«محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در دو مقاله مجزا به زبانهای عربی و انگلیسی که مضمون یکسانی دارند، از کشورهای حوزه خلیج فارس دعوت کرده است برای برقرار شدن صلح در منطقه، وارد ائتلاف پیشنهادی ایران موسوم به «پویش صلح هرمز» شوند.
پیشنهاد او در روزنامه انگلیسی زبان «فایننشال تایمز» لندن و روزنامه عربی زبان «الرای» کویت منتشر شده است. دعوت او خطاب به کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، قطر، عمان، کویت و عراق است. از این هفت کشور، رابطه دو دولت عربستان سعودی و بحرین به کلی با ایران قطع و امارات هم سطح رابطه خود را کاهش داده است. قطر نیز در وضعیت مشابهی قرار دارد.
پویش صلح هرمز طرحی است که «حسن روحانی»، رییس جمهوری اسلامی ایران به مجمع عمومی امسال سازمان ملل متحد پیشنهاد کرد. این طرح مقابل ائتلاف امریکا و بریتانیا قرار دارد که در آن از کشورها دعوت کردهاند برای تامین امنیت تنگه هرمز که روزانه حدود ۱۵ میلیون بشکه نفت از آن عبور میکند، نیروی نظامی خود را وارد ائتلاف آنها کنند.
تنگه هرمز گذرگاه آبی است که دریای عمان و خلیج فارس را به یکدیگر وصل میکند. به دلیل باریکی این آبراه، تنگه در آبهای سرزمینی ایران و عمان قرار گرفته است. اما مقررات بینالمللی، کشورهای دیگر را مجاز میکند در صورتی که وارد جنگ مسلحانه با یکی از دو کشور عمان و ایران نشده باشند، از این تنگه عبور کنند.
به طور طبیعی، تامین امنیت کامل این تنگه با دو کشور ایران و عمان است. اما در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی، پس از کشیده شدن جنگ ایران و عراق به خلیج فارس و به خطر افتادن امنیت کشتیهای بیطرف، ابتدا اتحاد جماهیر شوروی سابق (روسیه فعلی) و سپس ایالات متحده امریکا نیروهای نظامی خود را عازم خلیج فارس کردند. روسیه به طور دایمی در خلیج فارس نماند اما از آن زمان تاکنون نیروی دریایی امریکا در منطقه باقی مانده است و بریتانیا و برخی از کشورهای دیگر همچون فرانسه نیز در خلیج فارس به آن پیوستهاند.
قوانین بینالمللی، این کشورها را از داشتن نیروی نظامی در آبهای بینالمللی همچون خلیج فارس و عبور و مرور از تنگههای بینالمللی مانند هرمز منع نمیکنند. از همین رو، مقامهای نظام جمهوری اسلامی ایران نگران شدهاند در صورتی که کشورها از طرح ائتلاف دریایی در تنگه هرمز استقبال کنند، ممکن است تنوع دولتهایی که در خلیج فارس و تنگه هرمز نیروی دریایی دارند، بیشتر شود.
پیشنهاد ایران در پویش صلح هرمز، دعوت از کشورهای منطقه خلیج فارس است. اما در مدتی که این طرح از سوی حسن روحانی مطرح شده است، هیچکدام از کشورهایی که مخاطب اصلی این دعوت بوده، رغبتی به آن نشان ندادهاند.
محمدجواد ظریف در مقاله خود در روزنامه الرای کویت به زبان عربی و روزنامه فایننشال تایمز بریتانیا تلاش کرده است توضیحاتی درباره جزییات این طرح و کارکرد آن بدهد.
مهمترین هدفهایی که ظریف درباره پویش صلح هرمز در روزنامه الرای کویت و فایننشال تایمز بریتانیا گفته، شامل موارد زیر است: «ریشهکن کردن تروریسم، افراطیگری و تنشهای فرقهای، خنثیسازی تنشها و حل و فصل کلیه اختلافات و درگیریها به شیوه مسالمتآمیز، تقویت ارتباطات و هشدارهای پیشگیرانه، تامین همگانی امنیت انرژی، آزادی کشتیرانی و انتقال آزادانه نفت و سایر منابع، سرمایهگذاری در سطوح و حوزههای مختلف در میان دولتها، مردمان و بخش خصوصی هشت کشور منطقه.»
او در مقاله انگلیسی زبان خود در فایننشال تایمز بریتانیا نوشته است: «دانشگاهیان و اندیشمندان برجسته میتوانند برای ارتقا و گسترش همکاریهای فرهنگی، گفتوگوی دینی، گردشگری، همکاری علمی، تبادل دانشمندان و دانشجویان و طرحهای علمی و فنآوری مشترک، یک کارگروه مشترک تشکیل دهند.»
جزییات پیشنهاد ظریف، منطقی درست دارد. اما وضعیتی که در منطقه خلیج فارس برقرار است و رفتاری که نظام جمهوری اسلامی از خود نشان داده، اعتبار چندانی برای چنین پیشنهادهایی در حال حاضر باقی نگذاشته است.
اختلافی که پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ میان ایران و کشورهای منطقه خلیج فارس بر سر ترس از «صدور انقلاب اسلامی آیتالله خمینی» به منطقه بروز کرد، هنوز پابرجا است و از دید کشورهای عربی خلیج فارس، جدیتر هم شده است.
تلاش سالهای اخیر جمهوری اسلامی ایران برای گسترش دادن فعالیت نظامی خود در کشورهایی که رابطه نزدیک با آنها دارد و حمایت از گروههای مخالف حکومت مرکزی در کشورهایی که رابطه گرمی با آنها ندارد، از مهمترین موانع اعتماد دولتهای منطقه خلیج فارس به نیت نهایی نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار میروند.
حمایت از شیعیان بحرین و دادن اقامت به رهبر مخالفان خاندان سلطنت این کشور در قم، حمایت نظامی و سیاسی از گروه «حوثی» یمن که در جنگ با عربستان سعودی است و اخیرا با حمله به تاسیسات نفتی آن، نیمی از تولید این کشور را کاهش داده، دو نمونه از سیاست ایران در برابر کشورهایی است که رابطه سردی با آنها در همسایگی خود دارد و اکنون روابط هر دو کشور هم با جمهوری اسلامی ایران قطع است.
اقدامات نظامی و شبه نظامی در عراق هرچند برای نبرد با نیروهای «داعش» شدت گرفت اما ادامه نفوذ جمهوری اسلامی ایران از طریق شبه نظامیان «حشد الشعبی» در عراق، هم سرانجام موجب انتقاد دولت این کشور شد، هم به طور یقین دیگر کشورهای منطقه را نگران وضعیت احتمالی خود کرده است. در چنین وضعیتی، هر پیشنهاد امنیتی ایران با تردید و شک از سوی طرفهای دیگر روبهرو میشود.
تهدید مکرر جمهوری اسلامی به بستن تنگه هرمز و تکرار این سیاست که اگر ایران نتواند نفت خود را از خلیج فارس صادر کند، نمیگذارد دیگران هم نفت صادر کنند و سپس حمله به تاسیسات نفتی عربستان از سوی حوثیهای یمن، طرح صلح روحانی و پیشنهاد ظریف در «آزادی کشتیرانی و انتقال آزادانه نفت و سایر منابع» را نزد کشورهای منطقه به دور از صداقت و صرفا نمایشی نشان میدهد.
در بخش دیگری از مقالات ظریف، او از مجامع دانشگاهی و دیپلماتیک دعوت کرده است که به ایران در ایجاد این طرح «صلح» و «سعادت» بپیوندند.
در حالی که همکاری فکری و اندیشکدهای با کشورها در سالهای اخیر از سوی مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی مترادف «جاسوسی» در نظر گرفته شده و سر و کار شهروندان متعددی از ایران را به بازداشت، محاکمه و زندان کشانده است، امکان این که جامعه دانشگاهی در ایران مشتاق چنین فعالیتی باشد را نیز دور از ذهن میکند.
تصور این که پژوهشگر یا گروهی از متخصصان دانشگاهی ایران به طور مثال در مقالاتی، ضرورت همکاری با عربستان سعودی و چگونگی تماس با مقامهای این کشور همچون «ملک سلمان»، پادشاه و «محمدبن سلمان»، ولیعهد این کشور را مطرح کنند و در نهایت انگ جاسوسی و خیانت از سوی رقبای سیاسی خود را نخورند، بسیار بعید به نظر می رسد. همین وضعیت کم و بیش در کشورهای دیگر همچون بحرین یا امارات در برابر ایران وجود دارد.
محمدجواد ظریف در مقاله عربی خود خبر داده که حسن روحانی او را مأمور کرده است برای اطلاع از نظرات دولتهای منطقه درباره پویش صلح هرمز، مشورتهای خود را شروع کند. از میان هفت کشوری که مخاطب مقالات ظریف هستند، عراق، قطر، عمان و تا حدی کویت روابط خوبی با ایران دارند و امکان دارد تا درجاتی با این طرح به صورت کلامی همراهی کنند. اما این که چنین طرحی با وضعیت فعلی ایران و شرایط حاکم بر منطقه، با حضور عربستان، بحرین و امارات اجرایی شود، افسانه به نظر میرسد.
کشورهای عربی خلیج فارس خود دارای نهاد «شورای همکاری» هستند. اما در همین ساختار نیز با هم اختلافات داخلی دارند. بنابراین، فعلا به نهاد جدیدی با حضور غریبههایی همچون عراق و ایران نیاز ندارند.
در حالی که هدف اصلی ایران از پویش صلح هرمز، قانع کردن کشورهای منطقه برای خروج نظامی امریکا از خلیج فارس است، اتفاقا کشورهایی که مخاطب اصلی ظریف در مقالات عربی و انگلیسی او هستند، این حضور را نه تنها لازم، بلکه حیاتی میدانند.
از نکات جالب در مقاله انگلیسی زبان ظریف که در نسخه عربی خود نیاورده، یک رباعی از مولانا است. مضمون این رباعی، این معنی را تداعی میکند که پیشنهاد ایران مایه ایدئولوژی اسلامی ندارد و هدف نهایی آن برای کشورهای منطقه میتواند مشترک باشد: «ز کفر و ز اسلام برون صحراییست/ ما را به میان آن فضا سوداییست/ عارف چو بدان رسید سر را بنهد/ نه کفر و نه اسلام و نه آنجا جایی است».
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر