«تا ساعت سه صبح نوشیدند و تنبک زدند. صبح با چاقو و قمه به جان هم افتاده بودند. پلیس هم که به هیچوجه دخالت نمیکند. تا خود صبح همدیگر را زدند. الان داخل کمپ ظرفیت پر است و پناهجویان در خیابانها و جنگلهای اطراف، در چادرها زندگی میکنند. پزشک نیست. برای هر مریضی میگویند آب بنوشید! یک حبه قرص هم نمیدهند. خودشان میگویند ۱۷هزار نفر هستیم؛ با یک کانتینر غذا. آنهم غذاهایی که قابل خوردن نیستند. اما چارهای نداریم. مواد مخدر به وفور هست. میگویند آتن از اینجا هم بدتر است و خود یونانیها کارتنخواب هستند. بچههایی که در زندان موریا بودهاند، میگویند وضعیت در آنجا بهتر است. لااقل سه وعده غذای پخته و تمیز داشتهاند.»
اینجا «موریا» است؛ کمپ پناهجویان در جزیرهای متعلق به یونان، نزدیک ترکیه به نام «لسبوس.» از برخی نقاط آن در شب به راحتی میتوان چراغهای زندگی مردم ترکیه را دید که مثل ستاره سوسو میزنند. از آنجا، ناو ترکیه هم برای محافظت از مرز آبی، قابل دیدن است.
این سوی آب اما هزاران نفر در هم میلولند؛ از شهروندانی که هر از گاهی تظاهرات میکنند بلکه تکلیف پناهجویان در این جزیره مشخص شود تا هزاران پناهجویی که در کمپ موریا و سطح شهر «میتیلینی» شب و روز به انتظار رهایی، به آسمان پرستاره یکی از جزایر توریستی یونان خیره میشوند. این جزیره برای آنها به زندان میماند.
روی تلفن، تماس تصویری میگیرد و میگوید: «میخواهم به چشمان خودتان ببینید که در چه شرایطی زندگی میکنیم.»
در تصویر، کودکانی را میبینیم که در لابهلای چادرها، روی فاضلابی که روان شده است، در کنار زبالههای تلنبار شده، به دنبال هم میدوند. لباسها درهم روی طنابها میان درختان پهن شدهاند و جمعیت پرشماری راه میروند. چادرها در فاصله میان کانکسها برپا شده و عبور و مرور را سخت کردهاند. انگار راه از همه طرف بسته است.
«مسعود» از میان پناهجویان میگذرد و نقطهای را با دست نشان میدهد: «همینجا بود که آتشسوزی شروع شد و سه نفر کشته شدند. یکی از آنها یک بچه بود.»
در همان محل هم چادرهای تازه به چشم میخورد با مسافرانی که در همین یک ماه گذشته به جزیره وارد شدهاند.
همینطور که مسعود محیط کمپ را نشان میدهد، درباره شرایط زندگی پناهجویان میگوید. تمام زندگی او بیش از چهار ماه است در دنیای پناهجویان موریا خلاصه میشود: «این همه آدم در این کمپ میمیرد. بعد هم نه اعلام میکنند و نه میفهمیم هویت آنها چه بوده است. اصلا نمیدانم این همه سلاح سرد چه طور به دست پناهجویان میرسد. ما ایرانیها هم که تعدادمان کمتر است، سعی میکنیم آرام از کنار درگیریها بگذریم. چند صد نفری به هم حمله میکنند و هیچ پلیسی هم دخالت نمیکند. میترسند، چون تعداد پناهجویان بیشتر است. معمولا دعواها در صفهای غذا اتفاق میافتند. برای ۱۷هزار نفر یک کانتینر غذا هست. روزانه از ساعت هفتونیم تا ۹ شب آب گرم داریم. برای همین آب یخ هم باید داخل صف بایستیم.»
طبق آمار رسمی که تاکنون اعلام شده، کمپ موریا با ظرفیت نگهداری سههزار پناهجو، دستکم ۱۳هزار نفر را در خود جای داده است. با بالا رفتن آمار ورود پناهجویان به جزایر یونان البته این آمار روزانه میتواند تغییر کند. مدارک گروهی از آنها بعد از مدتها انتظار، به مرور آزاد میشود؛ یعنی مجوز خروج از جزیره را از دولت یونان دریافت میکنند.
طبق توافق میان ترکیه و اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۶، پناهجویانی که از این کشور به جزایر یونان میرسند، باید درخواست پناهندگی خود را همانجا ارایه دهند تا در صورت دریافت پاسخ منفی، به ترکیه بازگردانده شوند. براساس این توافق، به ازای هر نفر، اتحادیه اروپا یک پناهجوی سوری را از ترکیه به کشوری امن منتقل میکند.
این توافق اما بیشتر به معاهدهای کاغذی میماند تا اقدامی عملی. البته از وقتی دولت دستراستی جدید روی کار آمده، یونان وعده داده است تا پایان سال ۲۰۲۰، ۱۰هزار پناهجوی سوری را به ترکیه بازگرداند. در عینحال، بنا بر اعلام رسمی، هر هفته صدها پناهجو برای خروج از جزیره مجوز میگیرند و به آتن میروند.
یکی از وعدههای رییسجمهوری جدید یونان، سر و سامان دادن به وضعیت کمپهای پناهجویی و خالی کردن حداکثری پناهجویان از این جزایر است. در همین هفته گذشته ساکنان جزیره لسبوس علیه وضعیت موجود در این جزیره به خاطر پناهجویان تظاهرات کردند.
دوربین مسعود در کمپ میگردد و از دور، زاویه دیگری را نشان میدهد که زندان موریا است؛ پناهجویانی که مدارک آنها جعلی است، خلاف کردهاند و بازداشت شدهاند یا آنهایی که بیدلیل وسط درگیریها دستگیر میشوند، مثل عابرانی که دعواها را تماشا میکنند، به زندان منتقل میشوند؛ زندانی که او میگوید شرایطش از کمپ هم بهتر است: «یکی از بچههای ایرانی که با پاس تقلبی به جزیره آمده بود، ۲۰روز زندانی شد. میگفت سه وعده غذای تمیز میدهند. نظافت هم در آنجا بهتر است. پلیسها هم رفتارشان محترمانهتر است. اما اگر کسی را بگیرند، معلوم نیست چند وقت ممکن است در زندان بماند.»
مسعود جوانی ۲۴ ساله است که دلیل سفرش به یونان را شرکت در تظاهراتهای اعتراضی سال ۱۳۹۶ بیان میکند. با خنده میگوید قبل از درگیریها، با دوستانش مشروب میخوردند و به اماکنی مثل حوزه علمیه حمله میکردند. آنها در تاکستان به درگیریهای آن سال پیوسته بودند: «مست میکردیم و آتشسوزی به راه میانداختیم. یکی از آخوندها را از پنجره پایین انداختم. خیلی چسبید. شانس آوردم روی ماسه افتاد و نمرد، وگرنه معلوم نیست چه سرنوشتی داشتم. بچهها بالای ساختمان، قرآن آتش میزدند ولی من به دنبال آخوند بودم.»
باز هم میخندد: «من نمیدانم آخوند گونیگونی پاستیل لازم دارد؟ ۱۰ تا ۱۵ تا گوسفند زنده داشتند. یک تن برنج درجه یک آنجا بود که میان مردم تقسیم کردیم. فریزرها پر از گوشت یخزده بودند. آ جا پر از کارتنهای سرویسهای آرکوپال بود. پلیس میخواست وارد عمل شود که ما فرار کردیم.»
مسعود میگوید که ۱۰ روز بازداشت بوده است. دنبال او جلوی مغازهاش رفته و او را سوار ونی کرده بودند که پر از بازداشتیهای دیگر بوده است. چشمهایشان را بسته و بعد از طی مسافتی، آنها را به زیرزمینی برده بودند: «تا میتوانستند، زدند؛ با باطوم و شلاق و دست خالی. با یک کشیده دندان من درآمد. با هرچه در دست داشتند، فقط میزدند. بعد از ۱۰ روز، مدتی در تهران و قزوین و مزرعههای خودمان بودم و در نهایت با حمایت پدرم از ایران خارج شدم. ۱۴ ساعت از مرز خوی تا ترکیه پیادهروی کردم. بارها در کمپهای بازداشت بودم تا بالاخره به این جزیره رسیدم. اینجا هم که همه میتوانند وارد شوند اما کسی نمیتواند از آن خارج شود.»
در میانه همین روایتها بود که یکی دیگر از پناهجویان ایرانی از راه رسید. تصویر دوربین مسعود روی پاهای او رفت: «این رضا است. پاهایش تعویض رگ میخواهند. سه ماه شده که اینجا است اما هیچ اقدامی برایش نمیکنند. پاهایش خون را پمپاژ نمیکنند. هرچه میگوید آزادم کنید که برای درمان به آتن بروم، رضایت نمیدهند. یک دکتر ایرانی که از آلمان آمده بود، پیگر کارهایش شده است و میگوید شاید همین ماه مجوز خروج از جزیره بگیرد.» ساق پای رضا ورم کرده و سیاه بود. انگار پوست آن زخم شده بود و به راحتی نمیتوانست قدم از قدم بردارد.
پناهجویان ایرانی دیگری هم از کنار مسعود رد میشدند که هر کدام قصه خودشان را داشتند. یکی از آنها گوشی تلفن را گرفت: «من الان ماریجوانا را بکشم و بعد با شما صحبت کنم! اینجا همهجور موادی پیدا میشود؛ مثلا هرویین که در آتن گرمی هشت یورو است. اینجا ۲۲ یورو هم فروش میرود. هرویین را در بستههای صد گرمی میآورند و در کمپ آماده فروش میکنند. کارتی هم میکنند؛ یعنی پودر میشود. هر یک گرم را هشت کارت میکنند و هر کارت را ۱۰ یورو میفروشند. یعنی یک گرم هشت یورویی، ۸۰ یورو به فروش میرسد.»
مسعود میگوید بالاخره توانستهاند رضا را ترک بدهند: «۲۰ روزه او را ترک دادیم. الان فقط قرص و ماری مصرف میکند. البته پخش مواد در کمپ دست افغانستانیها است اما ایرانیها و عربها مواد را از آتن تا کمپ میآورند؛ گل، شیشه، هرویین، انواع قرصها. همه هم پول دارند که مواد تهیه کنند؛ حالا از حقوق ماهیانه که برای مجردها ۹۰ یورو است یا از ایران یا خانوادههایشان برایشان ارسال میکنند. یکسری هم که کیس طلایی هستند».«کیسطلایی» پناهجویانی هستند که توانستهاند برای خودشان «اسپانسر» پیدا کنند.
اسپانسر به زنان و مردانی گفته میشود که بیشتر، شهروندان اروپا یا امریکا هستند. آنها به جزیرهها یا مناطق زندگی پناهجویان میروند، با آنها وارد رابطه جنسی و گاه عاطفی میشوند و در قبال آن، برای پناهجویان سرپناه تهیه و آنها را تامین مالی میکنند: «البته ایرانیها معمولا تحمل شرایط کمپ را ندارند و در سطح شهر خانهای اجاره میکنند. ما هم از قشر فقیر جامعه هستیم که ناچاریم در کمپ بمانیم. قبلا ایرانیها کمتر بودند اما الان هرکجا میرویم، ایرانی هست.»
بنا بر اعلام سازمانهای حقوق بشری و هشدارهای سازمان ملل متحد، در ماههای اخیر آمار ورود پناهجویان به اتحادیه اروپا روند صعودی به خود گرفته است و شمار آنها به سال ۲۰۱۶ میماند؛ یعنی بعد از وخیمتر شدن جنگ سوریه و آواره شدن میلیونها سوری.
این سازمانها بارها نسبت به فاجعه انسانی که در موریا و دیگر کمپهای پناهجویی جزایر یونان هر روزه در حال وقوع است، هشدار دادهاند. اما همچنان شرایط روزبهروز بدتر میشود؛ پناهجویان میمیرند، بیمار میشوند، زندگی در چشمانشان رنگ میبازد و کودکان شاهدان عینی این وقایع هستند.
چندی پیش پس از آتشسوزی در کمپ موریا و جان باختن تعدادی از پناهجویان، پلیس یونان به صراحت گفت وضعیت پناهجویی در این کشور به بمبی میماند که هر لحظه ممکن است منفجر شود.
شما هم میتوانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسوولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کردهاند و یا مرتکب خلاف شدهاند شکایت دارید، لطفا شکایتهای خود را با بخش حقوقی ایرانوایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: info@iranwire.com
مطالب مرتبط:
آتشسوزی در کمپ پناهجویان «ساموس» یونان؛ دستکم دو پناهجو کشته شدند
پناهجویان ایرانی لبهایشان را در مرز یونان دوختند
هشدارهای بینالمللی درخصوص وخامت شرایط پناهجویان در ترکیه و یونان
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر