تاریخ ایران و جهان به زندگی و سرنوشت چهرهها گره خورده است؛ هر یک خشتی گذاشتهاند تا سقفی پدیدار شود؛ خشتهایی که گاه به قیمت زندگی و جانشان تمامشده است. در این معماری عظیم، زنان و مردان بسیاری نقش آفریدهاند. از سوی دیگر، در تاریخ جهان بسیاری از زنان و مردان دیگر به دلیل استعداد شگرف آنها برای تخریب و نابودی ساختههای دیگران، «تأثیرگذار» نامگرفتهاند.
زنان ایرانی، نویسنده برگهای بسیاری از کتاب تاریخ ۲۰۰ سال اخیر ما بودهاند؛ چه به دلیل تأثیر مثبت بسیاری از آنها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعیشان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژههای علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و چه به دلیل تأثیر بعضی از آنها در تشویق به خشونت، گسترش جهل و جزماندیشی و سوءاستفاده از قدرت مالی و اقتصادی در جهت منافع خود.
مجموعه «زنان تأثیرگذار» «ایران وایر» یک مقدمه است. افرادی که نامشان در این فهرست آمده، نماینده برخی اقشار جامعه هستند که هرروز در ایران و کشورهای دیگر بر زندگی خانواده و اجتماع خود تأثیر میگذارند. بدیهی است همانطور که اشاره کردیم، همه فعالیتها و یا تمام افراد حاضر در این مجموعه، مورد تأیید «ایران وایر» نیستند اما تأثیرگذاری هیچیک از افراد این لیست را نمیشود کتمان کرد.
این لیست، دومین سری سلسله بیوگرافیهای زنان تأثیرگذار ایران است که بهمرور تکمیل میشود. از مخاطبان «ایران وایر» درخواست دارمی تا پیشنهادات خویش را برای غنای این مجموعه با ما در میان بگذارند.
***
چشمانتظاری احساس غریبی است. برای آدمهای چشمانتظار، همیشه حتی در دل تاریکی، کورسوی امیدی هست به دیدار، به بازگشت، به حیات، به حضور.
قصه مادران چشمانتظار این سرزمین هم قصه امروز و دیروز نیست. چنانکه روایت هریک از ناپدیدشدگان قهری در ۴۰ سال گذشته حکایتی است پر از آب چشم.
مادران چشمانتظار این سرزمین چند نسلاند. هزار هزار مادری که جان جوان فرزندشان در جنگ میان ایران و عراق تباه شد. به اسارت، به شهادت، به مفقودالاثری، جاویدالاثری.
مادرانی که در دهه سیاه ۶۰، فرزندشان به زندان رفت و بعد یک ساک و چندتکه یادگار دستساز و اندک دستنوشتهای از او تحویلشان شد. نه مزاری، نه کالبدی نه اثری.
مخالفانی که طی ۴۰ سال گذشته هر یک به شکلی در گوشهای از این جهان ناپدید شدند بیآنکه مادرانشان برای باور نبودنشان نشانهای داشته باشند.
نام «اکرم نقابی» در زمانه ما با «چشمانتظاری» گرهخورده است. مادر «سعید زینالی»، دانشجویی که در جریان اعتراضات دانشجویی پس از حمله به کوی دانشگاه در تیرماه ۱۳۷۸ از سوی نیروهای امنیتی در منزل بازداشت شد و تا امروز خبری از او در دست نیست.
اکرم نقابی، متولد سوم فروردین ۱۳۳۷ است. در سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد و در ابتدای راه جوانی، وقتی ۱۸ سال داشت سعید را به دنیا آورده است. او به «ایرانوایر» میگوید: «من مادری هستم که ۲۳ سال با هزار امید و آرزو برای به ثمر نشستن میوه باغ زندگیام تلاش کردم و ۲۰ سال را با حسرت و انتظار برای گرفتن جواب تنها یک سوال که «سعید من کجاست؟» زندگی کردهام.۴۳ سال از زندگی ۶۱ سالهام را خوندل خوردم بدون هیچ نتیجهای.»
او که در تمامی سالهای گذشته صدای دادخواهیاش بلند بوده میگوید: «امروز سعید برای من یک علامت سوال بزرگ است. نمیدانم که آیا واقعا هنوز زنده است؟ اگرنه، پیکرش کجاست؟ من حتی از این داغ سنگقبری ندارم که آرامم کند، اما با اتکا به قدرت مادرانهام علیرغم تمام تهدیدها و بازداشتها در این راه قدم گذاشتهام و تا احقاق حقم و احقاق حق تمام مادران داغداری که بهناحق خون جگرگوشههایشان ریخته شده است، از پا نخواهم نشست.»
اکرم نقابی در تمامی سالهایی که از ناپدید شدن سعید گذشته، با در دست داشتن تصویری از او با پرسشی که هیچ پاسخی از سوی مقامات امنیتی و دستگاه قضا به همراه نداشت، در هر تجمعی شرکت کرد و یک درخواست ساده داشت؛ پاسخگویی مسببین ناپدید شدن فرزندش.
دیماه سال ۱۳۹۴ پس از گذشت شانزده سال از بازداشت سعید زینالی «غلامحسین محسنی اژهای» سخنگوی وقت دستگاه قضایی در نودمین نشست خبری خود در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره او گفت: «مستند حرف زدن فقط برای من نیست. شما نیز باید مستند صحبت کنید، شما بگویید که کجا بازداشت شده و کدام نهاد وی را بازداشت کرده است. سندی مبنی بر بازداشت سعید زینالی وجود ندارد.»
اکرم نقابی در پاسخ به این پرسش با انتشار یادداشتی مفصل به او پاسخ داد: «من اکرم نقابى مادر سعید زینالى به چشم خودم دستگیرى سعیدم را توسط سه نفر از ماموران مسلح امنیتى که نمیدانم وابسته به کدام ارگان بودند دیدهام، سعید من مفقود نشد بلکه براى ١٠ دقیقه سوال و جواب توسط مامورین امنیتى بازداشت شد. حالا از من سند میخواهید؟! براى بازداشت کدام زندانى سیاسى به خانوادهاش سند مکتوب میدهید که به من داده باشید؟ مگر وقتی خودم را بازداشت کردید سند دادید؟ یا وقتی همسرم را بازداشت کردید و شش روز از او بیخبر بودیم سند به ما دادید؟»
اشاره مادر سعید به بازداشت همسرش در ۳۰آبان۱۳۹۴ است. هاشم زینالی پدر سعید در آن روز به همراه عده دیگری از خانوادههای زندانیان سیاسی و هواداران «محمدعلی طاهری» مقابل زندان اوین تجمع کرده بودند که بازداشت شد. درنهایت هم برایش حکم به مجازات ۹۱ روز زندان و ۷۴ ضربه شلاق دادند.
اکرم نقابی بهجز سعید، سه فرزند دیگر هم دارد. مسعود و الناز که خارج از ایران زندگی میکنند و دختر دیگرش بهناز که ساکن ایران است.
بهناز یکی از فرزندان او در توصیف مادرش، او را نمادی از «شجاعت و استقامت» میداند. بهناز که زمان بازداشت سعید تنها ده سال داشته میگوید: «اکرم نقابی برای ما نماد شجاعت، استقامت و صبر است و ما مادرانگیهای عاشقانهاش، حتی برای فرزندی که نیست را ستایش میکنیم. مادرم مسئول، شجاع، صبور، عاشق و دلسوز است؛ آنهم برای فرزندی که دیگر بین ما نیست. نام او بهواقع برازنده لقب تاثیرگذار است.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر