دو روز بعد از بازی تیم ملی فوتبال ایران مقابل کامبوج، هنوز بحث بر سر کیفیت میزبانی از تماشاگران زن این مسابقه داغ است.
در شبکههای اجتماعی، فعلا صدا و تصویر زنانی را میبینیم که موفق شدند به سکوهای ورزشگاه برسند. برخی کاربران هم به شیوه فروش بلیتها و تخصیص سهمیه محدود به زنان معترض هستند.
«حورا سپهر» از کنشگران حوزه زنان، یکی از منتقدین به نحوه فروش محدود بلیت برای زنان در سایت فدراسیون فوتبال است. او روزی بازی به همراه دوستانش به ورزشگاه آزادی رفت تا اعتراض خود را بهصورت حضوری اعلام کند.
درخواست او فروش بلیت از گیشههای ورزشگاه آزادی به تعداد صندلیهای خالی برای زنان بود. خانم سپهر حتی به حدود چهار هزار زنی که وارد ورزشگاه شدند و به تماشای بازی نشستند اعتراض دارد.
به نظر او این زنان باید با حفظ اتحاد با زنانی که به دلیل نداشتن بلیت وارد ورزشگاه نشدند، نارضایتی خود را از این محدودیت اعلام میکردند. حورا سپهر در گفتوگو با «ایرانوایر» از برخورد خشن پلیس با جمعیتی از زنان که پشت درهای ورزشگاه آزادی حضور داشتند میگوید.
شما ازجمله کسانی بودید که بلیت بازی ایران و کامبوج را در سایت سامانه بلیتفروشی تهیه نکردید ولی روز بازی به ورزشگاه رفتید. چرا بلیت را در سایت فدراسیون فوتبال نخریدید؟
- من اصلا طرفدار فوتبال نیستم. بلیت را هم به این دلیل بهصورت اینترنتی خریداری نکردم که به توزیع محدود آن برای زنان اعتراض کنم. دو ساعت قبل از شروع بازی در حمایت از دیگر زنانی که بلیت نداشتند به استادیوم آزادی رفتم تا همراه بقیه باشم. شنیده بودم که در بسیاری از بازیهایی که اهمیت چندانی نداشت، مسوولان، تماشاگران پشت در را بدون بلیت به استادیوم راه میدهند. ولی در این بازی بااینکه ورزشگاه تقریبا خالی بود حاضر نشدند به ما بلیت بفروشند چون سهمیه محدودی برای زنان در نظر گرفته بودند. قصد من از رفتن بدون بلیت به ورزشگاه آزادی رساندن این پیام بود که چیزی مطلقا عوض نشده است.
منظور شما از اینکه تغییر وضعیت چیست؟
- وقتی میگوییم حضور زنان در ورزشگاههای فوتبال آزاد شده، یعنی ما باید اجازه داشته باشیم بهصورت نامحدود بلیت بخریم. درخواست فیفا هم از فدراسیون فوتبال ایران بعد از مرگ «سحر خدایاری» همین بود. فدراسیون فوتبال هم این شرایط را قبول کرد اما در عمل سیاست دیگری را در پیش گرفت. قرار نبود ما زنها برای رفتن به ورزشگاه باهم برای خرید بلیت رقابت کنیم.
پشت در ورزشگاه حدودا چند نفر بودید؟ گویا شما از دو ساعت قبل از شروع بازی تا پایان مسابقه پشت در ماندید.
- ما حدود ۲۵۰ زن به همراه تقریبا بیست مرد بودیم و تا ساعت هفت شب یعنی تا بعد از پایان بازی هم آنجا را ترک نکردیم. حضور نیروهای پلیس و لباس شخصیها مقابل در ورزشگاه بهشدت پررنگ بود. مامور پلیس مدام از بلندگو اعلام میکرد که هر چه زودتر اینجا را ترک کنید، وگرنه همکاران ما از چهرههای شما عکس میگیرند و به اتهام بر هم زدن نظم محاکمه خواهید شد. دوربینهای زیادی بود که با آنها ماموران لباس شخصی از ما مدام عکس میگرفتند.
ما هم از این فضا نترسیدم. بیشتر خانمها آنجا ماندند و محل را ترک نکردند. حتی بارها با شعارهایمان اعتراض کردیم. وقتی نیمه اول تمام شد، ما شعار میدادیم «نیمه دوم، نیمه دوم»؛ یعنی حداقل برای نیمه دوم بازی ما را به ورزشگاه راه بدهند. پلیس پشت میکروفن اما مصرانه میگفت این در هیچوقت به روی شما باز نخواهد شد. بفرمایید خانه و انشالله برای بازی بعدی تشریف بیاورید.
یکی از زنان در حال تصویربرداری از تماشاگران پشت در ورزشگاه بود که پلیس به طرز وحشیانهای به او حمله کرد و تلفن همراه او را گرفت. گوشیهای خیلی از تماشاگران را ضبط و تصاویر ضبطشده را پاک کردند. یکی از زنان پلیس به یکی از دخترها حمله کرد. او را به طرز وحشیانهای روی زمین میکشید تا به خودرو نیروی انتظامی برساند. وقتی همه اعتراض کردیم و فریاد زدیم، ماموران مجبور شدند آن تماشاگر را رها کنند. یکی از دختران هم از برخورد خشن پلیس به گریه افتاده بود.
اما از صحبتهای شما به نظر میرسد همه آن جمعیتی که پشت در مانده بود، برای اعتراض پشت در ورزشگاه حضور نداشتند.
- نه خیلی از آنها نتوانسته بودند بلیت تهیه کنند. من و دوستانم برای اعتراض به محدودیت ایجادشده، بلیت اینترنتی تهیه نکرده بودیم. ما انتظار داشتیم حتی آن سه هزار و پانصد زنی که محدودیت را پذیرفته بودند هم وارد ورزشگاه نشوند و کنار ما بمانند. فلسفه اتحاد برای دستیابی به مطالبات همین است. حتی یکی از دوستان من بلیت اینترنتی هم داشت ولی کنار ما ماند. ماموران پلیس بهشدت از اینکه دوست ما باوجود داشتن بلیت وارد ورزشگاه نمیشد، عصبانی بودند. بارها از او پرسیدند هدفت از این کار چیست؟
در ورزشگاه بلیتفروشی انجام میشد؟
- ما هیچ بلیتفروشی ندیدیم. تنها تعداد زیادی مامور لباس شخصی و پلیس بودند که مجبور بودیم با آنها صحبت کنیم. حتی یکی از خبرنگارها هم وقتی دید من مدام در حال مکالمه با ماموران هستم، جلو آمد و گفت زیاد با اینها صحبت نکن. تو را بهعنوان لیدر میاندازند جلو و بعد میبرند.
ماموران مدام میگفتند این دستور AFC است که ما بیشتر از ظرفیت تعیینشده به زنان بلیت نفروشیم و کسی را بدون بلیت راه ندهیم. تاکید میکردند که این تقصیر ما نیست و ما تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا را اجرا میکنیم.
از هیچ نهاد داخلی بهعنوان عامل این دستور هم اسم میبردند؟
- نه اصلا. فقط از کنفدراسیون فوتبال آسیا اسم میبردند.
علی ربیعی، سخنگوی دولت ادعا کرد که تعدادی از زنانی را که بلیت نداشتند به داخل ورزشگاه راه دادند. این زنان چه کسانی بودند؟
- با اطمینان کامل میگویم، هیچکس جز تعداد محدودی که با بلیت تقلبی توانستند به داخل ورزشگاه بروند، موفق نشد از درها عبور کنند. یک سری خانم دیگری هم بودند که بهطور گزینشی وارد استادیوم شدند. نیمه اول بازی بود که چند اتوبوس به دم در ورزشگاه آمد و تعدادی زن محجبه را وارد ورزشگاه کرد.
این خانمها بدون آنکه دم در ورزشگاه از اتوبوس پیاده شوند مستقیم وارد ورزشگاه شدند. ما حدس میزنیم این افراد از سهمیه جداگانه برای بلیت اینترنتی استفاده کردند.
شما موفق شدید با مسوولان فیفا هم صحبت کنید؟
- نه ولی بعضیها گفتند که سه نفر به نمایندگی از فیفا به میان تماشاگران پشت در ورزشگاه آمده و گفته بودند که ما از این وضعیت آگاه هستیم و موضوع را بررسی میکنیم. ما تنها تعدادی از خبرنگاران داخلی و خارجی را دیدیم که آنها هم بیشتر با تماشاگرانی صحبت میکردند که به ورزشگاه آمده بودند.
خبرنگاری از یک رسانه ورزشی داشت با یکی از خانمها پشت در ورزشگاه مصاحبه میکرد که مامور پلیس فوری خودش را رساند و به آن زن گفت با چه کسی درد دل میکنی؟! از هر سه خبرنگار، دو نفر آنها از خود ما هستند. به عبارتی از همه طرف پیام میدادند که شما تنها هستید و هیچکس صدای شما را نمیشنود.
آیا بعد از بازی برای مکاتبه با مسوولان و نهادهای بینالمللی در اعتراض به این روند تلاش کردید؟
- بله ما قبل، همزمان و بعد از بازی بارها به خبرنگاران خارجی ایمیل زدیم. من شخصا برای یکی از آنها نوشتم که تقدیر کردن از فدراسیون فوتبال، به خاطر راه دادن این تعداد از زنان به ورزشگاه ظلم بیشتر به ماست. بدانید هیچچیز تغییر نکرده و شما باید از مسوولان فیفا بخواهید تا فشار خود را بر فدراسیون فوتبال ایران بیشتر کند.
مطالب مرتبط:
برای تمام زنانی که نادیده گرفته شدند، بازی میکنیم
دختران گزینشی امروز و فردا به فاطما سامورا دروغ خواهند گفت
دختر آبی سه روز پیش از دنیا رفته بود؛ خاکسپاری بدون خانواده به دلیل مسائل امنیتی
خودسوزی دختری که میخواست وارد ورزشگاه آزادی شود
دختران آزادی با قید وثیقه آزاد شدند
شش دختر آزادی در زندان قرچک ورامین
دستهای بیشتر برای بازرسی بدنی دختران ریشو در آزادی
روایت یک دختر از استادیوم آزادی: به امید روزی که جایگاهی هم برای خانم ها باشه
زنان تاثیرگذار ایران؛ روسری سفیدها، دختران آزادی و دختر آبی
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر