مرکز آمار ایران صبح چهارشنبه اول آبان ۱۳۹۸ گزارش تورم مهر ماه را منتشر کرد. این گزارش نشان میدهد میانگین نرخ تورم در یک سال منتهی به مهرماه امسال برای سومین ماه پی در پی، بیش از ۴۲ درصد است؛ عددی که این گمان را تقویت میکند که به احتمال بسیار زیاد دومین نرخ بالای تورم در ۷۵ سال گذشته در سال ۱۳۹۸ به نام دولت «حسن روحانی» به ثبت خواهد رسید.
اگرچه به نظر میرسد تورم ۱۲ ماهه هم مانند تورم نقطه به نقطه، بعد از گذشت یک دوره بسیار سخت و نفسگیر، سیر نزولی پیدا کرده است اما هنوز تصویر و چشماندازی از ثبات قیمتها در آینده به چشم نمیخورد.
افزایش تورم ماهانه
نرخ تورم ماهانه در مهرماه تقریبا سه برابر تورم ماهانه در شهریور و مرداد ۱۳۹۸ است و ۱.۷۶ درصد محاسبه شده است. این عدد در هفت ماه نخست امسال سومین نرخ بالای تورم ماهانه به شمار میرود. برای داشتن تصویری قابل فهم از بزرگی تورم ماهانه در مهر ماه باید گفت در صورتی که هر ماه تورم به همین میزان وجود داشته باشد، یعنی ماهانه سطح عمومی قیمتها ۱.۷۶ درصد افزایش پیدا کند، در پایان سال نرخ تورم به ۲۳ درصد خواهد رسید. در حالی که با تداوم متوسط تورم ماهانه ۰.۶ درصدی، تورم در فاصله یک سال به حدود هشت درصد میرسد.
این نشان میدهد که سیر تورم ماهانه در مهر ماهی که گذشت، صعودی بوده و به منزله هشدار به کسانی است که در دو ماه گذشته با خوشخیالی از مهار تورم و کاهش شتاب رشد قیمتها صحبت میکردند.
خیز تورمی مسکن، کاهش شتاب رشد قیمت غذا
آن طور که دادههای ضمیمه این گزارش نشان میدهند، موتور پیشران تورم در مهرماه گذشته مسکن و به طور کلی، کالاهای غیر خوراکی و خدماتی است. این در حالی است که به طور کلی از بهار ۱۳۹۷ تا بهار ۱۳۹۸، همواره شدت تورم مواد خوراکی و غذا بیش از سایر کالا و خدمات، به ویژه مسکن بوده است.
تورم ماهانه مواد خوراکی یک درصد و تورم کالاهای غیر خوراکی و خدمات نیز ۳.۱ درصد بوده است.
در این میان، قیمت مسکن و اجاره در کل کشور ۴.۲ درصد افزایش یافته است. به عبارتی، به طور متوسط در فاصله مهر پارسال تا امسال هزینه مسکن و اجاره خانه برای خانوادهها ایرانی حدود ۲۴ درصد افزایش پیدا کرده است.
بخشی از این روند طبیعی است. به هر حال، معمولا اثر شوک تورمی روی کالاهای بیدوام و مصرفی مثل غذا بیش از کالاهای بادوام و سرمایهای مانند مسکن است. اما با فروکش کردن شوک اولیه، معمولا فشار تورمی تغییر موضع میدهد و به سمت کالاهای با دوام گرایش پیدا میکند.
یکی دیگر از دلایل، رسیدن قیمتها به سقف و پر شدن پیمانه کالاهای بادوام و سرمایهای است. حتی پیش از بحران تورمی اخیر، عملا بازار مسکن خارج از دسترس بخش عمدهای از جامعه بود.
با آغاز بحران از زمستان ۱۳۹۶، دغدغه اصلی اکثریت جامعه ایرانی تامین غذا و نیازهای اساسی شد. این مساله کاهش مضاعف تقاضا را ایجاد کرد که خود به خود باعث کنترل قیمتها میشود.
اگر گزارشهای مرکز آمار درباره شاخص قیمتها را معتبر بدانیم، قیمت سبد مواد خوراکی و غذا در مهر ماه ۱۳۹۸ بیش از ۳.۱ برابر قیمت متوسط سال ۱۳۹۵ بوده است. این در حالی است که متوسط قیمت مسکن در سبد خانوار کشور، در همین مدت ۲.۶ برابر رشد داشته است.
اما در چند ماه گذشته، همزمان با کاهش شتاب افزایش قیمت مواد غذایی، به نظر میرسد خیز تورمی مسکن آغاز شده است؛ چنانکه میزان افزایش قیمت مسکن و مواد غیر خوراکی بیشتر از تورم مواد غذایی بوده است.
این تغییر به همان نسبت که میتواند نشانهای خوشبینانه از کاهش بیثباتی باشد، میتواند نشانهای از جابهجایی نقطه فشار در ترکیب تورم باشد. همه چیز بستگی به این دارد که در ماههای آینده اوضاع چهگونه پیش برود.
فشار تورم روی روستاییان و دهکهای کم درآمد
گزارش مرکز آمار ایران همچنین نشان میدهد فشار تورم در مناطق روستایی همچنان بیش از مناطق شهری است. اگرچه میزان افزایش قیمتها در یک ماه گذشته در مناطق روستایی کمتر از شهرها بوده اما هم نرخ تورم نقطهای و هم تورم سالانه در روستاها به شکل چشمگیری در حد اختلاف پنج درصدی، بیشتر از مناطق شهری است. میانگین افزایش یک ساله قیمت سبد کالا و خدمات خانوار یا همان تورم ۱۲ ماهه در مناطق شهری ۴۱.۳ درصد و در مناطق روستایی ۴۶.۳ درصد گزارش شده است.
از سوی دیگر، اگرچه به نظر میرسد توزیع کلی تورم (نمودار سمت راست) به نسبت دهکهای درآمدی، شیبی منطقی از پایین به بالا دارد (یعنی تورم بیشتر برای پردرآمدها) اما نمودار سمت چپ نشان میدهد فشار تورمی مسکن (کالاهای غیر خوراکی) بیش از همه به گروههای کمدرآمد فشار میآورد. به طور متوسط، تورم ماهانه برای کمدرآمدترین مردم ایران ۳.۸ درصد بوده (معادل ۵۶ درصد تورم در سال) در حالی که برای پردرآمدترین مردم کشور قیمت مسکن (کالاهای غیر خوراکی و خدمات) در فاصله شهریور تا مهر فقط ۲.۵ درصد (معادل ۳۴ درصد تورم سالانه) افزایش داشته است.
طبقات کم درآمد برای جبران این فشار تورمی، چارهای جز کم کردن مخارج خوراکی و غذای خانوار ندارند. در حالی که در دو سال گذشته عملا با چند برابر شدن قیمت مواد غذایی و افزایش سطح عمومی قیمتها، بخش زیادی از جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق و در معرض گرسنگی و سوءتغذیه قرار گرفتهاند.
بر اساس گزارشی که روز چهارشنبه ۲۴ شهریور در وبسایت «روحانیسنج» منتشر شد، در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷، طی دو سال سفره غذای خانوادههای شهرنشین ۱۲.۴ درصد و سفره غذای خانوادههای روستایی ۱۷.۲ درصد کوچکتر شده است. معنی این نسبتها این است که اگر فرض کنیم همه مردم ایران سر یک سفره نشسته باشند، در مناطق روستایی از هر پنج نفر و در مناطق شهری از هر هشت نفر، یکی باید از سر سفره بلند شود تا بقیه بهاندازه دو سال پیشغذا داشته باشند.
مطالب مرتبط:
بازار علیه فرودستان؛ تحولات مسکن تهران در بهار ۱۳۹۸
تورم فروردین ۹۸؛ آیا غول اَبَر تورم در حال بیدار شدن است؟
تحلیل تورم اردیبهشت ۹۸؛ آیا امیدی به مهار بحران است؟
با تورم تا ۱۴۰۰؛ تحلیل آمار تورم خرداد ۹۸
کارنامه دولت روحانی در ساماندهی بازار مسكن؛ شاید وقتی دیگر
زهی خیال باطل؛ آیا افزایش وام میتواند مسکن را از رکود درآورد؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر