربایجان برانگیخته خواهد شد.»
چنین جملهای را هرگز از زبان یکی از مدیران شاغل در فوتبال خوزستان نشنیدهاید. تا امروز شاید کلونی اعراب یا کُردهایی که در جنوب یا غرب ایران به ورزشگاهها میروند با جملاتی از سوی مدیران باشگاهی خود مبنی بر «زنده شدن احساسات قومیتی» خود نشنیدهاند.
تا زمان حضور محمدرضا زنوزی در فوتبال تبریز، سرداران سپاه گاه و بیگاه انگشت روی نقطه حساس آذربایجان میگذاشتند؛ حس قومیتی مردم تحریک میشد و البته ورزشگاهها به نقطهای میرسید برای بروز اعتراضها؛ اما سرانجام زمانی رسید که برای نخستین بار مردم تبریز شعار جدایی «سپاه» از فوتبال را سر دادند.
محمدرضا زنوزی باید پلی میشد بین فرماندهی سپاه عاشورای تبریز و تمامیت فوتبال آذربایجان، نهفقط باشگاه تراکتورسازی.
زنوزی تنها مدیر کنونی فوتبال جهان است که همزمان مالکیت دو باشگاه در یک لیگ را برعهده دارد. زنوزی هم مالک باشگاه ماشینسازی تبریز است و هم مالک باشگاه تراکتورسازی تبریز. هر دو باشگاه در لیگ برتر فوتبال ایران حضور دارند.
بند پنج ماده ۱۸ اساسنامه فدراسیون فوتبال میگوید هیچیک از اشخاص حقیقی و حقوقی همزمان نمیتوانند کنترل و هدایت بیش از یک باشگاه را برعهده داشته باشند در غیر این صورت تمامیت یک مسابقه یا مسابقات زیر سوال خواهد رفت.
این یعنی دو فصل اخیر فوتبال ایران بهواسطه مالکیت همزمان آقای زنوزی در دو باشگاه تبریزی، «میتواند» فاقد ارزش باشد. «عبدالرحمن شاهحسینی»، رییس سابق کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال بهمن سال ۱۳۹۷ به روزنامه «دنیای اقتصاد» گفته بود: «بر اساس مقررات مصوب فیفا و AFC و مفاد اساسنامه فدراسیون، هیچ شخص حقیقی یا حقوقی بهطور همزمان نمیتواند مالک یا عضو هیاتمدیره یا مدیرعامل دو باشگاه یا بیشتر باشد. علت این ممنوعیت تعارض منفعت و احتمال تبانی در مواقع حساس است.»
فدراسیون فوتبال اما هیچ مخالفتی با مالکیت همزمان دو باشگاه توسط آقای زنوزی ندارد. دلیل ظاهریاش میتواند مراودات مالی محمدرضا زنوزی با فدراسیون فوتبال باشد. او بخشی از پروازهای چارتر تیمهای ملی فوتبال ایران را تامین میکند. در زمان سرمربیگری «کارلوس کیروش» در تیم ملی ایران، هواپیمایی آتا که جزو اموال آقای زنوزی است کاروان تیم ملی را به جام جهانی و جام ملتها برد.
او همچنین البسه انبارشده تیم ملی را به پایینترین قیمت از فدراسیون فوتبال خرید و بر تن بازیکنان تراکتورسازی تبریز کرد. «مهدی تاج»، رییس فدراسیون فوتبال ایران، این حراجی را لطفی از سوی محمدرضا زنوزی دانسته بود.
اینهمه تجارت مرد سایههای سپاه در آذربایجان نیست. زنوزی هرچند خودش را پادشاه فوتبال آذربایجان و یکی از متمولین ایران معرفی میکند، اما در حقیقت یک سایه بیش نیست.
محمدرضا زنوزی تیر سال ۱۳۹۱ به جرم دست داشتن در پرونده فساد مالی ۳ هزار میلیارد تومانی دستگیر شد. «غلامحسین محسنی اژهای»، سخنگوی قوه قضاییه از او با نام اختصار «م.ز» نام برد و بازداشتش را تایید کرد؛ اما مهر همان سال «باشگاه خبرنگاران جوان» نوشت: «آقای زنوزی از بزرگترین بدهکاران بانکی است که مدتی قبل بازداشت شده بود. وی با تودیع قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی موقتا آزاد شده است تا بتواند بدهیهای خود را در زمان مقرر پرداخت کند.»
در ادامه همین گزارش آمده بود: «زنوزی تاکنون موفق به پرداخت یک هزار و ۳۸۰ میلیارد تومان از بدهی خود به بانکهای کشور شده است. هنوز بخشی از بدهیهای وی معوق است.»
زنوزی را با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد کردند، او ۱۳۸۰ میلیارد تومان از بدهیهایش را پرداخت ولی از سال ۱۳۹۱ تا امروز بیش از ۱۲ هزار میلیارد تومان دیگر بدهی انباشته دارد. این فقط رقمی است که همان سال سخنگوی قوه قضاییه تایید کرد.
در شرایطی که «سپیده قلیان» فعال کارگری با قرار وثیقه یک و نیم میلیارد تومانی آزاد میشود، محمدرضا زنوزی با ۵۰۰ میلیون تومان آزاد شد و مالکیت دو باشگاه را در آذربایجان از سپاه پاسداران ستاند.
اما دیپلماسی اقتصادی او را بهعنوان سایه سپاه با این جملات میتوان فهمید: «هر اتفاق اقتصادی که در کشورهای آسیای میانه افتاده است، بازنده اصلی ایران بود. بهطور مثال، دلیل رشد اقتصادی ترکیه نفوذ اقتصادی آن در کشورهای آسیای میانه و کشورهای دیگر است.» او حالا با رییسجمهور «تاتارستان» یکی از ایالتهای روسیه قرارداد تجاری امضا کرده و ادعا میکند که بازار هوایی و غذایی این کشور را بهزودی در دست خواهد گرفت.
روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی پیرامون فعالیتهای اقتصادی مرد سایههای سپاه، مینویسد: «نقلقول معروفی درباره زنوزی وجود دارد که اطرافیان او همواره از زبان او میشنوند که دنبال پولهای جزیی نروید.»
تراکتورسازی اما برای زنوزی نه سود مالی دارد و نه حتی به تجارتهایش در داخل یا خارج از کشور کمکی میکند. شاید آنچه وظیفه دارد را میتوان در این جملات او دید: «بااینکه تراکتور پرهوادارترین تیم آسیا، ایران و پنجمین تیم پرهوادار دنیاست؛ اما هوادارانمان واقعا مظلوم هستند و بهراحتی حقشان خورده میشود.»
بر اساس تمامی آمارها، این ادعا مبنی بر پرطرفدارترین تیم بودن تراکتورسازی در ایران، یک جعل بزرگ است؛ اما زنوزی به تفرقهافکنی فرقهای و جلب نظر ترکها و آذریزبانهای ایران کمر همت بسته است: «داورها از اینکه مورد غضب هواداران این دو تیم قرار گیرند، میترسند. دردانهها بیشترین بهره را از اشتباهات داوران میبرند.»
محمدرضا زنوزی البته به این مهم اشاره نکرده است که چگونه و چرا «کانون هواداران باشگاه تراکتورسازی تبریز» در فریادهای قومیتی، ورود بنرهای جداییطلبانه و البته بالا رفتن پرچم ترکیه بیشترین نقش را داشته است.
درحالیکه کانال تلگرامی منتسب به باشگاه تراکتورسازی که غیرمستقیم توسط زنوزی اداره میشود، طی روزهای اخیر بیشترین سهم را در تحریک احساسات قومیتی و همراه شدن با ارتش ترکیه داشت. امروز معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور از بازداشت هفت نفر در جریان بازی تیم تراکتور تبریز با استقلال خبر داد.
«حسین ذوالفقاری»، همراه داشتن پرچم سایر کشورها (ترکیه) را برخلاف امنیت ملی ایران دانست؛ اما به این مساله اشاره نکرد که چگونه ممکن است این پرچمها از گیتهای نیروی انتظامی و یگان ویژه عبور کنند و وارد ورزشگاه شوند.
درحالیکه در ورزشگاههای ایران همواره بنرها و پرچمهای هواداران بازرسی میشود، طی سالهای گذشته نهتنها نظارتی روی ورود این پرچم و بنرها نبود که حتی برخی لیدرهای باشگاه تراکتورسازی هم نقشی مهم در مهندسی سکوها داشتند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر