فیلم «خانه پدری» باز هم توقیف شد و شادی اکرانش پس از مدتها توقیف، برای «کیانوش عیاری» به یک هفته هم نرسید.
مشابه این اتفاق پنج سال پیش نیز افتاده بود؛ زمانی که خبر اکران این فیلم پخش شد و برای دو روز روی پرده سینماها رفت. اما خیلی زود و بدون سروصدا از اکران کنار گذاشته شد.
خانه پدری روایت کشتن یک دختر به دست پدر و برادرش است و تبعاتی که در طول زمان برای این خانواده دارد؛ روایت یک جنایت در ۷۰ سال پیش. حالا که بعد از ۱۰ سال فیلم اکران شده است، مخالفان میگویند این نمایش، ترویج خشونت و توهین به فرهنگ ایرانی است.
فارغ از این که این فیلم صحنههایی دارد که خشونت زیادی را به نمایش گذاشته یا نه، روایت یک آسیب اجتماعی است؛ روایتی از دخترکشی و قتلهای ناموسی که ۷۰ سال قبل رخ میدهد.
اما با نگاهی در خبرها میتوان به وضوح دید که حتی در سال ۱۳۹۸ هم این قتلها همچنان در گوشه و کنار ما اتفاق میافتند. یک جستوجوی ساده نشان میدهد که سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ نزدیک به ۳۰ مورد قتل ناموسی در ایران روی داده که این تعداد فقط شامل آنهایی است که رسانهای شدهاند.
از این ۳۰ مورد، شش قتل در سال ۱۳۹۸ رخ داده است. در واقع، در طول ۱۸ سال گذشته، بالای ۳۲ دختر، زن و کودک به دلیل اختلافات و سوءظنها به دست پدر و برادران خود به قتل رسیدهاند.
این جدول تنها بخشی از یک واقعیت تلخ در ایران هشت سال اخیر را نشان میدهد:
قربانیان این قتلها، زنان و دخترانی هستند که صدای آنها به جایی نرسیده و در پستوها جان خود را از دست دادهاند. همین سال ۱۳۹۳ بود که پدری در «تربتجام» استان خراسان به دلیل سوءظن، دو دخترش را به قتل رساند. این مرد بعد از کشتن دخترانش متواری شد. اما بعد از دستگیری، ادعا کرد دیگر از دست آبروریزیهای آنها خسته شده بوده و به همین دلیل تصمیم گرفته است تا دخترانش را به قتل برساند و به این بیآبرویی پایان دهد.
سال ۱۳۹۲ یک دانشجو به نام «دنیا» بر اثر ضرب و جرح شدید ناشی از دعوای خانوادگی دچار خونریزی مغزی شد و جان خود را از دست داد. این دختر ابتدا توسط پدر و برادرانش برای دست کشیدن از ادامه تحصیل در اتاق زندانی شده بود. او چندین بار تلاش کرده بود تا خود را از حبس خانگی نجات دهد که هر بار با خشونت بیشتری روبه رو شده بود. سرانجام پس از ضرب و شتم توسط پدر و برادرهایش، به دلیل خونریزی مغزی جان خود را از دست داد.
سال ۱۳۹۸، پدری در شهرستان «جم» بوشهر دختر هفت ساله خود را با این عنوان که با مردنش میتواند زندگی بهتری داشته باشد، به بهانه خریدن «مرغ مینا» به بیرون از خانه برده و در حالی که در بغلش بود، او را خفه کرده بود.
حدود ۱۰ سال پیش کیانوش عیاری با ساخت فیلم «خانه پدری» میخواست صدای این دختران و زنان را به گوش همگان برساند که گویی خیلیها مخالف آن هستند. دادسرای عمومی و انقلاب تهران یکی از همین مخالفان است که دوشنبه حکم به توقیف دوباره این فیلم داد.
این دادسرا به بهانه «پیشگیری از هر گونه اخلال در نظم عمومی» و «صیانت از سلامت روح و روان جامعه»، فیلم جنجالبرانگیز خانه پدری را برای دومین بار توقیف کرد.
البته لشکر سایبری «حزبالله» و رسانههای محافظهکار نیز در این چند روز سنگ تمام گذاشتند تا قوه قضاییه را وادار به صدور چنین حکمی کنند.
سایت «مشرقنیوز» که گفته میشود متعلق به سازمان اطلاعات سپاه است، در همین راستا نوشته است: «مشکل از اینجا شروع میشود که چرا شخصیتهای بد و جنایتکار یا به تعبیری، بدمنهای این قصه متعلق به خانواده سنتی و مذهبی نمایش داده میشوند؟»
«رجانیوز» اما صریحتر از مشرق از اکران این فیلم انتقاد کرده و با مطلبی با عنوان «توحشی به نام خانه پدری!» نوشته است: «خانه پدری شمشیرش را برای مقدسات جامعه از رو بسته است.»
«جواد شمقدری»، معاون سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت «محمود احمدینژاد» هم درباره این فیلم گفته که اکران خانه پدری یک جنایت فرهنگی است.
یکی از اظهار نظرهای چالشبرانگیز دیگر درباره این فیلم، توییت «احسان رستگار» بود که حالا، در دوره مدیریت اصلاحطلبان، سردبیری روزنامه «همشهری جوان» را برعهده دارد.
رستگار در صفحه توییتر خود، حامیان این فیلم را «شبه روشنفکر موجسوار بی ایدئولوژی بیسواد مذبذب» خوانده و نوشته است: «این فیلم ضد مردترین و ضد ایرانیترین فیلم اکران شده در تاریخ سینمای ایران است.»
از این دست اظهارنظرهای موافق و مخالف این فیلم در شبکههای اجتماعی و رسانههای محافظهکار، اصلاحطلب و معتدل بسیار است و هر یک از زاویهای به این فیلم پرداختهاند.
قوانین نانوشته میگویند نقد، ضمانت اجرایی ندارد؛ یعنی نمیتوان به واسطه نقد یک رسانه اصولگرا یا اصلاحطلب به یک فیلم سینمایی، آن را متوقف یا از اکران حذف کرد.
یکی از عجایب سینمایی (و البته موسیقی) در ایران اما این است که معمولا نقد رسانههای اصولگرا نسبت به پدیدههای فرهنگی، ضمانت اجرایی دارد و به محض انتشار آن، یا جلوی اکران فیلم گرفته میشود یا عدهای به صورت خودسرانه، وظیفه دولت را انجام میدهند. نمونه این اقدام، هنگام اکران فیلمهایی همچون «آدم برفی» و «رستاخیز» نیز اتفاق افتاد. عجیبتر آن که زمانی به خاطر آدم برفی، سینما را آتش زدند اما چند سال بعد همین فیلم از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
فیلمهای «خرس» (خسرو معصومی)، «گزارش یک جشن» (ابراهیم حاتمی کیا)، «صد سال به این سالها» (سامان مقدم)، «پاداش» (کمال تبریزی)، «پریناز» (بهرام بهرامیان)، «قصهها» (رخشان بنیاعتماد)، «بلوک ۲»، «خروجی ۹» (علیرضا امینی)، «آشغالهای دوست داشتنی» (محسن امیریوسفی)، «این یک رویا است» (محمود غفاری)، «مهمونی کامی» (علی احمدزاده) و «گس» (کیارش اسدیزاده) از جمله فیلمهای توقیف شده طی ۱۰ سال اخیر در ایران هستند.
از بین این فیلمها، دولت «حسن روحانی» به فیلمهای خانه پدری، آشغالهای دوست داشتنی و قصهها مجوز نمایش در «جشنواره فیلم فجر» را داد. اما واکنشهای منفی به این فیلمها، به محلی برای مناقشه بر سر آزادی و سانسور بین دولت و گروهی از محافظهکاران تبدیل شد.
براساس برخی آمارها، دستکم ۱۷ فیلم در دوران حسن روحانی رفع توقیف شدهاند و رفع توقیف برخی از آنها البته بیحاشیه نبوده است.
سال ۱۳۹۷ بود که گزارشهای قابل توجهی منتشر شد مبنی بر این که گروهی از «آتش به اختیارها» در برخی شهرستانها با تجمع اعتراضی و فشار، مانع اکران برخی از این فیلمها و کنسرتهای موسیقی شدهاند.
سانسور و توقیف با گذشت ۴۰ سال از عمر جمهوری اسلامی همچنان به عنوان واقعیتی تلخ خود را به هنرمندان ایران تحمیل میکند و دست بسیاری از آنها را در خلق آزادانه آثار هنری بسته است.
مطالب مرتبط:
فیلم سینمایی آندو توقیف موقت شد
وزیر ارشاد: برای بازنگری درلیست فیلمهای توقیفی برنامه داریم
۱۱ سال گذشت، هنوز صد سال به این سالها در انتظار رفع توقیف است
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر