«بهمن قبادی»، سینماگر ایرانی میگوید «بهروز» برادرم یکی از متهمان پرونده دروغین ترور دانشمندان هستهای بوده که مدتی را در بازداشت گذرانده و پس از اثبات بیگناهی او، آزاد شده است.
پرونده ترور دانشمندان هستهای ایران در ماههای اخیر به یکی از بحرانهای دستگاههای اطلاعاتی ایران تبدیل شده است. پس از ترور چند دانشمند هستهای در ایران، وزارت اطلاعات اعلام کرد متهمان این پرونده بازداشت شدهاند. مدتی بعد، سیمای جمهوری اسلامی ایران در مستندی، اعترافات آنها را به تصویر کشید. اما هفت سال پس از این ماجرا، «مازیار ابراهیمی»، یکی از متهمان این پرونده که اعترافات او نیز پخش شده بود و حالا خارج از ایران زندگی میکند، در مصاحبهای از شکنجههای سخت دوران بازداشت و اجبار به اعتراف سخن گفت و از پروندهسازی اطلاعات در این باره پرده برداشت.
او گفت در این پرونده، عده زیادی آدمهای بیخبر از ماجرای ترور دانشمندان هستهای دستگیر شده بودند که پس از شکنجههای طولانی و گرفتن اعترافات اجباری، بیگناهی آنها اثبات شده است و همگی آزاد شدهاند.
حالا بهمن قبادی میگوید برادرش بهروز، یکی از آنها بوده است و همه خانوادهاش که قصد سفر به ترکیه را داشتهاند، احتمالا به همین دلیل ممنوعالخروج اعلام شدهاند: «من فکر میکنم کاری که مازیار ابراهیمی کرد، آنچنان ضربهای به آبروی نداشته جمهوری اسلامی ایران زده است که میترسند هرکدام از این آدمها بروند و درباره آنچه بر آنها گذشته است، صحبت کنند. میترسند برادرم از ایران خارج شود و مصاحبه کند و بگوید با آنها چه کردهاند و آبروی نداشته این نظام ظالم بیشتر برود.»
بهمن قبادی دو روز پیش در یک پست اینستاگرامی از ممنوعالخروج شدن مادرش خبر داده بود. روز گذشته اما در پست دیگری نوشت گذرنامه مادرش در فرودگاه «امام خمینی» ضبط و او چند ساعتی بازداشت شده بوده است و پس از آزادی، به او برگه احضاریه دادگاه عمومی و انقلاب را دادهاند.
قبادی به «ایرانوایر» میگوید: «قرار بود برادرم و پسر شش سالهاش همراه مادر و خواهرم به ترکیه بیایند. من هم از نیویورک به ترکیه آمدم. مادرم مریض است و در چند ماه اخیر سه بار سکته مغزی خفیف داشته است و سر دردهای شدیدی دارد. من سه ماه تلاش کردم تا از یک دکتر متخصص مغز و اعصاب در آنکارا برای مادرم وقت بگیرم. سه روز پیش مادر، برادر و خواهرم همراه پسر شش ساله برادرم به فرودگاه میروند اما همه آنها را بر میگردانند و میگویند اجازه سفر ندارید. بعد از چند ساعت معطلی، به خانه برمیگردند.»
بهمن قبادی: ««هیچکدام از اعضای خانواده من کار سیاسی نکردهاند اما همین که کُرد باشی، تبدیل میشوی به یک آدم سیاسی.»
مادر و خواهر بهمن قبادی احساس میکنند که عدم اجازه خروج از کشور به آنها، به خاطر حضور برادرش بوده است. آنها روز گذشته بار دیگر بدون او راهی فرودگاه شدهاند: «فکر کرده بودند احتمالا به خاطر این که نام این پرونده مطرح شده است، میترسند شاید بهروز مصاحبه کند، بنابراین خودشان به فرودگاه میروند. در آن جا پاسپورت برادرزاده شش سالهام را مهر میکنند و بچه را میفرستند آن طرف گیت اما به مادر و خواهرم اجازه خروج نمیدهند.»
به گفته این فیلمساز، مادرش هشت ساعت در یک اتاق در فرودگاه امام خمینی نگهداری شده است: «مادر پیر من را هشت ساعت در یک اتاق نگه داشتهاند و داروهایش را هم ندادهاند. بعد هم برگه احضاریه داده و گفتهاند تا زمان مراجعه به دادسرا، اجازه خروج از تهران را ندارید.»
بهمن قبادی تاریخ دقیق بازداشت برادرش را به یاد ندارد اما میگوید: «بچه برادرم دو ماهه بود که پدرش بازداشت شد و چند ماهی زندان بود. خواهرم به من خبر داد و گفت یک هزار و۲۰۰ دلار پول همراهش بوده است و ما اول فکر کردیم ممکن است به خاطر دلارها بازداشت شده باشد. بعد فکر کردم شاید به فعالیتها و مصاحبههای من در خارج از ایران ربط داشته باشد. اما اصلا فکرش را هم نمیکردیم که پروندهسازی کرده باشند و یک نفر بیگناه را چند ماه در زندان نگه دارند.»
بهروز قبادی در اغلب فیلمهایی که برادرش، بهمن ساخته، با او همکاری کرده است: «در همه فیلمهایی که در ایران ساختم، بهروز مدیر تولید بود. خودش هم فیلم ساخته است. فیلم آن دو، اولین فیلم بلندش است که ۱۰سال پیش آن را ساخت و از همان موقع تا الان به دلایل واهی در توقیف است. او برای اولین بار از نوید محمدزاده در فیلمش استفاده کرده بود.»
نفس عمیقی میکشد و میگوید: «هیچکدام از اعضای خانواده من کار سیاسی نکردهاند اما همین که کُرد باشی، تبدیل میشوی به یک آدم سیاسی. اگر فیلمی بسازی که فقط در آن یک نقشه باشد، به یک آدم جداییطلب و استقلالطلب تشبیه میشوی. در حالی که اگر این نقشه در یک فیلم لُری باشد، کسی چیزی نمیگوید. این مشکل کُرد بودن است که سریع انگ سیاسی میخوری.»
بهمن قبادی درباره دستگیری برادرش، جسته و گریخته از خواهر و برادرش شنیده بوده است: «برادرم همراه یکی دیگر از متهمان این پرونده به نام رحمتالله معادی که ایشان هم فیلمساز بود و در سنندج فیلم کوتاه میساخت، بازداشت شد. با هم رفیق هستند. آقای معادی الان در کانادا است.»
او توضیح میدهد که بهروز هیچوقت از دوران بازداشت و زندان برایش چیزی نگفته است: «برادرم پس از آن اتفاق، به شدت دچار مشکلات اعصاب و روان شده و هربار از او میپرسم در این مدت چه بر تو گذشته است، فقط گریه میکند. من واقعا نمیدانم با او چه کردهاند. اما اگر فقط یک دهم کارهایی که با مازیار ابراهیمی کردهاند، با برادرم کرده باشند...»
چند ثانیه مکث میکند و میگوید: «حتما از او هم فیلم گرفتهاند. حتما از او هم اعتراف کشیدهاند. اما حرف نمیزند، سکوت میکند و گریه میکند و من همه اینها را از نگاهش احساس میکنم. به هر حال، زندگی برادرم زیر و رو شد و دیگر نتوانست کار کند. الان برای کوچکترین مشکل خشمگین میشود و این موضوع زندگی شخصی او را تحت تاثیر قرار داد. همسرش از او جدا شد و زندگی او از هم پاشید.»
بهمن قبادی معتقد است همه باید پرده از این پروندههای دروغین بردارند و پروژه رسوایی جمهوری اسلامی را تکمیل کنند: «یک لحظه چشمان خود را ببندیم و خودمان را بگذاریم جای کسانی که بیخبر، به عنوان تروریست معرفی شدند و با شادی و سرور و تبریک به رهبر ایران، فیلم اعترافات آنها را پخش کردند. ببینید چه قدر این رژیم ترسناک، نالایق و ناکارآمد است که میرود سراغ آدمهای بیگناه و گزارش دروغ و احمقانه تهیه میکند. من نمیدانم چه طور حق اینها را باید گرفت. اینها یک بار زندگی میکنند اما زندگی آنها خراب شده، جوانیشان بر باد رفته و اثرات این زندان، همه زندگی آنها را تحت تاثیر قرار داده است. همه آدمهایی که در این پرونده بودهاند، مثل مازیار ابراهیمی، آن قدر قوی نیستند که یک بار دیگر زندگی را از صفر شروع کنند. مازیار ابراهیمی واقعا تحسین برانگیز است. تمام زندگی او را گرفتهاند اما رفته زبان آلمانی یاد گرفته و همهچیز را از نو شروع کرده است. داستان برادر من مقابل داستان او، صفر است اما همه مثل او قوی نیستند.»
بغض میکند و حرفش را این طور ادامه میدهد: «مادرم بیمار است و من نگران سلامتی ایشان هستم. من هشدار میدهم که هر اتفاقی برای مادر من بیفتد، جمهوری اسلامی مقصر است؛ کسانی که در هشت ساعتی که او را به اسارت گرفته بودند، حتی از دادن داروهایش به او امتناع کرده بودند.»
مطالب مرتبط:
جزئیات پروژه اعتراف گیری در گفت و گو با نزدیکان اسماعیل بخشی و سپیده قلیان
چرا نیروهای امنیتی ایران به اعتراف اجباری علاقه مند هستند؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر